دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آنگونه كه اسلام می خواهد


آنگونه كه اسلام می خواهد

خداوند متعال از زبان لقمان حكیم می گوید «واذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظیم» سوره لقمان آیه ۱۳ و آنگاه كه لقمان به پسرش در حالی كه بدو اندرز می داد,گفت پسركم به خداوند شرك نورز كه شرك, ستمی سترگ است

خداوند متعال از زبان لقمان حكیم می گوید: «واذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظیم» (سوره لقمان - آیه ۱۳) و آنگاه كه لقمان به پسرش در حالی كه بدو اندرز می داد،گفت: پسركم! به خداوند شرك نورز كه شرك، ستمی سترگ است.

ما درصحبت های خود بارها بر این نكته انگشت گذارده ایم كه اسلام، انسان را در نگاهش به واقعیت و برخورد با آن، متعادل و متوازن می خواهد؛ همچنان كه او را در تشخیص نیز چنان هماهنگ می خواهد كه باورها، احساسات و رفتارش با هم همخوانی داشته باشند و از هر فرصتی كه به دست می آورد به بهترین شكل، استفاده كند زیرا فرصت ها به دلیل تغییر شرایط و حالات و امكانات، همیشه فراهم نمی شود. مولای متقیان حضرت علی (ع) می فرماید: « پیش از سالخوردگی، جوانی ات و پیش از بیماری، سلامتی ات را دریاب.» ۱

و نیز می فرماید: «چه نزدیك است دنیا به رهسپاری و پیری به جوانی.»۲

از جمله این فرصت ها، مرحله جوانی و نیرو و زیبایی و پاكدلی و لبخند به زندگی نهفته در آنست كه می توان آن را معادل فصل بهار در طبیعت دانست؛ مرحله ای است كه تمامی جنبه های عقیدتی، عاطفی و تربیتی آدمی درچارچوبی از خردورزی منطقی و تربیت ریشه دار، در آن شكل می گیرد هم از اینروست كه اسلام بر این مرحله این همه، انگشت می گذارد:

از پیامبر اكرم (ص) روایت شده كه فرمود: «توبه نیكوست ولی درجوانی، نیكوتر است.»۳

و نیز فرمود (ص): «خداوند متعال جوان نوپا را در عبادت پروردگار زیر سایه خود می گیرد.»۴

و نیز فرمود: (ص): «هر كس در جوانی قرآن آموخت ]قرآن[ با پوست وگوشت و خونش عجین می گردد.»۵

و نیز فرمود(ص):«خداوند جوانی را كه جوانی اش را در اطاعت خدای متعال سپری كند، دوست می دارد.» ۶

آری خداوند می خواهد جوان همانگونه كه در ظاهر، در باطن نیز از نیرو و زیبایی برخوردار باشد.

امام حسن عسكری یكی از ائمه اهل بیت علیهم السلام می فرماید: «چهره نیكو، زیبایی ظاهر است و عقل نیكو، زیبایی باطن است.» ۷

پیامبر خدا (ص) فاطمه زهرا را توصیف كرده می فرماید: «خداوند قلب و تمامی اندام های دخترم فاطمه را تا مغز استخوان، سرشار از ایمان كرده است.» ۸

این تعبیر در خصوص «عمار» نیز ذكر شده است: «عمار تا مغز استخوان سرشار از ایمان است.» ۹

در داستان حضرت یوسف علیه السلام نیز هماهنگی شكوهمندی میان زیبایی جسمی: «حاش لله ما هذا بشرا ان هذا الا ملك كریم» (سوره یوسف - آیه ۳۱).

(پاكا كه خداوند است این نه آدمیزاد كه جز فرشته ای ارجمند نیست.) و زیبایی اخلاقی را شاهدیم؛ او در همه حال و درموقعیت های گوناگونی كه به خدای خویش فرا می خواند و حتی در زندان، بنده جوان و شایسته ای است: «یا صاحبی السجن أارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار» (سوره یوسف آیه ۳۹).

( ای دو یار زندان! آیاخدایان پراكنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟) او همان جوان شكیبا و پرهیزگار ازگناه - به رغم هر وسوسه ای است: «و غلقت الابواب و قالت هیت لك قال معاذ الله انه ربی احسن مثوای انه لا یفلح الظالمون»

(سوره یوسف آیه ۲۳) ( و آن زن كه یوسف در خانه اش بود،از او، او را خواست و درها را بست وگفت: پیش آی، از آن توام! (یوسف) گفت: (پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیكو داشته است، بی گمان ستمكاران رستگار نمی گردند.)؛ شخصیت او حتی پس از آنكه حكمران قدرتمندی می گردد، استوار و منسجم باقی می ماند:«رب قد آتیتنی من الملك و علمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السماوات و الارض انت ولیی فی الدنیا و الاخره توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین» (سوره یوسف -۱۰۱) (پروردگارا! به من از فرمانروایی، پاره ای داده ای و از خوابگزاری، بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند.)

ابزارهای تربیتی - تشویقی اسلام

متون اسلامی ]آیات و روایات[ از همه ابزارها برای تاكید بر حقیقت فوق الذكر، بهره گرفته اند از جمله:

▪ یكم: رهنمونی مستقیم در متون، در این روش، جوانان به رسوخ دادن اعتقادات در جان خویش و برقراری پیوند میان احساسات و اعتقادات و از آنجا بهره گیری از این دو سرچشمه (اعتقادات و عواطف) در شكل دهی به رفتارهای خود، تشویق می شوند؛ درآموزه های لقمان به فرزندش، همین نكته، به چشم می خورد: «و اذقال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظیم * و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین ان اشكر لی والوالدیك الی المصیر* و ان جاهداك علی ان تشرك بی ما لیس لك به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفا واتبع سبیل من اناب الی ثم الی مرجعكم فانبئكم بما كنتم تعملون* یا بنی أنها ان تك مثقال حبه من خردل فتكن فی صخره أو فی السماوات أو فی الارض یأت بها الله ان الله لطیف خبیر* یا بنی اقم الصلاهٔ وأمر بالمعروف وانه عن المنكر واصبر علی ما اصابك ان ذلك من عزم الامور* و لا تصعر خدك للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب كل مختال فخور* واقصد فی مشیك و اغضض من صوتك ان انكر الاصوات لصوت الحمیر*» (سوره لقمان آیات ۱۳ تا ۱۹) و (یاد كن) آنگاه را كه لقمان به پسرش- در حالی كه بدو اندرز می داد- گفت: پسرم! به خداوند شرك مورز كه شرك، ستمی سترگ است* و به انسان، درباره پدر و مادرش سفارش كردیم - مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری كرد و زمان شیرخوارگی وی دو سال بود - كه مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (كه) بازگشت (همه) به سوی من است* و اگر تو را وادارند تا آنچه رانمی دانی،برای من شریك آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی كن و راه كسی را كه به درگاه من باز می گردد، پیش گیر، سپس، بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می كرده اید، می آگاهانم* پسركم! اگر (كرداری) همسنگ دانه خردلی باشد در دل صخره ای یا در آسمان ها یا در زمین، خداوند آن را می آورد كه خداوند نازك بین دانایی است* پسركم، نماز را به پا دار وبه كار شایسته فرمان ده و از كار ناشایست، بازدار و درآنچه بر سرت آید، شكیب كن؛ بی گمان این از كارهایی است كه آهنگ آن می كنند و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین به ناز و خرامش راه مسپار كه خداوند هیچ خودپسند خویشتن ستایی را دوست نمی دارد و در راه رفتنت میانه رو باش و از آوایت فروكاه كه ناپسندترین بانگ ها، بانك دراز گوشان است.)

و در وصیت نامه مولای متقیان حضرت علی به فرزندش امام حسن (ع) كه خود از پرشكوه ترین وصیت نامه هاست از جمله به مسایل بسیار زیادی اشاره شده كه فرازهایی از آن را نقل می كنیم:

«پسرم! به تو وصیت می كنم كه همیشه پرهیزگار باش و از خدا بترس و فرمانش را بگزار و پیوسته دلت را به ذكر او آباد و روشن بدار، رشته پیمانش را سخت با دست بگیر و میان خود و او هیچ سبب و واسطه ای نپذیر. درونت را با پند و اندرز زنده كن و كام های دل را در پارسایی و وارستگی بمیران و آن را با یقین و ایمان نیرومند ساز و با دانش و خرد روشن گردان. با یادآوری مرگ، در خواریش قرار بده و آهنگ فنا ونیستی و تباهی را بر زبانش بنه. به سوگ های جهان بینایش كن و از پیشامدهای ناگوار و نابكاری های روزگار، بر حذرش بدار و اخبار و سرگذشت های گذشتگان را در دسترسش بگذار و آنچه را بر سر پیشینیان آمده است به یادش بیار.»

«پس برای بهبود آرامگاهت، ازهم اكنون بكوش و آخرتت را به دنیایت مفروش ... امر به معروف كن تا تو را از نیكان بشمارند و با دست و زبانت از كارهای ناپسندیده و حرف های زشت بپرهیز و از مردم هرزه، دوری بجوی تا همه گرامی ات بدارند.»

«و از روی مهربانی و دلسوزی در پرورشت كوشش نمودم. بر آن شدم تا تو را كه در آستانه عمر و بهار زندگی هستی و نیتی پاك و دلی تابناك داری به بهترین روش آموزش دهم.»

«پسرم! همیشه در كار و باری كه با كسی داری، ایمان و انصاف را بسان ترازو قرار بده و خویشتن را در این كفه و طرفت را در آن كفه بنه. آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چیزی كه برای خود بد می دانی برای دیگری هم بد و ناهنجار بدان. و همانطور كه می خواهی ستمی به تو نشود به هیچ بنده ای ستم مكن و اگر دوست داری كه درباره ات نیكی روا دارند تو نیز به نیكی بپرداز.»۱۰

آیت الله محمدعلی تسخیری

پاورقی ها:

۱- «غررالحكم»، حدیث شماره ۴۳۸۱.

۲- همان منبع، حدیث شماره ۹۶۸۹.

۳- «مجموعه ورام»، جلد ،۲ صفحه ۱۱۸.

۴- «مجمع البیان»، جلد ،۲ صفحه ۳۸۵.

۵- «كنزالعمال»، جلد ،۱ صفحه ۵۳۲.

۶- «كنزالعمال»، جلد ،۱ صفحه ۷۷۶.

۷- «بحار الانوار»، جلد ،۱ صفحه ۳۲.

۸- «بحار الانوار»، جلد ،۴۳ صفحه ۴۶.

۹- «النسایی» و «ابن ماجه» این حدیث را روایت كرده اند.

۱۰- نهج البلاغه (صبحی الصالح)، صفحات: ۳۹۱ تا ۴۰۶ (متن اصلی).

۱۱- «مجمع البیان»، جلد ،۲ صفحه ۳۸۵.

۱۲- «كنزالعمال»، جلد ،۱ صفحه ۷۷۶.

۱۳- «الدر النظیم»، صفحه ۵۸۷.

۱۴- «كنزالعمال»، جلد ،۱ صفحه ۴۷۵.

۱۵- «الفردوس»، جلد ،۴ صفحه ۸۲.

۱۶- «الامالی»، «شیخ طوسی»، صفحه ۵۸۳.

۱۷- «معانی الاخبار»، صفحه ۱۱۹.

۱۸- «ترمذی» در باب القیامه آن را روایت كرده است. نگاه كنید به «تاریخ العقوبی» صفحه ۵۹ و غیره.

۱۹- «غررالحكم» حدیث ۸۲۷۲.

۲۰- «بحارالانوار»، جلد ،۱ صفحه ۴۰۵ و «اسدالغابه»، جلد ،۴ صفحه ۳۶۹.

۲۱- «السیره الحلبیه»، جلد ،۳ صفحه ۱۲۰.

۲۲- «المراجعات» صفحه ۱۱۷. جمله یاد شده حدیث مشهوری است كه «بخاری» و دیگران آن را آورده اند.

۲۳- «السیره الحلبیه»، جلد ،۳ صفحه ۱۲۰.

۲۴- سوره كهف، آیه ۸۰.

۲۵- «شباب قریش»، صفحه ۱.

۲۶- «الوسائل»، جلد ،۵ صفحه ۱۱۵.

۲۷- «تحف العقول»، صفحه ۲۷۹.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.