دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

چه كاری را درست انجام می دهیم


چه كاری را درست انجام می دهیم

آموزش و پرورش مجموعه ای متنوع از فعالیت های پیچیده و فراگیر است آموزش و پرورش ضمن آن كه از فرهنگ تأثیر می پذیرد, باعث تغییر در همه ابعاد فردی و اجتماعی نیز می شود مجموعه فعالیت های پیچیده آموزش و پرورش, می توانند تغییراتی هدف دار, مداوم و همه جانبه را به وجود آورند آموزش و پرورش, عملاً راه زندگی را تعیین می كند, هر چند كه گاهی قبول این حقیقت برای ما دشوار است زیرا تغییر رفتار انسان به تدریج و حتی نامحسوس انجام می گیرد و این نیز سبب می شود كه اهمیت نفوذ آموزش و پرورش در فعالیت های روزانه خود ما غالباً نامشهود شود

مهمترین غایت هر نظام اجتماعی، تربیت انسان هایی است كه جامعه پذیر و حافظ فرهنگ مقبول آن نظام باشند. فعالیت های پیچیده و فراگیر آموزش و پرورش و سرمایه گذاری هایی كه در این مسیر صورت می گیرد، باید پاسخگوی غایات نظام اجتماعی مربوط باشند. آموزش و پرورش، فرآیندی پیچیده، دشوار، بلندمدت و همه جانبه است.

آموزش و پرورش ایران چه می كند؟ مجموعه فعالیت های آموزش و پرورش تا چه حد موفق است؟ چگونه می توان آموزش و پرورش ایران را مورد نقد و تحلیل قرار داد؟ آیا آموزش و پرورش ایران فرصت هایی را برای نقد درونی ایجاد می كند؟ و آیا آموزش و پرورش نباید به این سؤال پاسخ دهد كه چه كاری را درست انجام می دهد؟

كدام روش؟

چگونه می توان به نقد و ارزیابی آموزش و پرورش ایران پرداخت؟ در كتاب ها و منابع مربوط به ارزشیابی سازمانی، به روش های متعددی اشاره شده است. اگر به طور كلی بپرسیم كه آموزش و پرورش ایران موفق است یا نه؟ پاسخ های یكسانی از سطوح مختلف دریافت نخواهیم كرد و به طورحتم، دیدگاه های مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، مدیران سطوح پایین، معلمان، والدین، صاحبنظران و اساتید حوزه آموزش و پرورش تفاوت های عمده ای با هم خواهند داشت. با كدام روش باید عملكرد آموزش و پرورش را مورد ارزیابی قرار داد؟

- می توان گروهی از متخصصان و صاحب نظران آموزش و پرورش كه خارج از مجموعه داخلی باشند را انتخاب كرده و به آنان فرصت داد كه به تحلیل عملكرد آموزش و پرورش ایران بپردازند.

- می توان با تدارك مقیاس ها و استانداردهای جهانی آموزش و پرورش به مقایسه اقدام كرد.

- می توان براساس شیوه های رفتارگرایانه عمل كرد و برای هر هدف و فعالیت های مرتبط با آن، ملاك یا معیار پیشرفت در نظر گرفت.

و البته می توان از روش های بسیار دیگری استفاده كرد. در ساده ترین فرض، اگر میزان توفیق فعالیت های آموزش و پرورش را با یك ملاك ۷۰-۶۰ درصدی بسنجیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا آموزش و پرورش ایران می تواند ادعا كند كه مجموعه فعالیت ها یا تك تك فعالیت هایش به موفقیتی ۷۰ درصدی دست یافته است؟ صرف نظر از این كه امكان چنین سنجشی وجود داشته باشد، مروری بر فعالیت ها و عملكردهای آموزش و پرورش در ابعاد گوناگون، می تواند تا حدودی تصوری از میزان توفیق یا عدم توفیق آن را به دست دهد. زمینه ها و ابعاد مختلف آموزش و پرورش و فعالیت مربوط به هر زمینه را در قالب یك مرور كلی، بررسی می كنیم. فكر می كنید به چه نتیجه ای خواهیم رسید؟ به خاطر داشته باشید كه میزان موفقیت با ملاك ۷۰-۶۰ درصدی سنجیده می شود.

* نظام آموزشی

۱. نظام آموزشی ما تا چه حد در تأمین غایات تربیتی جامعه موفق عمل كرده است؟ آیا این نظام آموزشی، فلسفه تربیتی مشخصی دارد؟ به دنبال تربیت چه نوع انسانی هستیم و تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده ایم؟

۲. تغییرات مكرر نظام آموزشی چه توجیهی دارد؟ چرا به ثبات قابل قبولی نرسیده ایم؟ فلسفه و مبانی این تغییرات چه بوده است؟

۳. نگاه كلان نگر در اصلاحات نظام آموزشی چه جایگاهی دارد؟ دامنه و افق دید نظام آموزشی ما تا كجاست؟

۴. واقعیت های اجتماعی در تغییرات و اصلاحات نظام آموزشی تا چه حد مورد توجه قرار می گیرند؟ تفاوت های اجتماعی اعم از محلی، قومی، فرهنگی و غیره در كجای نظام آموزشی و اصلاحات آن دیده شده اند؟ چرا برای همه، یكسان كار می كنیم؟ آیا به انواع تفاوت ها، بها داده می شود!

۵. آیا دوره های آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه)در جایگاه درستی قرار دارند؟

چرا همیشه و در عمل، دوره متوسطه به نسبت دوره ابتدایی، مهمتر تلقی می شود؟ این تلقی وارونه از كجا نشأت می گیرد؟

۶. نظام پیشرفت در آموزش و پرورش ما چگونه تعریف شده است؟ ملاك های ارتقای دانش آموزان تا چه حد علمی و منطقی است؟ چرا سال به سال شرایط قبولی تسهیل می شود؟ یادگیری حداقلی در نظام آموزشی ما مهمتر است یا یادگیری حداكثری؟

۷. نظام آموزشی ما برای اعتلا و توسعه جایگاه دانایی چه كرده است؟ چه تعداد از دانش آموزان از طریق این نظام، شیفته یادگیری و دانستن می شوند؟ نظام آموزشی ما تا چه اندازه شوق یادگیری ایجاد می كند و انگیزه های علمی را ارتقا می دهد؟

* نظام سازمانی

۸ . حجم نظام سازمانی ما تا چه حد قابل قبول و قابل مقایسه با كشورهای دیگر است؟ این همه نیرو در سطوح مختلف بدنه سازمانی چه می كنند؟ چرا حتی با تعدیل نیروها، باز هم مجموعه ای حجیم و فربه داریم؟

۹. آیا این مجموعه سازمانی كارآمد و تأثیرگذار عمل می كند؟ آیا نظام اداری مناسب و پاسخگویی داریم؟

۱۰. آیا درون نظام سازمانی انسجام وجود دارد و یا هر كس كار خودش را می كند؟ آیا شاخه ها و حوزه های متعدد و گوناگون این مجموعه، به درستی هدایت می شوند و بازده قابل قبولی دارند؟

۱۱. آیا ارتباطات در سطوح سازمانی شكل مناسبی دارد؟ آیا بالایی ها متناسب با نیازها و وضعیت پایینی ها تصمیم می گیرند؟ آیا صدای پایینی ها به گوش بالایی ها می رسد؟

۱۲. آیا به توان های علمی و اجرایی درون مجموعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف بها داده می شود؟ آیا افراد به اندازه توانشان مورد توجه قرار می گیرند و پیشرفت می كنند؟

۱۳. آیا این نظام سازمانی، گوش شنوایی دارد یا به صورت یك مدار بسته عمل می كند؟ آیا اصلاً این مجموعه به شكل «نظام» عمل می كند و قابلیت بازخورد و اصلاح دارد؟

۱۴. شورای عالی آموزش و پرورش چه جایگاه و تأثیرگذاری در مجموعه دارد؟ این شورا چرا وجود دارد و چه كمكی به تسهیل شرایط می كند؟

* محتوای آموزش

۱۵. تألیف كتب درسی از چه اصول و استانداردهایی تبعیت می كند؟ این كتاب ها تا چه اندازه به نیازهای دانش آموزان پاسخ می دهند و منطبق با نظام اجتماعی و غایات تربیتی آن هستند؟

۱۶. آموزش های دینی چه جایگاهی در نظام آموزشی داشته و تا چه حد موفق بوده است؟

۱۷. آموزش هایی مانند اخلاق، حقوق فردی، حقوق شهروندی و غیره تا چه حد در نظام آموزشی ما مورد توجه بوده اند و تا چه اندازه موفق بوده اند؟

۱۸. توجه به خلاقیت و تقویت آن چه جایگاهی دارد؟ نظام آموزشی ما بر «هوش» و «استعداد» تأكید بیشتری دارد یا بر «خلاقیت» ؟

۱۹. آیا ما هماهنگ با علم روز پیش می رویم و به اصطلاح، به روز هستیم؟

۲۰. آیا همه دروس، ارزش یكسانی در نظام آموزشی ما دارند؟ ارجح تلقی شدن بعضی از دروس مانند ریاضی و فیزیك، بر دروس دیگر نشانه چیست؟ آیا توجه به دروس مختلف به صورت متناسب توزیع شده است؟

۲۱. آیا المپیادی ها گوشه ای از واقعیت نظام آموزشی ما هستند یا نمونه ای از تحریف واقعیت؟ آیا المپیاد ی ها می توانند شاخص موفقیت نظام آموزشی ایران باشند؟

* روش های آموزش

۲۲. روش های آموزشی ما تا چه اندازه هماهنگ با روش های جدید جهانی هستند؟ روش های مشاركتی آموزش تا چه اندازه در نظام آموزشی ما جا افتاده اند؟

۲۳. اداره كلاس ها در مدارس ما چگونه است؟ مدیریت كلاس درس بر چه محوری صورت می گیرد؟ در شیوه های كلاس داری و مدیریت كلاس چقدر موفق عمل كرده ایم؟

۲۴. آموزش های اضافی از قبیل: جبرانی، تكمیلی، تقویتی و غیره چه تأثیری در عملكرد دانش آموزان دارند و تا چه اندازه با روش های علمی طراحی و اداره می شوند؟

۲۵. تكالیف درسی چگونه ارائه می شود؟ تا چه حد در ایجاد انگیزش و پیشرفت تحصیلی مؤثرند؟ تا چه اندازه با آموزه های جدید علمی منطبق هستند؟

* فوق برنامه

۲۶. آیا فوق برنامه ها، همان فعالیت های پرورشی هستند؟ آیا تعریف و تمایز مشخصی در این باره وجود دارد ؟

۲۷. آیا طرح و برنامه ای برای فوق برنامه وجود دارد؟ آیا می دانیم كه می خواهیم با این موضوع چه كنیم؟ آیا فوق برنامه ها با برنامه های اصلی هم جهت هستند؟

۲۸. آیا امكانات و شرایط مشاركت همه دانش آموزان در فوق برنامه ها وجود دارد؟ آیا اصلاً به دنبال همه دانش آموزان می رویم؟

* انگیزش

۲۹. روش های انگیزشی دانش آموزان كدام ها هستند و تا چه حد در ایجاد انگیزه های تحصیلی موفق بوده اند؟ روش های تشویق و تنبیه جاری، چقدر مؤثرند؟

۳۰. مبنای استفاده از رقابت به عنوان اصلی ترین ابزار انگیزشی چیست؟ چرا در شرایطی كه در آموزش و پرورش جهانی بر جایگزینی مشاركت به جای رقابت تأكید می شود ما همچنان از رقابت استفاده می كنیم؟ از این مسیر به چه توفیق های آموزشی دست یافته ایم؟

۳۱. انگیزش معلمان در چه وضعی است؟ چرا معلمان دچار افت انگیزشی شده اند برای جبران آن چه كرده ایم و چه قدر موفق بوده ایم؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.