پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

سود بانکی


سود بانکی

ای کسانی که ایمان آورده اید از عذاب خدا پرهیز نمایید و از گرفتن باقیمانده ربا خودداری کنید اگر به راستی اهل ایمانید و اگر از این کار شنیع دست بردار نشوید باید با خدا و پیامبر ص اعلان جنگ کنید و هر گاه از گرفتن ربا بازگشتید و توبه کردید تنها حق بازپس گرفتن اصل مال خودتان را دارید تا نه شما ظلم کنید و نه کسی به شما ظلم کند

▪ سؤال: کارمندی بودم با حقوق متوسط، مبلغی از آن را در بانک پس‌انداز می‌کردم و سودی از آن می‌گرفتم. آیا چنین کاری صحیح است؟ ضمناً مرحوم شیخ شلتوت به جواز دریافت اینگونه بهره بانکی فتوا داده است از بعضی عالمان دیگر نیز سؤال کردم؛ عده‌ای آن را جایز دانسته و عده‌ای از آن نهی کرده‌اند تا آنجا که به یاد دارم زکات مالم را پرداخت می‌نمودم، ولی بهره بانکی بیشتر از آن مبلغی بوده که به عنوان زکات می‌دادم. در صورتی که دریافت آن سود بانکی بیشتر از آن مبلغی بوده که به عنوان زکات می‌دادم. در صورتی که دریافت آن سود بانکی جایز نباشد، تکلیف من چیست؟

ـ جواب: سودهایی که شخص سپرده‌گذار در بانک می‌گیرد ربا و حرام است. ربا عبارت است از هر گونه افزایش مشروط بر اصل سرمایه. به عبارت دیگر، آنچه بدون تجارت و زحمت افزودن بر اصل سرمایه به دست آید ربا می‌باشد. خداوند متعال می‌فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»[۱]

«: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از عذاب خدا پرهیز نمایید و از گرفتن باقیمانده ربا خودداری کنید اگر به راستی اهل ایمانید و اگر از این کار شنیع دست بردار نشوید باید با خدا و پیامبر (ص) اعلان جنگ کنید و هر گاه از گرفتن ربا بازگشتید و توبه کردید تنها حق بازپس گرفتن اصل مال خودتان را دارید تا نه شما ظلم کنید و نه کسی به شما ظلم کند.»

بنابراین توبه در اینجا به این معناست که فقط اصل سرمایه برای صاحب سرمایه باقی بماند و اضافه بر آن به عنوان ربا تلقی می‌گردد؛ زیرا، بهره‌ی افزوده شده بر سرمایه، نه از طریق مشارکت و نه از طریق تحمل سختی و نه از طریق مضاربه و نه از طریق تجارت بدست آمده است و این همان ربای حرام است و تا آنجا که من اطلاع دارم، استاد ما شیخ شلتوت بهره‌ی بانکی را مباح نشمرده، بلکه فرموده است: هر گاه ضرورتی، اعم از، فردی و اجتماعی پیش آید، ممکن است در آن هنگام بهره بانکی مباح و جایز باشد، و ایشان در معنای ضرورت توسعه بیش از حد قایل می‌شدند که من با این گستردگی در معنای ضرورت، با ایشان موافق نیستم. آنچه را شیخ جایز دانسته بهره صندوق پس‌انداز است که با بهره‌ی بانکها فرق می‌کند، و حتی در این مسأله نیز با شیخ موافق نیستم.

اسلام، برای انسان جایز نمی‌داند که سرمایه‌اش را در جایی بگذارد و سود معینی از آن دریافت دارد؛ زیرا، اگر صاحب سرمایه واقعاً شریک است باید هم در سود و هم در خسارت و زیان به هر مبلغی که باشند، شریک و سهیم باشند.

در میزان سود چه کم باشد و چه زیاد به همان نسبت شریک است، و اگر سودی در کار نباشد، گرفتن هر نوع مبلغی مازاد بر سرمایه حرام است یا اگر در آن شراکت زیان دیده باشند متناسب با سرمایه‌ی خود در خسارت شریک می‌باشد، معنای مشارکت که مسؤولیت بردار و سختی بردار است، چنین می‌باشد، ولی تضمین سود معین و مشخص، خواه واقعاً سودی حاصل شده باشد، خواه سودی در کار نباشد. چه بسا ممکن است مقدار زیادی سود یعنی ۸۰% یا ۹۰% باشد ولی سهم او درصد اندکی که متجاوز از ۵% یا ۶% نباشد دریافت دارد، یا اینکه خسارت قابل توجهی در میان باشد و او در آن خسارت سهیم نگردد، در این مورد نیز معامله برخلاف روش اسلامی است؛ اگر چه شیخ شلتوت [رحمه‌الله] حکم به جواز آن داده باشد.

حال پاسخ برادری که در مورد بهره‌ی بانکی سؤال کرده است که آیا آن بهره را دریافت کند یا نه؟ این است که بهره‌ی بانکها حلال نیست و دریافت آن جایز نمی‌باشد و زکات مالِ خود را که از آن بهره‌ی بانکی پرداخت نموده است صحیح نمی‌باشد؛ زیرا، این نوع بهره حرام است و نه متعلق به او نه متعلق به خود بانک است. در این حالت چه باید کرد؟ به نظر من، حرام، به تملک کسی در نمی‌آید و بنا به گفته تعدادی از علما و محققین، باید آن را صدقه داد. بعضی از علمای اهل زهد و ورع گفته‌اند:

«دریافت بهره‌ی بانکی اگر چه در راه صدقه و خیرات باشد، جایز نیست و باید شخص از آن دست بردارد و یا آن را به دریا بیندازد؛ زیرا، صدقه دادن از مال نجس روا نیست.»

اما، به خاطر اینکه این کار نیز بر خلاف قواعد شرعی است و ما از هدر دادن مال و عدم استفاده‌ی کسی از آن نهی شده‌ایم و ناگزیر کسی باید از آن مال استفاده کند و به دلیل اینکه مال، ملک خود انسان نیست، می‌تواند آن را دریافت دارد و به فقرا و محرومان بدهد یا آن را در امور خیریه و به دلیل این که هر کار دیگری که سپرده‌گذار بداند که آن مال در راه مصالح و منافع اسلام و مسلمانان صرف شده است، مصرف نماید. و همانطور که بیان شده، آن مبلغ بهره بانکی متعلق به هیچ‌کس نیست؛ نه متعلق به بانک است و نه متعلق به سپرده‌گذار و باید در جهت مصالح عمومی مسلمانان صرف گردد.

چنین قاعده‌ای در مورد هر گونه مال حرامی جاری است و پرداخت زکات از آن مال حرام، نفعی عاید صاحب مال نمی‌نماید؛ زیرا، دادن زکات، مال حرام را پاک و حلال نمی‌گرداند، تنها چیزی که آن را پاک می‌گرداند، دست کشیدن از آن مال حرام است؛ در این باره پیامبر خدا (ص) می‌فرماید:

«اِنَّ الله لا یَقْبَلُ صَدَقَةً مِنْ غلولٍ»[۲]

«: خداوند صدقه را از مال غلول (مالی که از راه غیرشرعی به دست آمده باشد) نمی‌پذیرد.» [زیرا این مال متعلق به دارنده‌ی آن نیست.]

آیا به خاطر حرام بودن بهره بانکی شخص می‌تواند آنرا در بانک بگذارد و آن را دریافت ندارد؟

خیر! قطعاً چنین کاری جایز نیست؛ زیرا، این کارها موجب تقویت بانکها در انجام معاملات ربوی می‌گردد. همچنین نباید صاحب پول آن را برای خود دریافت کند، بلکه باید آن را دریافت کرده و در امور خیریه و مصالح عمومی مسلمانان صرف نماید.

اگر بعضی بگویند: چنانچه به هر دلیلی یا تحت هر شرایطی، بانک زیان ببیند یا دچار ورشکستگی گردد، در این صورت سپرده‌گذار نیز در معرض خسارت قرار خواهد گرفت.

می‌گویم آن خسارت یا ورشکستگی مورد نظر قاعده را باطل نمی‌کند، هر چند سپرده‌گذار هم به علت آن ورشکستگی، متحمل ضرر و زیان گردد. این مورد جزء موارد استثنایی و نادر است که موجب تثبیت قاعده می‌گردد؛ زیرا هر قاعده‌ای استثناهایی دارد، و صدور حکم در شریعتهای الهی، همچنین در قوانین موضوعه‌ی بشری متکی به موارد استثناء و نادر نمی‌باشد، و همه‌ی علما اتفاق نظر دارند بر اینکه موارد شاذ و استثنا، فاقد حکم هستند و حم کلی، متوجه اکثریت است و یک قاعده‌ی کلی را نمی‌توان به خاطر یک مورد استثنایی و نادر، باطل کرد.

قاعده‌ی کلی بر این است که هر کس سرمایه‌اش را وارد بازار ربا می‌نماید، خواستار سود و منفعت است نه ضرر و زیان؛ و اگر یک بار متضرر گردد، استثنایی است و احکام بر اساس موارد شاذ و استثنایی وضع نخواهد شد. حال اگر کسی اعتراض کند و بگوید: بانکها با سپرده‌های مردم فعالیت تجاری انجام می‌دهند، چرا سپرده‌گذار یا صاحب پول نمی‌تواند از سود آن استفاده نماید؟

می‌گویم: درست است بانک با آن سپرده‌ها تجارت و سرمایه‌گذاری می‌کند، ولی آیا سپرده‌گذار در این فعالیت تجاری شرکت دارد؟ البته جواب منفی خواهد بود، اما چنانچه قراردادی مابین بانک و سپرده‌گذار امضاء شده باشد که مطابق آن سپرده‌گذار در فعالیت تجاری بانک شریک باشد و این تعهد از ابتدا آغاز شده باشد، مبنی بر اینکه اگر بانک در معرض خسارت و زیان قرار گرفت، شخص سپرده‌گذار نیز در این خسارت و زیان شریک باشد، آنگاه ممکن است اعتراض وارد باشد، ولی واقعیت این است که وقتی بانک ورشکسته شود و خسارت به بار آورد در آن هنگام سپرده‌گذاران اموالشان را مطالبه می‌نمایند و بانک هم در این امر انکار یا اعتراض نخواهد نمود و چه بسا بانک سرمایه‌ی آنان را اگر زیاد باشد، به طور اقساط و اگر اندک باشد یک جا به آنان پرداخت نماید... به هر حال سپرده‌گذاران خود را در قبال ورشکستگی یا خسارت بانک، مسؤول و شریک بانک نمی‌دانند، بلکه تمامی سرمایه‌شان را به طور کامل مطالبه می‌نمایند.

● اشتغال در بانکها

▪ سؤال: من فارغ التحصیل دانشکده‌ی بازرگانی می‌باشم به دنبال کسب روزی و اشتغال بودم دستم به جایی نرسید جز استخدام در یکی از بانکها و می‌دانم که کار و فعالیت بانکها مبنی بر ربا است و می‌دانم که دین بر نویسنده ربا لعنت کرده است آیا با این وصف این شغل را بپذیرم یا آن را رها کنم؟ ضمناً تنها منبع درآمد من می‌باشد.

ـ جواب: نظام اقتصادی در اسلام بر اساس مبارزه با ربا پایه‌گذاری شده است؛ زیرا، از گناهان کبیره به شمار آمد و برکت فرد و جامعه را از بین می‌برد و بلا و مصیبت را در دنیا و آخرت به بار می‌آورد. در کتاب و سنت بدان تصریح شده و امت اسلامی بر آن اجماع دارند. کافی است، که در این ارتباط قول خداوند متعال را بشنویم که می‌فرماید:

«یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ»

«: خدا از برکت ربا می‌کاهد و بر صدقات می‌افزاید و خداوند هیچ ناسپاس گناهکاری را دوست نمی‌دارد.»

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ»[۳]

«: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا باقیمانده است واگذارید و اگر چنین نکردید بدانید به جنگ با خدا و فرستاده‌ی وی برخاسته‌اید.»

و پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:

«اِذَا ظَهَرَ الزِّنَا و الرِّبَا فی قَرْیَةٍ فَقَد اَحَلُّوا بِاَنْفُسِهِمْ عَذَابَ اللهِ»[۴]

«: وقتی زناکاری و رباخواری در دهکده‌ای آشکار شود، مردم آن روستا به دست خودشان، عذاب خدا را برای خود فراهم ساخته‌اند.»

روش اسلام در تشریع احکام و قوانین آن است که به فرد مسلمان دستور می‌دهد تا با گناهان مبارزه کند و اگر قدرت و توان مبارزه با آن معصیت را نداشت، دست کم باید از مشارکت عملی و قولی در آن گناه اجتناب ورزد. بنابراین، هر گونه پشتیبانی و همکاری با دیگران، هنگام ارتکاب گناه و معصیت، حرام می‌باشد و هر نوع کمکی به معصیت شریک جرم به حساب می‌آید. خواه آن یاری، در راستای کمک‌رسانی مادی باشد یا معنوی؛ خواه عملی باشد یا گفتاری.

در مورد گناه قتل عمد پیامبر (ص) می‌فرماید:

(لَوْ اَنَّ اَهْلَ السِّماءِ وَ اَهْلَ الاَرْضِ اِشْتَرَکُوا فی دَمِ مُؤمِنٍ لَاَکَبَّهُمُ اللهُ فی النَّارِ)[۵]

«: اگر ساکنین آسمان و زمین در ریختن خون مسلمانی شرکت داشته باشند، خداوند آنان را روانه‌ی آتش جهنم خواهد نمود.»

در ارتباط با جرم شراب و شرابخواری نیز می‌فرماید:

«لَعَنَ اللهُ الخَمْرَ و شَارِبَها وَ سَاقِیها و عاصِرَها وَ مُعْتَصِرَها وَ حَامِلَها و المَحمولَةَ اِلَیْهِ»[۶]

«:‌خداوند شراب و نوشنده‌ی آن و ساقی و سازنده‌ی آن، صاحب و حامل و گیرنده‌ی آن را لعنت و نفرین کرده است.»

درباره رشوه، پیامبر اکرم (ص) این گونه فرموده‌اند که:

(ألرَّاشِی و المُرْتَشِی وَ الرَّائِش – وَ هو الساعی بینهما)[۷]

«: لعنت خدا بر رشوه‌گیر و رشوه دهنده و واسطه میان آندو.»

همچنین درباره ربا، جابر بن عبدالله از پیامبر اکرم (ص) روایت می‌کند که پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند:

(لَعَنَ آکِلَ الرِّبَا و موکِّلَه و شاهِدَیْهِ و هُمْ سواءٌ)[۸]

«: ربا خوار و کسی که وام ربوی می‌گیرد و شاهد آن را لعنت کرده و همه را در جرم مساوی دانسته‌اند.»

ابن مسعود روایت می‌کند که پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند:

(لَعَنّ آکِلَ الربا و موکِّلَه و شَاهِدَیْهِ و کاتِبَه)[۹]

در این روایت «و کاتبه» اضافه شده است، ولی روایت نسائی با این عبارت است:

(آکِلُ الرِبا و شاهِداهُ [ اذا عَمِلوا ذلک] مَلعُونُون عَلَی لِسانِ مُحَمِّدٍ (ص) اِلَی یَوْمِ القیامةِ)

«: ربا خوار و موکل آن و شاهدان آن در صورت آگاهی تا روز قیامت مورد نفرین پیامبر خدا هستند.»

این احادیث صحیحِ صریح، وجدان مسلمانانی را آزار می‌دهد که در مؤسسات ربوی و بانکهایی اشتغال دارند که خالی از عمل ربا و قراردادهای ربوی نخواهد بود.

امروزه، مسأله ربا به حدی فراگیر شده که تنها گریبان کارمند بانک یا منشی شرکت را نمی‌گیرد، بلکه ربا وارد کل نظام اقتصادی و پولی شده و به شکل یک بلا و مصیبت عمومی درآمده است چنانکه پیامبر اکرم (ص) پیش‌بینی کرده بودند:

(لَیَاْتِیَنَّ عَلَی النَاسِ زَمانٌ لا یَبْقَی منهم احدٌ اِلاَّ اَکَلَ الرِّبَا فَمَنْ لم یَاْکُلْهُ اَصَابَهُ مِنْ غُبارِه)

«: روزگاری بر مردم فرا می‌رسد که یکی نمایند مگر اینکه ربا خورد و اگر نخورد غبار ربا به وی رسد.»

در چنین شرایطی امتناع یک کارمند از کارکردن در بانک یا شرکت چیزی را عوض نخواهد کرد و اثری هم ندارد، بلکه فقط متقاعد کردن مردم –کسانی که سرنوشت خود را در دست دارند- به فاسد بودن آن نظام ربویِ وارداتی از غرب سرمایه‌داری و استثمار، و کوشش برای تغییر تدریجی و بدون شتاب این نظام است تا بحران‌های اقتصادی دامن ممالک اسلامی و بندگان خدا قرار نگیرد و اسلام برای حل اینگونه مشکلات اساسی این شویه تدریجی را سفارش می‌نماید و مخالف آن نمی‌باشد. هماهنگونه برای تحریم ربا و شراب و امثال اینها در دوران آغازین ظهور اسلام این روش را به کار برده است.

آنچه قابل توجه است، اقتناع و اراده‌ی مردم در معالجه این مشکل می‌باشد و هرگاه صداقت در عزم باشد، راه را روشن خواهد کرد. بر هر مسلمان غیرتمند واجب است که در جهت پیشبرد نظام اقتصادی به گونه‌ای که با مبانی اسلام توافق داشته و با هر وسیله‌ی شرعی ممکن باشد، در این راه قلب، زبان و نیرویش را به کار گیرد و از هیچ کوششی دریغ نورزد و این کار شدنی است. در این جهان، کشورهایی هستند که صدها میلیون نفر جمعیت دارند و از نظام ربا استفاده نمی‌کنند. (کشورهای کمونیستی)

اگر ما امروزه مسلمانان را از اشتغال در بانکها بازداریم و نگذاریم آنان در بانک گمارده شوند نتیجه آن خواهد شد که غیر مسلمانان از یهود و غیره در بانکها و امثال آن اشتغال ورزند و چنین کاری برای اسلام و مسلمانان امری ساده نیست و به نفع آنان نخواهد بود.

به هر حال نمی‌توان گفت که تمام فعالیتهای بانکی رباست که چه بسا بیشتر فعالیتهای آن مباح، پاک و هیچ اشکالی در آن نباشد. مانند فعالیت سمساری و دلالی، پس‌انداز و غیره مقدار کمی از اعمال آن حرام است بنابراین، اشکالی ندارد که مسلمانان در بانکها اشتغال داشته باشند [اگر چه از آن راضی نباشد] تا زمانی وضعیت سیستم مالی به نحوی تغییر یابد که دین و قلب او از آن راضی گردد. به شرط اینکه کارش خوب وظایف خود را به طور احسن در برابر خود و خداوند و ملّتش انجام دهد و در مقابل حسن نیتش منتظر ثواب نیکو باشد.

(اِنَّما لِکُلِّ امْرِیءٍ مَا نَوَی)

«: ثواب اعمال مقرون با نیت شخص است.»

و قبل از اینکه به فتوا خاتمه دهم لازم می‌دانم بگویم نباید مسأله‌ی نیاز زندگی و احتیاج را که نزد فقها به عنوان ضرورت تلقی می‌گردد، فراموش کنیم. مانند صاحب این سؤال که این کار را وسیله‌ای برای امرار معاش و زندگی خود قبول کرده است و خداوند تعالی می‌فرماید:

(فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ)[۱۰]

«: ولی کسی که برای حفظ جان خود به خوردن آنها ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»

مفتی: دکتر یوسف قرضاوی

منابع و ارجاعات

[۱] - بقره، ۲۷۸-۲۷۹.

[۲] - صحیح مسلم.

[۳] - بقره/ ۲۷۸-۲۷۹.

[۴] - این حدیث را حاکم روایت کرده و گفته که سند آن صحیح است.

[۵] - ترمذی این حدیث را روایت کرده و آن را حسن دانسته است.

[۶] - ابو داود و ابن ماجه این حدیث را روایت کرده‌اند.

[۷] - ابن حبان و حاکم این حدیث را روایت نموده اند.

[۸] - احمد، ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه این حدیث را روایت کرده‌اند.

[۹] - ابو داود و ابن ماجه این حدیث را روایت کرده‌اند.

[۱۰] - بقره/ ۱۷۳.