شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

تهران, چگونه تهران شد


تهران, چگونه تهران شد

مسوولیت در شورای شهر تهران یا مسوولیت در بخش های تخصصی شهرداری برای هر کسی که اراده پذیرش مسوولیت در آن حوزه ها اعم از حوزه قانونگذاری و وضع مقررات یا درگیر شدن با مسائل اجرایی آن نهاد مهم را داشته باشد, قطعا مستلزم شناختی فراگیر از قلمرو حوزه ماموریت و معرفت کافی نسبت به شرایط محیط و نحوه اعمال تکالیف آن هم در راستای جلب رضایت شهروندان است

مسوولیت در شورای شهر تهران یا مسوولیت در بخش‌های تخصصی شهرداری برای هر کسی که اراده پذیرش مسوولیت در آن حوزه‌ها اعم از حوزه قانونگذاری و وضع مقررات یا درگیر شدن با مسائل اجرایی آن نهاد مهم را داشته باشد، قطعا مستلزم شناختی فراگیر از قلمرو حوزه ماموریت و معرفت کافی نسبت به شرایط محیط و نحوه اعمال تکالیف آن هم در راستای جلب رضایت شهروندان است.

شهر تهران با همه گستره و قلمرو و وسعتش، تصویری است از گذشته محدود و روستایی آن، که در دامنه ارتفاعات جنوبی البرز و در شمال شهر قدیمی ری قرار داشته است. این شهر دارای معماری برگرفته از عصر قاجار است، هر چند که از آثار فرهنگی و معماری پیشینیان نیز بی‌نصیب نیست. تهران به لحاط قلمروی جغرافیایی‌اش از محدوده غربی و شرقی محاط به دو رودخانه مهم کرج در غرب و جاجرود در شرق است و در شمال نیز دامنه‌های البرز و قله توچال قرار گرفته است. جلگه یا دشت تهران، نسبت به سطح دریا در شمال دارای ارتفاعی متوسط حدود ۱۵۰۰ متر و در بخش‌های جنوبی حدود ۸۰۰ متر بالاتر از سطح دریای آزاد است. وجود رودخانه‌های کرج و جاجرود و حوضه آبریز آن شرایطی را فراهم آورده که خطه تهران، خطه‌یی سرسبز و آب این دو رودخانه موجب آبادانی و حاصلخیزی زمین‌های آن شده و بعید نیست یکی از علل مهم و اساسی مرکز حکومت قرار دادن تهران در عصر قاجار ریشه در همین جنبه مهم سرسبزی و آبادانی جغرافیای آن داشته باشد.

همین مزیت طبیعی پایه‌یی برای توسعه و استقرار حکومت و سکونت شهری شده است. جذب مهاجر و افزایش جمعیت در این جغرافیای طبیعی نیز برخاسته از کشف چنین استعداد سرزمینی توسط شهروندانی بوده است که ذهنی باز و رو به توسعه داشته‌اند. مجموعه‌یی از روستاها و محله‌های متعددی که هم‌اکنون محاط در بزرگشهر تهران هستند، محصول همین نگاه و حضور در این خطه است. با تمام مزیت‌های مطلوب طبیعی، از نظر جغرافیدانان، دشت تهران و اطراف آن، در ناحیه‌یی نیم خشک قرار دارد که عمده‌ترین حجم بارندگی آن در فصل سرد سال، یعنی دی ماه اتفاق می‌افتد. در فصول معتدل و گرم تقریبا این خطه جغرافیایی فاقد بارندگی است و به همین میزان درجه حرارت محیط و البته حجم تبخیر آب بالاست و همین شرایط در مقاطعی تهران را با بحران آب و خشکسالی مواجه کرده است. تهران، این جغرافیای جمعیتی با توجه به مهاجرت‌ها و حجم انبوه استقرار شهروندان و با توجه به جنبه‌های خاص اقلیمی آن، نوعا در مصرف آب دارای مشکل و اختلال است. کمبود آب حکم می‌کند که برای زیست شرافتمندانه در مصارف آب در این جلگه باید برنامه‌ریزی دقیق انجام گیرد و با انجام این برنامه‌ریزی بتوان از حجم اتلاف آب در تهران جلوگیری کرد.

از لحاظ تاریخی، تهران فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است. در عصر ناصرالدین شاه، قدرتمندترین پادشاه سلسله قاجار، دارالخلافه ناصری، با برج و بارو و محدوده‌های طبیعی، مرکز حکومت و تیول شخص شاه بوده است. قلعه ناصری یا دارالخلافه با مساحتی بالغ بر ۲۴ کیلومتر مربع و ابعاد جنوبی شمالی ۴۶۰۰ و ابعاد شرقی، غربی ۴۸۰۰ متر مربع، در این دوره، شکل می‌گیرد. شهر تهران، حتی پس از مشروطیت نیز چندان توسعه و پیشرفتی نداشته است. چرا که بحران‌های سیاسی و اجتماعی و تغییر ذائقه‌های مردم در امر حکومت‌داری و سیاست، فرصت را برای توسعه این شهر فراهم نمی‌کرده است. حتی در آن ایام، نظافت کلی شهر به صورت منطقی و پایدار صورت نمی‌گرفت و شهر عموما ناموزون و غیرمطبوع به نظر می‌رسید. در عصر قاجار و حتی دوره‌های پایانی آن، تعداد واحدهای مسکونی تهران، چشمگیر نبوده است و شاید این رقم از ۲۵۰۰ واحد مسکونی تجاوز نمی‌کرد. با پایان یافتن دولت قاجار و ورود به عصر پهلوی، تغییرات و تحولات نسبتا قابل توجهی در این شهر به وجود آمده است. راه‌های دسترسی به تهران و تسهیلاتی که ایجاد شد، شهر را از هر حیث دچار دگرگونی کرد.

برقراری ارتباط با جاده‌های خوب و قابل قبول برای رسیدن به شهر تهران و کرج و قم و منطقه ورامین و فیروزکوه و همچنین اتصال تهران با جاده‌یی مناسب به سمنان، شرایط و استعداد رشد منطقه را به سرعت فراهم کرد. با کودتای رضاخانی در مرداد ۱۲۹۹ شمسی و ختم حاکمیت قاجار و تاثیرپذیری مقامات از نوع و شیوه جدید زندگی اروپایی، شرایطی فراهم شد که نیازهای اجتماعی و اقتصادی شهروندان تهرانی متحول شود و آنها به دنبال نوآوری گسیل شوند. در هر حال تغییرات سیاسی در جو حاکم، نحوه زندگی را تحت تاثیر قرار داد و شرایط تحول سالم در پایتخت را دگرگون و این تحولات شرایط و منافع خاصی را برای مردم فراهم کرد. لکن پابه‌پای این تغییرات، به دلیل نگاهی ناقص که بر نوع مدیریت و زندگی شهری حاکم بود، انسجام شهر را دچار خدشه کرد و عملا موقعیت فرهنگی و ریشه‌دار شهر تهران را آشفته کرد.

تهرانی که می‌توانست به تدریج به صورت منطقی، روندی اصولی و توسعه‌یی متوازن را طی کند، گرفتار نوعی توسعه نامتوازن و تحولات بی‌حساب و کتاب و تغییرات موردی شد. نخستین سابقه روشن و مکتوب از نهاد شهرداری در تهران را پس از استقرار رضاخان و پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ می‌بینیم. وی، یکی از دوستان همفکر قزاق خود به نام کریم آقاخان بوذرجمهری را که اصالتا کاشانی بود به اداره امور بلدیه تهران گذاشت. این اتفاق در سال ۱۳۰۳ رخ داد. بوذرجمهری با استفاده از قزاقان همراه، تلاش خشن و تندی همچون اداره پادگان‌ها را در بلدیه تهران، آغاز کرد و با کم‌فروشی و گران‌فروشی مبارزه کرد. او نسبت به نظافت شهر نیز همت گماشت. فی‌الواقع بوذرجمهری با نحوه اداره پادگانی و نظامی به مدیریت بلدیه تهران می‌پرداخت و موقعیت او و بلدیه تهران نیز با همین روند هر روز، رو به تقویت گذاشت. چرا که همزمان با نوع نگاه او، رضاخان که اینک سودای شاهی را در سر داشت، می‌طلبید شهر تهران، دارای جنبه‌های بدیع و جدید شود. این بداعت و نوآوری، طبیعتا متاثر از فرهنگ غرب بود.

هر چند مظاهری از مدیریت غربی نیز با فرهنگی دینی شهر تهران سازگار شده بود. رعایت بهداشت شهر، آب و جارو کردن کوچه‌ها و تمیز کردن گذرگاه‌های شهری، سهولت برقراری تردد و مبارزه با اشرار و اوباش و البته در کنار این تحولات، ورود برخی مظاهر تمدن غرب و فناوری روز مانند تلفن و تلگراف، راه‌آهن یا زیباسازی شهر، تحولاتی را برای این جغرافیای جمعیتی رقم زد. بدیهی است که این نوع تغییرات متاثر از فرهنگ غربی به ویژه شهرهای فرانسه بود که در حق پایتخت ایران آن روز اعمال می‌شد. تعریض خیابان‌ها، احداث گذرگاه‌های جدید، محله‌های قدیم تهران را دستخوش تغییر کرد. از جمله مهم‌ترین حوادث آن روزگار، از بین رفتن محله سنگلج بود. حتی بعید به نظر نمی‌رسید که بازار تهران نیز گرفتار این انحلال شود، ولی بنا به دلیلی این اتفاق رخ نداد. ادامه دارد

محمد حقانی

معاون سابق خدمات شهری شهرداری تهران