یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
غریزه , یك راهنمای مشكوك است
برتولد برشت (۱۹۵۶ـ ۱۸۹۸) بدون تردید یكی از پرنفوذترین چهرههای تئاتری در سده بیستم است. چنان كه شاید بتوان تاریخ تئاتر سده بیستم را به دو دوره پیش از برشت و پس از برشت تقسیم كرد. برشت انبوه عظیمی از نمایشنامهها، اشعار و ترانه ها ، مباحث نظری در همه زمینههای تئاتر و مقالات تحلیلی و نقد از خود به جا گذاشت كه امروز همه در دسترس است. به علاوه او بدعتگذاری بود كه همه نوآوریها و نظریههایش را در شرایط گوناگون سیاسی و اجتماعی به عمل در آورد و تاثیراتی كه باقی گذاشت حتی برای مخالفانش سازنده بود. و بالاتر از همه اینها هم او بود كه برای تئاتر و عرصههای نوینش تماشاگران جدیدی فراهم آورد و تئاتر را در سطحی گسترده به میان توده مردم برد.
او نظریههای خود را درباره «فاصله گذاری» درباره كاركرد عینی اجتماعی و سیاسی تئاتر، «استفاده از حداقل دكور» و غیره در طول زندگی پربارش گسترش داد و آنها را مورد استفاده عملی قرار داد. برشت تحت تاثیر پیسكاتور تئاتر حماسی را صورتبندی كرد و آن را در مقابل تراژدی به زعم ارسطو علم كرد: ارسطو تراژدی را تقلید اعمال و حماسه را روایت و نقل داستان تعریف كرده بود، و برای تراژدی محدودیتهایی قایل شده بود، اما حماسه را در حقیقت شكل آزادتری از نمایش دانسته بود.
برشت در آزاد كردن تئاتر از قید و بندهای سنتی و عادتی چندان پیش رفت كه معتقد شد با استفاده از تئاتر ایدئولوژیك و جامعهشناسانه میتوان بر جامعه تاثیر مستقیم گذاشت یا حتی آن را تغییر داد. او خود گفته است كه تئاتر حماسی داستانی را به وسیله آدمهای زنده و واقعی به سامان میرساند، در حالی كه تئاتر دراماتیك داستانی را با كلمات بیان میكند.
هدف تئاتر حماسی قابل مشاهده كردن همه مقولات مربوط به سرنوشت و زندگی عملی و روزمره انسانها است. برشت گفته است نفت، تورم، جنگ، مبارزات اجتماعی، خانواده، مذهب، گندم، بازار گوشت، همه و همه میتوانند موضوع نمایشهای تئاتری باشند. برشت در سال ۱۹۴۹ در آلمان شرقی مستقر شد و در آنجا گروه معروف خود برلینرآنسا مبل را تاسیس كرد و كوشید با استفاده از موسیقی، شعر و حتی نمایشهای سرگرمكننده و كوچهبازاری داستان نمایشهایش را جذابتر و به عامه مردم، یا به زعم خود، به طبق كارگر نزدیكتر كند او برخلاف بسیاری از نظریهپردازان مدرن به داستان اهمیت زیادی میداد، اما بر آن بود كه لازم است شیوه داستانگویی را با زمان منطبق كرد.
برتولت برشت در ایران بیش از هر درامنویس و نظریهپرداز معرفی، ترجمه و نقادی شده است. اما شاید به عنوان كارگردان كمتر شناخته شده است.
برشت به عنوان كارگردان برای شناخت كامل برشت پیش از هر چیز باید او را به عنوان مرد عمل تئاتر، یعنی به عنوان یك كارگردان شناخت. نفوذ برشت بر تئاتر دوران خودش در واقع از طریق نمایشهایی كه خود در برلینرآنسامبل به صحنه برد حاصل شد و تئاتر آلمان به واسطه آثار نمونهواری كه برشت در دهه پنجاه در شرق برلین به صحنه برد تغییر قابل ملاحظهیی كرد.
موج نو در انگلستان (كه رویال كورت، پیتر بورك، پیتر هال، كنتب تنیان، تنها نمونههای آن به شمار میروند) بدون اجراهای برلینر آنسامبل در لندن در ۱۹۵۶ احتمالا با آنچه امروز میشناسیم متفاوت میبود. در دهههای شصت جورجو استرهلر در ایتالیا، روژه پالانشن در فرانسه عمیقا از آنچه برشت در برلین آفرید و اینكه چگونه آفرید، تاثیر گرفتند. برشت تقریبا همه عمرش را در تئاتر و برای تئاتر گذراند. ابتدا كارش را به عنوان منتقد آغاز كرد، سپس به كارگردانی و درامنویسی پرداخت، با این حال تا سال ۱۹۴۹، یعنی تاسیس برلینر آنسامبل ناشناخته بود.
در اینجا بود كه توانست جایگاهی دایمی برای عرضه تجربههای خود بیابد، یعنی یك گروه و یك ساختمان، و در اینجا بود كه توانست به آرمانهایش جامه عمل بپوشاند. گروه برلینر آنسامبل در حقیقت لابراتواری بود كه برشت توانست برای سوالهای خود پاسخی بیابد، آنها را تحلیل كند و سرانجام الگویی بنا كند. پس از جنگ جهانی دوم، هنگامی كه برشت از ایالات متحده امریكا به اروپا بازگشت مقامات آلمان شرقی به او و همسرش، هلنه وایگل، پیشنهاد كردند نمایشنامه ننه دلاور را اجرا كند، او پذیرفت و نقش اول نمایش را به هلنه وایگل داد. پس از اجرای این نمایش بود كه برشت، پس از پانزده سال ستیز پیاپی در آلمان و كشورهای دیگر، سرانجام توانست نظرش را به آزمون بگذارد. این نمایش در سال ۱۹۴۹ در تئاتر دویچی در برلن به صحنه رفت و نقطهعطفی در تاریخ تئاتر آلمان شد. منتقدان، كه تا پیش از ۱۹۳۳ غالبا شیوههای كار او را رد می كردند، ناگهان تغییر موضع دادند و اجرای او به عنوان یكی از مهمترین وقایع تئاتری در ۱۵ سال گذشته مورد تحسین قرار گرفت. كارل وبر درباره این نمایش و خاطراتش از جزییات كارگردانی برشت چنین می گوید :
من خود كه در آن زمان دانشجوی دانشگاه هایدبرگ بودم نمایش را دیدم و هنوز هم به عنوان یكی از بهترین تجربههای تئاتری من باقی مانده است. اكنون مشكل بتوانم بگویم چه چیز این نمایش بیهمتا بود، چرا كه امروز آن را خوب میشناسم و خودم آن را در سال ۱۹۵۴ به صحنه بردهام و در آن بازی كردهام. اما یك نكته را بخوبی به خاطر دارم، نخستین باری بود كه میدیدم مردم در صحنه مانند انسانهای واقعی رفتار میكردند.
اثری از «بازی» در این اجرا دیده نمیشد هر چند دستاوردهای تكنیكی و كمال هر لحظه در آن خیره كننده بود. اقتصاد دكور و وسایل صحنه برای هر بینندهیی، حتی در مقایسه با بهترین نمایشهای آلمانی، مطلقا شگفتانگیز بود. آنچه موجب اعجاب ما شد آن بود كه پیام نمایش، بدون فشار آوردن به تماشاگر القا میشد، چنان كه كوششهای فردی بازیگران بزرگی چون هلنه وایگل و دیگران در درجه دوم اهمیت قرار میگرفت. تصمیم گرفته بودم هر طور شده با برشت كار كنم اما تا سال ۱۹۵۲ موفق نشدم، و آن هنگامی بود كه گروه، نیاز به یك دستیار كارگردان پیدا كرد. خودم را به مشاور ادبی شركت، آقای پیتر پالیش، معرفی كردم و از او پرسیدم چگونه میتوانم با برشت همكاری كنم.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی ایران مجلس مجلس دوازدهم انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب رئیس جمهور
تهران هواشناسی شهرداری تهران زلزله فضای مجازی سیل سازمان هواشناسی وزارت بهداشت آتش سوزی پلیس قتل بارش باران
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا خودرو گاز حقوق بازنشستگان بازار خودرو بورس بانک مرکزی نمایشگاه نفت ایران خودرو مالیات
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران رضا عطاران کیانوش عیاری تلویزیون سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دفاع مقدس سینما سریال کتابخانه
فناوری
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل افغانستان رفح اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر هوادار رئال مادرید باشگاه پرسپولیس سپاهان لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی همراه اول خورشید شفق قطبی ناسا ایالات متحده ایلان ماسک اپل نوآوری گوگل عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
سرطان درمان و آموزش پزشکی تغذیه آلزایمر رژیم غذایی فشار خون قهوه زیبایی بارداری توت فرنگی