سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا

دولت احمدی نژاد از نظر كار زیاد و هزینه كم استثنایی است


دولت احمدی نژاد از نظر كار زیاد و هزینه كم استثنایی است

محمدرضا باهنر از آمدن به عرصه سیاست خرسند است و اگر به گذشته باز گردد باز هم سیاست را انتخاب می كند دوستان و حتی مخالفان, او را سیاستمداری زیرك و با نفوذ می شناسند

محمدرضا باهنر از آمدن به عرصه سیاست خرسند است و اگر به گذشته باز گردد باز هم سیاست را انتخاب می‌كند. دوستان و حتی مخالفان، او را سیاستمداری زیرك و با نفوذ می‌شناسند...

محمد‌رضا باهنر را كسی نیست كه نشناسد.متولد۳۱ است.فوق لیسانس اقتصاد را از دانشگاه علامه گرفته و لیسانس معماری از دانشگاه علم و صنعت دارد.می‌گوید از دوره دانش آموزی وارد عرصه سیاست شده و سال‌هاست كه بر كرسی نمایندگی در مجلس تكیه زده است.از آمدن به این عرصه خرسند است و اگر به گذشته باز گردد باز هم سیاست را انتخاب می‌كند.

دوستان و حتی مخالفان، او را سیاستمداری زیرك، با نفوذ می‌شناسند.از لابلای كلامش در می‌یابیم كه به اقتضای سن و گذر زمان و افزایش تجربیاتش است كه وی را به عنوان یكی از شخصیت های اثر گذار در میان اصولگرایان مطرح كرده است.

● گفت و گو از: زیبا اسماعیلی

● شما از چند سالگی وارد سیاست شدید؟

اگر سیاست را قبل از انقلاب بخواهید، از سال‌های آخر دانش‌آموزی‌ بود كه در كرمان محصل بودم.مرحوم اخوی شهید باهنر هر از چندگاهی تشریف می‌آوردند كرمان و جلساتی ایشان داشتند، معمولا بحث سیاسی بود و ما هم معمولا بویی استشمام می‌كردیم و بعد از سال ۵۰ وارد دانشگاه شدم و در همان سال اول دستگیر شدم و زندان رفتم و یك مدتی هم زندان بودم.

● چند سال زندان بودید؟

كوتاه بود.تقریبا یك ترم و بعد هم وارد جاده مسائل سیاسی شدم.

● از اینكه وارد عرصه سیاست شدید راضی هستید؟

بله - البته من فكر می‌كنم كه خیلی زندگی خوبی بوده اصولا من فكر می‌كنم نسل ما زندگی خوبی را داشتند.نسبت به نسل قبل كه مقایسه می‌كنیم نسل قبل از ما به نظر می‌رسید كه یك زندگی بی‌جانی داشت. یعنی یك زندگی ثابت، اما زندگی ما پر از هیجان بود و تلاش، من هم دنبال این بودم كه مثلا وظیفه خودمان را درست تشخیص دهیم و به آن عمل كنیم یعنی هر روز و هر ماه هر سال دنبال یك سری تحولات جدید بودیم، اینكه حالا اتفاق افتاده، نیفتاده، خوب یا بد بوده، بحث دیگری است.من فكر می‌كنم این زندگی خوبی بود و این مخصوص من هم نیست و اصولا نسل ما زندگی پر تلاش و پرهدفی را دنبال كردند و به مقدار زیادی هم از اهدافی را كه مثلا نسل‌های قبلی ما اصلا تصور نمی‌كردند به آن هدف‌ها آن هم ایرانی‌ها بتوانند برسند، ما رسیدیم البته طبیعی است كه دیكته‌های نوشته غلط هم زیاد دارد.

● فكر می‌كنید اگر برگردید به دوران نوجوانی باز هم وارد كار سیاست بشوید؟

بله - فكر می‌كنم خوب زندگی داشتم.

● فكر می‌كنید الان اصول‌گراها چه وضعیتی از نظر سیاسی دارند؟

اصول‌گراها الان امتحان سخت و سنگینی را دارند پس می‌دهند یعنی اگر بخواهیم به اولین جرقه رویكرد مردم به حاكمیت گفتمان اصو‌لگرایی برگردیم، به چهار سال قبل بر می‌گردد.یعنی انتخابات شوراهای دوم و از آن به بعد مردم در چهار انتخابات مهم بر حاكمیت گفتمان اصول‌گرایی پافشاری كردند و این وظیفه و دلگرمی ما را زیاد می‌كند.

● شما فكر می‌كنید چه شد كه از آن دوره اصلاحات و از هیجانات آن دوره مردم یكباره تغییر رویكرد دادند؟

بالاخره می‌دانید اصولا در جوامع بشری اینطوری است كه یك سری حرف‌ها، شعارها و صحبت‌های تند و تیز داده می‌شود مردم از وضع موجود ممكن است راضی نباشند و به یك وضع جدید روی می‌آورند.مهم این است كه رسیدن به وضع جدید برای مدیران و سیاست مداران شاید خیلی سخت نباشد، با یك سری حرف‌ها و شعارها می‌توانند كار را انجام بدهند، ولی نگهداری وضع سخت است، چون مردم بلافاصله بعد از انتخاب‌ خودشان به قضاوت كردن می‌نشینند و مهم‌تر این است كسانی كه اعتماد مردم را جلب كردند، بتوانند قضاوت‌های مردم را هم به اصطلاح سالم نگه دارند تا مردم درست قضاوت كنند وگرنه در قدرت ماندن نه در نظر قبلی‌ها بیمه شده بوده و نه برای ما بیمه شده است و نه برای آینده.

● تركیب سیاسی كه در انتخابات اخیر به وجود آمد نشات گرفته از چست؟ بخشی از اصلاح‌طلب‌ها هم آمدند و در انتخابات پیروز شدند.

من این تحلیل را قبول ندارم فكر می‌كنم انتخاباتی مثل ریاست جمهوری چون یك كرسی بیشتر نیست كسی كه رای نمی‌آورد، كمتر از نصف رای است ولی نمود آن در بیرون این است كه یك طرف برده و یك طرف باخته است چون در انتخابات ریاست جمهوری نسبت دیگر معنا ندارد اما در مجلس، شوراها و خبرگان نسبیت معنا دارد.من فكر می‌كنم الان حضور اصلاح‌طلب‌ها در مجموعه شوراهای اسلامی شهر و روستای كشور بیش از حضور اصلاح‌طلب‌ها در مجلس هفتم نیست، در مجلس هفتم هم یك تعداد كرسی دارند بنابراین اینطور نیست البته اصلاح طلب‌ها در جاهایی مثل شهر تهران یك گام به پیش آمدند اما باز مردم بر حاكمیت كلی گفتمان اصولگرایی صحه گذاشتند.

● پیش‌بینی شما برای مجلس هشتم چیست؟

هنوز برای قضاوت كردن در مورد آن زود است. چون امواج سیاسی در كشور ما سریع می‌آید و سریع می‌رود. تجربه گذشته این را نشان داده و من قبلا یك واژه را به كار برده بودم به نام «سونامی» و این سونامی‌ها می‌آیند و می‌روند بنابراین الان هنوز زود كه قضاوت بشود.

● اصلاح‌طلب‌ها دست به كار شدند و استراتژی آینده را تدوین می‌كنند، شما چه كار می‌خواهید بكنید؟

من فكر می‌كنم پاشنه آشیل ما وحدت اصولگرایان است و مشكل اساسی ما این است كه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری وحدت كامل را بوجود بیاوریم باید تلاش كنیم بالنسبه به وحدت برسیم. البته به وحدت هم به عنوان یك پروژه صفر و صد یا سیاه و سفید نگاه نمی‌كنیم زیرا نسبی است. هر قدر كه بتوانیم باید وحدت را بیشتر كنیم.

من فكر می‌كنم مردم هنوز از عملكرد اصولگرایان ناراضی نیستند و البته باید یك سری اشكالاتی را كه وجود دارد برطرف كرد. مخصوصا اخیرا تورم به نظر می‌رسد تورم مشكل ایجاد می‌كند و باید دولت سیاست‌های خودش را اصلاح كند و مجلس هم كمك كند. اما در مجموع مردم نشان دادند، حاكمیت گفتمان اصولگرایی قبول دارند. باید جلو برویم و ببینیم چه می‌شود.

● كارهای دولت را در مجموع قبول دارید؟ نقطه قوت و ضعف دولت احمدی‌نژاد را چه می‌بیند؟

اگر بخواهیم مقایسه كنیم با دولت‌های قبل فكر می‌كنم این مسئله برای آحاد مردم ثابت شده كه دولت آقای احمدی‌نژاد ولع و عطش سنگینی برای خدمت رسانی به مردم، ساده‌زیستی، هزینه كم، كار زیاد و تلاش زیاد دارد. من با دولت‌های مختلف در مدارج گوناگون كار كردم همه آنها هم كارها و خدمات زیادی را انجام دادند اما دولت نهم از این جهت استثنایی است اما این كه آیا سیاست‌ها مبتنی بر تدبیر و حق‌گرایی است شاید بتوانیم در بعضی جاها بحث و نقد كنیم.

● آیا اینكه یك عده از منتقدین دولت می‌گویند دولت نهم بیشتر احساسی و شعاری رفتار می‌كند به ویژه در برخی مصوبات استانی من فكر می‌كنم مجلسی‌ها هم قبول نداشته باشند شما این را می‌پذیرید؟

ببینید اسم این را نمی‌توان گذاشت احساسی عمل كردن. احساسی عمل كردن تعریف و معنای دیگری دارد اما اینكه آیا در رفتار دولت یك استراتژی مشخص و روشنی حاكم هست یا نه من هم نقد دارم و فكر می‌كنم، نیست. اما كارهای جزئی را هیچ موقع نمی‌توانیم رد كنیم یعنی این ارتباطی را كه دولت نهم توانسته با كف جامعه بوجود بیاورد، یك ارتباط بی‌نظیر است. اصولا حكومت نباید یك طرفه فكر كند كه فقط با یك سری حقایق ارتباط دارد.یك مثال روشن بزنیم امنیت یك حقیقت و واقعیت است اما احساس امنیت امر با خود امنیت متفاوت است.من همیشه گفتم كه دولت هم مسئول امنیت كشور است و هم مسئول احساس امنیت كشور، دولت هم مسئول كنترل تورم است هم مسئول احساس مردم در مورد تورم، ممكن است جاهایی تورم سنگین نباشد ولی مردم احساس تورم كنند یا امنیت باشد ولی احساس ناامنی كنند. دولت نباید بگوید، من مامورم فقط امنیت، اقتصاد و فرهنگ را اصلاح كنم. احساس مردم را هم باید اصلاح كند و احساس مردم ممكن است از واقعیت نشات نگیرد و از یك سری جوسازی‌ها و تبلیغات باشد.

حضرت امام (ره) می‌فرمودند، كارهایی را كه می‌كنید بگوئید اثر خودش را در جامعه می‌گذارد، ولی نگفتن آن هم در جامعه اثر دیگری می‌گذارد، بنابراین از این جهت فكر می‌كنم دولت رفتار خوبی دارد.

ارتباط با مردم و ساده زیستی و بعضی از شاخص‌هایی كه اوایل انقلاب بسیار ارزش بود، كم‌كم به فراموشی سپرده شد الان احیا می‌شوند. اما اینكه استراتژی جامع و مانع اقتصادی یا فرهنگی یا سیاسی حاكم باشد این زیاد احساس نمی‌شود و باید اصلاح شود.

● بسیاری از مردم، سیاسیون، حتی نمایندگان و دوستان خودتان، شما را آدم با نفوذی می‌دانند فكر می‌كنید این نفوذ ناشی از چیست؟

ببینید باز هم واقعیت این با احساس آن متفاوت است یعنی واقعیت نفوذ و احساس آن. اینكه نفوذ من زیاد هست یا كم باز باید ببینیم در كدام حوزه‌ها حوزه مجلس، حوزه دولت، حوزه احزاب.

● من فكر می‌كنم در عموم حوزه‌ها این نفوذ وجود دارد به ویژه در مجلس هفتم حتی نمی‌دانم این را به مزاح یا جدی بگویم شنیدم كه حتی نفوذ شما بیشتر از رئیس مجلس است آیا شما این را می‌پذیرید؟

من عرض می‌كنم اولا این نفوذی كه وجود داشته نتیجه یك سری تجربیات طولانی گذشته است و این اعتماد، اعتماد متقابل است و همان كه اول عرض كردم ممكن است روز اول یك نفوذ قابل قبول و خوب وجود داشته باشد اما حفظ كردن آن مهم است، علت این است كه باید به گفت‌وگوی اطرافیان توجه كرد زیرا نفوذ یك فرد سیاسی پیرامون خودش با نفوذ یك فرد نظامی كاملا متفاوت است. یك فرد نظامی حق دارد، مسئولیت دارد، وظیفه دارد، در مجلس نفوذ داشتن و حفظ آن خیلی سخت است زیرا رئیس مجلس، نایب رئیس مجلس عملا ناظم هستند، فرمانده مجلس نیستند، گاهی وقت‌ها ما می‌خواهیم یك چیزی را تصویب كنیم مجلس تصویب نمی‌كند.

● در حال حاضر جمع اصول‌گراها و اكثریت مجلس این فرماندهی به عهده شما است.

بله عرض می‌كنم این كاملا با فرماندهی دولت متفاوت است و حالا فرماندهی نظامی را كه گفتم عامیانه است دولت هم همین طور است.در دولت رئیس جمهور می‌تواند به وزیر بگوید این كار را بكن این كار را نكن اما رئیس مجلس اصلا به نمایندگان نمی‌تواند بگوید این كار را بكن و یا نكن. رئیس مجلس وقتی می‌خواهد مجلسی را اداره كند كه ۲۹۰ نماینده مواظب او هستند كه خطا نكند به محض اینكه خطا كرد تذكر آئین‌نامه‌ای، اخطار قانون اساسی می‌دهند در حالی كه این خبرها در دولت و ادارات و دستگاه اجرایی وجود ندارد و این گونه تعریف نشده اما در مجلس پیش از اینكه رئیس مجلس مواظب نماینده باشد، نمایندگان مواظب رئیس مجلس هستند بنابراین داشتن نفوذ و حفظ نفوذ خیلی سخت است.

رئیس و مدیران مجلس باید مواظبت كنند كه بیش از اختیارات نخواهند كاری انجام بدهند بعد هم باید اقناعی با نمایندگان برخورد كنند. یعنی اینكه نمایندگان قانع شوند ولی یك زمان در مجلس چهارم و پنجم می‌گفتند چون آراء با قیام بود می‌گفتند بعضی آراء با رودربایستی داده می‌شود الان اینطور نیست. دكمه الكترونیكی كه زده می‌شود حتی بغل دستی هم نمی‌‌تواند خبر داشته باشد، مگر اینكه بخواهد دقت كند. بعضی وقت‌ها كه رای‌گیری می‌كنیم تا نتیجه را نگاه نكردیم تصور می‌كنیم رای آورده ولی نگاه می‌كنیم می‌بینیم رای نیاورده است. بنابراین باید نفوذ، نفوذ قلبی باشد و این را هم من اصلا حق خودم نمی‌دانم.محبتی است كه دوستان و همكاران دارند. مقایسه بنده با رئیس مجلس كار درستی نیست و من بارها گفتم و الان هم تكرار می‌كنم.

● من خودم شخصا احساس می‌كنم زمانی كه شما مسئولیت جلسه را به عهده دارید نظمش بیشتر است به خصوص در ایام بودجه.

ببینید این نفوذ باید نفوذ قلبی و معنوی باشد بالاخره آقای دكتر حداد چون روحیه دیگری دارند و در محیط دیگری بزرگ شدند و چهره فرهیخته دانشگاهی و فرهنگی دارند.چیزهایی كه من دارم بیشتر تجربیات مجلس است چون پنج شش دوره مجلس بودم. روحیات ما دو نفر اصلا قابل مقایسه نیست. آقای دكتر حداد اصولا مسئله روابط بین افراد را مواظبت می‌كنند و درست هم شاید همان باشد. من بعضی وقت‌ها با رفتار خودم ممكن است دوستان خودم را دلخور كنم و ناراحت شوند. من باید مواظب رفتار خودم باشم كه این اتفاق نیافتد اما در هر صورت هر كدام به درد یك كاری می‌خوریم.

در كل، اول مجلس هفتم بحث بود چه كسی رئیس مجلس بشود یا نشود، در محافل و رسانه‌ها یك عده هم دنبال این بودند كه اختلافی به وجود آورند و عده‌ای می‌گفتند باید روحانی باشد و حتی رسانه‌های خارجی به ما فشار می‌آوردند به اصطلاح تحریك می‌كردند كه حق تو است رئیس بشوی و یا حق اوست و اولین بار كه در جلسه خصوصی تصمیم این شد كه آقای دكتر حداد رئیس شوند و بعد هم به آن عمل شد با تحقیق و توكل به خدا این كار انجام شد. الان كه به ریاست آقای حداد رای می‌دهم خیلی مطمئن ترم ولی اوایل بیشتر به این فكر بودم كه خدا كند خوب از آب در بیاید و الحمدالله دیدیم با رفتار خوب، متین و مدبرانه ایشان جایگاه خودش را خوب باز كرده و ما خیلی راضی هستیم.

● در این چند دوره كه شما نماینده بودید كدام دوره بیشتر می‌پسندید؟

هر دوره یك تعریف خاص داشت در بعضی دوره‌ها ما در تیم اقلیت بودیم. من یادم هست در دوره سوم نصف دوره مجلس را من اصلا كمیسیون نداشتم و خیلی این‌ در آن در زدم، كمیسیونی بدهید كه بروم كار كنم. جناب آقای كروبی كه خدا سلامتشان بدارد یك دفعه رفتم خدمتشان گفتم من اقتصاد می‌دانم اجازه بدهید بروم كمیسیون اقتصاد. گفتند من توصیه می‌كنم، اما بعد گفتند نشد. یعنی ایشان هم توصیه خودشان را كرده بودند و من كمیسیون كار، كمیسیون نهادهای انقلاب كمیسیون‌هایی كه به اصلاح زیاد اهمیت نداشت می‌رفتم.

گفت و گو از: زیبا اسماعیلی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.