سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

تخیل توانگر کند مرد را


تخیل توانگر کند مرد را

نگاهی به نقش تخیل در رشد شخصیت کودک

والدین هر کودک از وقتی که او خیلی کوچک است با دقت بسیار از او مراقبت می‌کنند و چیزهای زیادی به او می‌آموزند. آنها بازیگران اصلی خاطرات دوران کودکی فرزندان خود هستند. واقعیت این است که تا قبل از هفت سالگی و تا پیش از شروع دوران درس و مدرسه و همراهی کودک با گروه همسالان و معلمان، پدر و مادر مهم‌ترین نقش را در شکل‌گیری شخصیت کودک خود و موفقیت او در آینده دارند. یکی از مسایلی که والدین دارای کودکان ۲ تا ۷ ساله با آن روبه‌رو می‌شوند، وجود دنیای تخیلی کودکان است. چنین می‌نماید که باورهای تخیلی کودکان در این فاصله سنی قوی‌تر می‌شود و مرز واقعیت و خیال برای آنان به وضوح روشن نیست...

کودکان در دنیای خود زندگی می‌کنند، دنیایی که در آن واقعیت و خیال بسیار بیشتر از دنیای بزرگسالان به یکدیگر آمیخته است. به این ترتیب کودک در نقاشی‌‌ها، بازی‌ها و داستان‌های خود از دانش‌های رمزی یا نمادی استفاده می‌کند. بنابراین، کودک سه ساله ممکن است با تکه‌ای چوپ به مثابه اسب رفتار کند و در اتاق با آن اسب‌سواری کند یا ممکن است عروسکی را نماد پدر و عروسک دیگر را نماد مادر به حساب آورد و ساعت‌ها با آن داستان بسازد و بازی کند و یا در نقش قهرمان‌های خیالی کارتون‌ها فرو رود.

بسیاری از والدین از اینکه کودکان‌شان شخصیت‌های کتاب‌ها و فیلم‌ها را واقعی می‌دانند و خود را به جای آنها می‌گذارند، وحشت دارند و معتقدند که کودکان باید در سن ۵ تا ۶ سالگی فرق واقعیت و خیال را یاد بگیرند. این در حالی است که والدین باید بدانند با بالا رفتن سن کودک، او قادر خواهد بود بین واقعیت و خیال تفاوت قایل شود، به خصوص در موقعیت‌هایی که پیامدهای عملی دارند، کاملا منطقی فکر کنند. به‌طور مثال اگر کودکی شیرینی بخواهد، بیشتر احتمال دارد آن را از کسی درخواست کند تا آنکه بخواهد از طریق تجسم به آن دست یابد.

همراه شدن والدین با کودکان و بها دادن به آنها در دنیای خیالی‌شان کمکی خواهد بود برای دستیابی به این موارد: بالا بردن خلاقیت کودک؛ افزایش اعتماد به نفس کودک برای برقراری روابط اجتماعی؛ ایجاد مهارت‌های کلامی و زبانی در کودک؛ پی بردن به مسایل و مشکلاتی که کودک از آنها رنج می‌برد یا می‌ترسد و ...

علاوه بر موارد ذکر شده، والدین می‌توانند کارهایی انجام بدهند یا از وسایلی استفاده کنند تا کودک را در خلق دنیای تخیلی که در آن نقشی قدرتمند دارد، یاری دهند. گاهی این نقش‌های خیالی می‌توانند به کودک قدرت مافوق انسانی بدهند تا او بتواند در دنیای واقعی با مسایل اجتماعی روبه‌رو شود.

● ۷ روش برای افزایش خلاقیت کودک

۱) کتاب: انواع کتاب، مخصوصا کتاب ‌داستان‌ها، می‌توانند کودک را ترغیب کنند که داستان را تغییر دهد و نتیجه آن را به طور دلخواه پیش‌بینی کند و آن را به شخصیت‌های داستان انتقال دهد.

۲) نقاشی: این یکی از راه‌هایی است که کودک می‌تواند خود را در شرایط هیجانی تجسم کند. در این حالت کودک خود را قدرتمند یا مغلوب تجسم می‌نماید. از طریق نقاشی می‌توان پی برد که کودک ما از چه چیزی رنج می‌برد.

۳) سفرهای خیالی: در این سفرها کودک تشویق می‌شود تا موقعیت‌های موفقیت‌آمیز را در زندگی تصورکند. به این معنی که او در خیال رفتارهای جدیدی را برای خود ترسیم می‌نماید تا احساسی از تسلط و کنترل را به دست آورد.

۴) بازی‌های نمایشنامه‌ای: در این بازی‌ها کودک می‌تواند نقش افراد قدرتمند یا افراد مورد علاقه‌اش را بازی کند.

۵) عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی: آنها به کودک فرصت می‌دهند تا احساس قدرت کند.

۶) شن‌بازی و خمیربازی: این بازی‌ها به کودک امکان می‌دهد تا برای خود دنیایی رویایی بسازد و آن را تحت کنترل خود درآورد.

۷) بازی‌های کامپیوتری: در این بازی‌ها کودک وارد دنیایی می‌شود که کنترل آن در دست خودش است؛ دنیایی از هیجان که کودک در آن، خود را به جای قهرمان اصلی می‌گذارد. البته افراط در این بازی‌ها زیان‌آور است و بهتر است این بازی‌ها تحت نظارت والدین باشد.

یادداشت - رویا امید می‌آورد، امید موفقیت/ احمد حلت - مدیرمسوول و صاحب امتیاز مجله موفقیت

وقتی کودکی یک رویا دارد، بذر یک آرزو در دل او کاشته می‌شود. وقتی این بذر شکل گرفت و رشد کرد، امید پدید می‌آید.

امید درون خود نیرویی دارد که انگیزه تولید می‌‌کند و انگیزه نیروی محرکه تلاش و تکاپو می‌گردد. این فرآیندی است که معمولا در تمام موفقیت‌ها طی می‌شود. حال اگر والدین، معلمان یا افراد دیگری که با کودک سر و کار دارند بخواهند به هر بهانه‌ای آتش رویاپردازی را در دل او خاموش سازند و کودک را به‌خاطر غرق شدن در رویاهای بی‌حد و مرز مورد سرزنش قرار دهند، فکر می‌کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟

پاسخ تا حد زیادی روشن است. والدین عزیز! فرزندان خود را از ابتدا طوری تربیت کنید که شخصیتی مستقل و متفکر داشته باشند. وای بر پدر و مادری که از همان ابتدا در ذهن فرزندش برای باور «من نمی‌توانم» جایی باز کند.

بهتر است رویاهای کودک‌تان را حتی جذاب‌تر و زیباتر از آن چه در ذهن اوست جلوه دهید، اما هم‌زمان او را با واقعیت‌هایی که در زندگی واقعی برای رسیدن به یک رویا با آنها رو به رو خواهد بود، آشنا سازید و او را تشویق کنید که رویاهای ذهنی‌اش را به اهداف زمینی زمان‌بندی شده تبدیل کند.

مثلا تصور کنید که فرزند شما می‌گوید دوست دارد در آینده دکتر یا مهندس شود، در حالی که در دوران دبستان هم شاگرد ممتازی نبوده است.

وظیفه شما به‌عنوان یک والد مسوول در این شرایط این است که به او بگویید: «شک نکن که می‌توانی به هدفت برسی اما شرط دارد و شرطش هم این است که از همین الان درس‌هایت را با دقت بیشتری بخوانی و نمرات بالاتری کسب کنی. در دوران دبیرستان هم باید درس‌هایت را به بهترین شکل بخوانی تا در کنکور رتبه ممتاز را کسب کنی. هفت سال هم باید در دانشگاه خوب درس بخوانی تا به یک پزشک متخصص تبدیل شوی.»

در اینجا شما باید یک تصویر جذاب از هدفش (پزشک متخصص) در ذهن او ایجاد کنید که ارزش این همه سختی را داشته باشد.

چندان سعی نکنید که فرزندانتان را با ترساندن از عواقب کارهای نادرست به مسیر صحیح راهنمایی کنید.

اگر بتوانید شعله اشتیاق و هیجان برای رسیدن به هدف را در آنها روشن کنید و فضایی را به وجود آورید تا بتوانند بدون ترس از سرزنش و تنبیه جنبه‌های مختلف شخصیت خود را آشکار کنند، آن‌گاه می‌توانید بدون اینکه فشار زیادی به آنها وارد کرده باشید یا در محیط خانه تنش ایجاد کنید، به بسیاری از اهداف خود در مورد فرزندانتان برسید.

لاله فاضل