پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تفاوت نظام رفاه و نظام تامین


تفاوت نظام رفاه و نظام تامین

نظام تامین, همان نظام رفاه نیست, بلکه نظام رفاه برای دستیابی به هدف نهایی خود, نیازمند بهره گیری از امکانات سیستم تامین می باشد

ساختار کنونی وزارت رفاه نیازمند اضافه شدن اجزای دیگری برای رسیدن به هدف نهایی است. یکی از وظایف مهم دولت‌ها، فراهم کردن رفاه برای آحاد جامعه است. همان‌طور که فقر، پیش‌زمینه محرومیت است، ثروت پیش‌زمینه برخورداری و رفاه می‌باشد، بنابراین نمی‌توان راجع به نظام‌های رفاه و عملکرد آنها صحبت کرد اما از ساز و کارهای لازم برای ایجاد این پیش‌زمینه غافل بود! صاحب‌نظران برای دستیابی به ثروت، فراهم شدن چهار پیش‌شرط را ضروری می‌دانند.

۱) توانمندسازی و ایجاد ظرفیت

اشاره شد که برای تولید ثروت، پیش‌شرط‌هایی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، این است که افراد جامعه بتوانند در خود توانمندی‌هایی برای تولید ثروت ایجاد کنند. بنابراین این وظیفه جزو وظایف دولت‌هاست که دانش، تجربه و مهارت‌های لازم را به صورت عادلانه در میان افراد جامعه و براساس توانمندی‌های ذاتی آنها ایجاد کنند. اگر دولتی نتواند این ظرفیت را به طور همگن ایجاد کند، به طور قطع گام‌ها با عدالت و عدالت‌محوری فاصله گرفته است. به همین سبب در بیشتر کشورها، آموزش پایه، به عنوان یک حق مسلم برای تمامی دانش‌آموزان و از وظایف اصلی دولت در نظر گرفته می‌شود. بنابراین تقویت ساختار آموزش و گسترش آن به صورتی که از کیفیت همگنی در سراسر کشور برخوردار باشد، می‌تواند در کنار همه فواید دیگری که دارد، شاخص‌های برقراری عدالت را نیز ارتقا بخشد.

۲) فرصت‌های برابر برای تولید ثروت

به فرض آنکه فردی، توانمندی انجام کاری را کسب کرده باشد یا از دانش لازم در یک عرصه برای تولید ثروت برخوردار باشد، لزوما قادر به تولید ثروت نخواهد بود، چرا‌که به طور معمول برای تولید ثروت در کنار دانش و مهارت، مهیا بودن شرایط و فرصت ابراز وجود و بارور کردن اندیشه‌ها و توانمندی‌ها هم لازم است. بنابراین برای نزدیک شدن به عدالت، دولت‌ها باید بتوانند فرصت‌های ایجاد ثروت را به صورت عادلانه و براساس شایستگی، در اختیار افرادی که توانمندی لازم را برای فعالیت در آن عرصه خاص دارند، قرار دهند. در صورتی که فرصت‌های تولید ثروت به صورت نابرابر در اختیار عده‌ای خاص قرار گیرد، به آن «رانت‌خواری» می‌گوییم. به‌همین لحاظ یکی از شعارهای اصلی دولت‌های عدالت‌محور، «مقابله با رانت‌خواری» است.

۳) دستگیری در روز مبادا

همه افراد در طول زندگی‌شان در معرض خطراتی هستند که ممکن است مسیر زندگی‌شان را به کلی عوض کند. خطراتی مانند بیماری‌های شدید و ناتوان‌کننده، بازنشستگی، ورشکست شدن و غیره، مواردی هستند که مانع کسب درآمد و ایجاد ثروت از سوی افراد می‌شوند. بنابراین اگر دولت‌ها نتوانند افراد را در برابر آسیب‌‌پذیری حمایت کنند، به طور قطع تعداد زیادی از افراد تحت تاثیر این عوامل قادر به تولید ثروت نخواهند بود و از رفاه فاصله زیادی خواهند گرفت. این کارکرد یکی از اجزای مهم سیستم‌‌های رفاه به نام «نظام تامین» است. اما باید به‌یاد داشته باشیم که نظام تامین، همان نظام رفاه نیست، بلکه نظام رفاه برای دستیابی به هدف نهایی خود، نیازمند بهره‌گیری از امکانات سیستم تامین می‌باشد.

۴) شنیده شدن صدای فقرا

یکی از عواملی که موجب می‌شود فقر و محرومیت از جامعه رخت برنبندد، دیده نشدن فقرا و شنیده نشدن صدا و رای آنهاست. این امر با توجه به آنکه فقرا دسترسی کمی به تریبون‌های موجود در جامعه دارند، شدت بیشتری پیدا می‌کند.

ازآنجاکه فقرا کمتر در جامعه دیده می‌شوند، در سیاست‌گذاری‌های کلان اقتصادی هم کمتر به چشم می‌آیند. بنابراین بهتر است کاری کنیم تا فاصله میان دولت و مردم کم شود، اقشار محروم دیده شوند و با قایل شدن حق رای برای آنان در تصمیم‌گیری‌های کلان، سعی کنیم آنها را به طور فعال ببینیم. دیده شدن و شنیده شدن فقرا و محرومان، ساز و کارهای خاص خود را دارد. نمونه بارز آن را شاید بتوان سفرهای استانی هیات دولت در دولت جدید دانست که اقدام مناسبی در این زمینه بوده است. اگر دولتی، فقر را نبیند و آن را لمس نکند، برای آن کاری هم انجام نخواهد داد. به عنوان مثال، در کشور آمریکا ۶۰ میلیون نفر داریم که هیچ چتر بیمه‌ای برای آنها در نظر گرفته نشده است. به دلیل آنکه این افراد دیده نمی‌شوند، کاری هم برای آنها صورت نمی‌گیرد.

فراهم شدن این چهار پیش‌زمینه می‌تواند به آحاد جامعه کمک کند تا شرایط برابری برای تولید ثروت داشته باشند. به طور مسلم زمانی که بتوانیم شرایط برابری تولید ثروت را برای آحاد جامعه فراهم کنیم، در بلندمدت دستیابی به سطح قابل قبولی از رفاه برای آحاد جامعه دور از دسترس نخواهد بود.

● تفاوت نظام تامین و نظام رفاه

دیده می‌شود که در موارد بسیاری، نظام رفاه به غلط معادل نظام تامین در نظر گرفته می‌شود، اما این دو نظام نه تنها با یکدیگر برابر نیستند بلکه تفاوت‌های بسیاری نیز با یکدیگر دارند. نظام تامین، به صورت منفعل عمل می‌کند. به عبارت دیگر، تا زمانی که اتفاق ناگواری برای فردی رخ ندهد، نظام تامین برای افراد فعال نمی‌شود. به طور مثال، ممکن است فردی فقیر باشد، بیمار نشود، کاری با درآمد کم داشته باشد ولی بازنشسته نشده باشد. برای این فرد نظام تامین فعال نخواهد شد، چرا که نظام تامین همیشه بعد از یک اتفاق، فعال می‌شود و سعی می‌کند دست فرد را بگیرد تا وضعیتش بدتر از وضع موجودش نشود. یک نظام تامین هر قدر هم که قوی باشد، قادر به انجام امور مهمی چون فقرزدایی نخواهد بود. بنابراین نباید انتظار بیش از حد از نظام تامین داشته باشیم. نباید انتظار داشته باشیم که نظام تامین، کار نظام رفاه را انجام دهد، بلکه نظام تامین، بخشی از نظام رفاه است اما همه آن نیست. برای بهتر کار کردن نظام رفاه، خوب عمل کردن ارگان‌های بسیار دیگری نیز در کنار نظام تامین الزامی است.

● ساختار وزارت رفاه کامل نیست

پیش از آنکه در کشور وزارت رفاه را به شکل کنونی آن داشته باشیم، تعدادی واحد کارکردی که در عرصه‌های مرتبط با رفاه فعال بودند، داشتیم.

وزارت رفاه در حال حاضر به مانند چتری است که بر بالای سر این چند ارگان قرار گرفته است و می‌خواهد موجب شود آنها هماهنگ با یکدیگر عمل کنند. حال آنکه برای دست‌یابی به یک رفاه همه جانبه، واحدهای کارکردی موجود کفایت نمی‌کنند. بلکه باید واحدهای کارکردی دیگری نیز به آنها اضافه شوند تا فراهم شدن رفاه با همه ابعاد آن میسر شود.

شهرام یزدانی، امیرعباس‌فتاح‌زاده