جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

قدم به قدم تا اقیانوس آرام


قدم به قدم تا اقیانوس آرام

کارشناسان زندگی مثبت به ما می گویند که بچه ها را چقدر محدود کنیم, چقدر آزاد بگذاریم

تربیت بچه‌ها در این دوره و زمانه، کار چندان ساده‌ای نیست. از طرفی ما بزرگ‌ترها دلمان می‌خواهد بچه‌ها را با اصول و قوانین تقریبا سنتی موجود در خانواده‌مان بزرگ کنیم...

و از طرف دیگر، پیشرفت‌های مختلفی که در زندگی‌های مدرن امروزی صورت گرفته، مانع از این می‌شوند که بتوانیم محدودیت‌های مورد نظرمان را در تربیت بچه‌ها اعمال کنیم یا آنها را به اندازه‌ای که دوست دارند، آزاد بگذاریم. به همین دلیل سعی کرده‌ایم در این بخش با کمک دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی،‌ به یک جمع‌بندی کلی درباره حد و حدود آزادی دادن به بچه‌ها برسیم.

آزادی و حق انتخاب دادن به بچه‌ها از ۳ سالگی شروع می‌شود

به‌طور کلی، تفویض آزادی به بچه‌ها باید باتوجه به شرایط سنی و ویژگی‌های روان‌شناختی و رشدی آنها صورت بگیرد. به عبارت ساده‌تر، بچه‌هایی که بدون در نظر گرفتن سن و ویژگی‌های شخصیتی‌شان از آزادی‌های بیش از اندازه‌ای برخوردار می‌شوند، معمولا در دوران جوانی و هنگام ورود به جوامع بزرگ‌تر مانند جامعه کاری یا خانواده، دچار مشکلات فراوانی خواهند شد. معمولا بچه‌ها پیش از رسیدن به ۳ سالگی، درک درستی از واقعیت‌های اطراف خود و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند، ندارند. این در حالی است که حس روانی استقلال‌طلبی و شناخت جامعه، از حدود ۳ سالگی به بعد در بچه‌ها به‌وجود می‌آید. به‌همین دلیل شروع آزادی دادن به فرزندان باید از همین سن و سال، باشد. البته از آنجایی که بچه‌های ۴-۳ ساله، قدرت تصمیم‌گیری و تشخیص درستی ندارند، باید آزادی آنها را جهت‌دهی و محدود کنید. مثلا باید هنگام خرید لباس، چند مدل را انتخاب کنید و از فرزندتان بخواهید از بین آنها، خودش یکی را بردارد یا اینکه دو مدل لباس را به او نشان دهید و بگویید حالا هر رنگی از اینها را که دوست داری، انتخاب کن. این نوع آزادی همراه با جهت‌دهی می‌تواند در مورد انتخاب اسباب‌بازی‌ها یا سایر وسایل کودکان ۶-۳ ساله هم داده شود. بچه‌ها می‌توانند از ۳ سالگی به بعد، استقلال و آزادی در نوع بازی کردن هم داشته باشند. حواستان باشد بچه‌های زیر ۶ سال، آزادی انتخاب دوست را ندارند چون نمی‌توانیم درک درستی از شرایط دوست‌یابی به آنها بدهیم و باید این گروه سنی را در انتخاب دوست مناسب، یاری کنیم.

آزادی بچه‌ها از ۶ سالگی به بعد، بیشتر می‌شود

۶ سالگی به بعد، سن ورود بچه‌ها به جامعه‌ای بزرگ‌تر از خانواده، به‌نام مدرسه است. بچه‌ها از این سن به بعد، علاوه بر نیاز به حس استقلال بیشتر، به افزایش اعتماد به نفس برای حضور در کانون‌های اجتماعی هم نیاز دارند. به‌همین دلیل باید با دادن آزادی‌های مناسب این سن، شرایط حفظ استقلال و اعتمادبه‌نفس را در آنها ایجاد کنید. مثلا از ۶ یا ۷ سالگی به بعد می‌توانید از فرزندتان درباره مسائل مختلفی نظرخواهی کنید و به او بگویید دوست داری امشب به سینما برویم یا تئاتر. اگر او سینما را انتخاب کرد و شما دوست داشتید به تئاتر بروید، به‌صراحت به او بگویید ما دوست داشتیم امشب به تئاتر برویم، اما به‌خاطر علاقه‌ای که تو به دیدن این فیلم خاص داری، برنامه امشبمان را به رفتن به سینما، اختصاص می‌دهیم، شاید فیلمی که قرار است ببینیم هم به اندازه آن تئاتر، آموزنده و سرگرم‌کننده باشد. بچه‌ها با این برخورد شما، متوجه می‌شوند نظراتشان برای خانواده مهم و ارزشمند است و آن‌وقت، آنها هم سعی می‌کنند در مواردی به خاطر رضایت شما از خواسته‌هایشان بگذرند و کوتاه بیایند چون کوتاه آمدن شما را در برابر خودشان و خواسته‌هایتان دیده‌ و درک کرده‌اند. اگر بخواهید بچه‌ها را در این سن و سال، مدام به جاهایی که دوست ندارند ببرید و آنها را مجبور به همراهی با ناراحتی کنید، به‌طور حتم، هم آزادی و اعتمادبه‌نفسشان را بیش از اندازه سرکوب می‌کنید و هم باعث می‌شوید همین بچه‌ها با رسیدن به سنین نوجوانی و جوانی، مدام سر کارهای کوچک و بزرگ علیه شما جبهه بگیرند و مخالفت کنند. ضمن اینکه از ۶تا ۱۲سالگی، باز هم باید در مورد انتخاب نوع پوشش بچه‌ها براساس قوانین خانواده، انتخاب‌های آنها را جهت‌دهی کنید تا خودشان بتوانند کم‌کم با قوانین خانوادگی برای نوع پوششان آشنا شوند.

آزادی مالی، بعد از رفتن به مدرسه

معمولا بچه‌ها تا پیش از ورود به مدرسه، نیاز مالی مستقلی ندارند و لازم نیست به آنها، پول توجیبی بدهید. این در حالی است که توصیه می‌شود بعد از ورود بچه‌ها به سن مدرسه، باتوجه به شرایط خانوادگی و قوانین خانه، کمی به آنها پول توجیبی بدهید تا در صورت نیاز بتوانند چیزهایی که دوست دارند بخرند. بهتر است تا پیش از ۱۲-۱۱ سالگی،‌ خودتان مدیریتی روی پول بچه‌ها داشته باشید و دورادور، بدانید پولشان را چطور خرج می‌کنند. بعد از رسیدن به سن نوجوانی، می‌توانید رقم پول توجیبی بچه‌ها را بیشتر کنید و به آنها بگویید می‌توانند وسایلی مانند لوازم‌التحریر لوکس، لوازم تزئینی برای اتاق خواب یا کتاب‌هایی که شما خرید آنها را خارج از خرج سبد خانوار می‌دانید را با جمع کردن پول‌های خودشان، بخرند. به این ترتیب، بچه‌ها می‌توانند مدیریت منابع مالی خود و پس‌انداز کردن را هم یاد بگیرند.

حد آزادی در دوست‌یابی و مهمانی رفتن بچه‌ها

معمولا پیام‌های کلامی می‌تواند به آزادی بچه‌ها، جهت یا حتی محدودیت بدهد. بچه‌ها با ورود به مدرسه و یک اجتماع جدید، از دسترس کنترل‌های بزرگ‌ترها خارج می‌شوند و دیگر خودشان می‌توانند بدون کمک پدر و مادر، اقدام به دوست‌یابی کنند. به‌همین دلیل باید کمی پیش از مدرسه رفتن بچه‌ها با آنها درباره شأن و شخصیت خانوادگی خودمان صحبت کنید و آموزش‌های لازم را در مورد انتخاب دوست سالم، مناسب و هم‌شأن، به آنها بدهید. گاهی ممکن است از این سن به بعد، بچه‌ها به مهمانی‌هایی مانند جشن تولد هم از سوی دوستان خود دعوت شوند. بچه‌ها تا زمانی که به بلوغ کامل فکری، اجتماعی و روانی نرسیده باشند، نمی‌توانند رفت‌وآمد خانوادگی با دوستانی که نمی‌شناسید و از مقام، تفکر و نگرش خانواده‌های آنها اطلاعی ندارید، داشته باشند. یعنی فرزند دبستانی‌تان در صورتی می‌تواند به جشن تولد دوستانش برود که خانواده و خود آن دوست را کاملا بشناسید یا خودتان هم ‌همراه او در این مهمانی دعوت باشید. باید با به کار بردن تکنیک‌هایی خاص، بتوانید آموزش‌های لازم را در مورد دوست‌یابی به فرزندانتان بدهید و آنها را متوجه کنید که رفت‌وآمد با هر غریبه‌ای، نمی‌تواند به صلاح او و آینده‌اش باشد. البته باید از هرگونه خشونت کلامی و رفتاری، تحقیر، توهین و سرزنش در این آموزش‌ها خودداری شود تا فرزندتان فکر نکند او را درک نمی‌کنید یا نمی‌خواهید زندگی شاد، راحت و مستقلی داشته باشد. باید با کلام محبت‌آمیز و منطقی، فرزندانتان را متوجه کنید کدام‌یک از دوستانشان به درد دوستی و رفاقت می‌خورند و کدام‌یک، ویژگی‌های یک دوست خوب را ندارند.

چرا آزادی؟ چرا محدودیت؟

همان‌طور که گفتیم، آزادی دادن به بچه‌ها می‌تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و ایجاد حس ارزشمند بودن در آنها شود و به بچه‌ها کمک کند تا با ورود به جامعه قادر به انتخاب و تصمیم‌گیری‌های بزرگ‌تری باشند، اما چرا محدودیت؟ خانواده‌ها باید برای پیشگیری از بی‌بند و بار شدن بچه‌ها یا لوس، خودخواه و گستاخ نشدن آنها، محدودیت‌هایی هم برایشان در نظر بگیرند تا آنها حس نکنند به عنوان قدرت مطلق و برتر، هر زمانی، هر کاری که دلشان خواست را می‌توانند انجام بدهند و لازم نیست پاسخگوی عواقب آن کارها هم باشند. ضمن اینکه ایجاد محدودیت در آزادی بچه‌ها، به حفظ شخصیت و سلامت روانی و جسمانی آنها هم کمک می‌کند. مثلا اگر اجازه ندهید فرزندتان به پارتی‌های شبانه که در آنجا مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف می‌شود،‌ برود، به حفظ جان و سلامت او کمک کرده‌اید. اما همین محدودیت‌ها هم باید با آرامش و آموزش‌های لازم در مورد بچه‌ها اعمال شود تا به رفتارهای پنهانی یا سوگیری در برابر والدین، رو نیاورند. درنهایت اینکه آزادی دادن به بچه‌ها باید در حد شأن، شخصیت، قوانین و چارچوب‌های خانواده و خود بچه‌ها باشد تا از این حس آزادی،‌ سوءاستفاده نکنند.

ندا احمدلو