جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سه دلیل برای امیدوار شدن به افشین قطبی از محبوبیت و مقبولیت تا شناخت از حریفان نزد بین المللی ترین مربی فوتبال ایران


سه دلیل برای امیدوار شدن به افشین قطبی از محبوبیت و مقبولیت تا شناخت از حریفان نزد بین المللی ترین مربی فوتبال ایران

او خصلتهای خوبی برای موفقیت به همراه دارد

فوتبال ایران روزهای سخت و البته عجیبی را سپری می‌کند. ‪ ۶‬امتیاز از ‪۵‬ دیدار اول مرحله مقدماتی به صورت طبیعی امیدهای ایران و یا هر کشور دیگری که دنبال رفتن به جام جهانی است را به پایین‌ترین سطح ممکن می‌رساند.

اتفاقاتی که با برکناری علی دایی و بعد از آن به وقوع پیوست، نشان می‌دهد که مجموعه فوتبال ایران آمادگی لازم را برای ‪ ۲۷۰‬دقیقه حساس که سرنوشت را تعیین می‌کند، ندارد و به نوعی می‌توان گفت که ایران برای حضور در چهارمین جام جهانی به یک نجات‌دهنده نیاز دارد.

انتخاب افشین قطبی،مهره‌ای که قرار است در سه دیدار پایانی مقدماتی جام جهانی امتیازهای از دست رفته در پنج دیدار اول را جبران کرده و تیم ملی را به جام جهانی ببرد، اتفاقی مثبت برای فوتبال ملی به حساب می‌آید. چرا که او به دلیل تجربه‌های بین‌المللی ، همکاری با مربیان نامدار فوتبال جهان و البته رفتار و خصلتهای خاص فردی مورد توجه اذهان عمومی قرار دارد و این مورد توجه بودن، دلیل خوبی است تا او با اعتماد به نفسی بالاتر و آرامشی به مراتب بیشتر از مربیان قبلی به فکر اجرای برنامه‌های خود در راستای نتیجه‌گیری باشد.

در زیر نگاهی داریم به مولفه‌هایی که نشان می‌دهد نشستن افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی می‌تواند امیدواری فوتبال ایران را برای رفتن به جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬آفریقای جنوبی افزایش دهد.

● محبوبیت و مقبولیت

روزهای آخر هفتمین دوره لیگ برتر شاهد اتفاق عجیبی بود، استقلالی‌ها که تیم محبوبشان را در رده غیرقابل باور سیزدهم جدول می‌دیدند، خواستار قهرمانی پرسپولیسی بودند که همیشه با باختهایش خوشحال و با بردهایش ناراحت می‌شدند. این شوق طرفدران آبی دلیلی نداشت به جر اینکه آنها دنبال موفقیت مربی‌ای بودند که با ورودش به فوتبال ایران، ادبیات مربیان را ارتقاء داد و در رفتار و گفتارش صداقتی بی‌نظیر یا حداقل کم نظیر دیده می شد.

نحوه برخورد قطبی با مربیان، داوران و حتی با بازیکنانش به نوعی بود که همه از پیدا شدن گم شده‌ای خبر می‌دادند که جای خالی‌اش ضررهای زیادی را به پیکره فوتبال تزریق کرده بود. اینکه یک مربی با وجود باخت خانگی به خود اجازه زیر سوال بردن داور را نمی‌دهد، اینکه یک مربی تحت هیچ شرایطی بازیکنانش را تخریب نمی‌کند( که البته در فصل دوم حضورش در بازی با صبا این خصلت خود را فراموش کرد و به بازیکنانش انگ تبانی جهت خراب کردن او را زد)، اینکه یک مربی با وجود شکست‌های دور از انتظار از مسوولیت شانه خالی نمی‌کند ( که باز هم صد البته در فصل دوم حورش با ترک بی هنگام پرسپولیس این خصلت را از خود دور کرد)مسایلی بود که کمتر در فوتبال ایران دیده شده بود، اما قطبی همه این مولفه‌های مثبت را در خود داشت و به همین دلیل او در حالیکه تعداد هفته‌های حضورش در نیمکت‌های لیگ برتر دو رقمی نشده بود، توسط کارشناسان و حتی همکاران خود که به نوعی رقیبش بودند ، مورد تحسین قرار می‌گرفت.

وقتی تماشاگران پرسپولیس در زمان مربیان نامداری چون آری هان و مصطفی دنیزلی با ناکامی تیمشان مواجه می‌شدند، از علی پروین به عنوان تنها کسی که می‌تواند این تیم را از بحران خارج کند، نام می‌بردند اما افشین قطبی به حدی محبوب شده بود که در طول یک فصل و نیم حتی در مواقعی که در چند بازی پی در پی نمی‌توانست انتظارات را برآوده کند، حتی یک بار علی پروین تشویق نشد تا مشخص شود بعد از سالها کسی آمده است که می‌تواند ادعا کند هم تراز با سلطان مورد توجه طرفداران قرمز، گرفته است.

نتیجه اینکه، سرمربی تیم ملی باید کسی باشد که از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار است و تیم ملی با افشین قطبی حالا می‌تواند امیدوار باشد که با هدایت یک مربی هم محبوب و هم محجوب، می‌تواند از مسیر پر پیچ و خم مقدماتی برای رسیدن به جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬آفریقای جنوبی به سلامت عبور کند.

● قطبی، بین‌المللی‌ترین مربی ایرانی فوتبال

اینکه یک مربی ملی باید از تجربه بالایی برخوردار باشد، نظریه‌ای است که یکی از قوانین نانوشته فوتبال را نشان می‌دهد.

روزی که علی دایی به عنوان سرمربی انتخاب شد، خیلی‌ها این انتخاب را به دلیل میادین بزرگی که او تجربه کرد بود، انتخابی ایده آل برای تیم ملی می دانستند. اما بعدا مشخص شد که بین‌المللی‌ترین چهره تاریخ فوتبال ایران به دلیل آنکه پیشینه خاصی در مربیگری نداشت، نتوانست انتظارات را که توقعاتی غیرمعقول از یک مربی تازه کار بود، برآورده کند و در نهایت از کادر فنی صد البته خیلی زود و به صورت غیر منصفانه برکنار شد.

با نگاهی کوتاه و گذرا به سابقه فعالیت افشین قطبی، با وجود اینکه سابقه سرمربیگری‌اش فقط به حضور در پرسپولیس ختم می‌شود، میدان‌های بزرگی به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد سرمربی فعلی تیم ملی به قدر کافی با شرایط تیم داری و نحوه حضور در تورنمنت‌های مهم فوتبال، آشنا است.

حضور در جام جهانی ‪ ۱۹۹۸ ،۲۰۰۲ ،۲۰۰۶‬حتی در نقش یک آنالیزور تجربه‌ای نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت.

● تجربه و دانش اندوزی ربطی به جایگاه افراد ندارد

اگر این نظریه را بتوان جدی گرفت که البته جدی گرفتنش نمی‌تواند و نباید غیر منطقی تلقی شود، آن وقت است که می‌توان افشین قطبی را چهره‌ای با تجربه و البته بادانش شناخت. کمتر کسی است که سابقه همکاری با مربیانی نظیر گاس هیدینگ،دیک ادووکات و پیم فربیک را جدی نگیرد، حتی اگر همچنان بر آنالیزور بودن قطبی اصرار بورزد.

نتیجه اینکه سرمربی تیم ملی باید کسی باشد که در تورنمنت‌های بزرگ عضوی از کادر فنی بوده و به اندازه لازم به این دانش رسیده باشد که در مواقع دشوار چه راهی برای برون رفت از بحران پیدا کند و تیم ملی با افشین قطبی حالا می‌تواند امیدوار باشد که نفر اول کادر فنی، کسی است که میدان‌هایی به مراتب بزرگتر از مقدماتی جام جهانی را به چشم دیده و اتفاقا به موفقیت هم رسیده است.

● قطبی و آشنایی از حریفان

از دهه ‪ ۸۰‬شناخت از حریف اهمیت فوق‌العاده‌ای در فوتبال پیدا کرد و مربیان از آن به بعد همان اندازه که به توانایی بازیکنان برای اتخاذ تاکتیک توجه نشان می‌دادند، نقاط ضعف و قوت رقیب را هم در نظر می‌گرفتند.

افشین قطبی به دلیل سابقه چندین ساله همکاری با کره جنوبی که در ‪ ۲‬جام جهانی و یک دوره از رقابت‌های جام ملتها در طول آن سالها دیده می‌شود، با زیر و بم کره‌ای‌ها آشنا است و اتفاقا کره‌ای‌ها هم انتخابش را به عنوان سرمربی تیم ملی، تهدیدی برای تیم ملی کشورشان می‌دانند.

" کره‌ای‌ها از اسم من وحشت دارند " ! این ادعایی است که چند روز بعد از کنار گذاشته شدن دایی از تیم ملی از زبان قطبی شنیده شد تا او اذهان فوتبال دوستان و البته مسوولان فدراسیون را به این متوجه کند که حریفی را که قرار است، برای جام جهانی رفتن شکستش بدهیم، می‌شناسد و به خوبی می‌داند که باید از چه ترفندی برای نتیجه گرفتن استفاده کرد. نباید از یاد برد که فوتبال کره شمالی نیز هم مکتب کره جنوبی است و قطبی در یکسال اخیر از نزدیک نظاره گر تمام فعالیتهای فوتبال امارات بوده و به همین دلیل است که تیم ملی به طور حتم در سه دیدار پایانی درحالی به زمین خواهد رفت که برای دقیقه به دقیقه‌های ‪ ۲۷۰‬دقیقه باقی مانده، با توجه به شرایط حریف برنامه خاصی خواهد داشت.

پس نتیجه می‌گیریم که سرمربی تیم ملی باید کسی باشد که در کنار شناخت از شرایط تیم خود، از حریف هم اطلاعات لازم را داشته باشد و تیم ملی با افشین قطبی حالا می‌تواند امیدوار باشد که بیشتر از آنچه حریفان از ایران شناخت دارند، ضعف‌ها و قوت‌های حریفان را شناسایی کرده است.