سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دردسرهای یک سنگ قبر


دردسرهای یک سنگ قبر

ناصرالدین‌شاه در آستانه پنجاهمین سال تاج‌گذاری خود در سال ۱۲۷۵ ه‍ .ش به دست میرزارضای کرمانی از پیروان سیدجمال‌الدین اسدآبادی و به تحریک وی در حرم شاه‌عبدالعظیم در شهرری …

ناصرالدین‌شاه در آستانه پنجاهمین سال تاج‌گذاری خود در سال ۱۲۷۵ ه‍ .ش به دست میرزارضای کرمانی از پیروان سیدجمال‌الدین اسدآبادی و به تحریک وی در حرم شاه‌عبدالعظیم در شهرری ترور شد و از آن پس تهرانیان قدیم به ناصرالدین‌شاه لقب شاه شهید را دادند. همان‌طور که دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه، دوران پرسروصدایی بود، مرگ و تشریفات پس از مرگش هم در تهران سروصدای بسیاری کرد. تا مدت‌ها کالبد ناصرالدین‌شاه در تکیه دولت نگهداری شد و سپس در سالروز مرگش با اجازه علما و به دستور امین‌الدوله (صدراعظم وقت) در آرامگاه دایمی خود در کنار مرقد حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد اما این پایان ماجرا نبود. از آنجا که شاهزادگان و درباریان قاجاری نتوانسته بودند آرامگاهی اختصاصی برای شاه شهید بنا کنند، به یکی از استادان برجسته سنگتراشی آن زمان به‌نام استاد حسین حجار (حجارباشی) در یزد دستوری مبنی بر ساخت سنگ قبری برای ناصرالدین‌شاه دادند.

استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان صرف ساخت سنگ قبری برای ناصرالدین‌شاه کرد. وی از یک تکه سنگ مرمر سبز با حجاری خارق‌العاده‌اش، تمثالی از شاه را حک کرد و نهایت ظرافت و زیبایی را در آن سنگ قبر به کار برد و دورتادور آن نیز، شعری ۱۲بیتی در سوگ او حک کرد. این حجاری از شاهکارهای دوران قجر محسوب می‌شود که تا به امروز کسی نظیرش را ندیده است. سنگ قبر مذکور با مرارت و زحمت فراوان توسط مردم از یزد به تهران منتقل شد. در هر آبادی، حاکم نایب‌الحکومه، کدخدا و اعیان مجبور بودند که در مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان هر آبادی سنگ را با غلتاندن آن روی تیرهای چوبی، به سمت تهران حمل می‌کردند. گفته‌ها حاکی از آن است که به دلیل وزن سنگین این سنگ، تحمل آن برای افراد بسیار سخت بود تا آنجا که بین ۳۰ تا ۵۰ نفر از مردان به‌دلیل فشار سنگ، کشته شدند.

جعفر شهری، مورخ معاصر، سنگ قبر ناصرالدین‌شاه را این‌گونه توصیف کرده است: «سنگ مرمر یک‌تکه در دو متر طول و یک متر و یک چارک (۲۵ سانتی‌متر) عرض و چهار وجب ضخامت سوای زیرپایه یک پارچه بزرگ‌تر از رویی به امضای عمل استاد حسین حجارباشی با زیور و زوایا و با حاشیه از مروارید، پرزحمت‌ترین، دقیق‌ترین و هنرمندانه‌ترین حجاری است که چهار سال پیوسته صرف آن شده است.» بعد از اتمام ساخت سنگ قبر، مظفرالدین‌شاه به استاد حسین، صدتومان دستمزد داد که این رقم ناچیز برای آن کار سخت و دشوار برای این سنگتراش چنان توهین‌آمیز بود که وی از شدت رنج و اندوه بیمار شد و درگذشت.

آخر و عاقبت سنگ قبر

با روی کارآمدن خاندان پهلوی، با اینکه بسیاری از آثار عصر قجر از بین رفت، اما این سنگ بی‌کم‌وکاست پابرجا باقی ماند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دیگر خبری از سنگ قبر ناصرالدین‌شاه نشد تا آنجا که همگان بر این باور بودند که این سنگ، از بین رفته است تا اینکه در اوایل دهه ۷۰ که کاخ – موزه گلستان بازگشایی شد، این سنگ قبر بعد از گذشت سال‌ها در معرض دید عموم قرار گرفت.

سنگ قبر در گوشه شمال غربی محوطه گلستان، دیوار به دیوار تالار سلام در بنایی سرپوشیده و ستون‌وار و با ایوان سه‌دهنه‌ای که به خلوت کریمخانی معروف است، نگهداری می‌شود. جالب است که بدانید ناصرالدین‌شاه این قسمت از کاخ گلستان را بسیار دوست داشته و اغلب در این محل خلوت می‌کرد.