سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

وقتی راه های ارتباطی قطع است


وقتی راه های ارتباطی قطع است

فیس بوک از خرده عقده های ایرانی تا ضوابط یک شهروند جهانی

معمولا هر پدیده تکنولوژیک در جهان به محض ورود به کشورهای مصرف‌کننده‌ آن تکنولوژی که نقشی در تولید آن نداشته‌اند، مشکلاتی را ایجاد می‌کند...

معمولا بروز بی‌اخلاقی و کم‌فرهنگی در رانندگی، آپارتمان‌نشینی و دیگر مظاهر دنیای مدرن از یک اخلاق جمعی نشات می‌گیرد که در جامعه‌شناسی به آن تاخر فرهنگی می‌گویند و به معنی جاماندن فرهنگ پاره‌ای از مردم از قافله‌ یک فرهنگ غالب است.

یکی از این پدیده‌هایی که ما ایرانیان به نحوی درگیر آن هستیم، شبکه‌های اجتماعی -مانند فیس‌بوک- است. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان این شبکه‌ها کارکردهای مثبت فراوانی ایجاد کرده، در کشور ما به دلایل خاصی که ریشه در روان‌شناسی اجتماعی ما ایرانیان دارد، این شبکه‌ها دچار کژکارکرد شده‌اند.

نمونه اخیر این کژکارکرد، هجوم ۱۰هزار نفر از کاربران ایرانی به صفحه «لیونل مسی» کاپیتان مشهور و محبوب تیم فوتبال آرژانتین است که متاسفانه (هم برای ما و هم برای آنها با دلایل متفاوت) در رقابت‌های جام‌جهانی فوتبال با هم هم‌گروه شده‌ایم. حمله‌ای که مانند آن در مورد دیگر ورزشکاران یا هنرمندان یا سیاستمداران هم دیده شده است. نوشتن کلمات رکیک، شوخی‌های سطحی و در نهایت عقده‌گشایی روانی در فضای سایبری و زیر نقاب اینترنت.

بی‌شک ما ایرانیان به دلیل برخورداری از بهترین ادیبان و شاعران و غنی‌ترین تاریخ ادبیات، خود را از دیگر ملل بالاتر و مودب‌تر می‌پنداریم اما در عمل وقتی در موقعیت‌های خاص قرار می‌گیریم، ناگاه در می‌یابیم بسیاری از اینها ادعاهایی بیش نبوده است. برخی از ما به دلایل متفاوت در ارتباط با یکدیگر دچار مشکل هستیم؛ ارتباط نسل‌ها با یکدیگر، ارتباط نژادها و قومیت‌ها با یکدیگر و از همه بدتر ارتباط جنس‌ها با یکدیگر دارای نقایص فراوان و وحشتناکی است. گاهی در برخورد افراد از دو قومیت و منطقه جغرافیایی، رکیک‌ترین شوخی‌های قومیتی برای از رو بردن طرف مقابل به کار می‌رود یا در فضاهای خاص - مانند چت‌روم‌ها و شبکه‌های اجتماعی- پسران و دختران بدترین توهین‌های جنسی را محض خنده و تفریح، نثار هم می‌کنند. گاهی این حرکت‌ها مانند یک حمله تروریستی طرف را مجبور به ترک فضا می‌کند و باعث حذف فیزیکی او از فضای مجازی را باعث می‌شود.

همه اینها گاهی از درون عقده‌های نداشتن ارتباط ما با یکدیگر بیرون می‌آید. این موضوع و موضوعاتی شبیه این، باعث می‌شود. گاهی به‌عنوان مردمی کم‌فرهنگ و بی‌فرهنگ در عرصه رسانه‌های ارتباطی دوسویه شناخته شویم و در حالی که مثلا به خیال خود فکر می‌کنیم با این کار از تیم‌ملی‌مان حمایت کرده و حمیت ملی‌مان را به بهترین بازیکن دنیا نشان داده‌ایم، در نهایت چیزی به جز بی‌ادبی و بی‌فرهنگی را اشاعه نداده‌ایم.

برایند چنین رفتارهایی در سطح جهان باعث می‌شود متفکران و جامعه‌شناسان جهانی، خُلق عمومی مردم ما را مبتنی بر خشونت و توهین ارزیابی و ادعاهای ما مبنی بر مهمان‌نوازی، خوش‌اخلاقی و ادب را لطایف خنده‌آور توصیف کنند.

این اتفاق و اتفاق‌هایی مانند این باید بسیاری از کا بران ایرانی را به خود بیاورد که شهروند جهانی شدن تنها وصل شدن به اینترنت و خرید آیفون ۵ و عضویت در جدیدترین شبکه‌های اجتماعی نیست. شهروند جهانی شدن ضوابطی دارد که بسیاری از ما ایرانیان باوجود داشتن ادعاهای بزرگ، فاقد آن هستیم.

هادی معیری‌نژاد

فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی