چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
اهل بیت چه کسانی هستند
● مقدمه
هر جامعه همچون یک اندام، به مغز، به قلب و به خون نیازمند است. مغزی که همه راه را بیابد و قلبی که از عشق سرشار باشد و خونی که خون خدا باشد و پاک از هر اعتیاد و خالی از هرگونه آلودگی و آزاد از هرگونه فساد؛ و انسان محتاج رهبر و حجتی است که امین باشد و به او خیانت نکند و نور باشد و راه او را روشن کند.
انسان به روشنفکری و روشندلی، به حجت، به نور، به امین نیازمند است. و ولایت، عهدهدار این نیازهای عمیق و عظیم انسان است؛ آنهم انسانی که میداند، نیازش بالاتر از رفاه و بالاتر از حریت و آزادی و بیشتر از عدالت است. انسانی که میخواهد انسان باشد و جامعهای انسانی تشکیل دهد، ضرورت این شناخت، این مغز، قلب و خون، این حجت و نور و امام و مبین را می یابد و به سوی او میشتابد و او را بر خویشتن مقدم میدارد؛ که او از او به او آگاهتر و مهربانتر و نزدیکتر است.
به عقیده شیعه خلیفه بلافصل حضرت رسول اکرم(ص) حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) است. اهل تسنن میگویند، پیامبر اکرم(ص) برای بعد از خودشان، خلیفه تعیین نکردند؛ از اینرو مردم خلیفه اول را به خلافت برگزیدند .مگر میشود پیامبر اکرم)ص) خلیفه بعد از خودش را تعیین نکرده باشد!
حضرت آیت الله مجتهدی(ره) گفته است: الآن من که یک انسان معمولی هستم اگر بخواهم جایی بروم مجبورم کارهای این مدرسه را به کسی بسپارم، آنوقت پیامبر با این عظمت که مسؤولیت هدایت جهان را به عهده داشت کسی را تعیین نکرده باشند؟!
به عقیده شیعه لطف و محبت گسترده خداوند و حکمت بیانتهای او ایجاب می کند که پس از پیامبر اکرم(ص) نیز مردم بیرهبر نباشند؛ یعنی این کلام ایجاب میکند که پس از پیامبر اسلام نیز امامانی باشند که بتوانند جامعه را همانند خود پیامبر به سوی سعادت دنیوی و اخروی رهبری کنند و ممکن نیست که خداوند حکیم و مهربان جامعه انسانی را پس از رحلت پیابر اکرم)ص) بیسرپرست و رهبر بگذارد.
● مناظره هشام ابن حکم
هشام از شاگردان امام صادق(ع) است، میگوید: روز جمعهای وارد بصره شدم، به مسجد رفتم. عمروبن عبید معتزلی(از داشمندان اهل تسنن) نشسته بود و گروه زیادی اطرافش بودند و از او پرسشهایی میکردند، من هم در آخر جمعیت نشسته بودم و پرسیدم ای دانشمند! من اهل این شهر نیستم، اجازه میدهی سؤالی مطرح کنم؟ گفت :هر چه میخواهی بپرس. گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: مگر نمیبینی، این چه سؤالی است!؟ گفتم: پرسشهای من اینگونه است. گفت: بپرس گرچه بی فایده است. آری چشم دارم. گفتم: با چشم چه میکنی؟ گفت: دیدنیها را میبینم و رنگ و نوع آنها را تشخیص میدهم. گفتم: آیا زبان داری؟ گفت: دارم. پرسیدم با آن چه میکنی؟ گفت: طعم و مزه غذاها را تشخیص میدهم. گفتم: آیا شامه داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه میکنی؟ گفت: با آن بوها را استشمام کرده و بوی خوب و بد را تشخیص میدهم. گفتم: آیا گوش هم داری؟ گفت: آری. پرسیدم با آن چه میکنی؟ در پاسخ گفت: صداها را میشنوم و از یکدیگر تمیز میدهم. پرسیدم آیا غیر از اینها قلب(عقل) هم داری؟ گفت :آری. پرسیدم با آن چه میکنی؟ گفت: اگر دیگر اعضا و جوارح من دچار شک و تردید شوند، قلبم شک آنها را برطرف میکند.(پس قلب و عقل راهنمای جوارح است.
هشام میگوید: او را تأیید کردم و گفتم: آری خداوند متعال برای راهنمایی اعضا و حواس قلب را آفریده است، ای دانشمند آیا صحیح است کسی بگوید خدایی که چشم و گوش و دیگر اعضای بدن انسان را بدون راهنما و پیشوا گذاشته تا گرفتار شک و تردید و اختلاف باشند و نابود شوند! آیا هیچ عقل سالمی این مطلب را قبول میکند!؟
افزون براین حضرت رسول اکرم(ص) بارها حضرت علی(ع) را در جلسات مختلف برای خلافت تعیین و معرفی کردهاند، از جمله موارد زیر، از سخنان آنحضرت است که فرمودند:
«یا علیُ انتَ ولیُ النّاس مِن بَعدی ، فَمَن اطاعَکَ فَقَد اطاعَنی وَ مَن عصاکَ فقد عَصانی»؛ ای علی تو بعد از من سرپرست مردم هستی ، هر کس تورا اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هرکس تو را نا فرمانی کند مرا نا فرمانی کرده است.
و نیز فرمودند:«مَن فَضَّلَ احداً مِن اصحابی علی علیٍٍّ فقد کَفَر»؛ هر کس یکی از اصحاب و یاران مرا بر علی(ع) برتر بداند کافر است.
و همچنین حضرت فرمودند:«لَوِ اجتَمَعَ النّاسُ علی حُبِّ علی ابن ابی طالبٍ لما خَلَقَ اللهُ النّار.»؛ اگر مردم بر دوستی علیبن ابی طالب جمع می شدند، خداوند دوزخ را نمی آفرید.
● دلیل عقلی بر امامت و ولایت امیر مؤمنان(ع)
▪ مقدمه اول
حضرت علی(ع) دارای جمیع کمالات نفسانی و فضایل انسانی همچون علم، تقوا، یقین، صبر، زهد، شجاعت، سخاوت، عدالت، عصمت و سایر اخلاق حمیده بوده و بدون تردید(حتی به اعتراف دشمن) در همه کمالات از دیگران افضل و بالاتر بوده و این فضایل در کتابهای شیعه و سنی فراوان ذکر شده است.
▪ مقدمه دوم
از دیدگاه عقل ترجیح مرجوح بر راجح ناروا است و هرگاه کسی که فضایل یاد شده را نداشته باشد، بخواهد پیشوای کسی شود که دارای این فضایل است، ترجیح مرجوح بر راجح میشود و این اشتباه است.
● نتیجه
امیر مؤمنان(ع)، امام و جانشین به حق پیغمبر اکرم)ص) است؛ زیرا افضل امت بعد از آن بزگوار است دلیل دیگر اینکه از نظر عقل و نقل، امام باید معصوم بوده و از هر خطا و اشتباهی منزه و مبرا باشد و در بحث بعدی از نظر قرآن و حدیث ثابت خواهیم کرد این ویژگیها هم مخصوص اهلبیت عصمت و طهارت است؛ بنابراین غیر از حضرت علی(ع) و یازده فرزندش هیچ کس لایق مقام امامت نخواهد بود.
● عصمت و آیه تطهیر
«انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِجسَ ویُِطَهِرَکُم تَطهیراً»؛ همانا خداوند اراده کرده است تا ناپاکی و آلودگی را از شما اهل بیت برطرف کرده و شما را پاک و طاهر گرداند.
● اهل بیت چه کسانی هستند
طبق احادیث متواتر و بیشماری که از طریق شیعه و حتی سنی وارد شده است، آیه تطهیر درباره پیغمبر اکرم(ص) و اهل بیت او نازل شده است. این احادیث درکتابهای معتبر اهل تسنن همچون صحیح مسلم، مسند احمد، درالمنثور، مستدرک الحاکم، ینابیع الموده، جامع الاصول، الصواعق المحرقه، سنن ترمذی، نورالابصار، مناقب خوارزمی و... موجود است و درکتابهای شیعه فراوان است از جمله احادیثی که در منابع اهل تسنن آمده است احادیث ذیل است.
انس ابن مالک می گوید: رسول خدا(ص) تا مدت شش ماه هنگام نماز که به خانه حضرت زهرا(س) میرسید، می فرمود: ای اهل بیت من برخیزید، انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِجسَ ویُِطَهِرَکُم تَطهیراً.
حضرت علی(ع) فرمود: رسول خدا(ص) هر روز صبح درب منزل ما تشریف آورده و می فرمود: خدا شما را رحمت کند برای نماز برخیزید، انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِجسَ ویُِطَهِرَکُم تَطهیراً.
پیغمبر اکرم(ص) مدتی این برنامه را ادامه داد که مصداق اهل بیت برای همه مشخص شود و به اهمیت موضوع توجه پیدا کنند.
شریک ابن عبدالله میگوید: بعد از رحلت رسول خدا حضرت علی(ع) خطبه خوانده و فرمود: شما را به خدا سوگند آیا جز من و اهل بیتم، کسی را سراغ دارید که آیه«انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِجسَ ویُِطَهِرَکُم تَطهیرا»ًدربارهاش نازل شده باشد؟ مردم عرض کردند: نه.
و همچنین حضرت علی(ع) به ابوبکر فرمود: تو را به خدا سوگند! آیه تطهیر درباره من و همسرم و فرزندانم نازل شده است یا درباره تو و خانوادهات؟ پاسخ داد: درباره تو و خانوادهات.
اشکال: بعضی گفتهاند؛ آیه تطهیر درباره زنان پیغمبر نازل شده؛ زیرا آیات قبل و بعد از آن هم درباره زنهای پیغمبر اکرم)ص) یا لااقل زنان پیغمبر اکرم(ص) هم شامل آیه تطهیر میشوند؛ بنابراین دلیل عصمت نیست؛ زیرا کسی زنان پیغمبر را معصوم نمیداند.
پاسخ: علامه سید عبدالحسین شرف الدین(ره) به چند صورت پاسخ داده است.
این احتمال اجتهاد در مقابل نصّ است؛ زیرا روایات زیادی که به حد تواتر رسیده است و در شأن نزول آیه آمده میگوید: درباره پیغمبر و فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) است. اگر درباره زنهای پیغمبر(ص) بود، باید به صورت خطاب مؤنث آمده باشد نه مذکر؛ یعنی باید چنین باشد انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُنَّ الرِجسَ ویُِطَهِرَکُنَّ تَطهیرا.ً آیه تطهیر بین آیههای قبل و بعد جمله معترضه است و این بین عرب های فصیح مرسوم است و در قرآن هم آمده است؛«فَلمّا رأی قَمیصهُ قد مَن دبر قالَ انّهُ من کیدکنَّ انَّ کیدَکنَّ عظیمٌ یوسف اَعرِض عَن هذا و استَغفِری لِذَنبِک انَّکَ کُنتَ مِنَ الخاطئین» که جمله«یوسف اعرض عن هذا» خطاب به حضرت یوسف و جمله معترضه است و قبل و بعدش خطاب به زلیخا است.
● قرآن و امامت علی(ع)
«انّما ولیّکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»؛ ولی و رهبر شما تنها خدا است و پیامبرش و آنها که ایمان آورده و نماز بر پا میدارند و درحال رکوع زکات میپردازند.
خداوند در این آیه با توجه به کلمه«انما» که برای انحصار است، ولی و سرپرست مسلمانان را در سه مورد خلاصه میکند؛ خدا،پیامبر و کسانی که ایمان آوردها ند و نماز به پاداشته و در حال رکوع زکات میپردازند.
● شأن نزول آیه
از خود آیه ولایت و رهبری خدا و رسولش معلوم است؛ اما قسمت سوم(والذین آمنوا) از طریق شیعه و سنی احادیث بسیاری وارد شده است که آیه در شأن حضرت علی)ع) در حالی که در رکوع انگشتری به سائل داد نازل شد. شیعه در این باره اتفاق نظر دارد و از اهل سنت فخر رازی در تفسیر کبیر، زمخشری در کشاف ، ثعلبی در الکشف و البیان، نیشابوری و بیضاوی و بیهقی و نظیری و کلبی در تفاسیر خود، طبری در خصائص، خوارزمی در مناقب و... تا جایی که تفتازانی و قوشچی ادعای اتفاق مفسرین را کردهاند. (در غایت المرام ۲۴ حدیث در اینباره از طریق اهل سنت نقل شده برای اطلاع بیشتر به جلد دوم الغدیر و کتاب المراجعات مراجعه شود.(
این مسأله به قدری شایع و معروف بوده و هست که حسانبن ثابت ـ شاعر معروف عصر پیامبر (ص)ـ مضمون جریان را در اشعار خود سروده و خطاب به حضرت علی(ع) میگوید:
فانت الذی عطیت اذ کنت راکعا زکاتا فدتک النفس یا خیر راکـع
فـانـزل فیـک الله خـیر ولایـة و بیـنها فـی محـکمات الشـرایع
«یا علی تو بودی که در حال رکوع زکات بخشیدی جان فدای تو ای بهترین رکوع کنندگان و خداوند بهتریت ولایت را برای تو نازل کرده و در قرآن بیان نمود.»
بنابراین امیرالمؤمنین(ع) ولایت همه بر جمیع طبقات مؤمنان را دارد و به حکم عقل چنین کسی نمیشود تابع امر ابوبکر و عمر و عثمان باشد؛ بلکه اگر آنها جزء مؤمنان بودند باید تحت امر امیر المومنین(ع) میبودند.
● دو اشکال و جواب آنها
شبهه اول؛ بعضی از اهل تسنن گفتهاند؛ ولی به معنای دوست و یار است نه اولی به تصرف و صاحب اختیار.
پاسخ: اولاً این سخن خلاف ظاهر و خلاف نص آیه است؛ افزونبر آن لفظ ولی به حسب وضع لغوی و استعمال عرفی در ولایت و صاحب اختیار بودن است و معانی دیگر محتاج به قرینه است، چنانچه لفظ اولی در آیه شریفه النّبیُ اَولی بالمؤمنین مِن انفسهم، و مولی در حدیث غدیر« من کنتُ مولاه فعلیٌ مولاه» هم صریح در معنای ولایت است.
ثانیاً در آیه ولایت کلمه«انما» برای حصر است و دوستی و یاوری منحصر به خدا و رسول خدا(ص) و علی(ع) نیست؛ بلکه جمیع مؤمنان با یکدیگر دوست هستند، چنانچه خداوند میفرماید:«والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»
بنابراین چون صفت دوستی منحصر به خدا و رسولش و علی(ع) نیست و این صفت برای همه مؤمنان است و با توجه به اینکه آیه«انما ولیکم الله...» برای حکمی انحصاری است؛ پس حتماً به معنای ولایت و رهبری است.
شبهه دوم؛ بعضی از متعصّبان از اهل سنت ایراد کردهاند که علی)ع) با آن که توجه خاصی که در حال نماز داشت وحتّی تیر را از پایش در آوردند و متوجه نشد؛ چگو نه ممکن است صدای سائلی را شنیده و به او توجه پیدا کند؟
پاسخ: حضرت علی(ع) در حال نماز کاملاً متوجه خدا است و از خودش و امور مادی که با روح عبادت سازگار نیست، بر کنار بوده است؛ اما شنیدن صدای فقیر و کمککردن به او توجه به خویشتن نیست؛ بلکه عین توجه به خدا است و به تعبیر دیگر کار حضرت، عبادت در ضمن عبادت است و غرقشدن در توجه به خداوند این نیست که اختیار خود را از دست بدهد و یا بیاحساس شود؛ بلکه با ارادة خویش توجه خود را از آنچه در راه خدا و برای خدا نیست بر میگیرد، اینجا نماز عبادت و زکات هم عبادت است، و هردو در مسیر رضای خدا است؛ بنابراین توجه حضرت علی(ع) تنها برای خدا بوده است و دلیلش نزول آیه است که به تواتر ثابت است.
● حدیث شریف غدیر و امامت حضرت علی(ع)
پیامبر گرامی اسلام در سال دهم هجرت به مکه عزیمت کرده تا فریضة حج بگذارند. این آخرین حج حضرت بود از اینرو در تاریخ به آن«حجه الوداع» میگویند.
همراهان پیامبر اکرم(ص) را در این سفر تا صد و بیست هزار نفر نقل کردهاند.
و هنگام نازل شد و این آیه را آورد:«یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ِان لم تفعل فما بلّغتَ رسا لته وَاللّه یعصمک من النّاس اِنَّ اللّه لایهدی القوم الکافرین»
پیش از آنکه مسلمانان متفرق شوند پیامبر اکرم(ص) دستور توقف دادند، آنهایی که گذشته بودند به بازگشت دعوت شدند و آنهایی که عقب بودند، رسیدند. هوا بسیار داغ و سوزان بود، مسلمانان نماز ظهر و عصر را با پیامبر(ص) اقامه کردند. بعداز نماز پیامبر(ص) خطبهای خواندند ودر ضمن آن فرمودند: من به زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما میروم، سپس فرمود: ای مردم آیا صدای مرا میشنوید؟ گفتند: آری!
پیامبر فرمود:«یا ایّها النّاس مَن اولی الناس بالمؤمنین ِمن انفسهم»؛ مردم چه کسی به مؤمنین از خودشان سزاوارتر است.
گفتند: خدا وپیامبر داناترند. خدا ولی و رهبر من است و من مولی و رهبر مؤمنانم و نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارترم.
سپس دست حضرت علی را بلندکرده و افزود:«مَن کنت مولاه فعلیٌّ مولاه»؛ هرکس من مولا ورهبر او هستم علی مولا ورهبر اوست. و این سخن را سه بار تکرار کرد و سر به جانب آسمان بلند کرده و فرموده:«اللّهم وال مَن والاه وعاد مَن عاداه وانصر مَن نصره واخذل مَن خذله،» و فرمود: همه حاضران این خبر را به غائبان برسانند. هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را بر پیامبر(ص) آورد:«الیوم اکملت لکم دینکم اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دیناً»؛ امروز دینتان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد.
در این هنگام پیامبر(ص) فرمود: «اللّه اکبر اللّه اکبر علی اکمال الدّین و اتمام النّعمه و رضی الرّب برسالتی و الولایه لعلیّ من بعدی»؛ خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، برکامل کردن دین و تمامکردن نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علی(ع) بعد از من.
در این هنگام همگان به حضرت علی(ع) این مقام را تبریک گفتند؛ حتی عمر در حضور مردم به حضرت علی(ع)گفت:«بخ بخ لک یابن ابی طالب اصبحت امسیت مولای و مولا کلّ مؤمن و مؤمنه.»؛ آفرین و تبریک برتو یا علی که صبح کردی و عصر کردی درحالی که مولای من و هر مؤمن و مؤمنه هستی.
این حدیث را با عبارت گوناگون از طریق گروه کثیری از دانشمندان اسلام نقل شده است.
● اشکال و جواب در کلمه مولا
جمعی ازکسانی که دیدند سند حدیث هیچ قابل انکار نیست در معنای کلمه «مولا» تردید کرده و گفتند به معنای دوست است.
پاسخ: به چند دلیل کلمه مولا تنها به معنای ولایت ورهبری است و نمیشود به معنای دوست باشد.
خود پیغمبر (ص) قبل از معرفی حضرت علی(ع) فرمودند:«مَن اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم» و سپس جمله«مَن کُنتُ مولاه فَعلیُ مولاه» را فرمودند.
پس همان گونه که جمله قبل درباره ولایت است، جمله بعد هم باید چنین باشد تا ارتباط دو جمله محفوظ بماند.
آیه تبلیغ که قبل از معرفی حضرت علی(ع) نازل شد، خطاب به پیامبر میفرماید: اگر وظیفهات را انجام ندهی، رسالت ناقص است، آیا اگر پیامبر اعلام دوستی نمیکرد، رسالت ناقص بود! افزون برآنکه پیامبر(ص) بارها محبت و دوستی شدید خود را نسبت به حضرت علی(ع) بیان فرموده و این مطب ناگفته و جدید نبود.
آیا معقول است که پیامبر در آن بیابان سوزان و گرمای شدید، هزاران نفر را معطل کرده و بگوید: مردم! هر کس من دوست او هستم، علی هم دوست او است.
آن همه شاد باش و تبریک)حتی از عمر) آیا برای دوستی پیامبر و حضرت علی(ع) بوده آیا این مطلب تازهای بود؟!
پیامبر(ص) روز غدیر را بزرگترین عید رسمی اعلام کردند، آیا اعلام دوستی سبب شد این روز از بزرگترین اعیاد اسلامی باشد؟!
در آیة قبل از معرفی آمده:«و الله یعصمک من الناس.» آیا پیامبر اکرم(ص) از اعلام دوستی نسبت به حضرت علی(ع) دلهره داشت. که خداوند فرمود: خدا تو را از دشمنان حفظ میکند، یا مسأله مهم امامت و جانشینی او بوده است؟!
مرحوم امینی در جلد اول الغدیر صفحه ۲۱۴ از مفسر و مورخ اهل سنت ـ محمدبن جریر طبری ـ نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) بعد از نزول آیه تبلیغ فرمودند:«جبرئیل از سوی خدا دستور آورد که در این جایگاه بایستم و به هر سیاه و سفید اعلام کنم که علی، فرزند ابی طالب، برادر من، وصی من، جانشین من و امام پس از من است.»
صادق جلیلی سچهگانی، حوزه علمیه مسجد سلیمان
پانوشت
بحار، ج ۳۸، ص ۱۳۵، و امالی مفید، ص ۶۶.
بحار، ج ۳۸، ص ۱۴، اثبات الهداه، ج ۲، ص۷۱.
کشف الغمه ج ۱، ص ۹۹، ارشاد القلوب، ج۲ ص ۲۳۴، ینابیع الموده ص ۱۲۵.
سوره احزاب، آیه ۳۳.
جامع الاصول، ج ۱، ص ۱۱۰.
غایه المرام، ص ۲۹۵.
غایه المرام، ص ۲۹۳.
نور الثقلین، ج ۴، ص ۲۷۱.
سوره یوسف، آیه ۲۹.
سوره مائده، آیه ۵۵.
سوره توبه، آیه ۷۱.
سوره مائده، آیه ۶۷.
سوره مائده، آیه ۳.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست