پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
یادداشتهای سیاسی کنت دوگوبینو
گوبینو را انسانشناسان بهخاطر «رسالهای در نابرابری نژادها» میشناسند و ایرانیها بهواسطه کتابهای «سه سال در آسیا» و «قصههای آسیایی». یکی از کتابهای کمترشناخته شده وی، یادداشتهای سیاسی وی است که در هنگام کار در سفارتخانه فرانسه در ایران، از تهران به وزارت امور خارجه پاریس میفرستاد و در آنها گزارش امور مربوطه را مینوشت. این یادداشتها دو بخشاند: بخش نخست که 53 یادداشتاند و در فاصله سالهای 1856 تا 1858 بهعنوان کاردار سفارت فرانسه مینوشت؛ و بخش دوم که 69 یادداشت میشود و در بین سالهای 1862 تا 1863 که وزیرمختار فرانسه بود نوشته است. ژان هیتیه که در سال 1313 برای تدریس زبان فرانسه در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات به ایران آمده بود، رونوشتی از این یادداشتها در بایگانی سفارتخانه فرانسه در تهران تهیه کرد و در 1316 که به فرانسه رفت، با نسخه دوم همین یادداشتها که در وزارت امور خارجه فرانسه نگهداری میشد مقایسه نمود. در 1338 دختر وی آدریان هیتیه که در دانشگاه تاریخ میخواند، با مقدمهای جامع بر آنها و شرحی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران آن دوران، آنها را منتشر کرد (مقدمه مترجم: 1). این نسخه فرانسوی در سال 1370 توسط عبدالرضا هوشنگ مهدوی ترجمه و در 354 صفحه توسط انتشارات جویا به دوستداران ارائه گردید.
هیتیه، آدریان (1370)، یادداشتهای سیاسی کنت دوگوبینو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: انتشارات جویا.
با خواندن این یادداشتها، خواننده با همان گوبینوی آشنا برای ایرانیان روبرو میشود: گوبینویی که شیفته ایران و ایرانیها است؛ گرچه هرجا به نظرش لازم میرسد، از برخی روحیات ایرانیها به شدت انتقاد میکند؛ اما این انتقاد هم همراه با افسوس خوردن است که چرا باید چنین ویژگیهایی در میان این مردم وجود داشته و مایه عقب ماندنشان شود؟! گوبینو در بیشتر مجادلات بین ایران و روسیه، ایران و عثمانی، ایران و انگلستان، دولت ایران و ایرانیانی که به سفارتخانههای خارجی پناهنده شدهاند و حتی ایران و اتباع فرانسوی، حق را به دولت ایران میدهد. محتوای یادداشتها و در واقع گزارشهای گوبینو به موضوعات مختلف در ایران میگذرد. اما به چند موضوع مهم این یادداشتها در زیر اشاره میشود:
اختلاف ایران و انگلستان بر سر مسئله هرات. برخلاف باور بسیاری از افراد، دستکم در دوره گوبینو ایران مدعی هرات نبود و نمیخواست این شهر را ضمیمه کشور ایران امروزی کند؛ بلکه از آنجا که بر اساس توافق ایران و انگلیس قرار شده بود افغانستان امروزی سه امیرنشین جداگانه (کابل، قندهار و هرات) بشود، ایران خواهان پایبندی انگلیس در دفاع از امیرنشین هرات بود. در واقع امیرنشین هرات هم به ایران نزدیک بود و به نام شاه ایران سکه میزد و خطبه میخواند، و هم از این جهت که از نظر جغرافیایی نزدیک به ایران بود، برای ایران اهمیت قابل توجهی داشت. اما دوستمحمدخان بهعنوان امیرنشین کابل ابتدا به قندهار حمله کرده و آنرا ضمیمه قلمرو خود کرده بود. سپس به هرات حمله کرد و آنرا برای مدتی دراز در محاصره داشت تا نهایتاً با خیانت برخی از داخل هرات، محاصره شکست و دوستمحمدخان آنجا را هم گرفت. در دورهای که هرات تهدید میشد، هم از آنرو که امیرنشین هرات روابط خوبی با ایران داشت و هم از آنرو که ایران نگران دستاندازی دوستمحمدخان به ایران بود، چندین بار تلاش کرد تا به نفع امیرنشین هرات مداخله نظامی کرده و یا انگلیس را وادار به تعهد به مفاد قرارداد کند. اما انگلستان نه اجازه دخالت نظامی ایران را میداد و نه از استقلال هرات دفاع نمود. بالاخره هرات آنچنانکه نوشتیم، سقوط کرده و به دست دوستمحمدخان افتاد و امپراتوری علیّه انگلستان هم برخلاف همه قول و قرارهایی که در معاهده متعهد شده بود، هیچ کاری در این زمینه صورت نداد و هیچ اجازهای هم به دولت ایران برای مداخله نداد. به قول آدریان هیتیه در مقدمه کتاب، «نویسندگان انگلیسی عموماً تأکید کردهاند ایرانیان گشادهدستی و بلندنظری را که انگلستان در عهدنامه 4 مارس 1857 نشان داده ستایش کردهاند. گوبینو نشان میدهد که این ادعا تا چه اندازه بیاساس است» (ص: 10).
همچنین انگلستان در ماجرای هرات هر کجا که شاه ایران و امیر هرات به یکدیگر نزدیک میشدند، تلاش میکرد به هر روش ممکن بین ایشان فاصله بیندازد. «پس از آنکه سرهنگ تیلور [انگلیسی] موقعیت خود را [در هرات] با این طرز رفتار دوستانه تحکیم کرد، سوال کرد به چه علت سردار، امیر مستقل هرات به نام شاه ایران سکه ضرب میکند و خطبه میخواند؟ چرا استرداد ایلات هزاره را که در گذشته تابع هرات بودهاند و اکنون در خراسان زیست میکنند مطالبه نمیکند؟ همچنین چرا استرداد یهودیانی را که قشون ایران ضمن عقبنشینی با خود به مشهد بردهاند خواستار نشده است؟» (ص: 199). گوبینو در میانه این کشاکش بین ایران و انگلستان، نشان میدهد «منافعی که ایران را وادار به تسلط بر هرات میکند، لااقل منطقیتر به نظر میرسد» (ص: 203).
رسیدگی به وضعیت مسیحیان کاتولیک: بر اساس بخشی از یادداشتهای گوبینو، وضعیت ارامنه کاتولیک ایران در آن زمان رضایتبخش نبود و برای همین گوبینو از تغییر مذهب آنان به شاخههای دیگر نگران بود (ص: 148) و بارها در این زمینه گزارشهای مفصلی برای وزارت امور خارجه میفرستاد. بر اساس گزارشهای گوبینو، کشیشهایی که واتیکان برای ارامنه ایران میفرستد، «به محض اینکه مستقر شدند، کاتولیکها وضع فلاکتبار، فشار مالیاتها، بیعدالتیهای رسواییبرانگیز را برایشان شرح میدهند و از ایشان میخواهند که برای خاتمه دادن به این اوضاع ناگوار اقدام کنند. مظلبی که به آنان نمیگویند این است که این اوضاع واقعاً ناگوار و اسفبار شامل حال کلیه رعایای ایران، بدون هیچ استثنایی در عقاید مذهبیشان میباشد» (ص: 150). بنا به نوشته گوبینو، کاتولیکهای اصفهان گاهی توسط گروههای مسیحی دیگر همچون پروتستانها تحت فشار بودند و از همین رو بهترین راه چاره را او در این میداند که «کاتولیکها را تحت حمایت مشفقانه امام جمعه اصفهان قرار بدهد» (153). او چند سال بعد از نتیجه این تصمیمش «بسیار راضی» است. «این شخصیت روحانی که اهمیت فوقالعادهای در ایران دارد، با نهایت علاقه به درخواست من پاسخ مثبت داده و ... افراد مزبور را قویاً در برابر همکیشانش حمایت نموده». به نظر گوبینو این شخص «از احساس نفرت به کاتولیکها دور و فاقد تعصب نابجای مذهبی است» (ص: 303). خود گوبینو نیز در حمایت از ارامنه کاتولیک به کشیشانشان چندین بار پول قرض میدهد (341) و برخی از ایشان را به راهاندازی مدرسه آموزش زبان فرانسه در تهران وا میدارد که مورد استقبال ایرانیها قرار میگیرد و با این کار، نگاه مردم به فرانسه و کاتولیکها بهتر از پیش میشود (337).
تحتالحمایگان انگلستان: عدهای از ایرانیان که به نوعی با سفارت انگلستان مرتبط بودند، هر از چندگاه با تحریک انگلستان ادعاهای مختلفی علیه دولت ایران داشته و خود را تحتالحمایه سفارت انگلیس قرار میدادند. گاهی اوقات که اختلافات بین ایران و انگلیس بالا میگرفت و در نتیجه وزیرمختار انگلیس ایران را ترک میکرد، مسئولیت این افراد به سفارت فرانسه واگذار میگردید. «گوبینو از اینکه میبایست به امور تحتالحمایگان انگلیس رسیدگی کند بسیار ناراضی بود» (ص: 36. پانویس مترجم). برای نمونه در یکی از گزارشهایش مینویسد: «آقای کنت؛ نامه مورخ 25 نوامبر گذشته جنابعالی که در آن مرا به حمایت اتباع انگلستان مأمور فرموده بودید واصل شد» (ص: 67) و در ادامه نارضایتی ضمنی خود را از پذیرش این مسئولیت اعلام میکند؛ چرا که یا در کار دولت دخالت بیجا میکنند و یا «همه همت هود را به معاملات نامشروع مصروف میکنند» و آنها را مایه دردسر فرانسه میداند. برای نمونه درباره میرعلی نقی خان که مدعی بود به اشاره دولت خانه وی را غارت کرده و مبلغی برابر با یک میلیون و دویست هزار فرانک از او به سرقت بردهاند مینویسد: «من پس از آنکه اطلاعات دقیق به دست آوردم و شخصاً محل را بازدید کردم، معتقد شدم که سراسر این داستان جعل محض میرعلی نقی خان است» (ص: 47). همچنین در موردی دیگر مینویسد: «وزرای مختار انگلستان مدعی بودند که حق دارند فهرست نام اتباع خود را مخفی نگه دارند و دولت شاه [ایران] به حق از این رفتار منزجر بود؛ زیرا میدید حق حاکمیت او بر اتباعش در زمینه غیرمعلومی از او سلب شده است» (ص: 48).
روحیات ایرانیها: با مطالعه آنچه گوبینو در لابلای گزارشهایش درباره ایرانیان و روحیات شان می نویسد، می شود کم و بیش همین ایرانیان امروز را دید. به برخی از این موارد در زیر اشاره می کنیم:
الف) روحیه تساهل و تسامح دینی: این روحیه ایرانیان را باید در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه دید. واقعیت این است که ایرانیان از همه کشورهای دور و بر خود بیشتر اهل مدارای دینی و در بسیاری موارد بی اعتنایی و ساده انگاری در مسائل دینی هستند. همین که برخلاف کشورهای دیگر منطقه، ایرانیان گروههای بنیادگرای خودجوش به وجود نیاورده و در برخورد با پدیده هایی ماند حجاب، آاداب و سنن دینی و... کمتر سختگیری می کنند، مواردی از این دست است. این موارد حتی در حدود 160 سال پیش از چشم گوبینو دور نمانده است. به چند جمله زیر دقت کنیم: «مردم این کشور که به ظاهر مسلمانند، در باطن به فرقههای بیشماری تقسیم شدهاند و فاقد تعصب و حتی احساسات مذهبی هستند» (ص: 156). «ایرانیان از هر ملت دیگری کمتر استعداد قبول تحریک و تعصب دارند» (ص: 57). «برای حکومت شاه بسیار ناگوار خواهد بود که حسن نیتی را که نسبت به مسیحیان نشان میدهد با اعمال و حرکات برعکس آن که هر لحظه در عثمانی روی میدهد، خدشهدار کند» (ص: 318). همچنین گوبینو پس از آنکه از آزادی مطلق مسیحیان و ارمنیها و مبلغان مسیحی که از واتیکان به ایران فرستاده میشوند مینویسد، میافزاید: «ریشههای این تساهل کامل و مطلق در بیاعتنایی به مسائل دینی است که در عمق ضمیر آنها ریشه دوانده است» (ص: 149). «ایرانیان از همه جهات با ترکان تفاوت بسیار دارند و یکی از این تفاوتها این است که تعصب مذهبی جز در ظواهر نزد ایشان چندان اعتباری ندارد» (ص: 42). و البته در جایی دیگر مینویسد: «احساسات دوستانه و احترامی که سواران ایرانی عموماً نسبت به اروپاییان دارند و بهکلی مغایر با خشونت مأموران ترک است» (ص: 314). که به نظر میآید با باز شدن درهای کشور ترکیه (به عنوان میراثدار عثمانی) به روی گردشگران اروپایی و روند وارونه آن در ایران، این جمله آخری اعتبارش را تا حدودی از دست داده باشد.
ب) بی توجهی به وضع موجود: شاید حساسیت ایرانیها به شرایط و وضع موجود کشورشان کمتر از برخی کشورهای دیگر باشد. همین که در سخت ترین شرایط، باز هم بازار پیامکها و جوکهایی که درباره آن شرایط ساخته و برای یکدیگر فرستاده می شود، نمونه ای گویا در این زمینه است. اما گوبینو نشان می دهد که این پدیده ریشه در تاریخ و فرهنگ کشورمان دارد: در نابسامانیهای کشور «مردم میکوشند با شعر و ترانه دلشان را خنک کنند» (ص: 348). در جایی دیگر نیز مینویسد: «مردم این سرزمین آنقدر به حوادث جاری بیاعتنا هستند که تاکنون حتی از آن گفتگو هم نمیکردند» (ص: 57). با این وجود این روحیه شاداب که منجر به شوخطبعی در هر زمینهای میشود، از نظر گوبینو باعث شده که ایرانیها فعالتر از برخی ملل دیگر باشند: «فعالیت و زندهدلی ایرانیان، روحیه بذلهگویی و عزت نفس بیاندازه آنان کاملاً با طبیعت سست و بیحال بنگالیها و گبرها و اهالی گجرات فرق دارد» (ص: 116).
ج) هیجانی و ماجراجو: گوبینو بر این باور است که ایرانیها خودشان را در بسیاری از امور که به آنان ربطی ندارد، وارد میکنند. آنجا که مینویسد: «روحیه ایرانی است که خودش را در هر ماجرایی داخل کند» (ص: 324). همچنین در تصمیمگیریهای اساسی، هیجانی عمل کرده و با تعمیم رفتار یک تبعه خارجی به کل کشور متبوعش، درباره آن کشور تصمیمگیری میکنند. «ایران یک کشور اروپایی نیست. برانگیخته شدن هیجانات شخصی در اینجا به طرز عجیبی بر عقاید سیاسی اثر میگذارد و درباره دولتهای بیگانه روی فضایل و رذایل نمایندهاش قضاوت میکنند» (صص: 164-163). همه اینها که گاهی متناقض مینماید، باعث میشود که گوبینو اعتراف کند که «منطق ایرانی بسیار پیچیده است» (ص: 309).
انزجار از اروپاییان ساکن ایران: به باور گوبینو، «اروپاییان مقیم ایران اغلب متکبر و همیشه بهطرز زنندهای حریص و طمعکارند» (ص: 227). او همانگونه که در آغاز اشاره کردیم، در مجادلات بین ایران و کشورهای دیگر، از آنجا که میبیند کشورهای دیگر بهواسطه ضعف سیاسی و نظامی ایران به این کشور زورگویی میکنند، جانب انصاف/ایران را میگیرد و هیچ ابایی ندارد که حتی علیه هممیهن خودش رأی صادر کرده و زمانی که دولت فرانسه از این اقدام وی شگفتزده شده و به نوعی وی را سرزنش میکند، او همچنان بر موضعش پافشاری کرده و از ایران حمایت میکند. ماجرا از این قرار است که یک سروان فرانسوی به نام «رو» با دولت ایران قرارداد میبندد که تفنگهایی را با کیفیت لازم برای ایران بسازد. اما تفنگها کیفیت لازم را ندارند. بنابراین کار به شکایت دولت ایران از وی میانجامد و گوبینو مسئولیت این کار را بر عهده میگیرد. نهایتاً رأی به نفع دولت ایران صادر میشود. او در همینباره در نامهای به دوستش پروکش مینویسد: «این کار در اینجا جنجال برپا کرد. این نخستین باری است که یک سفارتخانه خارجی یک آدم حقهباز را حقهباز میشناسد و تعقیب میکند. بین خودمان باشد؛ تعجب نخواهم کرد که این کار من به نظر پاریس قدری تندروی جلوه کند. اما خوشبختانه اعمال رو اظهر منالشمس است. من با هر دزدی که به دستم بیفتد همین معامله را خواهم کرد» (ص: 254). و آنجا که در همین ماجرا «وزارت جنگ فرانسه مایل است به دولت ایران هشدار داده شود که تفنگهای ساخته شده به وسیله آقای رو را بپذیرد» گوبینو با این کار مخالفت کرده و ادلهاش برای حق به جانب ایران بودن را بیان میکند و به صراحت پاسخ میدهد که نمیتواند به خواست دولت فرانسه تن در دهد (ص: 271).
همین رفتارهای وی باعث میشود که بنویسد «موقعیت سفارت فرانسه همچنان خوب است. جز ابراز رضایت از طرز رفتار دولت ایران چیزی نمیتوانم بنویسم. هرچند وظیفه خود میدانم گاهگاهی از سفارش به اعتدال به آنان خودداری نکنم» (ص: 85). درباره رفتار سفارتخانه و دولت انگلستان نسبت به ایران، مواضع او به سادگی قابل شناسایی است که از این رفتارهای انگلیسی ها منزجر است. او بسیار ناراحت می شود وقتی که می نویسد «شخصاً شاهد بودهام ابراز احساسات بسیار توهینآمیز نسبت به شاه، به ملت، به مذهب، موضوع گفتگوهای عادی اعضای سفارت [انگلستان] با ایرانیان بود» (ص: 116). همین احساس را نسبت به رفتار دولت عثمانی به ایران دارد. «آنچه که بهخصوص به تجاوز ترکها به نواحی دمباط و یاریمقیه [مرز ایران و ترکیه] جنبه تأسفآور میدهد این است که مسئله را مانند موارد مشابه نمیتوان کار چند ایل چادرنشین یا افراد چریک دانست، بلکه به دستور دولت عثمانی صورت گرفته است» (ص: 195). همین موارد باعث میشود که گوبینو بنویسد: «اگر نظر ایرانیان به انگلیسیها نامساعد است، نظرشان نسبت به ترکها از آن هم بدتر است. سیاست ترکها در خلال جنگ و بهخصوص رفتار حیدرافندی [وزیرمختار عثمانی در ایران] خشم و کینهای را که جنبه ملی دارد، به حد اعلا برانگیخته است» (ص: 165). اما درباره روسها، به نظر گوبینو مردم ایران زیاد از آنها بدشان نمیآید؛ بهویژه وقتی دیدند مناطقی که از ایران جدا شده و به روسیه پیوست شدهاند، وضعشان از ایرانیان بهتر است. اما به هر ترتیب نگرش کلی او به اروپاییان منفی است. حتی درباره کارهای بهظاهر عمرانی ایشان. «در مورد کارهای اصلاحی که بهوسیله افراد اروپایی تقبل شده و صورت گرفته چیزی نمیگویم. چون بهطور کلی مفید بودن آنها قابل تردید است. بهای تمامشده غیرمتناسب و در نتیجه بسیار مشکوک است. درست نمیفهمم ایران از احداث یک کارخانه شمعسازی یا بلورسازی و آلات موسیقی به سبک اروپایی و بسیاری بچهبازیهای پرخرج نظامی چه نفعی عایدش میشود (ص: 227).
کتاب یادشده نه تنها دادهها و اطلاعات ارزشمندی را از زبان گوبینو درباره ایران آن روزگار نمایش میدهد، بلکه به نظر میآید میتواند در تحلیلهای رفتاری ایرانیان امروز نیز نقش بهسزایی داشته باشد. ضمن آنکه در این کتاب چند پیشفرض که درباره تاریخ ایران آن دوره وجود دارد، به چالش کشیده میشود. برای نمونه میتوان به مسئله هرات، و یا نفرت ایرانیان از روسها اشاره کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست