پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
ژاپن در نگاه عرب، نگاهی به آثار نویسندگان و پژوهشگران عرب درباره ژاپن
فاصله جغرافیایی در طول قرون گذشته تاثیر زیادی را در فاصله گرفتن کشورهای عربی از ژاپن گذاشته است. هنگامی که انزوای جغرافیایی ژاپن آن را از مطامع استعمار به دور نگه داشت،موقعیت استراتژی کشورهای عربی و قرار گرفتنشان در مدخل سه قاره ی بزرگ باعث شد که همواره به طور مستقیم زیر سلطه ی استعمار قرار بگیرند.این سلطه از قرن 19 میلادی تا کنون نیز ادامه دارد.کشورهای عربی به علت موقعیت جغرافیایی و منابع مالی و طبیعی هموراه در مرکز توجه سیاستهای بین المللی بوده اند.درست برعکس این کشورها ،ژاپن تا سال 1945 به نرسیدن پای استعمار به خاکهایش افتخار کرده است.بمباران ژاپن در این سالها توسط آمریکا در در حافظه ی تاریخی ژاپنی هاو تمام ملتهای دموکراس منش به عنوان یک جنایت ضد انسانی نقش بسته است. در مقابل عرب هیچ گاه در حمایت نهضتهای اولیه خود که در مصر و در زمان محمد علی پاشا شکل گرفت و در زمان امپراتوری عثمانی در سرزمینهای عربی منتشر گشت ،توفیقی حاصل ننمود درست است که در این سالها بود که کشورهایی چون حزائر، یمن،تونس و مصر از زیر سلطه ی قدرتهایی چون انگلستان ، فرانسه ،ایتالیا، اسپانیا رهایی یافتند. اما امروزه علی رغم استقلال سیاسی شان همچنان به شکلهای گوناگون تحت فشار غرب هستند.
کشورهای عربی و ژاپن در ابتدا مسیر موازی را جهت رسیدن به توسعه و تجدید آغاز کردند که در این راه بود که یکی جاماند و دیگری پیش رفت.
در پژوهش حاضر سعی بر توجه به برجسته ترین تبادلات در عرصه های مختلف میان ژاپن و کشورهای عربی دارد که با استناد بر نمونه هایی از پژوهش های عربی منتشر شده در این زمینه صورت خواهد گرفت.فرضیات علمی مقاله بر این چارچوبها استوار است:
- شناخت ژاپن از طریق پژوهشهای علمی تحلیلی عمیق مربوط به دو دهه ی اخیر.زیرا مقاله های عربی در رابطه با موضوع ژاپن از قبل از 1983بیشتر سرشتی ادبی ,احساسی یا روزنامه نگارانه می باشد.
- تصویر شکل گرفته از ژاپن و جهان عرب در اذهان هر یک از دو طرف بسیار منفی و مشوش است چرا که وسایل ارتباطی میانه شان تا میانه ی قرن 20بسیار ناچیز بود.از طرف دیگر این غرب بود که از طریق رسانه های خویش واسط شکل گیری تصاویری مخدوش و غیر واقعی از دو طرف بود که باعث به تعویق افتادن روابط میان فرهنگی در طول قرن 20 میان ژاپن و جهان عرب گشت.
- روابط عرب و ژاپن در گذشته بسیار شکننده و ناچیز بود . قبل از نبرد اکتبر 1973 ژاپن توجه خاصی به کشورهای عربی نداشت . این چنگ باعث شد قیمت نفت کشوئرهای عربی افزایش پیدا کند و اعراب با ژاپن به عنوان یک کشور دوست وارد معامله نشوند.
- پژهشگران ژاپنی تلاش بسزایی را در طول دوران معاصر جهت شناخت فرهنگ و تمدن جهان عرب مبذول داشته اند. بطوریکه امروزه ده هامتخصص در زمینه های مختلفی چون اقتصاد، فرهنگ، سیاست و جوانب نظامی کشورهای عربی درمراکز پژوهشی ژاپن مستقر در کشورهای عربی پرورش یافته اند که بر شمار اینها متخصصین در زمینه ی مسائل عرب افزوده می¬گردد که در کنفرانسهای علمی مرتبط با اسلام،عرب و نفت مشارکت دارند.در حالی که در کشورهای عربی تلاش شایان ذکری در این زمینه صورت نگرفته است.متأسفانه پژوهش های عربی درباره ی ژاپن به تکرار مقوله های ذکر آمده در تحقیقات اروپائیان و آمریکایی هااکتفا کرده است.تعداد کمی از آنها حق مطلب و انصاف را در بررسی و موشکافی نهضت ژاپن به جا آورده است.
ذکر نکته ای مهم در شناخت درست ژاپن یاری رسان است و آن ؛ آیا در بررسی ژاپن شایسته است آن را در مجموع کشورهای پیشرفته ی غربی قرار بدهیم؟پاسخ منفی است پس نیاز به موشکافی بیشتر در شناخت ژاپن در نگاه عرب وجود دارد.
امروزه ما غرب را مجموعه ای از کشورها تلقی که از حیث سیاسی ، فرهنگی ،اقتصادی و تکنولوژیکی پیشرفت کرده اند.در این تلقی بعد جغرافیایی در نظر گرفته نمی شود.چرا که این کشورها در پنج قاره پراکنده اند و دارای درجات مختلفی از توسعه هستند.با این نگاه ژاپن را هم ضمن کشورهای توسعه یافته ی غربی قرار می دهیم . زیرا دارای جهش های سریع و انقلابهای پیوسته در زمینه های اقتصادی ، تکنولوژیکی ، فرهنگی و رسانه ایبوده اند و امروزه تعداد آنها به هشت رسیده است. در طول تاریخ معاصر همواره ژاپن در مجموعه کشورهای پیشرفته ی غربی توصیف و توجه شده است.
ژاپن غرب و ژاپن شرق:
"ژاپن :بحران نو آوری از نوع دیگر"عنوان کتابی است که توسط پژوهشگر فرانسوری در سال 2003 نوشته شده است که عنوان فصل هفتم آن "ژاپن غرب و ژاپن غرب " می باشد.در این فصل به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه مناطق غربی ژاپن برای پذیرش تجدید و نو آوری آماده تر از مناطق شرقی آن بودند.کشتی و سلاح گرم در مناطق غربی ژاپن نماد گرایش به غرب و آمریکا بود در حالی که اسب و شمشیر نماد نیروی سامورایی در شرق بود که هر گونه پذیرش الگوی غربی را جهت پیشرفت رد می کرد و همواره متهم به بربریت بود.
امپراتور اصلاحگر ژاپن "میجی"با انتقال پایتخت از شهر تاریخی و زیبای کیوتو به Edo در شرق باعث ذوب مناطق شرقی در جریان پیشرفت ژاپن گردید.چنانچه پروژه نو آوری به صورت گسترده از شرق آغاز شد و جلوه های پیشرفت و غربی سازی در در شهرهای آن آشکار شد.این گونه بود که نام توکیو یا پایتخت شرق را برگزیدند و از سال 1868 تمام مؤسسات دولتی طی عملیات گسترده ی انتقال در این شهر مستقر شدند.بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان این اقدام را گمی هوشمندانه جهت فراگیر ساختن اصلاحات در تمام سرزمین ژاپن می دانند که نقطه ی آغاز آن درست از مناطقی بود که مخالف جریان غربی سازی بودند که تأثیر بسزایی را بر سامورایی های محافظه کار داشت.آنان تمام مشاغل سنتی پیشین خود را کنار گذاشتند و جذب در جریان توسعه شدند.
به طور خلاصه می توان گفت عملیات نوآوری در ژاپن در ابتدا تا حد زیادی طبق الگوهای غربی بوده است و برخی آن را از جهت نظم سیاسی و اداری، تنظیمات اجتماعی،توسعه ی انسانی و اقتصادی و الگوهای آموزش صد در صد غربی می دانند .در مقابل برخی معتقدند تجربه ی ژاپن از جنبه های بسیاری از الگوهای غربی استفاده کرده است اما بدون این که از وِیژگی های آسیایی خویش دوری بجوید .
کارشناسان ژاپنی خود منکر تأثیر غرب در نهضت توسعه ی ژاپن نیستند اما مقوله های کاملا متفاوتی را جهت توصیف نقشه ی جامع توسعه ی ژاپن مطرح می کنند. آنها این مقوله ها را ژاپنی و اصیل می دانند که شایستگی خود را جهت مقابله با غرب در جریان جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن آن به الگوی پنج ببر بزرگ آسیا ،ثابت کرده است.
ژاپن" خورشید تابان":
تصویر ژاپن در نزد برخی از شعراء و نویسندگان عرب در نیمه ی اول قرن بیست بسیار زیبا به نظر می آمد.دوره ایکه در آن شکستها ،سرخوردگی هادر تاریخ عرب برجسته است.شعرا و ادبای عرب جذب قدرت ژاپن در تأسیس ارتشی قدرتمند و پایه گذاری دولتی مدرن و سرمایه گذاری های کلان اقتصادی و مالی و اصلاحات سیاسی ، آموزشی ، اداری و اجتماعی شدند و آن را در نوشته هاو اشعارشان منعکس نمودند.در این دوره علوم نوین و تکنولوژی پیشرفته در سطح وسیع وارد ژاپن گشت . تنها در خلال ربع قرن این اصلاحات منجر به ظهور دولتی قدرتمند شد که از غرب هیچ هراسی نداشت.به دنبال هم آمدن پیروزی های نظامی بر ارتش چین در سال 1894 بود که در ادامه پیروزی بر ارتش روسیه را در سال 1905 در پی داشت.
در پایان جنگ جهانی اول نیز ژاپن پیروز از میدان به در آمد و تبدیل به قوی ترین قدرت امپریالیسم در جنوب و شرق آسیا گشت.سپس مساحتهای وسیعی را از چین و کره در طول سالهای 1831-1931به تصرف خویش در آورد.نیروی هوایی ارتش ژاپن در سال 1941شکست بی رحمانه ای را بر کاروان دریایی در پرل هابر تحمیل کرد.
پیروزی های پیاپی و پیشرفت وسیع باعث خوش آمدن شعراء و ادیبان عرب گشت .زیرا نه تنها در ساختن دولتی مدرن و قدرتمند موفق بود بلکه از حمایت خود در مقابل خطرهای توسعه طلبی بیگانه فائق آمد و توانست هژمونی و تسلط خود را به مناطق جنوب و شرق آسیا تحمیل کند. و دولتهای اروپایی و آمیکایی را به اخراج از منطقه تهدید نماید. شعرها سرشار از شگفت زدگی هانسبت به اعتلا از یک دولت ضعیف به یک دولت قدرتمند بود.کشوری که هراس را درون آسیایی ها، اروپایی هاو آمریکایی هابرانگیخته بود.
با توجه به جای خالی پژوهش علمی عربها در آن دوران در مورد ژاپن در قالب تألیف گرفته تا ترجمه در اینجا به دو نمونه اشاره می کنیم که بیانگر حقیقت احساسات عربها در مورد این کشور در ابتدای قرن بیست است.اولی قصاید شاعر حافظ ابراهیم است و دومی¬نوشته های اندیشمند سیاسی مصر مصطفی کامل.
الف/مصطفی کامل دو قصیده ی بلند را به مناسبت پیروزی ژاپن علیه ارتش رئسیه سرود ه است.عنوان اولی"رهبران ژاپن" است که در 6 آوریل 1904منتشر شد . در آن قدرت و شجاعت ژاپنی هاستایش شده است.همچنین اتحاد مردم ژاپن به رهبری سیاسیون آن جهت تحقق بخشیدن به مصالح و اهداف ژاپن به عنوان یک قدرت بزرگ در این شعر قابل توجه است . برجسته ترین بخش شعر مربوط به داستان دختری ژاپنی ست که اصرار دارد به کشورش بازگردد تا به وظیفه ی خود برای همیای با ملتش جهت غلبه بر دشمن عمل کند.دومین قصیده "جنگ- ژاپن" روسیه نام دارد که آن را در 10نوامبر1904منتشر ساخت.این شعر را به مناسبت پیروزی ارتش ژاپن بر روسیه که در سال1904آغاز و در سال1905با شکست روسیه پایان یافت ،به نظم در آورد.زیبا ترین بخش قصیده آنجایی است که بازگشت افتخار آمیز مشرق زمین را به تاریخ جهان خوش آمد می گوید.
ب/مصطفی کامل پاشا رهبر مصری در سال1904 کتابی را تحت عنوان "آفتاب درخشان" منتشرکرد.مقدمه ی کتاب شامل توصیفی از جزایر ژاپن،برخی از بخش های تاریخ ژاپن و انقلاب نوین ژاپن در عصر میجی و میکادو بود.در ادمه بخش هایی را به توصیف نحوه ی شکل گیری قانون اساسی در سال1889و مجلس نمایندگان و احزاب جدید ،عملکرد سازمانی، قضایی ،مالی،آموزشی،تربیتی،روزنامه نگاری،نظامی و دریایی اختصاص می دهد.داده های وارده در این کتاب کلی و بعضی از آنها فاقد دقت لازم اند .چرا که اغلب برگرفته از روزنامه هاو تبلیغات آن عصر می باشد.نویسنده ی این کتاب فاقد دانشی عمیق درباره ی روابط بسیار پیچیده ی جامعه ی سنتی و دولت مدرن و همچنین نحوه ی تنظیم روابط سنتی و مدرن و تداخل این دو در یکدیگر است. شرایط پژوهش علمی در آن زمان میسر نبوده زیرا رفرنس دهی دقیق و موثق امری بسیار سخت در آن دوران بوده است.هدف اصلی این کتاب آگاهی بخشی جهت ایجاد تغییر در مصر به طور خاص و ممالک عربی تحت سلطه ی عثمانی هابه طور عام بوده است.با این امید که با الگوی ژاپن این تغییرات نه تنها در کشورهای عربی بلکه در سایر سرزمینهای مشرق زمین اتفاق بیافتد.مقایسه های تطبیقی میان مصر و ژاپن در بخش های مختلف کتاب به چشم می خورد.مانند اینکه هر دو کشور را تحت فشارهای خارجی در دوره های مشخص تاریخی توصیف می کند اما در نهایت ژاپن از زیر این فشارها پیروز بیرون می آید اما مصر سرخورده و شکست خورده می ماند.او در پایان بر توانایی کشورهای عربی بر رهایی از سلطه ی استعمار خارجی و کسب استقلال احسنت می گوید و آن را سهمی از سعادت بر این کشورها می پنداردکه نتیجه ی تلاش و اتحاد خودشان است .
مصطفی کامل در ادامه می افزاید:پیروزی در کسب استقلال و همچنین قرار گرفتن ژاپن در شرق می تواندبرای کشورهای عربی امید بخش پیروزی های بعدی باشد. این دو مسأله نشانگر این است که راه جهت پیشرفت باز است و غیر ممکن نمی باشد.ما باید این باور قدیمی را که عقب ماندگی در شرق برخاسته از جبر تاریخی است را کنار بگذاریم، باوری که مستشرقین در ذهن ما شرقی هافرو کرده اند و به ما فهمانده اند که غرب معلمی برای شرق است و باید در مقابل آن تسلیم شد و حاکمیت بلامنازع آن را پذیرفت. این سخن را برای کوچک و بزرگ ما تکرار کرده اند که نقش شرق در پیشبرد تمدن جهانی به پایان رسیده است.اما ژاپن درست بر خلاف این سخن بیهوده را به ملل مشرق زمین نشان داد که راه باز است و هر که تلاش کند به ترقی دست پیدا می کند.
کتاب مصطفی کامل در رد مقوله ی " عقب مندگی بر اساس جبر تاریخی" نگاشته شده و در واقع دعوتی به خیزش امتهای عربی است.«شنیدم که مردم حول ملت نوپای ژاپن پرس و جو می کنند،پس این کتاب را نوشتم تا پاسخی باشد به سؤالهایشان ...بله این موضوع شایسته ی تألیفات عظیم و گسترده ایاست. اما من فکر می کنم آنچه در این کتاب آمده در حد خود کافی باشد.معتقدم تاریخ ژاپن بهترین معلم برای امتهای مشرق زمین است.»
در دامه می افزاید:«جهانیان پیوسته با نگاهی حیرت زده به ژاپن می¬نگرند. همانا که پیروزی بزرگ آنان زیباترین پیروزی در تاریخ نبرد ملتهاست.امیدورام ملتها از آن درس عبرت بگیرند و مانند ژاپن پیرزوی های درخشانی را ضمیمه ی تاریخ خویش بکنند.مطمئنم که کشورها شایسته ی بدست آوردن مجد و عزت و استقلال هستند آنچنان که ژاپن شایسته بود و آن را به دست آورد.»
مقایسه ی ژان و مصر در برخی قسمت ها به مذاق نویسنده تلخ می آید به خصوص هنگامی که نقطه ی آغاز حرکت تجدد را در مصر و ژاپن یکی می داندو هر دو کشور را دارای نقاط اشتراک فراوانی می پندارد. اما چرا ناتیج معکوس حاصل شد؟
«با چه قلمی می توانم در باره ی مصری بنویسم که روزگاری در صف مقدم تمدنهای جهان ایستاده بود در حالی که امروزه برای مرگ خود روزشماری می کند؟دنیا از تمدن عظمیم ما در شگفت است .شرقی هاهمواره به مصر و تمدن عظیم آن افتخار می کردند و دشمنان از عظمت ما در هراس بودند.چگونه می توانم دو کشور مصر و ژاپن را مقایسه کنم؟چگونه می توانم از شرق بخواهم که در مسیر پیشرفت از ما پیروی کند در حالی که امروزه با نگاه استهزاء به ما می¬نگرند؟چگونه دو امتی را با هم مقایسه کنم که یکی هم پیمان امپاتوری بریتانیا بود و دیگری در میان دندانهای تیز و برنده اش گرفتار؟مقایسه میان پست و برتر جایز نیست.باید از تایخ درس عبرت گرفت و به درستی دریافت که چرا مصر روبه سقوط و تباهی رفت ،ژاپن رو به پیشرفت و نو آوری.»
نویسنده افتتاح کانال سوئز را نقطه ی عطف مهمی در جهت شروع حرکت نزولی مصر می داند.«به طور حتم کانال سوئز باعث گم شدن مصر در مسیر پیشرفت و تعالی ژاپن در همین راستا گشت.سال 1869همانا پایان زندگی پرعظمت مصریان و آغاز آن در سرزمین میکادو بود.»
او سپس بر نقش محوری رهبری سیاسی در دو سرزمین تأکید می کند.همین موضع گیری رهبری سیاسی بود که ژاپن را در مسیر آبادانی شکوفایی و قدرت پیش برد و مصر را در مسیر بحرانها،نابودی اقتصادی و پیروی برده وار از غرب ؛که در نایت منجر به تسهیل تحت سلطه در آوردن مصر توسط نیروهای بیگانه گشت.
«اگر منصفانه به جستجو در دلایل انقراض عظمت مصر بپردازیم در خواهیم یافت که علت اصلی آن حاکمان فاسد و مستبدی بودند که به گونه ای جنون وار از قدرت خود در جهت ارضای هواهای نفسانی شان بهره بردند.آنچه را که یک سلطنت مطلقه در یکروز نابود می کند نمی توان طی سالها بازسازی و احیا کرد.حکومتها با عملکردهای متفاوتشان باع سقوط مصر و خیزش ژاپن شدند.«ژاپنی هادر داشتن حاکمی عادل و منصف شانس فراوانی آوردند.مردی که قدرت سیادت را برای خود حقی جهت نابودی ملتها برای اهداف شخصی خود ندانست بلکه با نگاهی صحیح دریافت که می تواندمنشأ پیشرفت و سعادت برای کشورش باشد.ملت نیز با اعتماد زمام امور را به او دادند و حول هدف پیشرفت اتحاد پیدا کردند و در برابر دستوراتش سر تسلیم فرود آورند زیرا فهمیدند که فرمانهای او درای منفعت عام است و موجب اصلاح می¬گردد.
بسیاری از ملتهای عربی و اسلامی از جمله مصر زمانی خبر پیروزی ژاپن را در نبرد با روسیه تزاری شنیدند بسیار خوشحال شدند.زیرا طبیعی است که ملل مشرق زمین که تحت فشار غرب بودند از پیروزی یک قدرت شرقی با نبرد نیروهای استعماری پیروز شوند.آنها این پیروزی هارا درس مفیدی برای غربی هامی دانستند تا دیگر پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند.»
می افزاید:«پیروزی ژاپن روح تازه ایدر ملل تحت استعمار شرق دمید و باعث وحدت کلمه و توجه آنان به مسیری یگانه که همان تلاش و کوشش است شد.پیشرفت کشورهای خاوردور باعث خرسندی ماست زیرا قلب یخ زده ی امتهای اسلامی را به تپیدن دوباره دعوت می کند تا بتوانند عظمت و مجد اسلام قرون پیشین را احیاء کنند.پیروزی ژاپن برای ما به مثابه ی پیروزی حق و عدالت و پیشرفت همگانی است.»
او کتاب خود را با این عبارات به پایان می رساند :«بعد از خواندن کتاب هر خواننده ای به این نتیجه خواهد رسید که ملت ژاپن ملتی است دارای انسجام ،هماهنگی و نظم پیرامون عرش امپراتوری خویش .ملتی که در مورد ضرورت پیشرفتش به خود آگاهی رسیده و در رسیدن به آرزوهایش نا امید نمی شود و هیچ گاه دولتهای استکباری نمی توانند جهت سرکوب آن با یکدیگر متحد شوند زیرا به طورحتم در این مسأله ناموفق خواهند بود.»
همانطور که می بینیم پایان کتاب با یک موضع گیری منفی نسبت به استعمار اروپایی به پایان می رسد.هدف مصطفی کامل از نگارش این کتاب بهره برداری بهینه از پیروزی ژاپن در خدمت به کشورهای عربی و شرقی است زیرا همگی دچار نکبتهای استعمار و سلطه ی مستقیم غرب بودند.
با توجه به فاصله ی جغرافیایی وسیع ژاپن از کشورهای عربی و تسلط رسانه های غربی جهت ارائه ی تصویری مخدوش از رویدادها در منطقه ی جنوب و شرق آسیا کتاب"خورشید تابان" مصطفی کامل به حق مدرسه ایبود که توانست نخبگان فراوانی را در پرتو آموزش های خویش درباره ی علل پیشرفت ژاپن و عقب ماندگی شرق آموزش دهد.علی رغم کاستی های فراوانش این کتاب بهترین نوشته در باره ی ژاپن در نگاه عرب در طول دهه های گذشته است و تا مدتها نیز به عنوان تنها مرجع شناختی جهان عرب در بررسی نهضت ژاپن و دلالیل توسعه ی آن به شمار می رفت تا اینکه امروزه بررسی هاو پژوهش هایعلمی مدونی در این راستا به رشته ی تحریر در آمده است.
ژاپن «خورشیدی در افول»:
احاطه و بررسی کامل آنچه درباره ی ژاپن توسط نویسندگان عرب در طول قرن20 نوشته شده است در این مقاله امکان پذیر نمی باشد. اما آنچه که مایلم در اینجا بر آن تأکید کنم تأثیر نوشته های مصطفی کامل و اشعار حافظ ابراهیم بر آثار بعدی پیرامون ژاپن است.پس از شکست ژاپن در نبرد با آمریکا خلال جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن آن به کشوری فاقد سلطه ی نظامی و قرار گرفتن تحت حمایت و سلطه ی آمریکا تصویر آرمانی ژاپن در نیمه ی دوم قرن 20در ذهن عربها درهم شکسته شد.
در این دوران تبادل فرهنگی میان کشورهای عربی و ژاپن بسیار ناچیز و حاشیه ایبود . هر دو طرف در جریان نبرد 1973 دچار ضررهای اقتصادی شدند.زیرا نفت کشورهای عربی بر ژاپن تحریم شد.اینجا بود که ژاپنی هاتصمیم گرفتند به بررسی و مطالعه ی کشورهای عربی بپردازند.در این دوره ژاپن از سیاستمداران،روشنفکران و صاحبان رسانه عرب جهت دیدار و تبادل افکار در ژاپن دعوت به عمل آورد.برگزاری دو نشست فرهنگی در سالهای 1978و1979و سپس سه همایش بزرگ در فاصله ی سالهای 1990تا1992و همایشهای پراکنده ی دیگر در خلال سالهای گذشته نتیجه همین درخواست تبادل بوده است.این جا بود که تصویر ترسیمی در نوشته های روزنامه نگاران ،ادباء و شعرای عربی که از نزدیک ژاپن رادیدند به واقعیت نزدیکتر بود.بیشتر این افراد از طبیعت زیبا و پیشرفت علمی و تکنولوژیکی ژاپن در شگفت بودند.ژاپن با زیبایی های طبیعی خود و برنامه های پیشرو جهت استقبال از میهمانان عرب به آنان خوشامد گفت ،به طوریکه بسیاری از کارشناسان عرب از فرط شگفت زدگی خویش خورشید تابان ژاپن را خورشیدی درخشان دانستند.بعد از این دوران بود که تصاویر و نوشته هادر باره ی ژاپن روبه فزونی نهاد.
در دامه تمرکزمان بر مقالات ادبی و دانشگاهی خواهد بود که بر جنبه ی فرهنگی ژاپن در ترسیم تصویری از آن تأکید ورزیده اند.مقالاتی که توسط پژوهشگران و ادبای عرب نوشته شده که فرصت سفر به ژاپن و مشاهده از نزدیک را داشته اند.
یکی از اولین مطالعات که از دایره ی شگفت زدگی خارج شده و به تحلیل علمی عمیق در قالب مقاله ای علمی و حائز اهمیت پرداخته مقاله ای است که توسط شارل عیساوی نگاشته شده است.این مقاله ابتدا به زبان انگلیسی و سپس ضمن کتاب به نام"تأملاتی در تاریخ عربی" به زبان عربی چاپ و منتشر شده است.این نوشته تاکنون از مهمترین نوشته هادر این مجال بوده است.زیرا به گونه ای واضح تصویر ژاپن و فرآیند تجدید و نو آوری را به صورت واقعی ترسیم نموده است.شارل عیساوی معتقد است پیشرفت ژاپن نتیجه ی حرکت جمعی تمام اجزاء جهت رسیدن به هدفی واحد بوده وتوانسته با موفقیت بر موانع فائق آید.با توجه به اینکه کشورهای عرب دارای امکانات بالقوه جهت رسیدن به پیشرفت و توسعه هستند می توانند از تجربه ی ژاپن درس بگیرند ودر مدت زمانی حتی کوتاهتر از ژاپن به پیشرفت تکنولوژیکی وتوسعه ی انسانی دست پیدا کنند.زیرا کشورهای عربی دارای نیروی انسانی با کفایتی هستند بعلاوه از منابع طبیعی و مالی گسترده تر از آنچه ژاپن در ابتدای راه داشت فرصت مناسبتری برای کشورهای عربی فراهم می سازد.
در مقابل بعضی از روشنفکران عرب تجربه ی ژاپن را به شدت مورد انتقاد قرار دادند زیرا آن را یک کپی برداری سطحی از تجارب و الگوهای غربی و آمریکایی دانستند .تصویر ژاپن در نزد این گروه از محققین و اندیشه ورزان نا مطلوب و فاقد ارزش الگوبرداری می باشد.الگوی ژاپن تنها برای خودش مثمر ثمر بوده و فایده ای برای کشورهای دیگر ندارد.به عبارت دیگر،این افراد بر این دیدگاه پایبندند که ژاپن از گذشته تا کنون تنها از تجارب دیگران تقلید نموده است و مقوله های اصیل ژاپنی را به این مدل نیفزوده که دیگر ملتهای عربی و اسلامی¬نیز بتوانند فرآیند بومی سازی آن را الگو قرار دهند و آن را منطبق با چارچوبهای عربی و اسلامی استفاده کنند.با توجه به توسعه ی چنین نگاه منفی نسبت به ژاپن که آن را مقلد صرف می پندارند در این جا لازم است به بخشی از این پژوهش ها و نوشته هاتوجه کنیم .مطالبی که همواره انسان عربی را به عدم پیروی از الگوی ژاپن دعوت می کنند.
- رؤوف عباس پژوهشگر و استاد مصری که بارها به عنوان استاد مهمان در دانشگاه های ژاپن از این کشور دیدار کرده است.وی از نزدیک اسناد نهضت ژاپن را که به زبان انگلیسی ترجمه شده بود را مورد تفحص و بررسی قرار داد و گفتگوهای طولانی را با صاحبنظران و کارشناسان ژاپنی حول موضوع مشکلات نو آوری و پیشرفت در ژاپن به عمل آورد. وی کتاب اول خود را در این موضوع به زبان عربی در سال1980در قاهره منتشر ساخت.عنوان کتاب"ژاپن در عصر میجی"بود . او علل پیشرفت ژاپن را به بحران داخلی ژاپن و فشار جوامع غربی بر آن مرتبط می داند.«ژاپنی که در آن دوران دارای نظام اقطاعی بوده است و توانایی مقابله با قدرتهای غربی نداشته به همین رو به ناچارتغییراتی را بر چارچوب اساسی جامعه ی خویش اعمال می دارد تا از پس تحدی و مبارزه ی با غرب بر آید.»
او به این نتیجه می رسدکه ژاپنی هااز علوم و فرهنگ غرب در مسیر سیاستهای خارجی خود و جهت مقابله با دشمن بهره بردند و بس. زیرا که با روبرو شدن با قدرتهای غربی عزم خود را جزم کردند که با پیشرفت خویش در جایگاهی مساوی با آنان قرار بگیرند.«پیشرفت ژاپن هم به فضل رهبری سیاسی شایسته ی آن بود که تجربه ایبی مانند را بیافریند که نه تنها چشم اندیشمندان و کارشناسان را خیره درخشندگی خویش کند تا بلکه تا مدتهای مدیدی موضع جدل بود که چرا و چگونه ژاپن به این حد از پیشرفت و توسعه یافتگی رسیده است».
او سپس بخش هایی از نظرات مورخین ژاپنی را درباره ی عصر اصلاحات میجی ارائه می دهد:امپراتوری،بروکراتی،ارباب رعیتی،بورژوازی منفعت طلب. سپس به این نتیجه می رسدکه جامعه ی ژآپن«درپاسخ به فشار دشمن خارجی از نو آفریده شد و این گونه شد که در موضع مساوی با دیگر قدرتهای غربی قرار گرفت .شاد منطقی باشد که بپرسیم؛چگونه ژاپن توانست بنای قومی متحد خود را در یک نسل بازسازی کند؟عوامل جغرافیایی از جمله موقعیت و مساحت ژاپن در این راستا هیچ کمکی به ژاپنی هانمی کرد.مساحت ژاپن بسیار کوچکتر از چین است و دارای سواحل طولانی می باشد که خطر غربی را از طریق دریا بسیار نزدیک می سازد بنابراین صف آرایی در برابر دشمن خارجی ضروری است که اتحاد مردم را درورای رهبری سیاسی مقتدر به همراه داشت.در حالی که در چین به علت وسعت جغرافیایی و گوناگونی زبان و طبقات اجتماعی چنین یکپارچگی و انسجام سریعی طی یک نسل امکان پذیر نمی باشد و به این راحتی نمی توان یک نظام اداری و اقتصادی یک شکل را به تمام انحاء بلاد تحمیل کرد.زمانی که چین به تازگی در راستای متحد شدن در برابر دشمن خارجی گام برداشته بود ژاپن از مدتها پیش این مرحله را با موفقیت سپری کرده بود.»
سپس کتاب با یک سؤال مهم به پایان می رسد:«تا چه حد تجربه ی ژاپن برای کشورهای جهان سوم مفید است؟آیا می توان تجربه را در دیگر کشورهای شرق تکرار کرد؟» فرصت را غنیمت شمرده تا پاسخ کسانی را که امکان استفاده از تجربه ی ژاپن را امکانپذیر شمرده اند را بدهد.«در این کتاب در صدد همگامی با نظرات این افراد نیستیم زیرا تجربه ی ژاپن در نوع خود تکرار ناشدنی است.عوامل منتفی شمردن استفاده از الگوی ژاپن از دیدگاه این کارشناسان؛ ژاپن از طریق گسترش بازار تولید داخلی خود توانست به جوامع سرمایه داری بپیوندد و این کار را درست زمانی کرد که سایر کشورهای جهان سوم به علت تسلط استعمار امکان چنین کاری را نداشتند . به علاوه توسعه ی اقتصادی ژاپن با به یغما بردن ثروت کشورهای تحت سلطه ای چون کره و چین توانستند رشد کنند.اما کشورهای جهان سوم همواره در آن زمان مورد غارت و استثمار و استعمار قدرتهای امپریالیسم بودند و عقب ماندگی آنها نتیجه ی طبیعی استعمار و استثمارشان بوده است.از اینجاست که می توان دریافت الگوی ژاپن اصلا به درد کشورهای جهان سوم نمی خورد.»
او سپس تحقیقی را به زبان انگلیسی در مرکز زبان و فرهنگ آسیا و آفریقا در بخش مطالعات خارجی دانشگاه توکیو در سال 1990 منتشر می کند.که نسخه ی عربی آن در سال2001منتشر شد.عنوان آن"مطالعه ای تطبیقی میان مصر و ژاپن :مقایسه ایمیان اندیشه ی طهطاوی و فوکوزاوا یوکیتشی" در این مقاله مصادر فکری و روشنگر این دو روشنفکر و اصلاح طلب عرب و ژاپنی را مورد بررسی و مقایسه قرار داده است.
2."عرب و تجره ی آسیایی: درسهای گرفته شده"عنوان کتاب بعدی است که در سال2000 توسط محمد عبدالفضیل به رشته تحریر در آمده است .وی تجربه ی ژاپن،چین ،کره ی جنوبی،مالزی،تایلند و سنگاپور را در صفحاتی معدود و با منابع علمی محدود در قالب کتابی کم حجم مورد موشکافی و تدقیق قرار داده است.او از مصاحبه های شخصی خویش با کارشناسان نیز در این کتاب بهره برده است.با این وجود اصرار او بر ارائه ی نتیجه های جهان شمول و کلی بوده است.«از سال 1950کمکهای فراوانی به ژاپن سرازیر شد چرا که می خواستند آن را به قدرتی بزرگ تبدیل کنند که توانایی مقابله با چین را داشته باشد.»اضافه می کند:«نهضت ببرهای آسیا نتیجه ی شرکتهای دولتی بود که این کورها را به جایگاه صادرات تبدیل کردند. این کشورها مکانی بودند که مواد خام و تشکیل دهنده های اساسی را وارد می کردندو با هزینه ی کمتری تولید می¬نمودند و در بازارهای جهانی به فروش می رساندند.»
با وجود این که فرآیند توسعه در ژاپن الگوی بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله چهار ببر آسیاست ،عبدالفضیل به طور کامل ژاپن را از دایره ی گشورهایی که جهان عرب می توانداز آن الگو بگیرد خارج می¬نماید.«اگر ما عربها بخواهیم به همان شیوه ای توسعه بیابیم که سایر کشورها در این منطقه توسعه یافتند لازم است از تجربه ی کشورهایی چون :مالزی،چین،هند وکره ی جنوبی استفاده کنیم.زیرا توسعه ی آنها حقیقی بوده و واکنشی در مقابل جنگ سرد نبوده است.»
اما برخی از رهبران کشورهای آسیایی دیدگاهی خلاف آنچه آمد دارند.یکی از این رهبران ،مهاتیر محمد پیشگام و رهبر برنامه توسعه در مالزی است که نظرش ضمن کتاب عبدالفضیل نیز آمده است:«مهاتیر محمد تحت عنوان ژاپن معلم ما می¬نویسد:حکیمانه است که از تجارب پیروزمندان بیاموزیم.در گذشته به غرب می¬نگریستیم زیرا آنها را موفق تر از شرق می دانستیم اما بعد از جنگ جهانی دوم دیدیم که چگونه ژاپن پله های پیشرفت را یکی پس از دیگری پیمود .غرب نحوه ی پیشرفت ژاپن را مورد انتقاد قرار می دهد زیرا آن را حاصل اتحاد بخش خصوصی و عمومی و تشکیل ژاپن متحد می داند.به نظرم این شیوه واقعا قابل توجه است و ما باید از روش ها و نحوه ی تنظیم اداری شرکتهای ژاپنی الگو برداری کنیم تا بتوانیم مالزی متحد را تشکیل بدهیم.»
در جایی دیگر از مقاله با مخاطب قرار دادن غربی هامی¬نویسد:«به جای انتقادات بیهوده از ژاپن بهتر است که غربی هاسعی کنند ژاپن را بفهمند تا اینکه بنشینند و با انتقادات بیهوده آن را پست جلوه دهند.»
3.در کتاب«سخنی لطیف در سفرم به ژاپن» اثر یوسف العقید سعی شده تصویری واقعی از آن ارائه شود.این کتاب در سال 2001توسط انتشارات شروق در قاهره منتشر شده است.یوسف العقید ابتدا به توصیف زیبایی های طبیعی آن می پردازد و در ادامه طی گفتگوهایی با کارشناسان و ادبای ژاپنی سعی می کند توصیفی از جوانب فرهنگی ژاپن برای اعراب ارائه دهد.ترسیم چهره ی ژاپن در این کتاب از هر حیث به واقعیت نزدیکتر است زیرا ناشی از شیفتگی و یا موضع گیری منفی نسبت به این کشور نیست.نویسنده سعی کرده مطالعات اسنادی و کتابخانه ای خود را با دیده های خود در این سرزمین منطبق گرداند.در بخش های کتاب مقایسه میان مصر و ژاپن به چشم می خورد مانند آنچه در کتاب مصطفی کامل در آن اشاره شد.البته اشاره به برخی از مشکلات و سختی هی دو ملت نیز شده است.به راستی چه تصویری از ژاپن1993 در ذهن ادیب مصری یوسف العقید نقش بسته که او را دچار شوک نموده؟او معتقد الست با شکست پروژه ی تجدد در مصر،مصری هاترجیح دادند علی رغم نکات منفی به انچه از سنت پیشینیان مانده چنگ بزنند و علی رغم فرآیند نو آوری سریع در ژاپن ،این کشور به مرحله ای رسیده که مردمان آن به موجوداتی افسرده و غمگین تبدیل شده اند.
در ادامه به فصل 29این کتاب تحت عنوان "مصری که پشت ژاپن قدم بر می دارد"می پردازیم.او در این بخش به نظرات کارشناس ژاپنی «نوتاهارا» اشاره می کند.نوتاهارا کسی است که به زبان عربی تسلط کامل دارد و بخش فراوانی از آثار روایی عرب را به زبان ژاپنی ترجمه کرده است.او انواع مختلف شیوه های زندگی را در کشورهای عربی تجربه کرده است از زندگی در شهر گرفته تا روستا نشینی و در پایان بادیه نشینی .او به این نتیجه می رسدکه زندگی روستایی برتر از شهر نشینی وحتی روستا نشینی است.گاهی آرائ او را مایل به زندگی بدوی و کوچ نشینی می دانند.العقید از قول او چنین می¬نویسد:«سرنوشت مصر به دست کشاورزان آن است چنانچه ژاپن نیز در گذشته چنین بود.کشاورزان از قدرت مال فراوانی برخوردارند به همین رو به استفاده از فناوری تولیدی سوق پیدا می کنندتا تولید و در آمدشان افزایش یابد .به نظر من همین مسأله منجر به از بین رفتن شیویه ی زندگی پیشین می شود.بازگشت به گذشته و شیوه ی زندگی اولیه نیز هرگز امکانپذیر نیست.به همین رو نسبت به پیشرفت ژاپن بدبین هستم.بدبینی من در مورد پیشرفت مصر به مراتب بیشتر هم هست زیرا شباهت های بسیاری را میان این دو یافته ام .مشکل این جاست که شما از ما پیروی می کنید بدون اینکه واقعا بدانید ما به کدام نا کجا آباد رسیده ایم ».
این چنین بود که دیدگان بدبین وتاهارا به عرب منتقل شددیدگاهی که معتق بود شهروند ژاپنی علی رغم پیشرفت ژاپنی بسیار متنوع است و نمی توان یک حکم را بر تمام مردمان آن شمولیت بخشید.العقید در ادامه به دیگر آراء نوتاهارا اشاره می کند.«انسان ژاپنی فردی غمگین است اما به طور کلی عناصر خوش بینی را می توان در شخصیت او یافت.توصیف کیفیت بدبختی و نکبت انسان ژاپنی دشوار است .به نظر می رسدبا وجود این غم هولناک در این سرزمین کاواباتا و میشیما حق داشتند که زندگی خود را با خود کشی به پایان برسانند.»
کتاب با توصیفی دردناک از ژاپن به پایان می رسد:«توکیو: خداحافظی غمگین. او لحظات وداع را بسیار نارحت کننده و غمگین توصیف می کند: در این کشور رایانه سرور ماست . در همه ی زمینه های زندگی وارد شده و خود را با ان تطبیق داده است.در این سرزمین هیچ کس به ذهن خود متکی نیست.وداع با آنچه در این سرزمین نماد شادی و زیبایی و آرزو بود.شادی بابت تجربه ای بی نظیر در قرن20،تجربه ی خیزش که عوامل چندی در مقابلش ایستادگی کردند.محیط زیست و کمبود منابع طبیعی و خام،فاصله داشتن از بازار مصرف و مراکز تولید.اینها تنها بخشی از موانع است. گویی همه ی اینها می خواست انسان ژاپنی را از پیشرفت منع کند اما نتوانست.یک زخم عمیف و یک نهضت عمیق در یک قرن.چه کسی می توانست باور کند همزمانی احداث کارخانه های بزرگ و موزه های فاجعه هیروشیما را دریک قرن؟دردهای انسان در این دوره ناشی از صدای شمارش پولها در بانکها،برافراشتن سرمایه داری آمریکا و زنگ جنگ جهانی بود.با تمام این رویدادها چقدر انسان ژاپنی خسته و غمگین است..»حسرت خوردن ما ناشی از مقایسه س پی دائمی میان ما و آنهاست .ما غمگین و بخت برگشته ایم بدون وجود تولیدی که مرهمی بر دلمان باشد و اشکهایمان را تیمار کند. ما نسلی هستیم که در هیچ هیچ مسأله ایبه حل نهایی نرسیده است.حرکت به سمت توسعه را همزمان با ژاپن آغاز کردیم منتهی پایمان در مانع گیر کرد و توقف نمودیم و آنها با سرعت موشک از ما دور شدند . در حال حاضر هر دو حال بدی را تجربه می کنیم.آنها پیش رفتند و ما عقب ماندیم اما چه جالب که هر دو یک حال را تجربه می کنیم!»مسافت نسبت به ژاپن او را به این قناعت رسانده که ژاپن علی رغم زیبایی های طبیعی و پیشرفت فناورانه،انسانی غمگین را در بستر خود تقدیم جهان کرده است.غمگین تا سر حد افسردگی .غمگین تا سرحد مرگ!
تصویر ژاپن که از بیرون زیبا وفریفتنی واز درون ناراحت کننده و مشوش...برخی امروزه یه این نتیجه رسیده اند که خورشید ژاپن در حال افول است و همین طور خورشید چهار ببر آسیا که از ژاپن الگو گرفته اند.
امروزه بسیاری از کارشناسان عرب دیگر تمایلی به استفاده از مدل ژاپن ندارند زیرا آن را کپی برداری از غرب می دانند. برخی دیگر علت عدم استفاده از آن را منطبق دانستن آن با با شرایط خاص و بومی ژاپن می دانند که بهره برداری از آن را در کشورهای عربی شبه غیر ممکن می سازد.در هر صورت آنچه امروزه شاهد آن هستیم استفاده از الگوی غرب در برنامه های توسعه ی جهان عرب هستیم که به دلیل ناهمخوانی پروژ نهضت های عربی در طول قرن 20 با توقفی طولانی روبرو شده است.
سخن پایانی:
ژاپن خورشد تابان یا خورشید در حال افول
بسیاری از کارشناسان ژاپنی بر این عقیده اند که باید میان دو جریان نو آوری در ژاپن تمایز قائل شد.اولی" نو آوری در خدمت نیروی نظامی ارتش " که در نیمه ی قرن 19 آغاز شد و با سقوط ژاپن توسط ارتش آمریکا در سال 1945به پایان رسید.دومی"نو آوری در خدمت جامعه"که در نیمه ی دوم قرن 20پایه گذاری شد و تاکنون نیز در پرتو قانون اساسی ژاپن دادمه دارد.این حرکت کاملا صلح آمیز بوده چرا که بعد از جنگ جهانی دوم ژاپن توسط جامعه ی بین المللی خلع سلاح گشت.بسیاری از صاحبنظران عرب به این تمایز توجه نکرده و توجه خود را به جریان نو آوری در خدمت ارتش مذول داشته اند در حالی که نهضت دوم برای ما ژاپنی هامفیدتر و شایان توجه بیشتری است. علت این مساله نیاز کشورهای عربی به مسلح نگه داشتن خود جهت مقابله با اشغال اسرائیل در فلسطین بوده است.اهمیت این مسأله پس از 11سپتامبر 2001و اشغال افغانستان و عراق و شکل گیری تهدید بر علیه نظام های سیاسی جهان عرب توسط قدرتهای نظامی افزایش یافته است.برای همین بعضی از کارشناسان عرب فایده ایدر پرداختن به مقوله های فرنگی آمریکا و غرب جهت استفاده از تجارب آنان در توسعه ی کشورهای خود مانند آنچه که ژاپن و آلمان کرد، نیافتند.
برخی دیگر نیز در نگریستن به ژاپن با نگاهی غربی و نه عربی مسیر افراط را در پیش گرفتند.مقالات طولانی را در این رابطه نگاشتند که پیشرفت ژاپن دست ساز آمریکاست و ببرهای آسیایی چیز جز ببرهای دست پرورده ی آمریکا نستند که زخمی در قفس نگه داری می شوند.آنها نصیحت به عدم استفاده از الگوی این گشورها کردند زیرا آن را مقدمه ی بازگشت دوباره ی استعمار به کشورهای عربی می دانند.
به همین دلیل روابط فرهنگی مایان کشورهای عربی و ژاپن علی رغم تبادلات تجاری گسترده بسیار ناچیز شکننده و با سوگیری هایمنفی همراه است.
تعداد پژوهشگران ژاپنی در رابطه با مسائل جهان عرب فراتر از 100نفر است که در مراکز آموزش عالی و دانشگاه های ژاپن پراکنده اند.«نوتاهارا»در سال 2001کتابی را تحت عنوان"عرب :نقطه نظر ژاپنی " به زبان عرب منتشر ساخت. در مقابل کارشناسان عربی که توانستند زبان ژاپنی را به خوبی فرابگیرند و اسناد نهضت را به زبان اصلی آن مطالعه کنند بسیار کم هستند.بیشتر اندیشمندان عرب هموراه به تکرار مقوله های کشورهای غربی و آمریکایی در بررسی ژاپن اکتفا کردند مقولاتی که حرکت پیشرفت آن را منفی و پست می¬شمرد و آن را حقیقی نمی داند.مقوله هایی که بسیار سوگیرانه هستند و می خواهند از ارزش نهضت ژاپن به عنوان یک الگو برای تمام جهان بکاهند .اما مطالعاتی که در پی تبیین چهره ی واقعی ژاپن در جهان عرب هستند و توسط کارشناسان عرب به صورت علمی تحلیل و بررسی شده اند امروزه رو به افزایش است.مقالاتی که نه از ورای عینک بدبینی غرب بلکه با نگاهی عربی به مسائل ژاپن نگریسته اند.
تأکید این قبیل مقالات بر توانایی ژاپن در تربیت نیروی انسانی ماهر و نه غارت اموال دیگر ملتهای تحت سلطه است.اما همچنان الگوبرداری جهان عرب با مشکلی جدی روبروست.کارشناسان ژاپنی به شدت مؤلفه های پیشرفت نظامی را مورد انتقاد قرار می دهند زیرا تلخی تجربه بمبهای هسته ای آمریکا به کامشان مانده است.با این که قانون اساسی ژاپن در سالهای اولیه اشغال آمریکا همراه بود ژاپنی هاهمچنان "نو آوری در خدمت ارتش" را رد می کنند.زیرا جنبه های مثبت نوآوری در خدمت جامعه را که همراه با افزایش رفاه اقتصادی ،پیشرفت تکنولوژیکی و علمی بوده است را تجربه کرده اند.در مقابل بسیاری از پژوهشگران عرب اسیر نگاه تک بعدی خود به ژاپن در زمان نهضت امپراتور میجی مانده اند. آنها شگفت زدگی و ستایش خود را به "فلسفه ی قدرتی" که ژاپن را در مدت زمان کوتاهی به یک نیروی تأثیر گذار در معادلات جهانی تبدیل کرد،همواره در آثارشان نمایان می کنند.
کلام را با این سخن خلاصه می کنم که داشتن نگاهی عربی به ژاپن مستلزم مطالعه ی نقدگونه و کمال برتمام جوانب نهضت و فرهنگ ژاپن است .دروسی مبتنی بر نحوه ی تشکیل دولتی دموکراسی بر اساس مبانی صلح آمیز، تأسیس جامعه ی رفاه و پیشرفت فناورانه ، استقرار طبقه ی متوسط و از بین بردن فقر، حمایت محیط زیست و سرمایه گذاری درست ،کاهش جرائم و تبادل مواد مخدر و بیماری های گوناگون را می توان از ژاپن گرفت.
لازم به ذکر است که ببرهای آسیا به جای تقلید ،نگاهی آسیایی به ژاپن داشتند و بر عوامل مثبت فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی بومی خود تأکید ورزیدند و آن را پیشرفت دادند و نمونه ایجدید ساختند که دارای برچسبی بومی – آسیایی بود و از تقلید صرف از اروپا آ،امریکا و ژاپن به دور بود.
چنانچه شارل عیساوی نیز معتقد بود عرب می تواندهر گاه که بخواهد فرآیند نو آوری و توسعه را آغاز کند و از تجارب دیگران به شرط بومی سازی آن استفاده نماید.آن هنگام که نظامهای سیاسی حکیمانه و به دور از فساد در کشورهای عربی روی کار آمدند می توانند راه پیشرفت را کوتاه کنند زیرا برخوردار از نیروی انسانی و مادی گسترده ای در آغاز و پیشبرد حرکت نو آوری هستند.
اما متاسفانه امروزه کشورهای عربی از نداشتن چارچوب نظری کامل جهت پیشرفت خود دچار نقص عمده هستند.هر نهضت و حرکتی نیازمند مطالعه تجارب موفقیت آمیز پیشرفت چه در غرب و چه در شرق جهان هستند.باید به هر نحوی از گرته برداری و تقلید صرف و ساده از این گشورها پرهیز کرد و بلکه باید بدان با نگاهی عربی جهت آفرینش یک انقلاب عربی نوین استفاده نمود. این مسأله نیازمند گسترش گفتگوی تمدنهای عرب با دیگر فرهنگ ها و تمدنها در جهان و شناحت همه جانبه ی آنهاست.به خصوص تمدنهای آسیایی که در طول تاریخ، ملل عرب را به سلطه و استثمار و قتل و غارت دچار نساختند.همچنین کشورهای عربی نیازمدن مراکز مطالعات فرهنگی جهان در نقاط مختلف خود هستند تا از نگاهی ژرف و به دور از سوگیری برخوردار گردند.نگاهی به دور از تقلید و انتقاد صرف. نگاهی پویا و همه جانبه که از اقتباس سهل و ساده از مؤلفه های آماده فراتر می رود.
کلام آخر این که تصویر هر دو جانب عرب و ژاپن از یکدیگر به هیچ وجه کامل و منصفانه نیست.هر دو تصویر نتیجه نگاه و بررسی مستقیم دو طرف نیست بلکه نتیجه رسانه های غربی است که تصویری نادرست در ذهن هر دو ملت ایجاد کرده اند.به همین رو گفتگوی مستقیم روشنفکران هر دو در بهبود روابط در آینده کمک بسزایی خواهد کرد با توجه به اینکه هر دو درجهان کنونی در آینه ایگرد و غبار گرفته به هم می¬نگرند که ان هم با وساطت غرب مشوش و خراب شده است.
امروزه روابط هر دو با یکدیگر بهبود قابل توجهی یافته است. اما لازم است ژاپن نگاهی فراتر از منافع نفتی خود در خاورمیانه و جهان عرب داشته باشد .نگاهی که در نیمه ی دوم قرن 20بر گفتگوی هر دو جانب به صورت منفی تأثیر گذار بود. لازم است گامهای تازه ای در قرن 21برداشته شود.
ایمیل مترجم
. Hoda_basiri1986@yahoo.com
این مطلب متعلق به ویژه نامه فرهنگ ژاپن است.
http://anthropology.ir/publication/13618
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست