جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (3)



      پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (3)
سوفی شوالیه برگردان الهام نظری

موارد ارایه شده در این قسمت، در یک دوره زمانی دو ساله بین سال های 1988 تا 1990، در زمانی که من کار میدانی قوم نگارانه ای را در منطقه ای مسکونی از ساختمان های برج انجمن به نام لس فونتلس، جایی در حومه ی پاریسی نانتره، هدایت می کردم، گردآوری شده است. ساکنان آن، جمعیت به لحاظ قومی درهم آمیخته ای از کارگران عمدتا یقه آبی هستند. بیشتر مطلعین قدیمی تر من متعلق به دوره ی اول بعد

آپارتمان های حومه شهر        

موارد ارایه شده در این قسمت، در یک دوره زمانی دو ساله بین سال های 1988 تا 1990، در زمانی که من کار میدانی قوم نگارانه ای را در منطقه ای مسکونی از ساختمان های برج انجمن به نام لس فونتلس[1]، جایی در حومه ی پاریسی نانتره[2]، هدایت می کردم، گردآوری شده است. ساکنان آن، جمعیت به لحاظ قومی درهم آمیخته ای از کارگران عمدتا یقه آبی هستند. بیشتر مطلعین قدیمی تر من متعلق به دوره ی اول بعد از جنگ هستند، کسانی که که روستاها را برای کار در کاخانجات بزرگ منطقه ی پاریس ترک کردند.

ساختمان های برج لس فونتلس نسبتا کهنه به نظر می آیند و شامل آپارتمان هایی تنگ با طراحی های طبقاتیِ به طور یکنواخت ساخته شده هستند. به عبارت دیگر، ساکنین باید با آپارتمان کنار بیایند و مجبورند از مبلمان و وسائل تزئینیشان برای هویت بخشی به اتاق ها استفاده کنند. هنگام نقل مکان، آنها آپارتمان را از طریق تعویض موکت ها و کاغذ دیواری ها و آوردن مبلمان و وسایل تزئینیشان اختصاصی می کنند. در این فرایند اختصاصی کردن، آپارتمان به خانه تبدیل می شود. آنها تلاش می کنند با تمیز کردن آسانسور و سالن ورودی، داخل خانه‌ی مقدسشان را از هر آلودگی ناشی از تماس بیرونی حفظ کنند.

من در کار میدانیم بر اتاق نشیمن[3] تمرکز کردم، حوزه ی عمومی- خصوصی خانواده؛ برای افرادی غیر از خانواده، حوزه ای است که فقط با دعوت می توانند وارد شوند.[4] این فضا نه فقط نمایش دهنده ی شخص از طریق وسایل بلکه نمایش دهنده ی خانه ی خانوادگی دلخواه، به جهان خارج و همچنین  عینیتی از روابط خانوادگی است. به عبارت دیگر، فضایی است با رویکردی ایدئولوژیک که هویت فردی و خانوادگی مستاجر را از طریق حسِ بودن «در خانه» بیان می کند.

در معماری بومی غربی حتی در عقلانی ترین آپارتمان های ساخته شده، اتاق نشیمن به عنوان اتاق خانواده در نظر گرفته شده که با کاربرد جمعی و دکوراسیون مرتبط با خانواده نمادگذاری شده است. اتاق های خواب، مخصوصا اتاق خواب اصلی نیز وسایل خانوادگی مانند عکس های خانوادگی یا اشیای به ارث رسیده را دارا هستند اما این المان ها مانند یادگاری های ماه عسل، اغلب  روابط صمیمی تر را نشان می دهند.

هر خانواده در المان های تزئیناتیش که وقایع هر روزه، تاریخچه فردی یا خانوادگی، روابط اجتماعی مادی شده ی نزدیک یا دور، زنده یا مرده را گواهی می دهند، آشکار می شود. درک این نکته مهم است که اشیا، یادگاری ها، و حتی ارثیه های خانوادگی خارج از اشیای تولید انبوه خلق شده اند. هدایا و خریدها به دارایی های خانوادگی تبدیل می شوند.

اتاق نشیمن بخشی از زمان است، نتیجه ای از فرایند ساختاری ای که به مراحل متفاوت خانواده، از طریق مشاهده پارگی و پوسیدگی و سبک متوالی مبلمان، گواهی می دهند. در این گفتمان، اشیا در زمان معرفی می شوند و با وقایع زندگی مشترک زوج که سازنده های «خانه» هستند مرتبط می شوند.

اصطلاح تحلیلی کلیدی این بررسی، تخصیص (تصاحب و تملک)[5] است. این اصطلاح می تواند به معنای ساخت محیطی انکارناپذیر از طریق اشیای تولید انبوه شده فهمیده شود. این به شیوه‌هایی اشاره دارد که مصرف‌کنندگان، به اشیاء تولبد انبوه شده از طریق یکپارچه کردنشان با زندگی خودشان شخصیت می‌دهند. این فصل، بررسی می‌کند که چه‌طور مصرف‌کنندگان معمولی موفق می‌شوند دکوراسیون خود را از طریق فرآیند تخصیص اشیاء تولید انبوه شده، خلق کنند.

 

 

[1] Les Fontenelles

[2] Parisian suburb of Nanterre

[3] lounge

[4]  گافمن (1959)، اصطلاح "نمایش خود" و "جلوی صحنه" را در ارتباط با اتاق نشیمن بکار برده است. تولید انبوه، توسط ادغام آنها در مسیر زندگیشان (Miller, 1987). این بخش بررسی می کند که چطور مصرف کنندگان عادی در خلق دکور خودشان از طریق فرایند تخصیص اشیای تولید انبوه شده موفق می شوند.

 

[5] appropriation

 

این مطلب، ترجمه بخشی از فصل هفتم کتاب «در خانه، یک انسان‌شناسی فضای خانگی» نوشته  سوفی شوالیه است.

ادامه دارد...

 

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (1)

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (2)

 

صفحه شخصی الهام نظری در انسان‌شناسی و فرهنگ