شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

معرفی کتاب: قومیت و قوم‌گرایی در ایران



      معرفی کتاب: قومیت و قوم‌گرایی در ایران
یوسف سرافراز

 

حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در سال 1336 در مشهد به دنیا آمده است. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی علوم سیاسی و در دانشگاه تهران پی گرفته است. مقطع دکتری خود را نیز در دانشگاه کارلتون (کانادا) سپری کرده است. قومیت، هویت ملی و قومی و جنبش‌های اسلامی از زمینه‌های مطالعاتی او هستند. (برای آشنایی با تألیفات و ترجمه‌های احمدی کلیک کنید).

«قومیت و قوم‌گرایی در ایران افسانه و واقعیت» از تألیفات احمدی در حوزه‌ی قومیت و مسأله هویت‌های قومی است. در این زمینه می‌توان به کتاب‌های دیگر او چون: «ایران: هویت، ملیت و قومیت» و «بنیادهای هویت ملی ایرانی: چارچوب نظری هویت ملی شهروند محور» اشاره کرد. کتاب قومیت و قوم‌گرایی در ایران نخستین‌بار در سال 1378 توسط نشر نی منتشر شده است و در سال 1393 به چاپ یازدهم رسیده است.

احمدی، حمید (1393) قومیت و قوم‌گرایی در ایران افسانه و واقعیت، تهران: نشرنی

کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. فصل اول با عنوان مفهوم‌بندی قومیت در خاورمیانه به بررسی و کنکاش واژه و مفهوم قوم و قومیت می‌پردازد. نویسنده درپی رسیدن به تعریفی از مفهوم قوم و قومیت تعریف‌های موجود را بررسی می‌کند و در نهایت با توجه به بافت تاریخی و فرهنگی منطقه خاورمیانه و به طور خاص ایران به این نتیجه رهنمون می‌شود که تعریف‌های موجود نمی‌توانند آن‌چنان که باید این پدیده را در خاورمیانه معرفی کنند. او سپس مفهوم قبیله را مطرح می‌کند. نویسنده ساختار زندگی اجتماعی در ایران را ساختاری قبیله‌ای می‌داند اما مفهوم قوم و قومیت را مفهومی متأخر می‌داند که در تاریخ ایران نشانی از آن وجود ندارد و صرفاً در دوره‌ی اخیر است که وارد مناسبات سیاسی و اجتماعی زندگی قبایل ایرانی می‌شود. قومیت و قوم‌گرایی ناظر بر رهیافتی سیاسی است که به برخی تفاوت‌ها و ویژگی‌های زبانی، دینی و فرهنگی معنا و نقشی سیاسی می‌دهد. درحالی که تا پیش از مطرح شدن این مفهوم، ویژگی‌های زبانی و دینی قبایل ایرانی معنایی سیاسی نداشته است. کل کتاب پی‌گیری فرایند سیاسی شدن ویژگی‌های زبانی و دینی قبایل است.

فصل دوم با عنوان قبایل و دولت‌ها در ایران: بررسی کلی نگاهی تاریخی به ساختار سیاسی و اجتماعی زیست قبایل و ایلات در ایران است. در این فصل نویسنده زندگی ایلی را بیش از اینکه زیستی خویشاوندی و صد درصد مبتنی بر فرهنگ خاص بداند مبتنی بر مناسبات سیاسی می‌داند. جابجایی ایلات و ایجاد و اضمحلال برخی از ایلات نمونه‌هایی از منطق سیاسی ایلات در ایران است. درواقع هویت ایلی و قبیله‌ای در مواجهه با حکومت شکل می‌گیرد و خصایص زبانی و فرهنگی هر کدام از قبایل نقشی در ساختن هویت سیاسی آن‌ها ندارند. صرفاً در دوره‌ی‌ اخیر است که به این ویژگی‌های فرهنگی معنایی سیاسی داده می‌شود.

جامعه و سایت در کردستان، بلوچستان  و آذربایجان ایران عنوان فصل سوم است. نویسنده در این فصل به معرفی مناطق مطالعاتی خود می‌پردازد. در این فصل به ظهور گرایش‌های سیاسی در این مناطق پرداخته می‌شود.

فصل چهارم با عنوان نظریه‌های قومیت و ناسیونالیسم: به سوی یک چهارچوب نظری در پی تبیین چرایی سیاسی شدن تفاوت‌های زبانی و دینی است. در این فصل نویسنده ضمن بحث پیرامون مفهوم قومیت که آن را پدیده‌ای ابزاری می‌شمارد به بیان دلایل شکل‌گیری قوم‌گرایی که همان سیاسی شدن تفاوت‌های زبانی و دینی است می‌پردازد. فرایند شکل‌گیری دولت مدرن و روابط دولت- ایلات، مبارزه‌ی نخبگان برای کسب قدرت و نیروهای بین‌المللی عناصر سه‌‌گانه‌ی این چهارچوب نظری هستند. درواقع نویسنده با درنظر گرفتن این سه عامل پدیداری قومیت و قوم‌گرایی در ایران را تحلیل می‌کند.

فصول پنجم تا هفتم به ترتیب شرح هر یک از این عوامل در شکل‌گیری مسأله قومیت در ایران هستند. در فصل پنجم از یک‌سو به رابطه‌ی دولت سنتی ایران با ایلات پرداخته می‌شود که در آن ایلات نوعی خودمختاری دارند و در رابطه‌یای رفت‌وبرگشتی با حکومت قرار دارند که به معنی تأیید حکومت به وسیله‌ی ایلات و تأیید ایلات به وسیله حکومت است. از سوی دیگر به رابطه‌ی دولت مدرن و ایلات می‌پردازد که دولت مرکزی ایلات را به رسمیت نمی‌شناسد و به ایل‌زدایی از ایران می‌پردازد. درنتیجه‌ی چنین رخدادی و سایر رخدادها که در فصل بعد به آن‌ها می‌پردازد قوم‌گرایی شکل می‌گیرد و شاخص‌های زبانی و دینی نقشی سیاسی به خود می‌گیرند. درواقع این شاخص‌ها تبدیل به سمبل‌های مخالفت و تفاوت با گرایش به مبارزه‌ی سیاسی می‌شوند.

فصل ششم به نقش نخبگان ایلی و غیرایلی در قوم‌گرایی می‌پردازد. از یک سو نخبگان ایلی قرار دارند که برای کسب قدرت به تفاوت‌های زبانی و دینی معنایی سیاسی می‌دهند تا تفاوت خود با دولت مرکزی را برجسته سازند و به کنش‌های سیاسی خود برای کسب قدرت مشروعیت بخشند. از دیگر سو، نخبگان غیرایلی برای مبارزه با دولت مرکزی و تضعیف آن، به قوم‌گرایی دامن می‌زنند. در این فصل نیز همچون فصل پیش به تأثیر این دو عامل در هر یک از مناطق (کردستان، بلوچستان و آذربایجان) با تفاوت‌هایی که در هر یک از آن‌ها وجود دارد پرداخته می‌شود.

در فصل هفتم به نقش سیاست بین‌المللی و محیط بین‌المللی در قوم‌گرایی پرداخته می‌شود. سیاست بین‌المللی به نقش دولت‌های خارجی در تحریک مناطق مورد اشاره برای مبارزه و مخالفت سیاسی با دولت مرکزی اشاره دارد و محیط بین‌اللمی به گفتمان‌ها و نظریه‌های مرتبط با قوم‌گرایی و قومیت اشاره دارد که الهام‌دهنده‌ی کنش‍گران قوم‌گرایی در ایران هستند. در نهایت کتاب با بخش جمع‌بندی و سخن نهایی به پایان می‌رسد.