سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
میدان به مثابه «آنجا» : حقیقت پیدایی «میدان»، «میان» و «دئنا»
از ادوار گذشته تاکنون در هر تمدنها و کشوری، همواره «مرکزی» به نام «میدان» همچون نشانی ازلی وجود داشته که سرنوشت حکومت، مردم و تاریخ یک سرزمین در «آنجا» رقم خورده است. برخی از حکمای چینی اعتقاد داشتند که سرنوشت مردم و تمدن چین در گروی سرنوشت میدان «تیان آنمن» است که در قرن 15میلادی ساخته شده و دروازه شهر ممنوعه و محور شهر پکن در «ساحت مقدر» است. تیان آنمن به معنی «مقام آرمیدن قدسی» است. این میدان زمانی محل رفتوآمد صاحبان قدرت و برپایی آیینهای امپراطوران چین بود. پس از انقلاب کمونیستی چین این میدان همچنان مقر وقایع سیاسی مهم بود. آخرین واقعه در آن قیام دانشجویان در سال 1949 علیه حکومتی با عمری چند دهساله بود که تاسیس آن پس از اتحاد جماهیر شوروی دومین واقعه چپگرای روشنفکری دنیا به شمار میآمد. آن واقعه خونین به طرزی محسوس در موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی حزب کمونیست چین تأثیر گذاشت.
«میدان سرخ» روسیه که به دستور ایوان سوم در قرن 15 میلادی بر روی خانههای چوبی که خطر آتشسوزی آنها را تهدید میکرد با دیدگاه و آرمانی نوگرایانه ساخته شد تا به مرکز نمادین سیاسی و اجتماعی شهر مسکو و کشور روسیه تبدیل شود. بسیاری از خیابانهای مهم از این میدان آغاز میشوند و عمارتهای سیاسی و مذهبی در کنار آن قرار گرفتهاند و به تبع آن صاحبان قدرت در اطراف آن سکنا گزیدهاند. این میدان زمانی میعادگاه اعیاد ملی و مذهبی، تاجگذاری سزارها و سرانجام مقر نمایش بزرگترین قدرت ایدئولوژیک و چپگرای جهان در دنیای معاصر بود. بسیاری عقیده دارند این میدان مرکز معنوی و صورت تجلی اعظم آرمانهای نظام روسیه قدیم، نماد وقایع سیاسی و قدرتنمایی اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه امروز بوده و هست.
علاوه بر این دو میدان که به آنها اشاره شد نمونههای مهم دیگری هست که یادآور حضور تاثیرگذار میادین در حیات اجتماعی جوامع قدیم و جدیدند. برای ایفای نقش هر یک از این میادین نقطه آغازی هست و گاه بنا به دلایل اجتماعی و روانشناختی یا سیاسی ممکن است جایی نو سربرآورد و جایگزین میادین یا اماکن گذشته شود. آنچه در حافظه تاریخی مردم باقی میماند پیوند وقایع تاریخی با چنین اماکنی است: میدان التحریر (الإسماعیلیة)؛ قاهره، مصر. میدان شهدا (ژاله)؛ تهران، ایران. میدان استقلال؛ کیف، اوکراین. میدان شهدا (سبز)؛ طرابلس، لیبی. میدان ترافالگار؛ لندن، انگلستان. میدان لوءلوء؛ بحرین. میدان تقسیم؛ استانبول، ترکیه. میدان اتحاد؛ نیویورک، امریکا. میدان پلازادلا (اسکالو)؛ مکزیک. میدان حمص؛ دمشق، سوریه و ...
تمهید اول
میدان، نشان هستیبودگی
به احتمال قوی «میدان» واژهای از ریشه زبانهای ایرانی است. این واژه با تلفظ متفاوت در زبان عربی (مصر و...)، روسی، اوکراینی، ترکی و... با مفهومی مشابه آنچه در زبان فارسی دارد، به کار میرود و هنوز در این زبانها به زندگی خود ادامه میدهد. در تأویل واژه «میدان» فضایی آشکار و غیرپوشیده منظور است که در «ملاء عام» یا در حضور «جماعات انسانی» قرار دارد. میدان متعلق خاص نیست و در معنای حقیقی خود جایی است که «امر مشترک» یا «جامع» تحقق مییابد.
همچنین میدان، نظمی است که هستی، هستیبودگی خود را در آن به انسانها که دچار کثرتاند، جلوه میدهد؛ صورت هستی، میدانی مطلق است که در خود بیشمار و تو در تو میدانهایی دارد؛ میدانها در تحقق عقلانی نسبتی دوار یا چهارگوشهاند که اغلب فضای دوار به چهارراه یا راههای بیشتر باز میشود. در هر صورت ذهن جمعی از آنها تعبیر و تداعی مرکزیت دارد. در حکمت هنر از وجهه نظر «جوامع کمونی اولیه» یا «امت واحده»، دایره به مرکز هستی ارجاع دارد. این مرکز با رسم علامتی یا نقطهای تعیین مییابد و جماعات به گرد آن در میدانی حضور مییابند، همین میدان مکان قدسی و آیینی آنان است.
در حکمت اسلامی «نقطه مرکزی» را غیب هویت مینامند که به گرد آن دو دایره ترسیم میشود. دایره اول «مقام احدیت» و دایره دوم «مقام واحدیت» است. پس از آن مربعی (در این مکتوب منظور از مربع الزاماً چهار ضلع مساوی نیست) به گرد دایره رسم میشود که مقام «ارواح» و «شهادت» است. از طریق این پنج مقام یا حضرات خمس نسبت میان عدم و هستی تأویل و تبیین میشود.
تمهید دوم
«دئنا»؛ میدان در آینه
واژه دین در اوستا به صورت «دئنا» و از ریشه «دا» گزارش شده است. «دهی» در زبان سانسکریت معادل و هممعنی آن است. این پرسش وجود دارد که آیا واژه «دین» در زبان سامی قدیم یک واژه «دخیل» است؟
صورتهای دیگر این واژه در زبانهای باستانی به صورت «دنا»، «دان»، «دیانا» و... آمده است. واژه «مدینه» از همین ریشه است. قرابت مفهومی واژه «میدان» در زبان فارسی و «مدینه» در زبان عربی که از ریشه آرامی است، به واسطه حضور حرف «م» در ابتدا و حروف «ی»، «د» و «ن» بسیار محتمل است. اما چگونه واژه «میدان» که محل تجمع برای اظهار یک موضوع و برپایی یک رسم یا آیین است با واژه «دین» و «مدینه» که بهطور فراگیر مرتبط با قضاوت و حکمیت و منجر به حکم و قضا است، میتواند هممفهوم تلقی شود؟ «دین» به معنی حکم و قضا و «مدینه» به مثابه مقام یا مکان تحقق حکم و قضاست، از این جهت میانراهی به مفهوم میدان باز می شود: «مدینه» میدان تحقق دین است...
در خیالی زودگذر و بنا به ناپیدایی ریشه میدان و نسبتهای اتیمولوژیک این واژه با ریشههای باستانی، محتمل است «میدان» با واژگان «دئنا»، «دین» و «مدینه» قرابتی ریشهای و دستکم معنایی داشته باشد، اما قرابت مفهومی آن قطعی است.
میدانیم واژه «دئنا» به معنی «شناخت، شناس» در زبان فارسی، «اُنس» در زبان عربی و «گنوس» در زبان یونانی است. بدین قرار دئنا، میدانی در آینه است.
تمهید سوم
مفاهیم میدان در زبانهای هند و اروپایی
در زبانهای گوناگون بهویژه هند و اروپایی واژگانی هممفهوم با واژه میدان هست؛ «square» به صورت اسم، صفت، قید و فعل کاربرد دارد. «square» به عنوان اسم به مفهوم «ابزار اندازهگیری زاویه قائمه» بهکار میرفته است. در فرانسه قدیم واژه «esquire»، در لاتین به صورت «exquadra» مشتق از «exqadrare» که در آن ex- به مفهوم بیرون و خارج (از چیزی) و «quadrare» به مفهوم ساختن چیزی همچون مربع یا کامل کردن است.
بعدها در زبان انگلیسی «square» به مفهوم شکل مربع یا محوطه و محوطهای در شهر که چهار خیابان از آن منشعب یا به وسیله چهار خیابان محدود میشود، به کار رفت. واژه «square» مفاهیم دیگری نیز دارد که در این بحث مجال پرداختن به همه آنها نیست.
مهمترین نکته در نامگذاری میدان در زبان انگلیسی این است که واژه «square» تداعیکننده عدد چهار است. در عدد چهار، چرخه کامل تولد تا مرگ سریان دارد؛ اگر در اطلاق واژه میدان به هر دو شکل مربع و دایره توجه کنیم، خود این بحث که چگونه مکانها شکل مربع یا دایره میگیرند یا میدان دوار به چهار وجه از طریق خیابانها مرتبط میشود قابل اهمیت است و نیاز به تأویل دارد.
همانگونه که گفته شد برخی از میادین به بیشتر از چهار خیابان مرتبطند اما به نظر میآید نسبت خاص میان دایره و مربع در همین اشکال هم قابل بررسی است.
واژه «place» در زبان فرانسه قدیم به صورت «place»، در لاتین به صورت «placea» و «platea» و در زبان یونانی «plateia» گزارش شده است. همچنین در زبان ایتالیایی به صورت «piazza»، کاتالانی «plassa»، اسپانیایی «plaza»، در دویچ میانه به صورت «plaetse» و در در زبان آلمانی به صورت «platz» آمده است. این واژه علاوه بر میدان به مفهوم فضا، اتاق، محوطه، جا و... است.
واژه «agora» از زبان یونانی به مفهوم فضای باز یا میدان مأخوذ از واژه «ageirein» به مفهوم سرهم کردن و جمع آوردن است. و واژه «forum» جایی بود که در آن رومیان باستان برای تشکیل جلسه یا برگزاری گردهماییهای خود در آن جمع می شدند. در زبان لاتین این واژه به مفهوم فضای باز، فضای عمومی و جایگاه بازار به کار میرفته است.
تمهید چهارم
میدان و میان
انسان در هستی در چند نحو و روش حیات خود را سپری کرده است، در نحوی از آن انسان ادامه هستی و در وحدتی حقیقی با آن در حیات جاودانه بود. در نحوی دیگر «میان» پدید آمد و هستی در سویی از «میان» و انسان در سوی دیگر آن افتاد.
این مفهوم در زبان انگلیسی امروز به صورت «middle» یا «between» ادراک میشود. برای مفهوم «میان» در زبان اوستایی «maiδya» بهکار میرفته که معادلهای همریشه آن در هندی قدیم «mádhya» در یونانی باستان «méso» در لاتین «medius» و ریشه پروتو- هندواروپایی آن به صورت «medhy» گزارش شده است. واژه اوستایی«zorδdā» از ریشه پروتو-هندواروپایی«k’erd» به معنی «heart» یا قلب هم مفهوم «میان» چیزی بودن است. واژه «k’erd» در زبان هندی قدیم به صورت «hrd» و «یونانی باستان» «kardíä» و در زبان لاتین «cor» یا «gen» گزارش شده است.
واژگان «میان» و «بین» در حقیقت اشاره به موقعیت یا استقراری نه در وحدت بلکه در کثرت دارد. «میان» دلالتی معین و مشخص در شرح خروج از «وحدت بودگی» است، اما به درستی؛ غیر «میانبودگی» کجاست؟
آنچه میتواند این طرح مساله را به جوابی برساند، شاید باقی گذاشتن آن در مقام بازخوانی مکرر آن باشد: غیر میان بودگی کجاست؟
بدین قرار به واژگان «دئنا» و «میدان» بازمیگردیم:
واژگان در کثرت و بیشماری خود مفاهیم کثیر و بیشمار را تداعی میکنند. در حوزه تأویلی زبانشناختی با نحوه تلقی اتیمولوژیک، روشن است که در ریشه بسیاری از زبانها اشتراک معنایی وجود دارد و یک نظریه در حوزه «کوینواتیمولوژی» بر این باور است که تمامی زبانها از یک ریشه واحدند و حتی زبان «خواسانهای» آفریقا را ریشه و «اُم» تمام زبانها میداند. مبتنی بر این نظریه میان واژگان «دئنا»، «میان» و «میدان» به واسطه اشتراک حروف اشتراک مفهومی متصور است. در معنی «دئنا» و «دین»، حُکم و قضا مراد است و «قاضی» یا «حَکَم» جایی در «میان» دارد و نیز «میدان» جایی همچون «میان» است؛ «میان» تمامی آنچه جماعات انسانی باید به آن رجوع کنند تا کیان خود را «در هستی» و گاه «با هستی»گواهی کنند.
همانگونه که آدم در اثبات مقام خود «میان» فرشتگان و ملائک راز اسماء بازگفت و در معرض «قضاوت» و «حکمیت» و به تعبیری «دین» بود. او در مقام اولین تأویلگر، حقیقت پیدایی «میدان»، «میان» و «دئنا» را اعلام کرد، از آن زمان تاکنون انسانها به گرد این میدان به قصد آرمانی ازلی میگردند.
این مطلب در چارچوب همکاری رسمی انسان شانسی و فرهنگ و مجله «نمایه تهران» منتشر شده است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی اصفهان آمریکا دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب دولت محمد اسلامی شورای نگهبان مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
تهران هواشناسی شهرداری تهران حجاب قتل زلزله آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی شهرداری سلامت
مالیات خودرو سایپا قیمت طلا مسکن قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان بورس
نمایشگاه کتاب سینما تلویزیون دفاع مقدس سریال موسیقی تئاتر نمایشگاه کتاب تهران فیلم سینمای ایران کتاب صدا و سیما
سرطان دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس فلسطین رفح جنگ غزه روسیه چین نوار غزه اوکراین طوفان الاقصی
پرسپولیس استقلال فوتبال ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا موبایل آیفون مایکروسافت اپل گوگل فضاپیما باتری فضا اندروید
بیماران خاص کاهش وزن رژیم غذایی بیمه زایمان زیبایی دندانپزشکی افسردگی