پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

معرفی منابع انسان شناسی دین(1) : مردم‌شناسی اجتماعات دینی



      معرفی منابع انسان شناسی دین(1) : مردم‌شناسی اجتماعات دینی
جبار رحمانی

انسانشناسی دین، یکی از مهمترین شاخه های علم انسان شناسی است. از همان آغاز شکل گیری این علم، یکی از مهمترین وجوه فرهنگ های بیگانه برای محققین کلاسیک و موسیونرها، باورها و آداب و مناسک دینی مردم بومی بود. در دوران روشنگری نیز یکی از مهمترین مساله های ذهنیت اروپایی در مواجهه و فهم دیگری، مساله مذهب بود. محقق اروپایی مسیحی، دیگران را با مقیاس و معیار فرهنگ خودش می فهمید. به همین سبب هم مهمترین و بنیادی ترین چارچوب های فهم دین حتی مذهب جوامع غیر مسیحی برای محققان غربی انسانشناسی ، از دل تجربه مسیحیت غربی سربرآورد. انسان شناسی کلاسیک، به دلیل خصیصه ذاتی اش در خودانتقادی و خود-بازتابندگی ، در جریانی مداوم سعی داشته بتواند "دیگری"ها را از چشم خودشان بفهمد و برای "خودی"های اروپایی ترجمه کند.

تاریخ فرهنگ علم انسان شناسی مبتنی است بر تلاشی برای فهم دیگری محلی و بومی. به همین سبب در گستره علوم اجتماعی می توان گفت انسان شناسی بیش از همه با فرهنگ های غیر غربی سنخیت داشته و برای فهم آنها ساخته و پرداخته شده است. در این میان موضوع دین،یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین مباحث تحقیقات انسان شناسی درباب دیگری هاست. تحقیقات انسان شناسی دین، به دنبال فهم دین در زمینه فرهنگی خودش و آنگونه که توسط دینداران در تجربه دینورزی شان وجود دارد، می باشد. شاید در تعارف اولیه دین در علوم اجتماعی، تلاش برای ارائه تعریفی جامعه شناختی از دین و خروج از سیطره گفتمان های الهیاتی، سبب شد که خدا و جامعه یکی انگاشته شوند، اما در تحولات بعدی این علم، رویکردی فرهنگی تر و همدلانه تر نسبت به دین شکل گرفت.

چالش مطالعه الهیاتی و انسان شناختی، در نوع نگاه آنها به دین و رویکردشان در تحلیل امر دینی است. به همین سبب در الیهات، قدسی بودن  و تقدس یک ویژگی ذاتی و هستی شناختی است که فی نفسه در امور وجود دارد. البته طبق معمول پیروان هر دینی در نهایت دین و خدای خودشان را برتر می دانند. رویکردهای علوم اجتماعی و به ویژه انسانشناسی، سعی کرده اند رابطه عمیق امر اجتماعی با صورت‌بندی امر دینی را مورد تأکید قرار دهند. گیرتز در نقد دورکیم و جمله معروف او در باب اینکه خدا، نمادی از جامعه است، آنرا نادرست دانسته و می‌گوید که باید گفت انواع خاصی از ایمان و مذهب در انواع خاصی از جوامع شکوفا شده و شکل می‌گیرند. از نظر گیرتز فارغ از آنچه که خدا را هرچه بدانیم، مذهب یک نهاد اجتماعی است، عبادت و پرستش یک فعالیت اجتماعی است و ایمان یک نیروی اجتماعی است... دینداری به مثابه یک پدیده اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی، صرفاً به معنای دانستن یک حقیقت یا آنچه که به عنوان حقیقت می‌تواند در نظر گرفته شود، نیست، بلکه تجسم بخشیدن به آن، زندگی کردن با آن، و خویشتن را بطور نامشروط بدان اختصاص دادن است (Geertz,1968:16-19). از دیدگاه انسان‌شناسی در هیچ جامعه‌ای مذهب سیطره کامل بر همه وجوه زندگی ندارد. اعتقاد مذهبی تأثیرش بر شعور جمعی از طریق سیطره کامل یا جابجاکردن آن بر اساس معیارهای خاص خودش نیست، بلکه از طریق تبدیل‌شدن اعتقادات مذهبی به بخشی از آنست.

در باب مطالعات دین در ایران می توان چند جریان کلی را مورد بررسی قرار داد. جریان اول، مطالعه دین نهادین و وجوه تاریخی آنست. جامعه شناسی اسلام در ایران هم از نظر گستره زمانی و مکان تحقیق و هم از نظر موضوعی، رویکردی کلان دارد. از سوی دیگر به دلیل سیطره مذهب، مطالعات علوم اجتماعی به دلیل ماهیت انتقادی شان، درنهایت چندان مقبولیتی در ایران نداشته  وندارند، به همین سبب این گونه مطالعات در ایران تاکنون نتوانسته اند سنت مفهومی و نظری و ادبیات تحقیقی خاص خود را شکل بدهند و هنوز هم بیشتر ادبیات آنها مبتنی است بر تحقیقات غربی ها.

در دسته دوم، مطالعات انسان شناختی در ایران به دلیل موقعیت حاشیه بودگی در علوم اجتماعی و سایه سنگین جامعه شناسی پوزیتیویستی، نتوانسته اند نقش خود را در فهم عمیق و همدلانه تجربه مذهبی در حیات فرهنگی ایرانیان ایفا کنند. با این وجود همانطور که در ابتدا اشاره شد، انسان شناسی و به ویژه انسان شناسان به دلیل تربیت خاص رشته ای شان، از لحاظ عملی قابلیت بیشتری برای فهم بهتر و نسبتا درست تر (در تعاریف خاصی از آن) از دین و دینورزی ایرانی دارند.

با این وجود هنوز ادبیات انسانشناسی دین در ایران به شدت محدود است. در چند سال اخیر چند منبع بطور پراکنده ترجمه و تالیف شده اند که در این مجموعه نوشتارهای معرفی منابع انسان شناسی دین، آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

یکی از کتاب های بسیار مناسب برای آشنایی با انسان شناسی و متون نظری و تجربی آن، کتابی است با عنوان "مردم‌شناسی اجتماعات دینی". این کتاب مجموعه ای از مقالات و فصول کتاب های مختلف است که توسط عبدلله گیویان ترجمه در انتشارات دانشگاه امام صادق منتشر شده است. مزیت این کتاب آنست که صرفا به مباحث نظری و سیر تاریخی آنها محدود نیست، بلکه بر مطالعات موردی و موارد خاص هم تاکید داشته است. به همین سبب مترجم کتاب، سعی کرده هم مباحث نظری را در مقالات معتبر انسان شناسی انتخاب و ترجمه کند وهم مباحث مطالعات موردی را. این کتاب مجموعه از ده فصل است که نیمه اول آن مباحث نظری است و نیمه دوم نیز مطالعات موردی.

به نظر می رسد برای آشنایی دانشجویان این کتاب، بیش از سایر کتب انسان شناسی دین در ایران قابلیت آموزشی دارد. زیرا دانشجو صرفا با سیری از مباحث نظری آشنا نمی شود، بلکه متن تجربی انسان شناسی در مطالعات دین می تواند عملا او را در چگونگی و سیر مراحل مطالعه انسان شناختی دین در فرهنگ ها و در سطوح خاص کمک کند. فهرست مطالب این کتاب عبارتند از:

سخن ناشر

مقدمه

بخش اول: مطالعات نظری

فصل 1- رویکردهای مردمشناختی به مطالعه دین – دیوید گلنر

فصل 2- رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز – رابرت ا. سگال

فصل 3- ساختار دین به عنوان مقوله ای مردمشناختی – طلال اسد

فصل 4- نظریه پردازی ایمان: مساله خودی و غیر خودی درمطالعه ایمان – مارتین استرینگر

فصل 5- دین و دایاسپورا – استیون ورتووک

 

بخش دوم: مطالعات موردی

فصل 6- موضوعات و روش های فمنیستی در مردم شناسی – ریتا ام. گراس

فصل 7- مهاجرت و زیارت – کارول دلانی

فصل 8- ایدئولوژی مسیحی و تصویر ارض مقدس – گلن اومن

فصل 9- عوامل فرهنگی و تاریخی کاهش جمعیت پارسیان هند – پل آگزلرود

فصل 10- تحلیل عقاید و اعمال  - چاکسی جمشید

 

این کتاب در کنار سایر مجموعه منابع نظری انسان شناسی دین، میتواند سهم مهمی در گسترش ادبیات انسان شناختی دین در ایران باشد. برخلاف جامعه شناسی که یا درگیر افول دینو سکولاریسم  است و یا درگیر احیای دین، ویژگی خاص انسان شناسی دین فهم همدلانه دین و تاکید بر استقلال نسبی پارادایم دین در مقابل پارادایم علم و هنر و .... به همین سبب به نظر می رسد در تجربه کشورهایی با سنت دینی و فرهنگی غنی، انسان شناسی به دلیل تاکیدش بر تجربه عمیق لایه های معنایی فرهنگی و دینی، می تواند سهم زیادی در فهم درست میراث مذهبی ایران فارغ از تعصبات علمی و مذهبی داشته باشد.