پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
خواندنِ تهران
![خواندنِ تهران](/web/imgs/21/151/te4rw1.jpeg)
هیچ چیز بیش از چهرهی یک کلانشهر سوررآلیستی نیست.
والتر بنیامین
«تجربۀ تهران»، تجربهای تازه در قلمروی مطالعات شهری است.
مطالعات شهری، شاید حداقل در کشور ما، معمولا محدود است به شیوههایی از مواجهه با شهر که عمدتا کتابخانهای و بهاصطلاح سنتیست و مطالعات شهری را به تودهای از دانستههای تاریخی تقلیل میدهد. در چنین نگرشی، معمولا آنچه از شهر بیش از 80-90 سال داشته باشد، فینفسه حاوی ارزش است و صد البته سزاوار «مطالعه» و تشریح؛ در مقابل، روزگار معاصر یا وضع موجودِ شهر، حتا ارزش ثبتکردن هم ندارد. با این رویکرد، مراد از «مطالعات شهری»، مطالعهی تاریخ شهر است و هرچه شهری، «تاریخی»تر و «قدیمی»تر باشد، البته برای مطالعه، موضوعی مناسبتر و مهمتر است. شاید از همین روست که عنوانهای پرطمطراقِ «اصفهانشناسی» و «یزدشناسی» در حیطهی «مطالعات شهری» بهوفور یافت میشود، اما از «تهرانشناسی» مثلا چیزی نمیشنویم.
بهنظرم مهمترین وجه افتراقِ آن شیوهی بهاصطلاح سنتی با شیوههای تازهتر مطالعات شهری، به نگاه و تعبیر ما از پدیدهای بهنام «شهر» بازمیگردد. از شهر سخن میگوییم؛ لاجرم از متنی سخن میگوییم بههم تافته و بس پیچیده از انواع وقایع، زمانها (روزگاران)، آدمها و اجتماعات، فضاها و... و البته مدیومها. شهر، موجودی زنده است که میزید، خراب و ترمیم میشود، میبالد و روزی میمیرد. شهر، در چنین نگاه و شیوهای از مطالعات شهری، علاوه بر مفاهیم مسبوقِ آن (مفاهیم شهرساختی)، یک متن (Text) است، بهمفهومِ موسّعِ آن؛ قابلِ بازخوانی و تاویل و حتا تالیفِ دوباره و گویا هرچه این متن آشفتهتر باشد، مهیاتر است برای تاویلهای بیشتر. شهر، متنیست چند رسانه که ابزار خوانش (بخوانید «مطالعه»ی) آن نیز متنیست چندرسانه که انواع نوشتار ادبی، انواع هنرها و مدیومها یا رسانههای تجسمی و هر نوع مدیوم دیگری را بهکار و دربر میگیرد.(1) این «متنِ» چند رسانه، رویکردِ سندشناسیِ متداولِ مطالعات شهری را نیز به چالش میکشد یا آن را تکمیل میکند. در چنین شیوهای از مطالعات شهری، اسنادِ شهر، فقط نقشههای قدیمی و سفرنامهها و مدارکِ «رسمی»ای از ایندست نیست؛ بلکه طیف متنوعی از هر نوع «مدرک» که به هر نحوی، چیزی از شهر امروز یا دیروز را مستند کند، سزاوارِ توجه، مطالعه و ثبت است: عکسهای خانوادگی، هرچند «غیرحرفهای»، که گوشهای از شهر را نشان دهند؛ کارت پستالها، انواع آگهیهای تبلیغاتی، تابلوهای مغازهها و انواع تابلوهای تبلیغاتی، بلیطهای اتوبوس واحد حتا، دیوارنوشتهها، خاطراتِ شفاهیِ شهر، مبلمان شهری و...
به این اعتبار، اکنونِ شهر، اهمیت (اگر نگوییم ارزشی) کمتر از تاریخِ شهر ندارد. (بهقول ایمان افسریان در مطلب «ناتوانی در بازنمایی تجربۀ ترافیک» از همین مجموعه: «تا زمانی که اکنون را بازنمایی و ثبت نکنیم، هر لحظه دچار گسستیم.») تاریخِ شهر نیز، در چنین رویکردی از مطالعات شهری، از مفهوم و روشهای متداولِ مطالعاتِ تاریخی فراتر میرود و میشود چیزی که من اسمش را میگذارم «سرگذشتِ شهر»؛ سرگذشتی که گذشته و تاریخِ شهر را، با نگاهی موزهای و شیفتهوار نمینگرد، بلکه با نگاهی ریزبین و حتا نقادانه، تاریخ شهر را، بخشی، و فقط بخشی، از سرگذشت و ماهیت و موجودیتِ شهر میداند. این نوع مطالعات شهری، دورانِ معاصر و اکنونِ شهر، همین امروز و دیروز و امسال شهر را حتا، همانقدر، اگرنه بیشتر، سزاوارِ مطالعه و تعمق و ثبت میداند، که «تاریخ» را؛ در حالی که این تقسیمبندیِ تصنّعی و احتمالا نهچندان کارآمدِ «دوران تاریخی» و «دوران معاصر» را نیز همواره با دیدهی شک مینگرد.
چند نمونه
«پاساژها». والتر بنیامین نیز ازجمله نخستین متخصصان علوم اجتماعیست که پیش از مارشال برمن در «تجربهی مدرنیته»، شهر را بهمثابهی یک متن میخواند. بنیامین در «پاساژها» (The Arcades)، از منظر فلانر (Flaneur)، پرسهزنی که در شهر میپلکد، به شهر مینگرد و آن را میخواند یا دوباره و بارها تالیف میکند. «پاساژها»، همچون خودِ شهر، مجموعهای، کولاژیست از یاداشتها، نوشتار ادبی، عکسها، بریدههای روزنامه، آگهیهای تبلیغاتی و... است که همچون خودِ شهر، بینظم و قاعدهای متقن و مشخص، گردِ هم آمده است.
«تجربهی مدرنیته»(2). مارشال برمن در «تجربهی مدرنیته»، شیوهای تازه در مطالعهی شهری را تجربه وارائه میکند. احتمالا این از نخستین مواردیست که یک متخصص علوم اجتماعی، شهر را با نگاهی کموبیش پدیدارشناسانه و بهمثابهی یک متن میخواند. هرچند ابزار یا رسانه (مدیوم)ِ او در این کتاب، به مدیوم نوشتار (عمدتا غیرادبی) محدود است (جای تصویر و عکس در این کتاب خیلی خالیست)، اما شیوهی او در مطالعهی شهر، دستآوردی بدیع و مفید است. این شیوهی مطالعهی شهری، بخصوص در فصلِ آخرِ کتاب («در جنگل نمادها: نکاتی پیرامون مدرنیسم در نیویورک»)، که نویسنده از شهرِ خودش، نیویورک، مینویسد، سمت_و_سویی احساسیتر و ادبیتر مییابد که مدیوم نوشتارِ برمن را غنایی بیش از پیش میبخشد. روایت مارشال برمن از سرگذشتِ شهرش، از زیستن و بالیدنِ شهرش، هرچند به دورهای شاید حدود 30-40 ساله از دوران زیستن خودِ او در این شهر محدود است، اما بخصوص به دلیل بیواسطه بودنِ این تجربه و روایت، بهنظرم از بسیار اسناد و روایتهای تاریخی دربارهی تاریخِ شهرِ نیویورک، هیچ کمارزشتر نیست. طرفه آن که در مطالعهی دو شهرِ دیگر (سنت پترزبورگ و پاریس)، چون مارشال برمن خود این شهرها را نزیسته و تجربه نکرده است، از تجربهی ادبیِ یک شاعر (بودلر در پاریس) و یک داستاننویس (گوگول در پترزبورگ) مدد میجوید که هریک، آنچنان که برمن در نیویورک، در سرگذشت شهرهای خود سهیماند و این زیستن در سرگذشت و بالندگی شهرهاشان را در آثار ادبیِ خود روایت کرده یا از آن بهره بردهاند.
«استانبول، خاطرات یک شهر».(3) اورهان پاموک در کتاب «استانبول»، روایتِ توامانِ خودزندگینامه و سرگذشتِ شهرش را، با مجموعهای غنی از عکسهای شخصی و خانوادگیِ خود و عکسهای قدیمی اما متاخرِ استانبول (عکسهایی از 50-60 سال گذشته) تلفیق میکند و متنی کم_و_بیش چندرسانهای در بازخوانی و روایت این شهر ارائه میدهد. در این کتاب، رسانهی نوشتارِ ادبی، نوشتار تاریخی، رسانهی عکس و مواردی نقاشی و طرح، سرگذشتِ استانبول را از منظر شخصی یک رماننویس، روایت میکند؛ هرچند از منظر متن چندرسانه میتوان به این کتاب خرده گرفت که نوشتار و تصویر، بهگونهای ساختاری ترکیب نشده و بیشتر، اجزاییاند که در کنار هم آمدهاند.
سیاههی این نوع «مطالعات شهری»ِ شاید غیررسمی، اما بهنظر من اصیل، را هرچند انگشتشمار (تا جایی که من باخبرم) اما بههرحال میتوان ادامه داد که از آنجمله است: «طراحی شهرها»(4)، «اصفهان، تصویر بهشت»(5)، «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ امریکایی»(6) (این آخری با ترجمهای بسیار بد!)
در ایران، تجربههایی از ایندست در مطالعات شهری، سراغ ندارم. متخصصان شهرسازی و شهرشناسی در ایران، گویا معمولا به نگاه تاویلگرانه به شهر عنایتی ندارند و پژوهشهای انگشتشماری هم که در این چند سال اخیر در زمینهی پدیدارشناسیِ مکان و رویکردهای هرمنوتیکی و تاویلی به فضا صورت گرفته، گذشته از آن که تقریبا بهتمامی بازگویی تجربههای اندیشمندان جزایرانی بوده است، بسیار کمتر به شهر و بیشتر به معماری پرداختهاند.(7) از سوی دیگر، متخصصان مطالعات شهری، هرچند به چندرشتهای یا میانرشتهای بودنِ این حوزه اذعان دارند، اما همچنان استفاده از مدیومهایی چون نوشتار ادبی یا مدیومهای تجسمی را در حیطهی مطالعات شهری، یا گویا بهرسمیت و بهاصطلاح «علمی» نمیشناسند یا با آن بیگانهاند وهمین موضوع سبب شده است که رویکرد و متنِ چندرسانهای که احتمالا میتواند از کارآمدترین ابزار مطالعهی شهر باشد، هنوز بهدرستی در ایران پا نگرفته و تجربه نشده است. البته باید از مجموعهی «کتاب تهران»، بخصوص جلد سوم آن، یاد کنم که در نوع خود، آن هم در آن سالهایی که منتشر شد، تجربهای تازه بود از مواجهه و مطالعهی شهر.(8)
«تجربهی تهران» اما تجربهای دیگر است. 26 مطلب تالیفی، یک مطلب ترجمه که آن هم از نویسندهای ایرانیست، و شاید حدود 300 تصویر (عکس و نقاشی و نقشه و دیاگرام)، جز در چهار یا پنج مورد، همه تجربههاییست بیواسطه و اصیل از شهر، شهر تهران. از این منظر، کلِ این مجموعه، متنی چندرسانه است در بازخوانی و هم تالیف تهران. در این میان، عکسها و بهخصوص نقاشیها، نویددهندهی شکلگیریِ نگاه تجسمیای تازه و غیرکلیشهایست که در غیابِ مناظرِ کارتپستالی، تاویلهای تازهای را از این کلانشهر بیدر_و_پیکر ارائه میدهد.
شمیم مستقیمی (سردبیر ویژهنامهی «تجربهی تهران») در «یادداشت سردبیر» مینویسد: «تهران را ذیل کدام مفهوم، کدام محور، کدام سوال اصلی ببینیم؟ میخواهیم از چه زاویهای و با چه ابزار تئوریکی به تهران نگاه کنیم؟» اما گویا چنین نگاه و رویکردی، (بهنظر من خوشبختانه) بهجایی نمیرسد، بلکه متنی چندرسانه، از منظرهای گوناگون و متنوع، مینشیند بهجای آن «محور» و «سوال اصلی» و «زاویه» و «ابزار تئوریک»ِ احتمالا مشخص و معین؛ و این متن چندرسانه همان «رهیافت قرائت تهران بهمثابه یک متن» است. سردبیر در ادامهی یادداشتش مینویسد: «روی بازنماییهای هنری از شهر شامل عکس، نقاشی، فیلم و حوزه ادبیات تاکید داشتیم. اینکه آثار نقاشی و عکاسی، خود به مثابه قرائتهایی از شهر قابل عرضه هستند. یعنی از همان ابتدا تصویر و متن را دوشادوش هم میدیدیم در پیشبرد هدف مجله؛ رویکرد ثبت تهران امروز هم که با نرخ بالای تغییرات و ساخت و سازها ممکن است تا پنج سال دیگر چیزی ازش نمانده باشد، مورد توافق بود.»
«تجربهی تهران»، مجموعه یا متنیست مملو از ایدههای به سرانجام رسیده یا نرسیده در بازخوانیِ تهرانِ معاصر که تجربههایی بیواسطه را در تجربهی روزمرگیِ تهرانِ معاصر، با انواع نوشتار و تصویر ارائه میکند. من هم با سردبیر همعقیدهام که «این شمارۀ مجله در حکم پلهای است که میشود روی آن ایستاد»؛ اما بهاندازهی او بر «ارائهی نظریه جامعتری [...] دربارۀ تهران» در «پلۀ بعد» اصرار ندارم و تصور میکنم پلههای بعد، شاید برعکس انتظار شمیم مستقیمی، باید دامنزدن به تنوعِ ایدهها و نگاهها و نظریهها و رویکردها و تاویلها و تالیفهای شهر باشد بهجای ارائهی نظریهای «جامعتر» یا چیزی از ایندست. «تهران شناسی» یا هر شهرشناسیِ دیگری، به این اعتبار، مجموعهی تجربههای ما ساکنان شهرهاست از زیستن وتجربهی شهرهامان و تاریخِ شهر هم، ترسیم و روایتِ سرگذشتِ شهر است از خلالِ تجربههای نسلهای پیش در پیوند با آنچه هنوز و اکنون از شهرهامان برای ما مانده است.
این شماره از «تجربه تهران» (کاش شمارههای دیگری هم درکار باشد)، «نه تنها هنرمندان هنرهای تجسمی، بلکه نویسندگان ادبی، فلسفهگران و پژوهشگران حوزههای اجتماعی» را برای بازنماییِ تجربهی تهران بهکار گرفته است. شاید پلههای بعد، ازجمله باید پژوهشگران حوزههای شهرشناسی و شهرسازی را نیز بهکار گیرد اما باید آنها را از پیلهی عاداتِ مالوفشان در مواجهه با «شهر»، که عمدتا برخاسته از نگاهی آبژکتیو است، به سویههایی از نگاه و نگرشی مفهومی و انتزاعی از یک سو، و تجربی و بیواسطه از سوی دیگر (هرچند شاید کمی متناقض بهنظر میرسد) سوق دهد.
پینوشتها:
1. به موضوع شهر بهمثابهی متن، پیش از این با تفصیل بیشتر در اینجا پرداختهام: آرش اخوت/ خواندن شهر یا شهر بهمثابهی متن/ مجلهی استانیِ «دانش نما» (ارگانِ سازمان نظام مهندسیِ ساختمانِ استان اصفهان)/ ویژهنامهی «اصفهان، شهر عابر پیاده»/ شماره 102-104 مرداد-مهر 1382. این مقاله در این نشانی نیز دسترس است: http://www.anthropology.ir/node/6961
2. مارشال برمن/ تجربهی مدرنیته/ مراد فرهادپور/ انتشارات طرح نو/ چاپ دوم 1380
3. Orhan Pamuk/ Istanbul. Memories of a City/ Faber and Faber/ First published in 2005
4. ادموند بیکن/ طراحی شهرها/ فرزانه طاهری/ مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماریِ ایران/ چاپ اول 1376
5. هانری استیرلن/ اصفهان. تصویر بهشت/ جمشید ارجمند/ نشر فرزان/ چاپ اول 1377
6. جین جیکوبز/ مرگ و زندگی شهرهای بزرگ امریکایی/ حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی/ انتشارات دانشگاه تهران/ چاپ اول 1386
7. برای نمونه ن.ک: پروین پرتوی/ پدیدارشناسی مکان/ انتشارات فرهنگستان هنر/ چاپ اول 1387
8. کتاب تهران (جلد سوم)/ انتشارات روشنگران/ چاپ اول 1372
این مطلب نخستین بار در «حرفه: هنرمند (ویژهنامۀ تجربۀ تهران)»، شماره 36، بهار 1390، منتشر شده و برای باز نشر به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست