چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
ایران شناسان: عبدالمجید ارفعی، مردی که از گلنبشتهها، دلنبشته ساخت
زندگی شخصی
دکتر عبدالمجید ارفعی، نخستین متخصص ایرانی زبانهای ایلامی و اکدی و از انگشتشمار ایلامشناسان جهان میباشد. وی پژوهشگر و نخستین مترجم متن فرمان کوروش بزرگ به فارسی از روی متن اصلی بابلی نو به شمار میرود و بسیاری از گلنبشتههای تختجمشید را نیز خوانش و ترجمه کرده است.
عبدالمجید ارفعی، به تاریخ 9 شهریور 1318 ش. در دامنه کوه «گنو» به دنیا آمده است. پدر وی، میرعبدالله ارفعی، از طایفه میران اوز1 بود که چند نسل پیشتر به بندرعباس و بندر لنگه مهاجرت کرده بودند. در تابستان سالی که وی متولد شد، خانواده برای فرار از گرمای بندرعباس به دامنه کوه گنو پناه برده بودند.
خانواده دکتر ارفعی همگی اهل علم و دانش هستند. برادر بزرگتر ایشان، دکتر احمد ارفعی، فارغالتحصیل دکتری شیمی از دانشگاه منچستر انگلستان، استاد شیمی دانشگاه شریف و مخترع چند نوع مواد سیمانی در آمریکاست. برادر دیگر ایشان، دکتر حسامالدین ارفعی، از فیزیکدانان بسیار برجسته و از همکاران موسسه عبدالسلام و سرن ژنف است و دارای سمتهای معاونت پژوهشگاه دانشهای بنیادین ذرات و ریاست دانشکده فیزیک دانشگاه شریف بوده است. دیگر اعضای خانواده وی نیز به همین ترتیب، مدارج عالی علمی را طی کردهاند.
استاد ارفعی در تابستانی که به تدریس در مقطع کارشناسی ارشد «موسسه آسیایی» شیراز مشغول بود، با خانم ماهسیما فاتحی که از شاگردانش بود، آشنا شد و بعد از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتند. حاصل این ازدواج، دو پسر به نامهای آرش ( دانشجوی دکتری کامپیوتر در آمریکا)، سورنا (کارشناسارشد مهندسی برق) و دختری به نام چیستا سریرا (پزشک عمومی) میباشد.
زندگی علمی
دکتر عبدالمجید ارفعی، دوران دبستان را در بندرعباس، یزد و شهران گذراند. در سال 1328 با خانواده به تهران آمد و در دبستان «منوچهری» و سپس دبیرستان «البرز» ادامه تحصیل داد.
وی بعد از اتمام کلاس سوم دبیرستان، روزی در «کتابخانه ملی» به کتاب گاتها یا سرودها زرتشت استاد ابراهیم پورداوود برخورد و با تهیه رونوشتی از چند صفحه آن کتاب، یادگیری زبان اوستایی را آغاز کرد و به دنیای زبانهای باستانی وارد شد و در سال چهارم دبیرستان، از دبیر ادبیاتش دکتر جلال متینی، مقدمات فارسی باستان را آموخت. وی به یاری کتاب کارنامه اردشیر بابکان، نوشته شادروان دکتر محمدجواد مشکور با زبان پهلوی آشنا شد و سپس به کسوت شاگردی زندهیاد موبد رستم شهزادی، موبد «آتشکده آدوریان»، درآمد و و طی یک تا دو جلسه در هفته از ایشان زبان پهلوی آموخت.
پس از اعلام نتایج کنکور دانشگاه، وی در رشتههای ادبیات فارسی، باستانشناسی و حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و علیرغم اصرار خانوادهاش به ادامه تحصیل در رشته حقوق، رشته ادبیات فارسی را انتخاب کرد. عبدالمجید ارفعی در دانشکده ادبیات به یادگیری زبانهای پهلوی، اوستایی و فارسی باستان پرداخت و از محضر اساتید بزرگی بهرهمند شد.
در دانشکده ادبیات وی به دلیل ترمیم مجسمه موسی که دانشجویان باستانشناسی در طراحی از آن استفاده میکردند، با دکتر عزتالله نگهبان آشنا شد. دکتر نگهبان نیز به پاس تلاش ارفعی، به وی اجازه داد به مدت یک هفته در حفاری «تپه مارلیک» شرکت کند و پس از آن نیز همیشه از وی حمایت میکرد.
در همان سالها، شادروان دکتر بهرام فرهوشی از فرانسه به ایران بازمیگردد و تدریس زبان پهلوی را در «انجمن ایرانباستان زردشتیها» آغاز میکند؛ دکتر ارفعی نیز در این کلاسها حضور یافت. بعد از چند جلسه، دکتر فرهوشی تدریس سطح اول کلاس را به وی واگذار میکند و خود در سطوح بالاتر تدریس میکند. ارفعی در تالیف کتاب فرهنگ پهلوی نیز به مرحوم دکتر فرهوشی یاری رساند. همچنین با ایشان مدتی بر روی گویش اوزی تحقیق کردند و حدود 70 برگ در خصوص صرف فعل در این گویش آماده کردند اما به دلیل گرفتاری این کار ادامه پیدا نکرد.
وی پس از پایان تحصیلاتش در دانشکده ادبیات، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به «دانشگاه پنسیلوانیا» برود. شادروان درسدن Dresden که اتفاقاً استاد خانم دکتر قریب هم بود، با درخواست بورس وی جهت ادامه تحصیل در رشته زبانهای ایرانی موافقت کرد. در همین زمان دکتر خانلری به وی پیشنهاد میکند که به دلیل عدم وجود متخصصی در زبانهای ایلامی و اکدّی در ایران، در این رشته ادامه تحصیل دهد. این نظر بلافاصله مورد تایید استاد ابراهیم پورداوود نیز قرار میگیرد. ارفعی هنگام ورود به پنسیلوانیا، تصمیم جدید خود را به دکتر درسدن اعلام میکند و این تصمیم باعث لغو بورس تحصیلی وی میشود.
وی در سال اول، در کنار استاد آیخلر B. Eichler دستور زبان اکدّی را آموخت. در سال دوم نیز به فراگیری قانون خمورابی، افسانه آفرینش و داستان گیلگمش پرداخت و در این سال افتخار شاگردی استاد بزرگی چون شوبرگ AKe. Sjoberg را داشت. بعد از دو سال، در تابستان 1346 ش. (1967م.)، با توصیهنامه شوبرگ برای فراگیری زبان ایلامی راهی «موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو» شد و از محضر اساتید بزرگ این حوزه، از جمله ا. لئو. اوپنهایم A. Leo. Oppenheim، ریچارد هلک R. T. Hallock و آیگنس گلب I. J. Gelb و ... بهره برد.
استاد ارفعی مطالعه کتیبههای ایلامی را نزد پرفسور هلک و با متن بیستون آغاز کرد. سپس نوبت به متون چغازنبیل میرسد و بعد گلنبشتههای باروی تخت جمشید. در این مدت، هلک هر شب 5 کتیبه را به ارفعی میداده تا روی آنها کار کند و ارفعی نیز صبح نتیجه کار خود را به استاد تحویل میداده است. هلک ابتدا کتیبههای خواندهشده توسط خودش را در اختیار وی قرار میداد اما بعدها ارفعی بر روی کتیبههای خواندهنشده کار میکرد.
سه سال آخر اقامت دکتر ارفعی در آمریکا، به کار بر روی پایاننامهاش اختصاص داشت. وی در ابتدا عنوان کتیبههای پروتوایلامی را برای پایاننامهاش پیشنهاد داد اما به دلیل عدم اطمینان از رسیدن به نتیجه مثبت در رمزگشایی، به تصویب نرسید. سپس با راهنمایی استادش هلک، موضوع زمینههای جغرافیایی گلنبشتههای تخت جمشید را برگزید و پس از سه سال کار مداوم، در جلسهای به ریاست خانم پرفسور هلن کنتور Helen Kantor و با حضور استادان موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو از آن دفاع کرد.
استاد ارفعی پس از پایان تحصیل و بازگشت به ایران، در ابتدا تلاش کرد که کرسی آشورشناسی و ایلامشناسی را در دانشگاه تهران تاسیس کند که متأسفانه موفق نشد و امروز با گذشت زمانی طولانی، عمق زیانی که این مخالفت به پیکره دانشگاه ایران وارد آورد، بیش از پیش نمایان شده است. پس از شکست در راهاندازی این کرسی، ارفعی قصد داشت به آمریکا بازگردد که استاد خانلری وی را از این کار بازداشت و امکانی فراهم آورد تا ارفعی در «فرهنگستان ادب و هنر ایران» مشغول به کار شود.
همکاری ارفعی با فرهنگستان ۳ سال طول کشید. در این مدت، وی کتابخانهای بینظیر را در این فرهنگستان با کتابهایی درباره تاریخ ایران و باستانشناسی سامان داد. در آن زمان، خانلری دست وی را در خرید کتاب باز گذاشته بود و او موفق شد در مدت ۳ سال (بین سالهای 1354 تا 1357) حدود 3 الی ۴میلیون دلار کتاب خریداری کند. در این دوران دکتر مهرداد بهار، دکتر مهین صدیقیان و دکتر کتایون مزداپور هم گاهی در سفارش کتابها به او کمک میکردند و به این ترتیب وی توانست گنجینه عظیمی از مجلات، نوشتهها، مقالات و کتابهای متعدد درباره تاریخ ایران، بینالنهرین و دیگر همسایگان غربی ایران و گلنوشتهها و متنهای خواندهشده فراهم آورد که اکنون در «پژوهشکده علوم انسانی» نگهداری میشود.
در اواخر سال 1356، دکتر خانلری وی را تشویق کرد تا برای نخستین بار استوانه کوروش را به فارسی ترجمه کند. در نتیجه، در همان سال ارفعی با هزینه فرهنگستان و به منظور تهیه عکس و مولاژ از استوانه کوروش، به لندن سفر کرد. در موزه بریتانیا، یک مولاژ از استوانه برای وی ساخته شد و تصویر مسطحی از استوانه که در انتهای کتاب وی به چاپ رسیده است، در اختیارش قرار گرفت. طی شش ماه، وی از مولاژ این کتیبه نسخهبرداری کرد و به ترجمه آن پرداخت تا سرانجام در سال 1358، برای نخستین بار ترجمه فارسی استوانه کوروش به چاپ رسید.
در تابستان سال 1377، به درخواست مهندس سید محمد بهشتی، استاد ارفعی با همکاری دو تن از دانشجویانش، خانم گیتا نیکخواه بهرامی و آقای شاهرخ رزمجو، «تالار کتیبههای موزه ملی ایران» را راهاندازی کرد. وی تا پایان سال 1381 در «موزه ملی ایران مشغول» به کار بود و بعد از آن در سال 1383 با کمک آقایان مهندس بهشتی، ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی، و معاون ایشان آقای محیط طباطبایی، «تالار کتیبههای شوش» را در «قلعه باستانشناسی شوش» راهاندازی و طی شش فصل کاری، 2700 آجرنوشته را شناسایی و شناسنامهدار کرد. وی با «بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد» نیز همکاری داشته است. این همکاری منجر به خواندهشدن کتیبههای «خزانه تختجمشید» شد که در موزه همانجا نگهداری میشوند. دکتر ارفعی همچنین 3 آجرنبشته «آستان مقدس شاهچراغ» و تعدادی آجرنبشتههای «ملیان» را نیز خوانده است.
در همان سال 1383، «نخستین مجمع بینالمللی پیوندهای فرهنگی کهن در ایران و غرب آسیا» با همکاری و هماهنگی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با هدف بررسی پیوند صلحآمیز میان ایران کنونی و سرزمینهایی که در غرب سلسله جبال زاگرس قرار دارند، برگزار گردید. دبیری علمی و میزبانی استادان بزرگ آشورشناسی و باستانشناسی جهان که در آن سال از کشورهایی مانند چین، اروپا و آمریکا به ایران آمدند، به عهده استاد ارفعی بود.
استاد دکتر ارفعی، هماکنون با همکاری دانشگاه تهران مشغول کار بر روی سنگنبشته بیستون است و با منابعی که در اختیار دارد، حرفنویسی، آوانویسی و واژهنامه ایلامی و نیز حرفنویسی، آوانویسی و واژهنامه بابلی بیستون را به پایان رسانده است و قصد دارد به همراه آقای دکتر جعفری دهقی با استفاده از تصاویر لیزری دقیق و فتوگرامتری بیستون، برای نخستین بار در جهان از روی متن سنگنبشته، نسخهای همانند متن اصلی تهیه کنند.
آثار و تحقیقات
کتابها
فرمان کوروش بزرگ2
همانطور که ذکر شد، استاد ارفعی در سال 1356 به تشویق استاد خانلری به ترجمه استوانه کوروش مبادرت ورزید و سرانجام در سال 1358این کتاب را به چاپ رساند. در سال 1389 نیز چاپ دیگری از این کتاب توسط «مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) در 79 صفحه فارسی و 20 صفحه انگلیسی به اضافه تصاویر در 3000 نسخه با اصلاحات و اضافاتی نسبت به چاپ اول، به چاپ رسید. از جمله در چاپ جدید، مقدمه و یادداشتها طولانیتر شدهاند؛ مثلاً تمام گزارش مراسم سال نو که در متون بابلی ضبط شده و…آورده شدهاند. همچنین در چاپ نخستین کتاب، متن آوانویسی بر اساس گویش بابلی نو آمده و در این نسخه، متن آوانویسی بر اساس متن گلنبشته، به همان گونه که نوشته شده، آورده شده است.
در مقدمه کتاب دکتر ارفعی به چگونگی ترجمه فرمان و تاریخچه ترجمه و مطالعاتی که بر آن انجام شده، اشاره میکند و در سرآغاز کتاب توضیحاتی پیرامون ورود کوروش به بابل و وضعیت بابل پیش از کوروش میآورد. در ادامه حرفنویسی و سپس آوانویسی متن فرمان کوروش بزرگ آمده است. پس از آن، ترجمه فارسی و نیز ترجمه انگلیسی متن فرمان کوروش بزرگ توسط دکتر عبدالمجید ارفعی چاپ شده است. این کتاب همچنین دارای بخش پینویس و یادداشتها نیز میباشد و در بخش تصاویر عکسهایی از استوانه کوروش بزرگ و تصویر گسترده فرمان آمده است. ویژگی دیگر ترجمه دکتر ارفعی، نسخهبرداری ایشان از سطر 36 لوحه (محل شکستگی و پیوند قطعه اصلی با قطعه یافتهشده موجود در دانشگاه ییل) برای نخستین بار نسخهبرداری، حرفنویسی و آوانویسی کند.
گلنبشتههای باروی تختجمشید متنهای Fort. و Teh.3
کتاب «گِلنبشتههای باروی تختجمشید» به کوشش دکتر عبدالمجید ارفعی از مجموعه پژوهشهای ایران باستان، از سوی «مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) در 292 صفحه به همراه 66 صفحه مقدمه فارسی و XV صفحه مقدمه انگلیسی به انضمام تصاویری از گلنبشتهها در سال 1387 منتشر شد.
این کتاب «دومین مجلد4 از گلنبشتههای باروی تختجمشید است که در کاوشهای سالهای 1312 و 1313 در دو اتاق در استحکامات شمال شرقی تختجمشید یافت شد. این گلنبشتهها سندهای امور مالی ایالت فارس در سالهای سیزدهم (509 پ.م. ) تا بیستوهشتم ( 494 پ.م. ) پادشاهی داریوش بزرگ را دربرمیگیرند و آگاهی بسیاری از آنچه در زمان داریوش بزرگ در ایالت فارس میگذشته به ما میدهند: جابهجایی کالا (چون گندم، جو، آرد، شراب، آبجو و برخی میوهها چون توت و امرود و چهارپایانی چون بز، گوسفند و گاو)، دریافت، ذخیرهسازی برای مصرف انسان و دام و نیز بذر برای کاشت، پرداخت دستمزد به کارگزاران دولتی، از شاه گرفته تا خدمتکارانِ کارگران و نیز چهارپایان مستقر در محل یا در حال سفر، پرداخت هزینههای سفر و نیز نامه و گزارش سالانه عملکرد یک مکان به صورت روزانه و سالانه. در آغاز ممکن است این گلنبشتهها دربردارنده سندهای تکراری یک دستگاه مالی به نظر آیند، اما سرشار از واژههای ایرانی هستند؛ با شناخت درست ریشههای ایرانی این واژهها، میتوان از شغلها و حرفههای گوناگون آن دوره آگاه شد .همچنین با نام میوهها، رستنیها و چهارپایانی برخورد میکنیم که هنوز در زبان فارسی یا گویشهای آن به جای ماندهاند. افزون بر این، با نام جایهای بسیاری که برخی از آنها دارای همان نامها هستند (چون شیراز، نیریز و...) برخورد میکنیم که میتوان محل در حدود 300 تا 350 مکان نامبردهشده را مشخص کرد. نقش مهرهای روی گلنبشتهها که بسیاری از آنها نامِ دارنده آن را دربردارند (چون نقش مهر کوروش یکم و داریوش) میتواند آگاهی بسیاری در مورد هنر و اندیشههای آن دوره، خواه استوره و خواه واقعی در اختیار پژوهشگران بگذارند.»5
این کتاب، پژوهشی است بر روی 150 گلنبشته باروی تختجمشید که موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو در سال 1327 خورشیدی به ایران بازپس فرستاد و پرفسور کامرون G. C. Cameron پیش از بازپس فرستادن آنها را خوانده بود؛ به همراه 14 گلنبشته که در بخش تاریخی موزه ملی ایران نگهداری میشوند و همراه با گلنبشته منفرد دیگری از باروی تختجمشید که همگی برای نخستین بار بازخوانی و به همراه تصاویرشان منتشر شدهاند.
«شیوه به کار گرفته شده در ارایه متنهای به چاپ رسیده در این کتاب، همان شیوه کار و رسمالخط هلک در کتاب «الواح باروی تختجمشید» است اما تغییرهایی تنها در شیوه ارائه سطر به سطر متنها انجام گرفته است. نگارنده کوشش کرده که در ترجمه فارسی و انگلیسی، هم مطابق با شیوه هلک باشد و هم مطابق با متن و از این رو ممکن است ترجمه آنها، بهویژه فارسی آن نارسا به نظر آید.
شیوه تقسیمبندیها در این کتاب نیز همانند تقسیمبندیها در کتاب هلک است، یعنی متنها به بیستویک گروه و یازده زیرگروه تقسیمبندی شدهاند. متنها نخست بر اساس گروه، سپس کالای اشارهشده، kurmin "فراهمکننده کالا"، "کارپرداز"، نام شهر، سال و ماه - اگر یاد شده باشند - مرتب شدهاند. زبان متنها، ایلامی ولی آمیخته با وامواژههای بسیاری از زبان پارسی باستان است.»6
در ادامه پیشگفتار فارسی، دکتر ارفعی شرحی از تاریخچه زبان ایلامی، منابع و دستور زبان ایلامی هخامنشی و نیز ویژگیهای گلنبشتههای باروی تختجمشید را نیز به طور کامل ارائه میکند.
استاد ارفعی بر روی تعداد دیگری از این گلنبشتهها نیز کار کرده است و بارها ابراز امیدواری نموده که با تامین اعتبارات لازم، ترجمه فارسی و انگلیسی همه گلنبشتههای تختجمشید که در موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو نگهداری میشوند و تاکنون منتشر نشدهاند، به عنوان بزرگترین مجموعه اسناد دستاول از دوران هخامنشی، در یک مجموعه چهار جلدی منتشر شود. وی ضمن استقبال از تقبل احتمالی هزینههای چاپ از سوی افراد یا نهادها، تنها دلیل به تعویق افتادن چاپ این مجموعه ارزشمند را نداشتن بودجه کافی ابراز کرده است.
زمینههای جغرافیایی گلنبشتههای تختجمشید7
همانطور که پیشتر ذکر شد، موضوع پایاننامه دکتری استاد ارفعی زمینههای جغرافیایی گلنبشتههای تختجمشید، بوده است و ایشان با استفاده از گلنبشتههای بارو و خزانه تختجمشید به اطلاعاتی درباره نواحی جغرافیایی قلمرو هخامنشی و مسایل مالی – اداری آنها دست یافته است که در صورت ترجمه شدن این اثر گرانبها، میتواند اطلاعات دستاول و درخور توجهی در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار دهد. در ادامه، برای آشنایی بیشتر با این اثر، متن انگلیسی و ترجمه فارسی چکیده آن آورده شده است:
The geographical background of the Persepolis tablets
Abstract (Summary)
This study treats the historical and administrative geography of the regions of southwestern Iran in Pars satrapy at Persepolis during the fifth century BC. It relies on the evidence of two groups of administrative documents excavated at Persepolis by the Oriental Institute of the University of Chicago: 2,120 published texts and fragments, along with 2,553 unpublished pieces, from the Persepolis Fortification, written in the reign of Darius I, supplemented by 237 published texts and fragments from the Persepolis Treasury, written in the reigns of darius, Xerxes I and Artaxerxes I.
The documents record commodities transported among places in Pars, and paid out to support workers, officials, travelers and livestock. Frequently occurring impressions of a few seals used by regional offices make it possible to identify administrative districts. Records of movement and storage make it possible observe networks of connections among the places within the districts. Records of outlays make it possible to infer the hinterlands of some nodes in these networks. Records of supplies for parties of travelers make it possible to establish the sequence of stations along the route Persepolis to Susa in the northwest. At least four securely located places provide points of reference for placing the inferred districts, networks and routes in the geographical realities of southwestern Iran. The evidence of the Achaemenid administrative documents can sometimes be supplemented by medieval and early modern Iranian and Arabic geographers' descriptions of settlement and routes, and sometimes by archaeological evidence of Achaemenid occupation.
The known Achaemenid administrative texts from Persepolis mention 115 places five times or more. Of these, 88 are discussed here, located in three main administrative districts: 50 in a large region centering on Persepolis (Chapter II); 10 in a smaller region to the northwest, around the modern plain of Kamfiruz (Chapter III); and 28 in a region farther to the northwest, along the route that connected Persepolis to Susa, including modern area of Fahliyan (Chapter IV).
زمینههای جغرافیایی گلنبشتههای تختجمشید
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی جغرافیای تاریخی و اداری منطقهای از جنوب غربی ایران، در شهربانی پارس در تختجمشید، طی قرن پنجم قبل از میلاد میپردازد. این مطالعه بر دادههای دو گروه از اسناد اداری- مالی متکی است که در جریان کاوشهای باستانشناسی تختجمشید توسط موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو به دست آمدهاند:2120 لوحه و متن منتشرشده به همراه 2553 لوحه منتشرنشده، از استحکامات و باروی تختجمشید که در دوران داریوش اول نوشته شدهاند. دادههای این اسناد توسط 237 لوحه و متن منتشرشده از خزانه تختجمشید تکمیل شده است که در دوران داریوش، خشایارشا و اردشیر اول نوشته شدهاند.
این اسناد سیاهه کالاهایی را ثبت کردهاند که در ایالت پارس جابهجا و توزیع شدهاند و برای پرداخت هزینهها و دستمزدهای کارگران، کارمندان حکومت، مسافران و حیوانات، به کار میرفتند. وفور نقش مهرهای بهجامانده که توسط مسئولان منطقهای به کار برده شدهاند، تشخیص نواحی اداری را ممکن کرده است. اطلاعاتی درباره حملونقل و ذخیرهسازی، امکان تشخیص شبکههای ارتباطی میان نواحی داخلی ایالات را فراهم آورده است. اسناد مربوط به مخارج نیز این امکان را فراهم میکنند که دورترین نقاط تحت فرماندهی برخی از هستههای اصلی این شبکهها را شناسایی کنیم. مدارکی درباره مواجب (آذوقه) گروههایی از مسافران، امکان شناسایی بسیاری از منزلگاهها را در طول شاهراهی که تختجمشید را به شوش در شمال غربی متصل میکند، فراهم میکنند. دستکم چهار منطقه به صورت قطعی مکانیابی شدهاند. این مناطق نقاط مرجعی را فراهم میکنند که به کمک آنها میتوان ایالات، شبکههای ارتباطی و راههای مذکور را در واقعیت جغرافیایی جنوب غربی ایران، بازشناسی نمود. شواهد بهدستآمده از اسناد اداری هخامنشی، در بعضی موارد با توصیفاتی که جغرافیدانان ایرانی و عرب قرون وسطی و اوایل دوران مدرن، از زیستگاهها و راهها ارائه دادهاند و همچنین با شواهد باستانشناسی بهدستآمده از مناطق تحت تصرف هخامنشیان، تکمیل میشوند.
در متون اداری شناختهشده مربوط به دوران هخامنشی که از تختجمشید به دست آمدهاند، به 115 مکان پنج بار یا بیشتر اشاره شده است. از این 115 مکان، 88 مورد آن در اینجا بررسی شده است که در سه ناحیه اداری اصلی واقع شدهاند: 50 مورد در منطقه بزرگ مرکزی در تختجمشید (فصل دوم)؛ 10 مورد در منطقه کوچکتری به سمت شمال غرب، در اطراف دشتی که امروزه کامفیروز نام دارد (فصل سوم)؛ و 28 مورد در منطقهای دورتر به سمت شمال غرب، در طول شاهراهی که تختجمشید را به شوش متصل میکرده است و امروزه ناحیه فهلیان را دربرمیگیرد (فصل چهارم).
قانونهای بینالنهرین
یکی دیگر از آثار آماده چاپ دکتر ارفعی که هنوز به چاپ نرسیده است، کتاب «قانونهای بینالنهرین»است که 10 الی 12 قانون از قوانین سومری و اکدی، قوانین شاهان پیش از خمورابی، خمورابی و همچنین قانونهای بابلی نو و آشوری کهن را شامل میشود. ایشان همه این قوانین را به فارسی ترجمه کردهاند و مقدمه بسیاری از آنها را نیز نوشتهاند.
مقالات
اتنه، افسانه نخستین پرواز8
در این مقاله، استاد ارفعی به بررسی و بازگویی افسانه پرواز اتنه میپردازد. وی در مقدمه این مقاله توضیح میدهد که «بر اساس گلنبشتههای نامنامه شاهان سومری اِتَنَه، شبانی که به شاهی رسیده، سیزدهمین فرمانروا از سلسله نخستین کیش، نخستین سلسله پس از طوفان بوده است. به موجب افسانههای موجود و نیز نامنامه شاهان سومری، وی نخستین کسی است که به آسمان برشده است.» و سپس به نقل این افسانه میپردازد. این افسانه از جهت شباهتی که به داستان پرواز کیکاووس دارد و چشمانداز تازهای که در اختلاط مفاهیم فرهنگی و اساطیر ایرانی و انیرانی میگشاید، قابل توجه است.
سه آجرنبشته در موزه آستان شاهچراغ9
«این مقاله به بررسی سه آجرنبشته از هوتلّودوش- اینشوشینک پادشاه ایلامی میانه (حدود 1120 تا 1100 پ.م) اختصاص دارد که در حال حاضر در موزه آستان شاهچراغ شیراز قرار دارند. این سه آجرنبشته به تمامی مشابه آجرنبشتههایی هستند که در ملیان فارس، آنشان باستانی، یافت شدهاند. ...نبشتهی هر سه آجرنبشته به زبان ایلامی میانه است. هر سه آجرنبشته، از آن هوتلودش-اینشوشینک، پادشاه ایلام و فرزند کوتیر- نهوّنت و جانشین شیلهک-اینشوشینک(حدود سالهای 1120 پ.م.)است. نبشتهی آجر 1-176 دربردارنده بخش پایانی نبشتهای است که در آن گزارش بازسازی و نوسازی پرستشگاهها یا محرابهای خدایان ایلامی، خداوند اینشوشینک و شیموت داده شده است. در دو آجرنبشته دیگر، پس از درخواست زندگانی درازمدت برای چند تن از کسان خانواده خود، ویرانکنندهی نبشتهها یا پرستشگاه بازسازیشده را از گستردگی نفرین خود و (خدایان) میترساند.»
واژهای ایلامی در فرهنگ پهلوی و گویشهای زنده10
«همان گونه که بسیاری از واژههای ایرانی به گلنبشتههای به زبان ایلامی راه یافتهاند، این امکان را نیز باید در نظر داشت که بسیاری از واژگان زبان بومیان پارس نیز به زبان ایرانی راه یافتهاند که باید آنها را در زبان پارسی و بهویژه گویشهای جنوبی ایران، فارس، خوزستان و لرستان جستوجو کرد.» این مقاله که با همکاری دکتر مزداپور و دکتر ارفعی نوشته شده است، کوششی است در همین راه. نویسندگان مقاله، پس از بررسی شباهت شیوه نگارش فرهنگ پهلوی با شیوه رایج در بینالنهرین و شوش در هزارههای پیشین، به بررسی چهار واژه در این فرهنگ میپردازند و ثابت میکنند که بخش دوم این کلمات به معنی سال، بازمانده واژهای از زبان ایلامی است.
اکیتو، آیین آغاز سال نو در بابل11
در این مقاله، پیشینه جشن اکیتو بررسی میشود که در ابتدا آیینهایی ویژه دهقانان بوده و سالی دوبار (هنگام کاشت و برداشت محصول) برگزار میشده است و بعدها با آیین ویژه سال نو که با آیین ازدواج مقدس همراه بوده است، پیوند خورده است.
استاد ارفعی در این مقاله با اتکا به متون بابلی، به چگونگی برپایی هر یک از این آیینها میپردازد و سپس بر مبنای دو گلنبشته که در زمان سلوکیان نسخهبرداری شدهاند و بیگمان به دورههای پیشتر بازمیگردند و گزارش کموبیش مفصلی از آیین جشنهای اکیتو را دربردارند، به بررسی جزئیات این آیین میپردازد.
یادداشتها
1- اوز به فتح الف و واو و سکون ز، شهری است در استان فارس که در 40 کیلومتری غرب لار واقع است.
2- ارفعی، عبدالمجید، 1389، فرمان کوروش بزرگ، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
3- __________، 1387، گلنبشتههای باروی تختجمشید متنهای Fort. و The.، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
4- منظور از جلد نخست، کتاب پرفسور هلک است که 2087 متن را در آنجا به چاپ رساند.
5- ارفعی، 1387: 1-2
6- همان: 19
7- Arfaee, Abdolmajid, Ph.D., 2008, The geographical background of the Persepolis tablets, The University of Chicago; AAT 3300414.
8- ارفعی، عبدالمجید، پاییز 1369، «اتنه، افسانه نخستین پرواز»، در فرهنگ، شماره 7، صص 191-196.
9- __________، بهار و تابستان 1380، «سه آجرنبشته در موزه آستان شاهچراغ»، در فرهنگ، شماره 37 و 38، صص 37-48.
10- _________، مزداپور، کتایون، بهار و تابستان 1383، «واژهای ایلامی در فرهنگ پهلوی و گویشهای زنده»، در فرهنگ، شماره 49 و 50، صص 5-14.
11- _________، پاییز و زمستان 1387، «اکیتو، آیین آغاز سال نو در بابل»، در فرهنگ و مردم، شماره 27 و 28، صص 191-203.
منابع:
1- سپنتا، شاهین، 1388، «گِلنبشتههای باروی تختجمشید منتشر شد.»، در ایراننامه: http://www.drshahinsepanta.blogsky.com/1388/05/07/post-257/
2- صدیقی، هادی، 1390، «آشنایی با استاد عبدالمجید ارفعی اولین ایرانی متخصص زبان اکدی و ایلامی»، در http://www.larshenasi.com/1390/06/post-241.html
3- عرفانمنش، پریسا، 1391، زندگینامه دکتر عبدالمجید ارفعی، (ویژه مراسم نکوداشت استاد)، اوز.
4- لقمان، مسعود، 1390، «گفتوگو با تنها مترجم ایرانی فرمان کوروش: با شهرت دادگری سرزمینها را فتح میکرد.»، در تاریخ ایرانی: http://tarikhirani.ir/fa/files/4/bodyView/153/
5- http: persepolistablets.blogspot.com
سیما فولادپور، بنیاد ایرانشناسی، واحد مباحث ویژه، ترم دوم سال تحصیلی 1390-91.
e-mail: s.fouladpour@gmail.com torghe2001@yahoo.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست