شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

ارتباطات توسعه در جهان سوم



      ارتباطات توسعه در جهان سوم
یوسف سرافراز

توسعه هرچند بیش از هفت دهه از حضورش در میدان اندیشه‌ورزی و کنش‌ورزی جوامع نمی‌گذرد با این حال، در این دوران کوتاه، بیشترین تغییرات در حوزه‌های فردی و اجتماعی زندگی انسان را، مستقیم یا غیرمستقیم، راهبری کرده است. علاوه بر این، گسترش روزافزون پارادایم توسعه به همراه ویژگی ضروری‌پنداری‌اش، از آن موضوعی مهم، کاربردی و حیاتی ساخته است. بحث از توسعه، پیچیدگی‌ها و نواقص آن و اصولاً چگونگی آن بحث از پیچیدگی‌ها، نواقص و چگونگی زندگی امروز و فردای جوامع و انسان‌هاست. چرا که توسعه و آن چیزهایی که عامل توسعه شناخته می‌شوند وارد جزئی‌ترین قسمت‌های زندگی انسان شده‌اند و بر آن تأثیر گذاشته‌اند.

با این حال، توسعه نیز همچون هر پدیده‌ی انسانی دیگری تاریخی است. تاریخی به این معنا که حیات آن در شرایط تاریخی مشخصی شکل گرفته است و حرکت آن نیز در تاریخ و مبتنی بر الزامات آن بوده است. درنتیجه، توسعه در طول چند دهه‌ای که از عمر آن می‌گذرد با انتقادهای زیادی مواجه شده است و تعریف‌ها، پنداشت‌ها و ارزش‌های آن تغییر کرده است.

کتاب ارتباطات توسعه در جهان سوم نوشته‌ی سرینواس آر. ملکات و لزلی استیوز، تاریخ مفهوم و ایده‌ی توسعه است. این کتاب که در پنج بخش تنظیم شده است در هر یک از این بخش‌ها و ذیل فصل‌های مختلف، به تاریخ توسعه می‌پردازد. تمرکز کتاب بیش از سایر مفاهیم مرتبط با توسعه، بر ارتباطات و رابطه‌ی آن با توسعه است. درواقع کتاب بر ارتباطات توسعه متمرکز است و بر تاریخ توسعه همگام با نقشی که ارتباطات در آن دارد می‌پردازد.

ملکات، سرینواس آر؛ استیوز، لزلی، 1388: ارتباطات توسعه در جهان سوم، ترجمه شعبانعلی بهرامپور، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

بخش‌های پنج‌گانه‌ی کتاب به ترتیب عبارت‌اند از : درآمد و کلیات (شامل دو فصل: درآمدی بر ارتباطات، توسعه و توانمندسازی در جهان سوم و تحول نظریه و کنش ارتباطات توسعه)، گفتمان توسعه، نظریه نوسازی و ارتباطات (شامل دو فصل: اقدام نوسازی و گفتمان مسلط توسعه و رهیافت‌های ارتباطی در نوسازی جهان سوم)، رویکردهای انتقادی به ارتباطات و توسعه (شامل دو فصل: شالوده‌شکنی پارادایم مسط توسعه و نقد رهیافت‌های ارتباطی در توسعه جهان سوم)، رویکردهای رهایی‌بخش درمورد توسعه (شامل دو فصل: الهیات رهایی‌بخش و توسعه و ارتباطات و معنویت در توسعه) و بالاخره بخش پنجم با عنوان ارتباطات و توانمند‌سازی (شامل یک فصل: راهبردهای ارتباطات برای توانمندسازی).

کتاب با تاریخ دو مفهوم توسعه و ارتباطات و تعریف‌هایی که هر یک در این تاریخ داشته‌اند آغاز می‌شود. سپس به نخستین مرحله‌ی توسعه که با نام نوسازی آن را مشخص می‌کند می‌پردازد. نوسازی که پس از جنگ جهانی دوم مطرح می‌شود الگوی غربی پیشرفت سنجیده می‌شود که در دهه‌ها‌ی پنجاه و شصت میلادی به عنوان گفتمان مسلط توسعه درمی‌آید. همزمان با گفتمان نوسازی، ارتباطات نیز در پیوند با توسعه و نقشی که می‌تواند هم به عنوان عامل توسعه و هم به عنوان شاخص توسعه ایفا کند مطرح می‌شود. در این رهیافت به توسعه، ارتباطات می‌تواند با رابطه‌ای مستقیم و یک‌سویه با مخاطبان توسعه، ارزش‌ها و راهکارهای توسعه را به جامعه‌ی هدف برساند.

در بخش سوم، که به دهه‌های بعد از دهه‌های آغازین توسعه معطوف است، عموماً رویکردهای انتقادی‌ای که به گفتمان نوسازی وارد می‌شود مطرح شده اند. سادگی مفهوم نوسازی که سوگیری‌های آن نمی‌تواند با جوامع جهان سوم هم‌سو باشد از جمله‌ی انتقاداتی است که در این بخش مطرح می‌شوند. همچنین پیدایش حوزه‌های جدید توسعه چون جنسیت و توسعه نیز در این فصل مطرح شده‌اند. در ادامه رهیافت‌هایی که به ارتباطات در توسعه نقشی اساسی داده بودند نقد می‌شوند. رابطه‌ی مستقیم و یک طرفه‌ی ارتباطات نقد می‌شود و بیشتر بر عوامل فرهنگی دخیل در ارتباطات پرداخته می‌شود.

از خصایص قابل توجه این کتاب، معرفی نظریه‌پردازان و شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار تاریخ توسعه است. درواقع در هر کدام از فصول و در هر بحثی می‌توان ارجاعی به نظریه‌پردازان اصلی آن حوزه دید. این خصیصه آشنایی مخاطبی که درپی مطالعه‌ی حوزه‌ی توسعه است با این حوزه و شخصیت‌های کلیدی آن را افزایش می‌دهد و می‌تواند مخاطب را به متون اصلی این حوزه وصل کند.