شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
مشاهده مشارکتی (3)
امیر هاشمی مقدم
تاریخچه استفاده از مشاهده مشارکتی
اصطلاح «مشاهده مشارکتی» اولین بار در قرن 19 از سوی یک دانشمند ومردم شناس فرانسوی قرن نوزدهم به نام ژوزف مار ژراندو(1) در یک راهنمای تحقیق مردمنگاری برای مأمورینی که به مناطق بدوی میرفتند, مطرح شد(2).
با این حال, استفاده از این روش به قرنها پیش از این تاریخ باز میگردد. هرودوت که گاهی او را پدر مردمشناسی نیز میخوانند, از روشی شبیه مشاهده مشارکتی برای به دست آوردن دادههایش استفاده میکرد. همچنین باید به سنت گستردهای که بین مورخین و جغرافیدانان مسلمان رایج بود, اشارهای کرد. ابن بطوطه, ادریسی, ابن حوقل, ابن خلدون و ... نیز روشی مشابه بکار میبردند (3). البته باید به این نکته اشاره کرد که میزان مشارکت این افراد در زندگی مردمانی که توصیف میکردند, بسیار ناچیز بود. از آغاز رنسانس در غرب و حتی کمی پیش از آن, دو دسته افراد از اروپا به سمت جوامع و سرزمینهای دور دست و ناشناخته روانه شدند. دسته اول , میسیونرها و مبلغان مذهبی بودند که برای تبلیغ آیین مسیح و ترویج آن بین «کفار» به سرزمینهای آنان میرفتند. دستة دوم, جهانگردان بودند که بر اساس حس کنجکاوی و جهت ارضاء این حس, مخاطرههای سفر و زندگی در میان اقوام ناشناخته, «وحشی» و حتی آدمخوار را به جان میخریدند (4). بسیاری از این افراد, دیگر هرگز به سرزمین و وطن خود باز نگشتند. نون (5) که دانشجویی جوان در آکسفورد بود, در پی سفری به قبیلة یولو(6) در مالزی, ظاهرا در همان جا ازدواج کرد و علیرغم جستجوی طولانی مدتی که برادرش برای یافتن وی انجام داد, دیگر هیچگاه غربیان موفق به دیدن وی نشدند (7). این گرایش به بومی شدن در جوامع تحت مطالعه, در بسیاری از پژوهشگران و مردمشناسان دیده میشده است [و همچنان دیده میشود.] علاوه بر جاذبههایی که هر فرهنگ برای غریبهها دارد, این امر ناشی از طبیعت کار میدانی نیز هست. پژوهش میدانی, در واقع فرصتی است تا ما از کارهای روزمرهمان که در بسیاری موارد برایمان کسلکننده هستند, جدا شده و دست به تجربههای نوینی بزنیم. به عبارت دیگر, برای مدتی از روزمرگی نجات یابیم. به هر حال, دانستنیهای علمی اروپای چند سده پیش, پر بود از داستانها و ماجراهای عجیبی که انسانشناسانی که به مناطق دور دست میرفتند, تعریف میکردند (8).
نسل اول جامعهشناسانی مانند دورکیم و مردمشناسانی همانند تایلر و فریزر, نیازی به مراجعه به میدان پژوهش نمیدیدند و به جای آن, بر مشاهدات و شهادتهای غیرحرفهای همین میسیونرها و جهانگردان تکیه میکردند. اما بالاخره «انقلاب مالینوسکی» رخ داد و حضور پژوهشگر در میدان و مشاهده مشارکتی به ارزشهایی مطلق تبدیل شد (9).
مالینوسکی لهستانیالاصل, طی جنگ اول جهانی, به عنوان تبعه کشور دشمن, تحت نظر قرار گرفت. اما توانست اجازه بگیرد تا بصورت تبعیدی, به جزایر تروبریاند (10) در شمال استرالیا برود و در فاصلة سالهای 1915 تا 1918 , مجموعا دو سال در میان بومیان زندگی کند. حاصل این چند سال اقامت, چندین کتاب دربارة زندگی مردمان بدوی بود که دادههای این کتابها را, براساس مشاهده مشارکتی گردآوری کرده بود (11). وی هنگام حضور در میدان, نکات شخصی و خصوصیاش را در دفترچهای یادداشت میکرد. هر چند وی هرگز قصد چاپ و انتشار این یادداشتها را نداشت. اما به هر حال پس از مرگش, بصورت کتابی با نام «یک دفترچه خاطرات به معنی واقعی کلمه» منتشر شد و بحثهایی را دربارة شیوة کار وی دامن زد. به هر حال, انتقاداتی بر مالینوسکی وارد شده است که بصورت مختصر به برخی از آنها اشاره میکنیم. یکی اینکه وی بیش از حد به استفادهاش از روش مشاهده مشارکتی مباهات میکند, در حالیکه اولا او بنا به ضرورت تبعید, توفیق اجباری زیستن در یک مکان دور دست نصیبش شد و ثانیا تأکید بیش از حد وی, این توهم را بوجود آورده که میتوان بدون آمادگی قبلی, در میدان پژوهش حاضر شد و اقدام به مشاهده مشارکتی نمود. دیگر اینکه او بسیاری از اطلاعاتش را با کمک اطلاع رسانها به دست آورده است, در حالیکه اشارة چندانی به آنها ندارد وتأکیدش بر همان مشاهده مشارکتی است. سه دیگر آنکه از بومیان با واژه هایی نامناسب مانند «وحشی» یاد کرده است. و بالاخره اینکه مالینوسکی, ارزش نظری مطالعات مردمشناسان پیش از خودش را که وی آنها را «پشت میزنشین» مینامید, ناچیز انگاشته است. در حالیکه چنانکه از دهة 1970 به این مسئله پی بردند, ارزش نظری مطالعات همین مردمشناسان پشت میزنشین در این است که توانستند با تکیه زدن برخی گردآوریها از دادههای خام, مفاهیم پایهای و مستحکمی برای انسانشناسی بوجود بیاورند (12).
هر چند برخی از این انتقادات, بجا و درست هستند, اما برای برخی دیگر, پاسخهایی ارائه شده است. مثلا گردآوری دادهها از اطلاعرسانها, بخشی از فرایند مشاهده مشارکتی است و یا اینکه اطلاق واژههایی همچون «وحشی» به بومیان, ناشی از ادبیات آن زمان بوده و نمیتوان آنرا حمل بر بیحرمتی کرد (13).
اما اهمیت این روش, بیش از آن است که تنها مردمشناسان از آن استفاده کنند. مکتب جامعهشناسی شیکاگو اولین مکتبی بود که بطور گسترده از مشاهدة مشارکتی در انجام پژوهشهای اجتماعی استفاده کرد. این مسئله تا حد زیادی تحت تاثیر حضور رابرت پارک (14) در این مکتب بود که قبلا حرفه روزنامهنگاری داشت و توانست مشاهدات توأم با مشارکتش را به اینگونه پژوهشها وارد کند (15). در دهة 1930 که اوج انجام اینگونه پژوهشها توسط پژوهشگران مکتب شیکاگو بود, مردمشناسان هنوز علاقمند به پژوهش در میان مناطق دور افتاده بودند, در حالیکه علاقه پژوهشگران مکتب شیکاگو, متوجه انواع شیوههای زندگی در شهر خودشان بود (16). این پژوهشها معمولا در چارچوب نظریة کنش متقابل نمادین صورت میگرفتند (17) و پژوهشگران در آن بر مشاهدة آدمها در زیستگاه طبیعیشان، گفت و شنود با آنها, و گردآوری و ثبت سرگذشتهایشان تأکید داشتند (18). تقریبا با افول مکتب شیکاگو, ستارة بخت مشاهدة مشارکتی در میان جامعهشناسان رو به خاموشی گرایید تا اینکه در دهة 1960 و در پی نقدهایی که به شدت بر روشهای صرفا کمی وارد شد, این ستاره درخششی دوباره آغازید. البته طی این مدت (بین دهة 1940 تا دهة 1960), این روش همچنان اصلیترین شیوه گردآوری داده برای مردمشناسان بود. به هر حال امروزه این شیوه, کاربرد بسیاری در پژوهشهای اجتماعی اعم از جامعهشناسی و انسانشناسی دارد و کمتر پژوهشگری است که به اهمیت این شیوه آگاه نباشد. مشاهدة مشارکتی (1)، اهمیت و انواع کاربرد آن مشاهده مشارکتی (2) تاریخچه به کارگیری مشاهده مشارکتی (3) مزایای این روش مشاهده مشارکتی (4) معایب این روش مشاهده مشارکتی (5) انتخاب موضوع و ورود به میدان مشاهده مشارکتی (7)چگونگی مشاهده در میدان مشاهده مشارکتی (8) گردآوری دادهها مشاهده مشارکتی: بخش آخر پانوشتها
1- Joseph-Marie Gerando
2ـ فکوهی 1383:423؛ و فکوهی در مقدمه ترجمه مالینوسکی 1379:19
3ـ فکوهی 81 ـ 1381:61؛ و فکوهی 1383:423
4ـ فکوهی 60ـ 1381:58
5- Noone
6- Ulu
7- Peacock 2001:73
8- Ibid
9- فکوهی 1383:423
10- Trobriand
11- فکوهی 166ـ1381:164
12ـ فکوهی 424ـ1383:423
13ـ فکوهی 167ـ 1381:166
14- Robert Park
15ـ رتیزر 75ـ 1380:68
16ـ مک نیل 1378:12
17ـ سیلورمن 1381:28
18ـ مک نیل 1378:84
با این حال, استفاده از این روش به قرنها پیش از این تاریخ باز میگردد. هرودوت که گاهی او را پدر مردمشناسی نیز میخوانند, از روشی شبیه مشاهده مشارکتی برای به دست آوردن دادههایش استفاده میکرد. همچنین باید به سنت گستردهای که بین مورخین و جغرافیدانان مسلمان رایج بود, اشارهای کرد. ابن بطوطه, ادریسی, ابن حوقل, ابن خلدون و ... نیز روشی مشابه بکار میبردند (3). البته باید به این نکته اشاره کرد که میزان مشارکت این افراد در زندگی مردمانی که توصیف میکردند, بسیار ناچیز بود. از آغاز رنسانس در غرب و حتی کمی پیش از آن, دو دسته افراد از اروپا به سمت جوامع و سرزمینهای دور دست و ناشناخته روانه شدند. دسته اول , میسیونرها و مبلغان مذهبی بودند که برای تبلیغ آیین مسیح و ترویج آن بین «کفار» به سرزمینهای آنان میرفتند. دستة دوم, جهانگردان بودند که بر اساس حس کنجکاوی و جهت ارضاء این حس, مخاطرههای سفر و زندگی در میان اقوام ناشناخته, «وحشی» و حتی آدمخوار را به جان میخریدند (4). بسیاری از این افراد, دیگر هرگز به سرزمین و وطن خود باز نگشتند. نون (5) که دانشجویی جوان در آکسفورد بود, در پی سفری به قبیلة یولو(6) در مالزی, ظاهرا در همان جا ازدواج کرد و علیرغم جستجوی طولانی مدتی که برادرش برای یافتن وی انجام داد, دیگر هیچگاه غربیان موفق به دیدن وی نشدند (7). این گرایش به بومی شدن در جوامع تحت مطالعه, در بسیاری از پژوهشگران و مردمشناسان دیده میشده است [و همچنان دیده میشود.] علاوه بر جاذبههایی که هر فرهنگ برای غریبهها دارد, این امر ناشی از طبیعت کار میدانی نیز هست. پژوهش میدانی, در واقع فرصتی است تا ما از کارهای روزمرهمان که در بسیاری موارد برایمان کسلکننده هستند, جدا شده و دست به تجربههای نوینی بزنیم. به عبارت دیگر, برای مدتی از روزمرگی نجات یابیم. به هر حال, دانستنیهای علمی اروپای چند سده پیش, پر بود از داستانها و ماجراهای عجیبی که انسانشناسانی که به مناطق دور دست میرفتند, تعریف میکردند (8).
نسل اول جامعهشناسانی مانند دورکیم و مردمشناسانی همانند تایلر و فریزر, نیازی به مراجعه به میدان پژوهش نمیدیدند و به جای آن, بر مشاهدات و شهادتهای غیرحرفهای همین میسیونرها و جهانگردان تکیه میکردند. اما بالاخره «انقلاب مالینوسکی» رخ داد و حضور پژوهشگر در میدان و مشاهده مشارکتی به ارزشهایی مطلق تبدیل شد (9).
مالینوسکی لهستانیالاصل, طی جنگ اول جهانی, به عنوان تبعه کشور دشمن, تحت نظر قرار گرفت. اما توانست اجازه بگیرد تا بصورت تبعیدی, به جزایر تروبریاند (10) در شمال استرالیا برود و در فاصلة سالهای 1915 تا 1918 , مجموعا دو سال در میان بومیان زندگی کند. حاصل این چند سال اقامت, چندین کتاب دربارة زندگی مردمان بدوی بود که دادههای این کتابها را, براساس مشاهده مشارکتی گردآوری کرده بود (11). وی هنگام حضور در میدان, نکات شخصی و خصوصیاش را در دفترچهای یادداشت میکرد. هر چند وی هرگز قصد چاپ و انتشار این یادداشتها را نداشت. اما به هر حال پس از مرگش, بصورت کتابی با نام «یک دفترچه خاطرات به معنی واقعی کلمه» منتشر شد و بحثهایی را دربارة شیوة کار وی دامن زد. به هر حال, انتقاداتی بر مالینوسکی وارد شده است که بصورت مختصر به برخی از آنها اشاره میکنیم. یکی اینکه وی بیش از حد به استفادهاش از روش مشاهده مشارکتی مباهات میکند, در حالیکه اولا او بنا به ضرورت تبعید, توفیق اجباری زیستن در یک مکان دور دست نصیبش شد و ثانیا تأکید بیش از حد وی, این توهم را بوجود آورده که میتوان بدون آمادگی قبلی, در میدان پژوهش حاضر شد و اقدام به مشاهده مشارکتی نمود. دیگر اینکه او بسیاری از اطلاعاتش را با کمک اطلاع رسانها به دست آورده است, در حالیکه اشارة چندانی به آنها ندارد وتأکیدش بر همان مشاهده مشارکتی است. سه دیگر آنکه از بومیان با واژه هایی نامناسب مانند «وحشی» یاد کرده است. و بالاخره اینکه مالینوسکی, ارزش نظری مطالعات مردمشناسان پیش از خودش را که وی آنها را «پشت میزنشین» مینامید, ناچیز انگاشته است. در حالیکه چنانکه از دهة 1970 به این مسئله پی بردند, ارزش نظری مطالعات همین مردمشناسان پشت میزنشین در این است که توانستند با تکیه زدن برخی گردآوریها از دادههای خام, مفاهیم پایهای و مستحکمی برای انسانشناسی بوجود بیاورند (12).
هر چند برخی از این انتقادات, بجا و درست هستند, اما برای برخی دیگر, پاسخهایی ارائه شده است. مثلا گردآوری دادهها از اطلاعرسانها, بخشی از فرایند مشاهده مشارکتی است و یا اینکه اطلاق واژههایی همچون «وحشی» به بومیان, ناشی از ادبیات آن زمان بوده و نمیتوان آنرا حمل بر بیحرمتی کرد (13).
اما اهمیت این روش, بیش از آن است که تنها مردمشناسان از آن استفاده کنند. مکتب جامعهشناسی شیکاگو اولین مکتبی بود که بطور گسترده از مشاهدة مشارکتی در انجام پژوهشهای اجتماعی استفاده کرد. این مسئله تا حد زیادی تحت تاثیر حضور رابرت پارک (14) در این مکتب بود که قبلا حرفه روزنامهنگاری داشت و توانست مشاهدات توأم با مشارکتش را به اینگونه پژوهشها وارد کند (15). در دهة 1930 که اوج انجام اینگونه پژوهشها توسط پژوهشگران مکتب شیکاگو بود, مردمشناسان هنوز علاقمند به پژوهش در میان مناطق دور افتاده بودند, در حالیکه علاقه پژوهشگران مکتب شیکاگو, متوجه انواع شیوههای زندگی در شهر خودشان بود (16). این پژوهشها معمولا در چارچوب نظریة کنش متقابل نمادین صورت میگرفتند (17) و پژوهشگران در آن بر مشاهدة آدمها در زیستگاه طبیعیشان، گفت و شنود با آنها, و گردآوری و ثبت سرگذشتهایشان تأکید داشتند (18). تقریبا با افول مکتب شیکاگو, ستارة بخت مشاهدة مشارکتی در میان جامعهشناسان رو به خاموشی گرایید تا اینکه در دهة 1960 و در پی نقدهایی که به شدت بر روشهای صرفا کمی وارد شد, این ستاره درخششی دوباره آغازید. البته طی این مدت (بین دهة 1940 تا دهة 1960), این روش همچنان اصلیترین شیوه گردآوری داده برای مردمشناسان بود. به هر حال امروزه این شیوه, کاربرد بسیاری در پژوهشهای اجتماعی اعم از جامعهشناسی و انسانشناسی دارد و کمتر پژوهشگری است که به اهمیت این شیوه آگاه نباشد. مشاهدة مشارکتی (1)، اهمیت و انواع کاربرد آن مشاهده مشارکتی (2) تاریخچه به کارگیری مشاهده مشارکتی (3) مزایای این روش مشاهده مشارکتی (4) معایب این روش مشاهده مشارکتی (5) انتخاب موضوع و ورود به میدان مشاهده مشارکتی (7)چگونگی مشاهده در میدان مشاهده مشارکتی (8) گردآوری دادهها مشاهده مشارکتی: بخش آخر پانوشتها
1- Joseph-Marie Gerando
2ـ فکوهی 1383:423؛ و فکوهی در مقدمه ترجمه مالینوسکی 1379:19
3ـ فکوهی 81 ـ 1381:61؛ و فکوهی 1383:423
4ـ فکوهی 60ـ 1381:58
5- Noone
6- Ulu
7- Peacock 2001:73
8- Ibid
9- فکوهی 1383:423
10- Trobriand
11- فکوهی 166ـ1381:164
12ـ فکوهی 424ـ1383:423
13ـ فکوهی 167ـ 1381:166
14- Robert Park
15ـ رتیزر 75ـ 1380:68
16ـ مک نیل 1378:12
17ـ سیلورمن 1381:28
18ـ مک نیل 1378:84
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست