پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

معنای پول در روان



      معنای پول در روان
شایسته مدنی

امینت خاطر و امینت مالی در یک ارتباط خطی قرار دارند: یعنی پول بیشتر، امنیت بیشتر می‌آورد. پول جلیقه‌ی نجات عاطفی، پوشش ایمنی و روشی برای دوری از نگرانی است. شواهدی از این از گزارش‌های بالینی مطالعه شرح حال زندگی ثروتمندان بدست آمده است. با وجود این در نظر گرفتن پول به عنوان امنیت خاطر می‌تواند باعث بیگانگی مردم با واقعیت‌ها شود، چون دیگر منابع مهم امنیت را ضعیف می‌پندارند. ترس از زیان‌های مالی بسیار مهم است، زیرا فرض بر این است که فردی که در جستجوی فراهم کردن ایمنی است هرچه بیشتر و بیشتر برای رضایت خویش به پول وابسته می‌شود (فرنهام و آرگایل، 1384: 185).

مصاحبه‌شوندگان این پژوهش که بانوان متاهل بودند، معنای پول در روان را در؛ "آسایش"، "آرامش"، "امید"، "نگرانی" و "اعتماد به نفس" می‌دانند.

درباره‌ی "اعتماد به نفس" چندین نفر از مصاحبه‌شوندگان دیدگاه خود را بیان کرده‌اند. مصاحبه‌شونده‌ای میگوید: «وقتی پول ندارم اعتماد به نفس من پایین می‌آید. پول یکی از ابزاری است که میتوان با آن قدرت داشت.»

مصاحبه‌شونده‌ای در خصوص "آرامش" می‌گوید: «تا حدی پول را میخواهم که به من آرامش بدهد نه اینکه باعث بشود آرامشم بهم بریزد. اینقدر پول میخواهم که راحت زندگی کنم.»

یکی از مصاحبه‌شوندگان درباره‌ی "آسایش و آرامش" می‌گوید: «پول، آسایش، زندگی بدون دغدغه، آرامش اعصاب و روان. همه جا مقبول و مورد تایید هستی، اعتماد به نفس داری، بعد وقتی بچه‌ات ازت خواسته‌ای داره می‌تونی براش بگیری و از خودت راضی می‌شی».

یکی از مصاحبه‌شوندگان درباره‌ی "نگرانی" میگوید: «شوهرم شاید این ماه 200 تومن داشته باشد، شاید یک میلیون و شاید هیچی. بیکاری هست و بیمه هم نداریم، بازنشستگی نداریم. این چیزهاست که نگرانم می‌کند. الان اگر خرج نکنم و این پول را بگذارم بانک، سودی هم روی آن می‌آید».

مصاحبه‌شونده‌ای که بیماری مزمن دارد معنای پول را امید به آینده دانسته و می‌گوید: « در بحث مسائل مالی، ام اس (بیماری) می‌تواند نگرانی من برای آینده باشد و اینطور هم هست و من این حاشیه‌ی امنیت را برای روزهایی میخواهم که توان کار کردن ندارم.»

تجربه‌ی آرام‌بخشی پول برای زنان در شرایطی بود که پول مانند کلیدی برای بازگشایی گره‌های زندگی‌شان عمل می‌کرد. این آرامش و آسایش ناشی از پول در شرایطی که مشکلات با پول برطرف می‌شدند حاصل میشد. مشکلاتی نظیر بدهی، بیماری، مسکن و ...

از نظر زنانی که بیماری در خانه داشته و یا خودشان بیماری بودند، پول دارویی امید بخش بود که می‌توانست به آنها کمک کند تا سلامتی خود را بازیابند و تندرستی نزدیکانشان را ببینند.

نگرانی از تامین نبودن آینده‌ی خود و فرزندان در شرایطی تجربه میشد که زنان و شوهرانشان پایگاه اقتصادی بالا و ثابتی نداشتند. وضعیت اقتصادی کلان در شرایط امروز و تورم‌های پی در پی باعث شد زنان طبقه‌ی متوسط و پایین دائم نگران بحران‌های اقتصادی خانواده باشند. بی‌خوابی، عصبانیت و افسردگی تجربه‌ای که زنان در این شرایط از آن صحبت کردند.

داشتن اعتماد به نفس به واسطه‌ی پول در شرایطی تجربه شد که زنان به دلیل مسائل دیگری، از اعتماد به نفس پایینی برخوردار بودند. تحقیر توسط دیگران باعث شده بود که زنان پول را ابزاری ببینند که با کمک آن اعتماد به نفس بدست می‌آید. از طرف دیگر زنان خانه‌دار بر این باور بودند که شاغل بودن زن به او اعتماد به نفس بیشتری میدهد چون نشانگر این است که زن توانایی حمایت مالی از خانواده را دارد.

نخستین چیزی که در تحلیل این حوزه بایستی مد نظر قرار گیرد، بررسی ارتباط پول و معناهای این خوشه است. بحث در خصوص روان در اینجا به روان‌شناسی اجتماعی ارتباط دارد.

زنانی که پول برایشان آسایش و آرامش به همراه داشت، آن دسته از زنانی بودند که با پول خرج کردن به آرامش دست پیدا کردند.

بی‌پولی برای برخی از زنان نگرانی از آینده را به همراه داشت. زنانی که در این شرایط به سر می‌بردند به جمع کردن پول روی آورده و تنها راه را خرج نکردن پول میدانستند. جمع کردن پول به شکلی که تداعی کننده‌ی یک فرد خسیس است. فردی که خرج نمیکند و فقط جمع می‌کند و این خسیس با خسیس زیمل تفاوت دارد. چون از جمع‌کردن لذّت نمی‌برد. بلکه از خرج کردن نگران است.

کسانی که امیدواری را به واسطه‌ی پول جستجو کرده‌اند بیمارانی بودند که پول را مهمترین امید انسان در روزگار سختی می‌دانستند و برای همین نیز بهبودی و تداوم زندگی‌شان را در گرو پول می‌دیدند. کسانی که از طریق پول اعتماد به نفس کسب کردند، بازنمایی پول را در لوازم خانه و ظاهرشان نشان میدادند.

در حالیکه نظریه‌پردازان و اقتصادسنجان، الگوهای بسیار پیچیده‌ی ریاضی از رفتارهای اقتصادی را در مقیاس گروهی ارائه می‌کنند و تقریبا همیشه این حقیقت آشکار "عقلانیت فردی" را در اساس پذیرفته‌اند، روان‌شناسان مشتاقند که خطاهای منطقی مردم عادی را در استدلال‌های اقتصادی نشان دهند. انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان نیز نشان می‌دهند که چگونه نیروهای اجتماعی موجود (هنجارها، آیین‌ها، عرف و قوانین) همواره رفتارهای غیرعقلانی انفرادی و گروهی مردم را عقلانی تعبیر می‌کنند (فرنهام، آرگایل، 1384: 60).

بر اساس نظر لی و همکارانش (1987)، نظریه‌ی روان‌شناسی پول سه عامل را شامل می‌شود:

1. عوامل مربوط به توسعه‌ی نمادگرایی: از این روست که برای افرادی ویژه در فرهنگ‌های مختلف شکل، رنگ و شمایل پول ارزش و اهمیت خاصی دارد. بدین دلیل است که پول در کشورهای مختلف از نظر اندازه، رنگ و تصویر با هم تفاوت دارند.

2. عوامل مربوط به خود نمادگرایی: سلسله معانی‌ای (مثبت، منفی، خنثی) که در همه‌ی انواع پول‌ها وجود دارد.

3. عوامل مربوط به استفاده از پول: چرا برخی از پول‌ها پس‌انداز و بعضی دیگر مصرف می‌شوند. چرا بعضی بیش از بقیه ایمن، شخصی‌تر و یا مطلوب‌ترند. در حقیقت معانی پول در نحوه‌ی استفاده از آن بیشتر قابل مشاهده است (فرنهام، آرگایل، 1384: 59).

پول معانی مختلفی از جمله مفاهیم مقدس و یا دنیوی دارد. افزون بر این جنبه‌های اخلاقی در نحوه‌ی بدست آوردن پول و خرج کردن آن، بدین معناست که نگرش نسبت به پول با باورهای مذهبی ارتباط دارد. روان‌سنج‌ها به تازگی نسبت به ابداع مقیاس اندازه‌گیری چند عاملی معتبر نگرش‌های پولی علاقه نشان داده‌اند (فرنهام، آرگایل، 1384: 62).

روان‌شناسان اقتصادی اخیرا در مورد مفهوم اقتصادی عقلانی پول مدرن بحث کرده‌اند، به ویژه با عقیده قابلیت تعویض و مفهوم "حساب روانی" را پیشنهاد کرده‌اند: روشی که افراد بین انواع پول تمایز قائل می‌شوند. برای مثال آنها با یک پول بادآورده رفتار متفاوتی دارند تا پولی که ارث رسیده باشد؛ حتی اگر این مبالغ یکسان باشند. ولی حساب روانی بدون حساب جامعه‌شناختی قابل فهم نیست.

روان‌شناسان، پول را در چهار خرده گرایش جای می‌دهند:

•        روان‌شناسان بالینی بر چگونگی احساساتی که با پول در ارتباط است و وضعیت‌های بالینی، مضطرب و عصبی بحث می‌کنند.

•        روان‌شناسان رشد در این موضوع مطالعه می‌کنند که چه طور پول با گذراندن دوران کودکی معنای مهمی پیدا می‌کند.

•        روان‌شناسان شخصیت، به این موضوع می‌پردازند که چگونه پول به مفاهیمی چون شخصیت، هویت و اعتماد به نفس مربوط هست و اینکه چطور رفتارهای پولی متفاوت با گونه‌شناسی شخصیتی متفاوت، پیوند دارند.

•        بالاخره روان‌شناسان صنعتی، به مطالعه‌ی پول، به عنوان برون‌داد با ارزشی که افراد دریافت می‌کنند، می‌پردازند. فارنهام و ارگایل در کتاب اخیرشان "روان‌شناسی پول" (1998) مروری عالی بر رویکردهای روان‌شناختی داشته‌اند (ترنس، آمی، 1999: 569).

تصاحب پول احساس امنیت و آرامش بوجود می‌آورد و ما را متقاعد می‌کند که همه‌ی ارزش‌ها به آن ختم می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت که این احساس و اعتقاد، از حیث روان‌شناختی محض باعث می‌شود که همه‌ی اشیاء در یک سطح قرار گیرند و این امر نیز دلیل موجهی است بر این گلایه که پول، در عصر ما به "خدا" مبدّل شده است.

آرزوی داشتن پول، گرایشی دائمی است که ذهن، در اقتصاد پولی تمام عیار دارد. پول به طور فزاینده با بدل شدن به تجلی کامل و معادل مطلق تمامی ارزش‌ها، به شکل مجرد بر سر چیزهای متعدد می‌نشیند و به کانونی بدل می‌گردد که در آنجا اشیاء متضاد و بیگانه و دور از هم به یکدیگر برمی‌خورند و شباهت‌هایشان آشکار می‌شود. بنابراین پول عملا به ما امکان تفوق بر اشیاء خاص را می‌دهد و ما را از قدرت مطلق خود مطمئن می‌سازد و به ما می‌قبولاند که همچون وجود متعالی می‌تواند هر شیء و چیز مادون خود را در هر لحظه برای ما حاضر سازد و قادر است به همه‌ی چیزها مبدل شود (زیمل، 1386: 335- 334).