سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق)


شعر درباره جدایی و فراق از قدیم‌ترین، پُرتوصیف‌ترین و پرمعناترین واژگان در شعر فارسی به ویژه غزل عاشقانه است. جدایی نتیجه بی‌اعتنایی و بی‌وفایی یا رفتن معشوق است و اکثراً این معشوق است که سفر می‌کند و از عاشق جدا می‌شود. در برخی موارد شاعر سفر کرده و این سفر باعث جدایی از دوستان شده است. گلچین غزلیات، دوبیتی و رباعی، تک‌بیت‌های ناب و ترانه‌های جدایی را در وب بخوانید.


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


گلچین غزل درباره جدایی


چو نی نالدم استخوان از جدایی

فغان از جدایی فغان از جدایی

قفس به بود بلبلی را که نالد

شب و روز در آشیان از جدایی

دهد یاد از نیک بینی به گلشن

بهار از وصال و خزان از جدایی

چه سان من ننالم ز هجران که نالد

زمین از فراق، آسمان از جدایی

به هر شاخ این باغ مرغی سراید

به لحنی دگر داستان از جدایی

چو شمعم به جان آتش افتد به بزمی

که آید سخن در میان از جدایی

کشد آنچه خاشاک از برق سوزان

کشیده است هاتف همان از جدایی

هاتف اصفهانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


ای کرده دلم سوختهٔ درد جدایی

از محنت تو نیست مرا روی رهایی

معذوری اگر یاد همی نایدت از ما

زیرا که نداری خبر از درد جدایی

در فرقت تو عمر عزیزم به سر آمد

بر آرزوی آنکه تو روزی به من آیی

من بی‌تو همی هیچ ندانم که کجایم

ای از بر من دور ندانم که کجایی

گیرم نشوی ساخته بر من ز تکبر

تا که من دلسوخته را رنج نمایی

ایزد چو بدادست به خوبی همه دادت

نیکو نبود گر تو به بیداد گرایی

بیداد مکن کز تو پسندیده نباشد

زیرا که تو بس خوبی چون شعر سنایی

سنایی

~~~~~✦✦✦~~~~~


مشو، مشو، ز من خسته‌دل جدا ای دوست

مکن، مکن، به کف‌اند هم رها ای دوست

برس، که بی‌تو مرا جان به لب رسید، برس

بیا که بر تو فشانم روان، بیا ای دوست

بیا، که بی‌تو مرا برگ زندگانی نیست

بیا، که بی‌تو ندارم سر بقا ای دوست

چه کرده‌ام که مرا مبتلای غم کردی؟

چه اوفتاد که گشتی ز من جدا ای دوست؟

کدام دشمن بدگو میان ما افتاد؟

که اوفتاد جدایی میان ما ای دوست

عراقی

~~~~~✦✦✦~~~~~


گر یک وفا کنی صنما صد وفا کنم

ور تو جفا کنی همه من کی جفا کنم

گر بر کنم دل از تو بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم

هرگز جدایی از تو نجویم که تو مرا

جانی ز جان خویش جدایی چرا کنم

جانم ز تن جدا باد ار من به هیچ وقت

یک لحظه جان ز مهر تو ای جان جدا کنم

مسعود سعد سلمان


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


روز نوروزست، سرو گل عذار من کجاست؟

در چمن یاران همه جمعند یار من کجاست؟

مونسم جز آه و یارب نیست شبها تا به روز

آه و یارب! مونس شبهای تار من کجاست؟

گشته مردم، هر یکی، امروز، صید چابکی

چابک صید افگن مردم شکار من کجاست؟

نیست یک ساعت قرار این جان بی آرام را

یارب! آن آرام جان بی قرار من کجاست؟

سوخت از درد جدایی دل بامید وصال

مرهم داغ دل امیدوار من کجاست؟

روزگاری شد که دور افتاده ام، آخر بپرس

کان سیه روز پریشان روزگار من کجاست؟

بود عمری بر سر کویت هلالی خاک ره

رفت بر باد و نگفتی: خاکسار من کجاست؟

هلالی جغتایی

~~~~~✦✦✦~~~~~


بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست

رها مکن که دلم را ز غم رهایی نیست

دلم ببردی و گر سر جدا کنی ز تنم

به جان تو که دلم را سر جدایی نیست

بریز جرعه که هنگامه غمت گرم است

بگیر باده که هنگام پارسایی نیست

اگر ربوده به زلف تو شد دلم چه عجب

چو کار زلف تو، الا که دلربایی نیست

بر آب دیده روانی تو همی خواهم

اگر چه آب مرا بر درت روایی نیست

مرا بپرسی کاخر مرا ز تو غم نیست

اگر نیایی هست و اگر بیایی نیست

به بنده خسرو بوسی بده مکن حکمت

که بنده نیز حکیم است، اگر سنایی نیست

امیرخسرو دهلوی

~~~~~✦✦✦~~~~~


به من بازگرد ای چو جان و جوانی

که تلخست بی تو مرا زندگانی

من اندر فراق تو ناچیز کردم

جمال و جوانی، دریغا جوانی

دریغا تو کز پیش رویم جدایی

دریغا تو کز پیش چشمم نهانی

فرخی سیستانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


ای آنکه ز هجر تو ندیدیم رهایی

باز آی، که دل خسته شد از بار جدایی

هر چند مرا هیچ نخوانی که: بیایم

این نامه نبشتم که: بخوانی و بیایی

ما را همه کاری به فراق تو فرو بست

باشد که ز ناگه در وصلی بگشایی

گفتی که: ز تقصیر تو بود این همه دوری

تقصیر چه باشد؟ چو ندانم که: کجایی؟

از بار غم خویش نبایست شکستن

ما را که شب و روز تو بایستی و بایی

ای رفته و بر سینهٔ ما داغ نهاده

سوگند به جان تو که: اندر دل مایی

هر چند پسند همه خلقی ز لطافت

اینت نپسندیم که در عهد نیایی

بنمای بنا معقتدانم رخ رنگین

تا بیش نپرسند که: دیوانه چرایی؟

ز آیینه عجب دارم آرام نمودن

وقتی که تو آن روی به آیینه نمایی

اندر دل یکتا شدهٔ اوحدی امروز

سوزیست که آتش برساند به دوتایی

اوحدی


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


دوبیتی و رباعی با مضمون جدایی



دلا از دست تنهایی بجانم

ز آه و نالهٔ خود در فغانم

شبان تار از درد جدایی

کند فریاد مغز استخوانم

*

عزیزان از غم و درد جدایی

به چشمانم نمانده روشنائی

بدرد غربت و هجرم گرفتار

نه یار و همدمی نه آشنائی

باباطاهر

~~~~~✦✦✦~~~~~


روز و شب خون جگر می‌خورم از درد جدایی

ناگوار است به من زندگی، ای مرگ کجایی

چون به پایان نرسد محنت هجر از شب وصلم

کاش از مرگ به پایان رسدم روز جدایی

هاتف اصفهانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


ای بی خبر از محنت روز افزونم

دانم که ندانی از جدایی چونم

باز آی که سرگشته تر ازفرهادم

دریاب که دیوانه تراز مجنونم

رهی معیری

~~~~~✦✦✦~~~~~


با اهل زمانه آشنایی مشکل

با چرخ کهن ستیزه رایی مشکل

از جان و جهان قطع نمودن آسان

در هم زدن دل به جدایی مشکل

ابوسعید ابوالخیر

~~~~~✦✦✦~~~~~


بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست

رهامکن که دلم را زغم رهایی نیست

دلم ببردی و گر سرجدا کنی زتنم

به جان تو که دلم را سر جدایی نیست

امیرخسرو دهلوی

~~~~~✦✦✦~~~~~


دی ما و می‌و عیش خوش و روی نگار

وامروز غم جدایی و فرقت یار

ای گردش ایام ترا هر دو یکیست

جان بر سر امروز نهم دی باز آر

انوری

~~~~~✦✦✦~~~~~


تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی

که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت

تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی

بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت

سعدی


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


تک بیت‌های ناب جدایی


بیاموزمت کیمیای سعادت

ز همصحبت بد جدایی جدایی

حافظ

~~~~~✦✦✦~~~~~


جدایی را چرا می‌آزمایی

کسی مر زهر را چون آزماید؟

مولانا

~~~~~✦✦✦~~~~~


چنین گفت خسرو که این باد وبس

شکست و جدایی مبیناد کس

فردوسی

~~~~~✦✦✦~~~~~


نباشد خوشیی چون آشنایی

نه دردی تلخ چون درد جدایی

فخرالدین اسعد گرگانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


جدایی توگناهی عظیم بود و مرا

از آن‌گناه همی‌کرد باید استغفار

قاآنی

~~~~~✦✦✦~~~~~


لرزد از بیم جدایی استخوانم بند بند

هر کجا بینم فلک سازد دو یار از هم جدا

*

من و یک لحظه جدایی ز تو، آن گاه حیات؟

اینقدر صبر به عاشق نسپرده است کسی

صائب تبریزی

~~~~~✦✦✦~~~~~


اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند

دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت

امیرخسرو دهلوی

~~~~~✦✦✦~~~~~


صعب دردیست جدایی تو به هر هفته مرا

به چنین درد گرفتاری مکن گو نکنم

مسعود سعد سلمان

~~~~~✦✦✦~~~~~


دل از درد جدایی میکشد آهی و می‌گوید

که: تنهایی عجب دردیست! داد از دست تنهایی!

*

جان من از جدایی آن مه بلب رسید

ای وای! گر فلک نرساند باو مرا

هلالی جغتایی

~~~~~✦✦✦~~~~~


امید هاست مرا کز خودم جدا نکنی

وگر تو قصد جدایی کنی خدا مکناد

*

چنان بسوخته ام در غم جدایی دوست

که چرخ را دل بر جان من بمی‌سوزد

حکیم نزاری

~~~~~✦✦✦~~~~~


چنان شدم ز غم و غصهٔ جدایی دوست

که دید دشمن اگر حال من ، ترحم کرد

وحشی

~~~~~✦✦✦~~~~~


بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است

ندیده داغ جدایی تعب چه می‌دانی؟

*

با امید وصل از درد جدایی باک نیست

کاروان صبح آید از قفای نیمشب

رهی معیری

~~~~~✦✦✦~~~~~


مکن از برم جدایی، مرو از کنارم امشب

که نمی‌شکیبد از تو دل بی‌قرارم امشب

اوحدی

~~~~~✦✦✦~~~~~


دوای درد جدایی کجا به صبر توان کرد

بیار شربت وصل ار طبیب درد فراقی

خواجوی کرمانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم

سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم

*

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی

چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

عراقی

~~~~~✦✦✦~~~~~


نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی

خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی

هاتف اصفهانی

~~~~~✦✦✦~~~~~


هر نفس از جدایی‌ات می‌رسدم عقوبتی

ای شب انتظار تو روز جزای عاشقان

فروغی بسطامی

~~~~~✦✦✦~~~~~


از من مطلب صبر جدایی که ندارم

سنگیست فراق و دل محنت زده جامی

*

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

سعدی


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


متن آهنگ جدایی احسان خواجه امیری



اگه دستم به جدایی برسه

اونو از خاطره‌ها خط می‌زنم

از دلِ تنگ تموم آدما

از شب و روز خدا خط می‌زنم

اگه دستم برسه به آسمون

با وب ‌ها قیامت می‌کنم

نمی‌ذارم کسی عاشق نباشه

ماهُ بین همه قسمت می‌کنم

وقتی گاهی من و دل تنها می‌شیم

حرفهای نگفتنی رو میشه دید

میشه تو سکوت بین ما دو تا

خیلی از ندیدنی‌ها رو شنید

قصه جدایی ما آدما

قصه دوری ماست از خودمون

دوری من و تو از لحظه عشق

قصه سادگی گمشده مون...

ترانه سرا: افشین یداللهی


	شعر جدایی (بهترین اشعار درباره جدایی و فراق) | وب


متن آهنگ جدایی علی زند وکیلی


رفیقم چی بگم بارونه حالم

مثل اشکای من رو شونه تو

می‌ترسم سر بذارم روی دستات

یهو سقفش بریزه خونه تو

یه وقتایی چقد کم میشه مرهم

همون وقتا که دردِ دل زیاده

یه وقتایی می‌خوای دیوونه باشی

می‌بینی تو شهر عاقل زیاده

جدایی با جدایی فرق داره

یکی با عشق اومد خسته تن رفت

یکی اونه که من از دست دادم

گمون کردم خودش از دست من رفت


شکستن با شکستن فرق داره

گاهی بغضت شکسته چکه می‌شی

گاهی سنگی به شیشه ت می‌زنن که

با هر تکه هزاران تکه می‌شی

چقد خالی شده آغوشم از عشق

مثل کوهی که از یک دشت میره

همین آهوی زیبای تو بیشه

زمستونم اگه برگشت میره

میرم دنبال ردپایی در برف

می بینم آب شد جاری شده رود

دلم تنگه برای هر چی که نیست

دلم تنگه برای هر چی که بود

ترانه سرا: افشین مقدم

~~~~~✦✦✦~~~~~

متن آهنگ جدایی محسن چاوشی


ناله ز درد هجران وای از غم جدایی

فکر وداع باید از روز آشنایی

با من بمان برادر طاقت نمانده دیگر

باور نمی‌کنم من شد موسم جدایی

وای از شب فراق و اندوه بی تو ماندن

دل کندن از تو دلبر دارد چه ماجرایی

ای نازنین گل من گفتی بمانم اما

با دیدن تو گردد مرغ دلم هوایی

گر شام هجر و دوری هرگز سحر ندارد

ماه تو در شب دل دارد چه دلربایی

کرب و بلایت امشب بوی مدینه دارد

همراه عطر نرگس خواند مرا ندایی

گوید غریب مادر! ای یادگار حیدر

فردا بریده حنجر در دشت کربلایی


گروه فرهنگ و هنر وب



همچنین مشاهده کنید