جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مشاركت مؤثردر ضیافت خرداد


غروب هجدهم خردادماه سال هشتاد وچهار ستاد انتخاباتی هر نامزدی كه ۵۰درصد آرای شركت كنندگان در انتخابات را كسب كرده باشد به كانون یك جشن سیاسی بزرگ تبدیل خواهد شد پایكوبی بر سر پیروزی درنهمین انتخابات ریاست جمهوری

این را قانون می گوید ، قانونی كه براساس آن ، هركس ۵۰ درصد از آرای انتخاباتی را از آن خود كند، رئیس جمهوری ایران می شود. بنابراین به لحاظ حقوقی و قانونی ، پیروز انتخاباتی ، چه ۳۰ رأی كسب كرده باشد و چه ۳۰ میلیون رأی ، با كسب اكثریت آرا، رئیس جمهور خواهد بود. اما سؤالی كه مطرح می شود این است كه حتی در صورت قابل قبول بودن میزان مشاركت در انتخابات ، مشروعیت سیاسی یك نظام حاكمیتی با چه میزان و چه نوع مشاركتی حاصل می شود؟به گفته جواد اطاعت مشاور وزیر كشور به طور كلی دو نوع مشاركت در انتخابات وجود دارد. نخست مشاركت توده گرا و دوم مشاركت فعال.در مشاركت توده ای كه از یك جامعه توده گرا ناشی می شود، نوع مشاركت ، منفعلانه است و گرچه ممكن است میزان مشاركت بالا باشد اما از نظر كیفی ، ارزش چندانی ندارد. در مشاركت فعال كه از جامعه مدنی سرچشمه می گیرد ، عنصر رقابت و تكثر سیاسی حائز اهمیت فراوان است . در چنین مشاركتی ممكن است به لحاظ كمی ،میزان مشاركت بالا نباشد اما به لحاظ كیفی ، مهم است.

مشاركت در نظامهای سیاسی توسعه یافته نظیر فرانسه، انگلیس و آمریكا از نوع مشاركت فعالانه است اما دركشورهای توسعه نیافته حتی در صورتی كه مشاركت سیاسی وجود داشته باشد، معمولاً فاقد عنصر رقابت و تكثرسیاسی و صرفاً از منظر كمی حائز اهمیت است . مقایسه تطبیقی كشورهای اروپای شرقی با اروپای غربی و یا كشورهایی نظیر مصر، سوریه و عراق (در زمان حكومت صدام ) با كشورهای توسعه یافته این مسأله را روشن می كند.

ولی آیا هرنوع «مشاركت كمی» فاقد ارزش است ؟ پاسخ این است كه چنانچه مشاركت فعالانه به لحاظ كمیت و میزان مشاركت نیز بالا باشد ، بسیار مناسب است و در صورتی كه عنصر رقابت و تكثر سیاسی نیز در چنین انتخاباتی محفوظ باشد، بهترین شرایط برای مشاركت فعالانه رقم خورده است.

كاظم جلالی مخبر كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ضمن تفكیك مشاركت توده گرا از مشاركت فعالانه می گوید: «اگرچه مشاركت توده ای به نوعی موردنیاز است و همه تلاش می كنند كه به نوعی شاهد یك اكثریت عددی در انتخابات باشند، اما تردیدی وجود ندارد كه مشاركت گروههای مؤثر اجتماعی و قشرهای فرهیخته جامعه در انتخابات ، معنایی متفاوت به مشاركت عمومی می بخشد» .

اما اهمیت مشاركت فعالانه و مؤثر در چیست؟

پاسخ اگرچه مختصر است اما به روشنی اهمیت موضوع را روشن می سازد. گروههای مؤثر اجتماعی حتی اگر تعدادشان اندك باشد، نگاهشان به فرایندهای سیاسی ، واقع بینانه تر و علمی تر است لذا در صورتی كه به پشتیبانی از یك چهره یا گروه سیاسی می پردازند، حمایتگرانی قابل اعتماد محسوب می شوند و مشاركت و آرای انتخاباتی آنها مبتنی بر نوعی بینش است. دقیقاً همین خصلتها در مشاركت توده گرا وجود ندارد. درمشاركت توده گرا نوع انتخابها نه براساس بینش بلكه عمدتاً تحت تأثیر عواملی نظیر تبلیغات صورت می گیرد. براین اساس از ریشه فكری و نگاهی عمیق برخوردار نیست. چنین حمایت سیاسی و مشاركتی به همان سهولت كه فراهم می آید، از دست رفتنی است و لذا مشاركت توده گرا را می توان مشاركتی شكننده و غیرقابل اتكا دانست. براین اساس هرنظامی كه قادر به جلب مشاركتهای فعالانه باشد از پشتوانه مردمی قابل اتكا بهره مند خواهد بود.

گروههای مؤثر اجتماعی و فرهیختگان به همان میزان كه حضورشان در انتخابات در فعالانه شدن مشاركت عمومی مؤثر است ، نسبت به این حضور و مشاركت ، سختگیر و محتاط اند. در واقع شهروندان صاحب بینش ، ترجیح می دهند به سادگی كسی را تأیید یا تكذیب نكنند.اما تحقق مشاركت فعالانه در انتخابات آتی ریاست جمهوری در گرو عوامل و شرایط سیاسی ، اجتماعی متعددی است. به گفته جواد اطاعت ، بی طرفی كامل حاكمیت و برگزار كنندگان انتخابات، رعایت عنصر عدالت، ایجاد فضای واقعی رقابت انتخاباتی ، رفع نگرانی مردم از اعمال سلایق فردی و گروهی ، پرهیز از اعمال فشار بر برخی نامزدها برای خالی كردن عرصه رقابت به نفع یك نامزد خاص ، پرهیز از رد صلاحیتهای غیرقابل توجیه و مداخله برخی نهادها و ارگانها به نفع جریانی خاص ، از جمله عواملی است كه گروههای مؤثر اجتماعی را ترغیب به مشاركت درانتخابات می كند.

دیگر شرط اساسی برای تحقق مشاركت مؤثر در انتخابات، بالابردن تنوع گزینه های انتخاب شونده برای جلب طیف های وسیع تری از انتخاب كنندگان است.یك شهروند در صورتی درانتخابات شركت خواهدكرد كه بتواند گزینه موردنظر خود و یا گزینه ای نزدیك به سلیقه خود را انتخاب كند.بنابراین مشاركت یا عدم مشاركت هریك از شهروندان در انتخابات، منوط به حضور نامزدهای انتخاباتی همسو با سلیقه های آنان است.براین اساس اگر نظام حاكمیتی كشور واقعاً به دنبال مشاركت تمام لایه های اجتماعی و به ویژه طبقه فرهیخته جامعه است باید امكان حضور نامزدهای موردعلاقه این بخش از جامعه را درانتخابات فراهم كند.كاظم جلالی مخبر كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید: كثرت انتخاب شوندگان یكی از مهمترین عوامل افزایش میزان مشاركت فعال درانتخابات است چرا كه وقتی مردم احساس كنند درمیان انتخاب شوندگان، چهره هایی با انواع گرایشها و نگرشها وجوددارد و درواقع «اصل تنوع» رعایت شده است، «تنوع انتخاب كنندگان» نیز بالامی رود و آن بخش از لایه های اجتماعی كه حضور و مشاركت شان درانتخابات، كیفیت انتخابات را بالا می برد نیز ترغیب به مشاركت می شوند.این نماینده مجلس تأكید می كند منظور از كثرت انتخاب شوندگان، كثرت عددی نیست بلكه كثرت سلیقه ای و فكری است.به این معنا كه ممكن است در یك انتخابات، نامزدهای انتخاباتی متعددی به رقابت با یكدیگر بپردازند و درواقع به لحاظ كمیت، عدد آنها بالا باشد. ولی همگی و یا اغلب آنها از یك جنس باشند.دراین صورت، زمانی كه رأی دهنده به عنوان یك خریدار سیاسی در پشت ویترین نامزدهای انتخاباتی قرارمی گیرد گزینه موردنظر خود را نمی یابد و از انتخابات رویگردان می شود.جواد اطاعت مشاور وزیركشور نیز، شرط تحقق مشاركت فعالانه و مؤثر را حضور احزاب، گروهها، جمعیتها و گرایشهای سیاسی و فكری متنوع درعرصه رقابتهای انتخاباتی می داند.او می گوید: درصورتی كه طیف های فكری و سیاسی متنوع بتوانند نماینده و نامزد خاص خود را وارد بازی انتخابات كنند درآن صورت می توان امیدوار بود كه در یك فرایند رقابت واقعی و نه صوری، طیف های مختلف اجتماعی نیز برای حمایت از نمایندگان سلیقه سیاسی و فكری شان وارد گود انتخابات شوند.به گفته اطاعت، تأثیرگذاری رأی مردم عامل مهم دیگری است كه درترغیب قشرهای فرهیخته جامعه برای حضور درانتخابات مؤثر است.این اظهارنظر مشاور وزیر كشور می تواند ناظر به شرایط پس از برگزاری انتخابات نیز باشد، چه آنكه انتخابات آزاد صرفاً با رعایت یكسری اصول برگزاری انتخابات سالم، محقق نخواهدشد، به این معنا كه حتی درصورت نامزدشدن نمایندگان نامی گرایش های فكری و سیاسی كشور و درصورت ردصلاحیت نشدن آنها و اجرای صحیح فرایند رأی گیری و شمارش آرا، بازهم نتیجه انتخابات الزاماً نشانگر برآیند واقعی نظرات تمام لایه های اجتماعی نیست.درواقع برگزاری انتخابات آزاد، صرفاً دریك بستر و فضای سیاسی سالم، معنا پیدامی كند. كما اینكه تجربه سالیان اخیر این واقعیت را به اثبات رساند كه حتی پس از برگزاری یك انتخابات سالم و به قدرت رسیدن نماینده یا نمایندگان واقعی مردم، درصورتی كه شرایط اعمال اراده مردمی وجودنداشته باشد منتخبین مردم فاقد كارایی خواهندبود.وجود چنین ذهنیتی انگیزه مشاركت در انتخابات را درطیف قابل ملاحظه ای از مردم ازبین می برد. مخصوصاً بخشهایی از جامعه كه از شعورسیاسی بالاتری برخوردارند، مشاركت در انتخاباتی كه عملاً تأثیری در سرنوشت سیاسی آنان ندارد را فاقد توجیه عقلانی می دانند.براین اساس اصلی ترین عاملی كه می تواند به ترغیب عمومی برای مشاركت درانتخابات منجر شود سالم سازی فضای سیاسی كشور و مؤثر ساختن نقش منتخبین مردم در سرنوشت كشور است.به عبارت واضح تر، اگر نظام خواستار مشاركت اقشار فهیم جامعه در انتخابات است باید اعتمادسازی كند.كاظم جلالی درمورد پیامدهای تداوم نگاه منفی بخشی از جامعه ایران به فرایند انتخابات هشدارمی دهد. او می گوید: در یكی دو انتخابات اخیر با پدیده ای به نام «سكوت معنادار» بخشی از جامعه مواجه شده ایم. این سكوت به معنای بی تفاوتی نیست بلكه معنایی خاص دارد و عدم مشاركت بخشی از جامعه در انتخابات می تواند در سرنوشت كشور تأثیرگذار باشد.

مخبر كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأكیدمی كند باید برای فعال كردن این جمعیت ساكت درجامعه، تلاش كرد.