چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

قیام ۱۵ خرداد ۴۲, ریشه ها و دستاوردها


قیام ۱۵ خرداد ۴۲, ریشه ها و دستاوردها

« ۱۵ خرداد را متن مردم با انگیزه اسلامی و با انگیزه عشق به روحانیت و با انگیزه عشق و ایمان به امام خودشان به وجود آوردند و ستون فقرات حادثه ۱۵ خرداد علاقه به اسلام و امام بود و مردم بودند كه این حركت را میدان دادند و به وجود آوردند پس آنچه در ۱۵ خرداد به وجود آمد, عبارت بود از پیوند مستحكم ملت و امام آن هم به بركت اسلام »

«... ۱۵ خرداد را متن مردم با انگیزه اسلامی و با انگیزه عشق به روحانیت و با انگیزه عشق و ایمان به امام خودشان به وجود آوردند و ستون فقرات حادثه ۱۵ خرداد علاقه به اسلام و امام بود و مردم بودند كه این حركت را میدان دادند و به وجود آوردند. پس آنچه در ۱۵ خرداد به وجود آمد، عبارت بود از پیوند مستحكم ملت و امام آن هم به بركت اسلام...»

از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای امام جمعه موقت تهران ـ در خطبه‌های نماز جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۶۳.

در تاریخچه زندگی سراسر حماسه و مبارزه امام خمینی علیه رژیم پهلوی و حامیان امریكایی و صهیونیستی آن، نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ یك نقطه عطف محسوب می‌شود، به طوری كه انقلاب اسلامی ایران را تداوم نهضت ۱۵ خرداد می‌دانند. قیام ۱۵ خرداد، مبارزه‌ای بود كه سه عنصر اسلام، امام خمینی و مردم، پایه‌ها و عوامل اصلی تشكیل آن بودند.

مقاله زیر به تشریح زمینه‌ها، جزئیات و نتایج قیام اسلامی ۱۵ خرداد پرداخته است.

●ریشه‌های شكل‌گیری

انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۶۰ امریكا كه به روی كارآمدن دمكراتها به رهبری كندی منجر شد، با تغییراتی در سیاست خارجی آن كشور همراه شد. كندی بر خلاف پیشینیانش معتقد به سیاست انعطاف پذیرتر در رویارویی با بحرانها به ویژه كشورهای جهان سوم بود. او معتقد به پیمانهای اقتصادی به جای نظامی‌، فعال سازی قوای امنیتی و اطلاعاتی به جای استفاده از ارتش و تقویت برنامه‌های فرهنگی از قبیل سپاه صلح، ترویج انتخابات كنترل شده و دمكراسی‌های هدایت شده و... بود.

روی كارآوردن دولتهای غیرنظامی دست نشانده از جمله ابزارهای دولت كندی برای رسیدن به این هدف بود. در بعد اقتصادی نیز ایجاد طبقه متوسط، به راه انداختن صنایع وابسته و مونتاژ و گسترش اقتصاد مصرفی از برنامه‌های اصلی بود. لازمه رونق اقتصاد سرمایه‌داری‌، داشتن بازار مصرف گسترده و قدرت خرید بیشتر مردم است و برای رسیدن به اهداف اقتصادی می‌بایست ساختار سیاسی ـ اجتماعی مناسبی فراهم شود. در این میان در ایران كه شاه ـ پس از كودتای ۲۸ مرداد ـ خود را مدیون امریكا می‌دانست برای ادامه سلطنت‌، علیرغم میل باطنی خود از سیاست‌های جدید كندی راه گریزی نداشت‌.

محصول این سیاست روی كار آوردن دولت شریف امامی و طرح شعارهای آزادی احزاب و فضای باز سیاسی و اصلاحات اداری بود. اما وی چندان مورد تایید كندی نبود و هیأت حاكمه جدید امریكا بر روی علی امینی حساب ویژه‌ای باز كرده بود.

امینی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۰ به نخست وزیری منصوب شد و شعار مبارزه با فساد و همچنین انحلال مجلس‌، اولین ژست وی برای ایجاد اصلاحات مورد نظر امریكا بود. در این راستا قانون موسوم به «اصلاحات ارضی‌» در دی ۱۳۴۰ مورد حمایت مقامات امریكایی قرار گرفت و سپس برای تأمین هزینه این «انقلاب‌» كنسرسیوم نفت‌، با اشاره امریكا تولید نفت را افزایش داد و ایران را به سومین صادركننده نفت جهان رساند.۱

با این حال امینی با توجه به تجارب دوران حكومت مصدق‌، بر كنترل ارتش نیز اصرار داشت‌، چیزی كه مخالف خواست شاه بود. این اختلاف به تدریج عمیق تر شد. در پی سفر فروردین ۱۳۴۱ شاه به امریكا و اطمینان دادن وی به كندی در مورد اجرای برنامه‌های مورد نظر واشنگتن‌، باعث شد كندی با تغییر دولت در ایران به عنوان راه تضمین حكومت شاه موافقت نماید. در نتیجه شاه در بازگشت دولت امینی را بركنار و در ۲۸ تیر ۱۳۴۱ اسدالله علم را جایگزین وی كرد. از این رو دوران حكومت علم سرآغاز یكپارچگی در ساختار حكومت شاه و شروعی بر دیكتاتوری مطلق وی در كشور بود.

در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، اولین اقدام دولت علم در جهت اجرای سیاست‌های جدید اعلام شد و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در هیأت دولت به تصویب رسید. این لایحه در غیاب مجلس‌، حكم قانون را داشت و در واقع‌، زمینه سازی برای لوایح و قوانین دیگر بود.

این لایحه كه درآن به لزوم حذف اسلام از شرائط نمایندگی مجلس و لزوم سوگند به «كتاب آسمانی‌» به جای قرآن و همچنین به ضرورت آزادی زنان در فعالیتهای اجتماعی اشاره شده بود، مقدمه‌ای برای اسلام‌زدائی و محو ارزشهای اسلامی در جامعه ایران بود. لایحه با مخالفت قاطع و سرنوشت ساز حضرت امام به همراه اعتراضات مكرر علماء، وعاظ و مراجع، ارسال نامه‌های سرگشاده به شاه و مقاومت مستمر در برابر توطئه «حذف اسلام» و تضعیف دین و روحانیت به شكست انجامید و علم به ناچار در آذر ۱۳۴۱ طرح خود را پس گرفت‌.

علم در مرحله بعد وعده تحقق «انقلاب سفید» را داد و تصمیم گرفت تا نقشه‌های امریكا را در قالب دیگری احیا كند. شاه در بهمن ۱۳۴۱ با سفر به قم تلاش كرد تا طرح «انقلاب سفید» را برای مردم توجیه كند و اگر بتواند میان علما و مراجع حوزه علمیه راجع به نقشه‌های ضداسلامی خود تفرقه ایجاد نماید. اما تحریم شاه توسط مردم و روحانیون و تعطیل شدن شهر قم‌، خشم شاه را برانگیخت به طوری كه وی از روحانیت به عنوان «ارتجاع سیاه‌» یاد كرد. با این همه‌، رژیم شاه مبادرت به برگزاری یك رفراندوم صوری برای نشان دادن حمایت مردم از طرح «انقلاب سفید» كرد.

امام در مراحل بعد با سخنرانی‌ها و اقدامات خود از جمله با اعلام عزای عمومی در نوروز ۱۳۴۲ و تحریم جشن‌های نوروزی، نقشه‌های ضداسلامی شاه و توطئه ایجاد اختلاف در حوزه علمیه را خنثی كرد.

این مقاومت و هشیاری زمینه‌ساز فاجعه حمله به فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ و یورش مأموران رژیم شاه به مجلس سوگواری شهادت امام جعفرصادق‌(ع‌) گردید. در پی این فاجعه كه در آن دهها تن شهید و مجروح شدند، امام پیام مفصلی برای علما نوشتند كه در واقع از عوامل زمینه ساز قیام مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و روند جدیدی در مبارزه با رژیم بود۲.

همچنین امام در چهلمین روز فاجعه فیضیه، پیامی خطاب به ملت صادر كردند. با صدور و انتشار پیام امام و حركت علما در نجف رژیم متوجه شد كه برنامه اجرا شده در فیضیه‌، آثار منفی برای رژیم دربر داشته و بنابر این نیاز به حركت دیگری است. چون اقدامات انجام شده نتوانسته بود اهداف مورد نظر را تأمین كند، لازم بود عملیات در مقیاس وسیعتر و با شدت بیشتری به مرحله اجرا درآید. شاه در سخنرانی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۲ تهدید كرد كه اگر این گونه كارها متوقف نشود، دست به كشتار وسیعی خواهد زد و كلیه علمایی كه به نحوی در راه‌اندازی این حركت‌ها سهیم باشند، دستگیر خواهند شد. او گفت‌:

«اگر متأسفانه لازم باشد كه انقلاب بزرگ با خون یك عده بی گناه‌، یعنی مأموران دولت و یك عده بدبخت گمراه متأسفانه آغشته شود، این كاری است كه چاره‌ای نیست و خواهد شد. ۳

ماه محرم از راه می‌رسید و رژیم تردید نداشت كه در این ماه سخنگویان مذهبی پیرو امام از جنایتهای دستگاه سلطنت سخن خواهند راند. ساواك برای پیشگیری از آنچه در وقوعش شكی نبود، جمعی از گویندگان مذهبی را احضار كرد و با تهدید و ارعاب به آنان یادآور شد كه در سخنان خود سه مطلب را رعایت كنند:

۱ـ بر ضد شخص شاه مطلبی نگویند.

۲ـ از اسرائیل و آنچه مربوط به اسرائیل است‌، مطلبی گفته نشود.

۳ـ نگویند اسلام و قرآن درخطر است و دستگاه را ضداسلامی نخوانند.

زمانی كه امام از این امر مطلع شدند، با صدور بیانیه‌ای خطاب به وعاظ و گویندگان دینی چنین هشدار دادند: «این التزامات علاوه بر این كه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند... سكوت در این ایام‌، تأیید دستگاه جبار و كمك به دشمنان اسلام است‌. ۴

با صدور این بیانیه‌، تحرك تازه‌ای در بین وعاظ و روحانیون پدید آمد تا در شهرها و روستاها، جنایتهای رژیم را افشا كنند.

راهپیمایی‌های مذهبی و شعارهای تند انقلابی علیه رژیم و در طرفداری از مواضع امام در تهران و شهرستانها هر روز گسترش می‌یافت و این موج به ویژه پس از سخنرانی پرشور امام در روز عاشورا در فیضیه شتاب بیشتری به جریان جاری در قم‌، تهران و سایر شهرستانها داد. چنانكه به رغم دستگیری روحانیون انقلابی و ایجاد محیط رعب و وحشت‌، شب یازدهم محرم‌، تظاهرات باشكوهی از طرف دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.

همچنین روز یازدهم محرم در مسجد شاه (مسجد امام خمینی‌) نیز مجلس باشكوهی ترتیب یافت و شعارهایی چون «خمینی‌، تو فرزند حسینی‌» در فضای مسجد طنین افكند و تظاهركنندگان سپس به حركت درآمدند و با گذشتن از خیابان ناصرخسرو، وارد خیابان فردوسی شدند و در مقابل سفارت انگلیس اجتماع كردند و سخنرانان به افشاگری علیه رژیم پرداختند. در این شرایط و با همه گیر شدن تدریجی مخالفت با حكومت شاه و برنامه‌های ضد اسلامی آن‌، رژیم تنها چاره كار را دستگیری امام دانست‌.

●۱۵ خرداد

ساعت چهار صبح روز ۱۲ محرم (۱۵ خرداد ۱۳۴۲) نیروهای امنیتی و انتظامی‌، پس از محاصره منزل امام در قم و ورود به منزل از طریق دیوار، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل نمودند و در یكی از بازداشتگاه‌ها نگه داشته و پس از مدتی به پادگان عشرت‌آباد بردند. قبل از طلوع آفتاب خبر دستگیری امام در قم و سپس در سایر شهرها منتشر و موجب تشدید هیجان مردم گردید. وضعیت فوق‌العاده‌ای بر قم‌، تهران و دیگر شهرها حاكم گردیدو درگیری‌های گسترده به تدریج از ساعت ده صبح در تهران و قم آغاز شد و كشتار در خیابانهای اطراف صحن مطهر حضرت معصومه‌(س‌) تا ساعت ۵ بعد از ظهر ادامه یافت‌. تعداد زیادی از مردم در روز پانزده و شانزده خرداد بازداشت و بعضی از آنها پس از مدتی مرخص و عده‌ای نیز به حبس‌های طولانی مدت محكوم شدند وحكومت نظامی اعلام شد. دستگیری، زندان، حصر و آزادی امام تا نیمه دوم فروردین ۱۳۴۳ ادامه یافت و طی این ۱۰ ماه ایران دستخوش رویدادهای فراوانی بود. رژیم با وجود امكانات تبلیغاتی وسیع و به رغم مصرف میلیون‌ها تومان توسط سفارتخانه‌های خود در كشورهای خارجی به منظور خرید صفحات جرایدو سانسور شدید مطبوعات داخلی‌، نتوانست بر اراده مردم مسلمان ایران فایق آید و دستگیری علما، روحانیون و دیگر قشرهای ملت نتیجه‌ای نبخشید.

رژیم كه گمان می‌كرد با دستگیری امام و یارانش، سركوب خونین قیام ۱۵ خرداد و دستگیری و تبعید یاران امام‌، به رویارویی خاتمه داده شد، به تدریج متوجه شد هیچ تغییری نه در مواضع امام صورت گرفته، نه از محبوبیت ایشان كاسته شده و نه مردم صحنه را خالی كرده‌اند؛ به ویژه این كه بار دیگر سخنرانی‌های افشاگرانه امام كه اینك در جایگاه رهبری نهضت كاملاً مورد قبول عامه بودند، ادامه یافته بود.

پانوشت ها:

۱ـ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواك‌، جلد اول‌، صفحه ۱۶

۲ـ صحیفه نور ـ جلد اول‌.

۳ـ سیدحمید روحانی‌، نهضت امام خمینی‌، تهران‌، مركز اسناد انقلاب اسلامی‌، ۱۳۷۲، ص ۴۲۶.

۴ـ كوثر، مجموعه سخنرانی‌های حضرت امام خمینی‌، جلد اول‌، تهران‌، مؤسسه تنظیم و نشر آثا امام خمینی‌، ۱۳۷۱، ص ۸۴.

* برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ قیام پانزده خرداد رجوع كنید به:

۱ـ خاطرات ۱۵ خرداد؛ به كوشش علی باقری؛ ۴ جلد، از انتشارات دفتر ادبیات انقلاب اسلامی.

۲ـ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواك؛ ۶ جلد؛ از انتشارات مركز بررسی اسنادتاریخی .

۳ـ نهضت امام خمینی؛ جلد اول؛ سید حمید روحانی.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید