جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

هر چه کنی به خود کنی


هر چه کنی به خود کنی

در فرهنگ اسلامی ایرانی این معنا جا افتاده است که «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی», یا «تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز» این به معنای نیکی کردن به دیگران, بی چشمداشت از آنان است, چرا که بازگشت این نیکی و احسان در نهایت به خود فرد است در آموزه های قرآنی, نگاهی برتر به این رفتار ارزشی شده و از فرازی برتر, احسان به دیگران همان احسان به خود دانسته شده است در آموزه های قرآنی برای اموری چون احسان و شکر دو کارکرد جداگانه تبیین شده است

در فرهنگ اسلامی‌ایرانی این معنا جا افتاده است که «هر چه کنی به خود کنی؛ گر همه نیک و بد کنی»، یا «تو نیکی کن و در دجله انداز؛ که ایزد در بیابانت دهد باز». این به معنای نیکی کردن به دیگران، بی‌چشمداشت از آنان است، چرا که بازگشت این نیکی و احسان در نهایت به خود فرد است. در آموزه‌های قرآنی، نگاهی برتر به این رفتار ارزشی شده و از فرازی برتر، احسان به دیگران همان احسان به خود دانسته شده است. در آموزه‌های قرآنی برای اموری چون احسان و شکر دو کارکرد جداگانه تبیین شده است.

به این معنا که شکر و سپاس و مانند آن که از رفتارهای پسندیده عقلانی و عقلایی است، زمینه دگرگونی رفتاری دیگران نسبت به ما را سبب می‌شود و آثار این شکر و سپاس به خود ما باز می‌گردد. از جمله آثار این‌گونه رفتارها که به خود انسان باز می‌گردد می‌توان به مساله محبوبیت و افزایش اعتماد عمومی‌مردم نسبت به شخص سپاسگزار اشاره کرد. خداوند در آیه ۷ سوره ابراهیم می‌فرماید: لئن شکرتم لازیدنکم؛ اگر سپاسگزار باشید بر نعمت می‌افزاییم. این بدان معناست که شکر و سپاس از نعمتی، خود موجب افزایش بهره‌مندی شخص از نعمت بیشتر می‌شود و از جهات دیگر بهره‌مندی‌های او نسبت به نعمت افزایش می‌یابد. از این رو خداوند مصداق افزایش را بیان نمی‌کند و می‌گوید سپاسگزاری موجبات افزایش است، اما در چه زمینه و مسأله و موضوعی این افزایش صورت می‌گیرد، به این مطلب نپرداخته است تا ابعاد افزایش گسترش یابد و موضوعات و مسائل متنوع و گوناگونی را دربرگیرد. به این معنا که افزایش می‌تواند نسبت به همان نعمت یا نعمت‌های دیگر و به اشکال گوناگونی

انجام گیرد که به‌طور کلی به آن اشاره و از پرداختن به جزئیات آن خودداری کرده است. بُعد دیگر شکر و سپاسگزاری که در آیه ۴۰ سوره نمل به آن اشاره شده این است: و من شکر، فانما یشکر لنفسه، کسی که شکر و سپاسگزاری کند، در حقیقت از خودش شکر و سپاس کرده است. این می‌تواند به این معنا باشد که سپاسگزار در حقیقت شخصیت خود را بروز و ظهور داده و تشکر از دیگری در حقیقت تشکر از خود است و نشان می‌دهد که شخص برای خودش ارزش قایل است و با تشکر، این جایگاه و ارزش را به نمایش می‌گذارد و به دیگران نشان می‌دهد تا چه اندازه برای شخصیت خودش ارزش قایل است. همچنین می‌تواند مراد این باشد که شخص با سپاسگزاری، گامی‌بلند در راه اصلاح شخصیت یا تکمیل آن برداشته است. از این رو خداوند شکر نسبت به احسان کننده را در حقیقت شکر از خود شخص می‌داند، زیرا با این کار پیش از آنکه نسبت به دیگری کاری کرده باشد، به خودش خدمت کرده و شخصیت خویش را اصلاح یا تکمیل نموده است.

احسان نیز همین حالت را دارد. به این معنا که احسان‌کننده با احسان خویش پیش از آنکه به دیگری خدمتی کرده باشد، به خودش خدمت کرده؛ چرا که به اصلاح و تکمیل شخصیت خویش با این روش کمک کرده است. احسان‌کردن بی‌چشمداشت، از صفات و اسمای الهی است و شخص با این رفتار خویش مظهریت ربوبیت خداوندی را به نمایش می‌گذارد. براین اساس، می‌توان گفت که احسان به دیگری بی‌چشمداشت، رفتاری خداوندگونه است. گاه شخص احسان می‌کند و هر چند که چشمداشتی از دیگری که به وی احسان کرده ندارد، ولی در اندیشه بازگشت این احسان به شکل دیگری می‌باشد. هر چند که اسلام این آثار را می‌پذیرد و آن را مورد تایید قرار می‌دهد، ولی در مرتبه بالاتر و برتر، کاری که انجام می‌شود،باید بی‌هیچ چشمداشتی باشد. این همان چیزی است که خداوند در آیه ۴۰ سوره نمل به شکل سپاس از دیگری همان سپاس از خود یا آیه ۷ سوره اسراء با جمله «ان أحسنتم أحسنتم لانفسکم؛ احسان به دیگری همان احسان به خود می‌باشد» تبیین نموده است. درفرهنگ قرآنی و آموزه‌های وحیانی برخلاف ظاهر، برخی از امور که زیان و ضرر است به‌عنوان عین سود معرفی شده است.

به‌عنوان نمونه انفاق‌های مالی چون خمس و زکات که به‌نظر می‌رسد از دست دادن بخشی از مال و ثروت و سرمایه است، از نظر اسلام عین سود دانسته شده است. از این رو از برخی انفاق‌های مالی به‌عنوان زکات یاد شده است که به معنای نمو و رشد و بالندگی است. به این معنا که اگر مالی از دست می‌رود، این ظاهر مساله زکات است ولی در حقیقت این سودی چند برابر است که به شخص بازمی‌گردد. خداوند درباره احسان می‌فرماید: من جاء بالحسنه فله عشر امثالها؛ هرکسی عمل نیکی آورد پس برای او ده برابرش است. (انعام، آیه ۱۶۰) یا درجایی دیگر می‌فرماید: کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هرکس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر می‌کند.