جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

داربی روایت پایانش حكایت از میدانش داشت


شكست و پیروزی در ذات ورزش است و تو اگر همه گاه دل شكسته از شكستش شوی و دلبسته به پیروزی اش هرگز ورزش را نشناخته ای

استقلال در روزی كه خوب بازی كرد و میدان را با آن همه بزرگی اش برد می توانست یك بازنده باشد.اگر آن ضربه فكری با بدشانسی در میانه راه دروازه به گوشه پای خودی و غیرخودی می خورد و به بیرون می رفت و اگر آن ضربه سر قربانی به تور نمی نشست و می رفت به سویی دیگر برنده آن میدان كدام تیم بود؟آیا برنده همین بازنده نبود كه اینك به دست خودی به بی غیرتی متهم شده است؟آیا تفاوت غیرت و بی غیرتی به یكی دو توپی است كه به دروازه ای برود یا نرود؟اینك رواست كه آبرو بر آب لجن آلود جوی داد تا بوی عفن آن عرصه میدان ها را در خود بگیرد؟ آیا باید باور كرد آنانی كه هر آئینه نه به شعور كه به شعار خود را با چاپلوسی غلام حلقه به گوش دیگران جا می زنند رگ غیرتشان كلفت تر از بقیه است؟جمعه پرسپولیس دیدار بزرگان را باخت. اگر استقلال برد نه بی غیرتی مردان حریف كه به تیزهوشی مربیان و بازیكنانش بود كه برد.بی غیرتی وقتی هویدا شد كه پرسپولیس در بیرون از میدان باخت.البته نه چندان به نوازش های كلامی به حریف در میدان كه به شهوت بدكلامی مردانش به خود و خودی در پایانش.به بیراهه رفتن و بیراه گفتن كوچكان بزرگنمایش به بزرگان كوچك شده اش.به تهمت و افترازدن به خویش و به لجن مال كردن خویشتن.به سر و كول خودزدن و چنگ بر سر و روی هم انداختن و...هیهات كه تا پیش از سوت پایان آن دیدار كلام از مردی و مردانگی بود و حرف از اسوه های فتوت و جوانمردی، سوت آخر كه به صدا درآمد ناجوانمردی حرف پایان شد. نمادهایی كه پوسترهای تمام رنگی شان بر دل دیوارها سرخی غیرت و تعصب را به جان فرزندان من و تو نشانده است اینك باید ناسزاوارانه بی رگی را در گردن های به زیرافكنده یكدیگر نشان مان دهند.از ته میدان تا به سر، از چپ تا به راست و از بالا تا به پائین اینك باید به یكدیگر سیلی زده و رگ گردن شان را به رخ مان بكشند. نه، آن پرسپولیس باید در آن دیدار بزرگ می باخت، روایت پایانش حكایت از درون میدانش داشت. در آن جمعه پرسپولیس بیش از آن كه حریف را بزند خود را زد و این خودزنی دیگر نه ربطی به هیات مدیره اش داشت و نه به مدیرعاملش و نه به مربیانش. ربط به جمع اضدادی داشت كه در آن میدان بر ضدهم گرد آمده بودند. جمعی كه در میدان خود را دفع كردند و چه بیشتر حالا در بیرونش یقه گیر هم هستند، همین و تمام.