چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

کلاه هایی که ایرانیان باستان بر سر می گذاشتند


کلاه هایی که ایرانیان باستان بر سر می گذاشتند

کلاه را برای حفاظت روی سر می گذارند یا نشانی مذهبی است روی سر گذاشتن کلاه تنها به دلیل زیبایی است یا نشانگر شأن و طبقه اجتماعی خاصی است آیا از روی کلاه نظامیان می توان به ملیت, شاخه نظامی یا درجه افراد پی برد اصلا اولین بار چه کسی کلاه بر سر گذاشت

کلاه را برای حفاظت روی سر می‌گذارند یا نشانی مذهبی است؟ روی سر گذاشتن کلاه تنها به دلیل زیبایی است یا نشانگر شأن و طبقه اجتماعی خاصی است؟ آیا از روی کلاه نظامیان می‌توان به ملیت، شاخه نظامی یا درجه افراد پی برد؟ اصلا اولین بار چه کسی کلاه بر سر گذاشت؟

یکی از دیرینه‌ترین آثاری که از کلاه در دست است در معبدی در شهر تبس مصر باستان کشف شده است و مردی در آن کلاه حصیری مخروطی شکلی بر سر دارد. از دیگر نمونه‌های باستانی کلاه می‌توان به کلاه فریجی که بردگان آزاد شده در یونان و روم بر سر می‌گذاشتند و بعدها به کلاه آزادی شهرت یافت، اشاره کرد؛ کلاهی که ریشه آن را در آیین مهر نیز جسته‌اند.

اما در ایران باستان نیز استفاده از کلاه رایج بود. کلاه در ایران علاوه بر کاربرد تزئینی، شغل، نژاد و طبقه اجتماعی افراد را نیز نشان می‌داد. انواع مختلفی از کلاه مورد استفاده قرار می‌گرفت، مانند تاج (شامل تاج‌های یکپارچه، بسته یا باز که توسط پادشاهان استفاده می‌شد)، دیهیم، بساک، کلاه راسته، دستار (عمامه‌ای شبیه کلاه)، باشلق ( شبیه کلاهخود) و کلاه‌های نمدی تخم‌مرغ شکل. کلاه‌های نمدی میان افراد قبایل ایرانی رایج بود. همچنین زنان، انواعی روسری بر سر می‌کردند که گاه تا قوزک پای آنها می‌رسید و توسط یک نیم‌تاج یا بساک پوشانده می‌شد.

گاهی کلاه مطابق با مراسم و تشریفات و آیین‌های مذهبی خاص پوشیده می‌شد. در میان این نوع کاربردها، لباس عروسی نمونه برجسته‌ای است. گاهی غیر از طراحی خود کلاه و رنگ و جنس پارچه آن، تزئیناتی نیز به کلاه افزوده می‌شد از قبیل مهره‌ها و دانه‌هایی که به کلاه دوخته می‌شد و شامل فلزات، جواهرات، شیشه و میناکاری و پارچه‌های زینتی گران‌قیمت بود. یکی از اولین نمونه‌های این نوع تزئینات کلاه شاهی فریدون است که به گفته حکیم فردوسی در شاهنامه با افزودن تزئینات و جواهراتی به چرم کاوه ساخته شده بود.

از میان تصاویر و نمادهایی که کلاه‌های ایرانی را زینت می‌داد، اگر تنها به کلاه‌های ماد و پارس اکتفا کنیم، باید به نمادهای نیلوفر، مهر، برج‌های کنگره‌دار و شکل‌های هندسی اشاره کنیم.

برج‌های کنگره‌دار نیز نمادهای دیگری بودند که در زمان باستان استفاده می‌شدند و به احتمال زیاد نشان‌دهنده معبدهای باستانی بوده‌اند. نمونه‌ای از این برج دندانه‌دار، نقش برجسته‌ای از لباس سربازان خوزی (Khozi) است که در موزه لوور نشان داده شده است. در این تصاویر شکل‌های چهار گوشی در سه‌برج دندانه‌دار که از تپه‌ای سر در آورده است، دیده می‌شود. این سه قلعه نشان‌دهنده ترکیبی از آیین‌های کهن ایرانی است.

شکل‌های هندسی رایج نیز شامل حلقه‌ها یا شطرنجی‌های مدور بود که هم در حاشیه و هم در زمینه به کار می‌رفت و بویژه در تزئین کلاه‌های مراسم مذهبی هم استفاده می‌شد. با این حال آنچه در تزئینات کلاه در ایران‌باستان دیده نمی‌شود نقش حیوانات و انسان است.

مهم‌ترین انواع کلاه‌ها عبارت بود از:

تاج، کلاه مخصوصی بود که توسط حاکمان استفاده می‌شد و نشان دهنده قدرت ویژه‌ای بود که به پادشاهان ارزانی شده بود و هر بخش از تزئینات آن اعتقادات و آیین‌های آن دوره را نشان می‌داد. اغلب تاج‌های ایرانی دندانه‌دار بودند و دندانه‌ها در خطی منحنی قرار داشتند که رمزی از قلعه، دژ یا شاید رمزی از خورشید بودند. نوعی از تاج به نام سیواریس، در دوره هخامنشیان استفاده می‌شد که تاجی دندانه‌دار طلایی و بلند بود و با برگ‌های طلا و جواهرات رنگارنگ تزئین می‌شد.

‌دیهیم یا نیم‌تاج، یک حلقه طلایی با ارتفاع چهار تا پنج سانتی‌متر بود که می‌توانست دندانه‌دار یا صاف و یکدست باشد. چنانکه طرح‌ها نشان می‌دهد، نیم‌تاج‌های دندانه‌دار فقط توسط شاهان استفاده می‌شد، اما نیم‌تاج‌های بی‌دندانه توسط شاهزادگان، درباریان یا فرماندهان نظامی استفاده می‌شد. یک دیهیم بدون دندانه هم در تخت‌جمشید کشف شده است که به سایر انواع نقش برجسته آنها شباهت ندارد.

بساک یک حلقه گرد درست شده از گل‌ها و شاخه‌ها بود و تاکنون کاربردهای واقعی آن کشف نشده است. نوعی از بساک وجود داشت که شبیه طناب و ریسمان بود. این نوع بساک‌ها بیشتر توسط افسران نظامی استفاده می‌شد. بسیاری از سربازان تخت‌جمشید، بساک بر سر داشته‌اند.

کلاه راسته یک مخروط وارونه بود که در پایه خود برش می‌خورد، از نمد ساخته می‌شد و توسط صمغ و دیگر مواد معطر خوشبو می‌شد. این نوع کلاه، هم شکاف‌دار بود و هم ساده. کلاه راسته ساده به عنوان جایگزینی برای تاج شاهان در انجام کارهای روزانه آنها بود. ظاهرا کلاه‌های شکاف‌دار برای سربازان استفاده می‌شده است. مقایسه بین کلاه‌های راسته معروف به کلاه‌های پارسی و کلاه‌های راسته پوشیده شده توسط آشوریان نشان می‌دهد کلاه راسته هخامنشیان، یک نوع اصلاح شده از کلاه آشوریان بوده است.

دستار نوعی شال یا کلاه نمدی نوک‌دار بود که به دور سر و گردن پیچیده می‌شد. درجه و رتبه حقیقی دستار مشخص نیست، زیرا دستارها توسط نوکرها، کنیزان و ندیمه‌ها پوشیده می‌شد. امروزه اقوام ایرانی همچون کردها نوعی کلاه بر سر می‌کنند که شبیه دستار پیچیده می‌شود.

باشلق نوعی کلاه نمدی است که رشته‌های آویزان خاصی پشت گوش‌ها دارد و به سمت پایین که می‌آید باریک می‌شود. در پشت قوس باشلق، بخش اضافی وجود دارد که به سمت جلو تا می‌خورد. باشلق توسط افسران زره‌پوش مادها پوشیده می‌شد. امروزه باشلق با اندکی تغییر و اصلاح همچنان در کردستان پوشیده می‌شود.

کلاه نمدی تخم‌مرغ شکل به عنوان کلاه مادها معروف است. تنها تزئین روی کلاه نمدی تخم‌مرغی شکل، یک نوار قیطانی در لبه کلاه بود. تصاویر به جا مانده در تپه قالایچی (Ghalayechi) در بوکان از دوره مانویان و همچنین تاج‌هایی از دوره ساسانیان، آشکار می‌کند که یک نیم‌تاج، کلاه نمدی را می‌پوشانده است. جنگجویان هخامنشی و افسران مادی از کلاه نمدی استفاده می‌کردند. کلاه مشابه این کلاه، اکنون توسط طوایف ایرانی چادرنشین استفاده می‌شود.

دستار نیز نوعی روسری بود که زنان بر سر می‌کردند و تا قوزک پا می‌رسید. زنان هخامنشی دستار بر سر می‌کردند. گوشه‌های این دستار شال مانند، در زیر گردن پیچیده نمی‌شد. دستار طوری روی سر زنان قرار می‌گرفت که تمام موی آنها را می‌پوشاند یا مانند دنباله‌ای در پشت آویزان می‌شد. این دستار معمولا با یک نیم‌تاج یا بساک پوشیده می‌شد و در میان زنان ایرانی متداول بود.

● کلاه در گذر زمان

حدود ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمی‌ترین نشانه‌های کلاه در یک نقاشی در معبدی در تبس است که مردی را با کلاه خنک حصیری مخروطی شکل نشان می‌دهد.

۷۰ سال پیش از میلاد یک اشراف‌زاده دانمارکی در باتلاقی می‌افتد و تا عصر کنونی در شرایطی بسیار نزدیک به زمان خودش باقی می‌ماند. کلاه چرم و خزی که بر سر دارد، یکی از دیرینه‌ترین کلاه‌های واقعی باقی مانده است.

سال ۷۵۰ تا ۸۱۸ بعد از میلاد بر اساس افسانه‌های غربی، سنت کلمنت نمد را کشف می‌کند. او که به عنوان یک راهب سالک همواره در حرکت بوده، صندل‌های خود را با پشم فشرده پر می‌کرده تا پایش را محافظت کند. تعرق و فشار پا، پشم را به شکل نمدی راحت و مناسب، فشرده کرده و کلاه‌سازان ایرلندی و برخی از دیگر کشورهای اروپایی او را به عنوان نیای مقدس و حامی کلاه‌دوزان برگزیده‌اند.

سال ۱۷۹۷ جان هدرینگتون، کلاه استوانه‌ای مردانه را اختراع کرد و برای همیشه تیپ مردان متشخص اروپایی را تغییر داد و سرانجام کلاهی به شعبده‌بازان داد که برای بیرون کشیدن خرگوش به اندازه کافی بزرگ باشد.

۱۵ ژانویه یکی از سال‌های قرن بیستم که سال دقیق آن مشخص نیست، روز ملی کلاه در برخی کشورها نامگذاری شد. سرچشمه انتخاب این روز نیز مانند سال دقیق آن معلوم نیست، اما این طور گفته می‌شود که علاقه‌مندان کلاه، بدون دلیل خاصی اولین بار در این روز به افتخار کلاه‌های مورد علاقه‌شان جشن گرفتند.