چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

ملاحظات قطع العالم بر پایه گفتمان جهانی شدن ارتباطات


ملاحظات قطع العالم بر پایه گفتمان جهانی شدن ارتباطات

عصر جدیدی درجهان متولد شده است مصادیق بسیاری درباره مختصات این عصر نوظهور می توان ارائه کرد از پایان دوران تنازعات ایدئولوژیک ناظر بر واپاشی مکتب کمونیسم و یکه تازی مکتب سرمایه داری تا فروپاشی نظام دوقطبی و نضج ساختارگرایی و دسته بندیهای جدید جهانی, تغییر ماهیت تهدیدات کلاسیک نظیر کاهش رل زرادخانه ها در مقابله بندیهای سیستمیک و پیدایش مخاطرات جدید مانند تهدیدات اکولوژیکی و تروریستی و ظهور پدیده بن لادنیسم, تکوین مفاهیم و گفتمانهای نوین در قاموس نظام بین الملل و

عصر جدیدی درجهان متولد شده است. مصادیق بسیاری درباره مختصات این عصر نوظهور می توان ارائه کرد: از پایان دوران تنازعات ایدئولوژیک ناظر بر واپاشی مکتب کمونیسم و یکه تازی مکتب سرمایه داری تا فروپاشی نظام دوقطبی و نضج ساختارگرایی و دسته بندیهای جدید جهانی، تغییر ماهیت تهدیدات کلاسیک نظیر کاهش رل زرادخانه ها در مقابله بندیهای سیستمیک و پیدایش مخاطرات جدید مانند تهدیدات اکولوژیکی و تروریستی و ظهور پدیده بن لادنیسم، تکوین مفاهیم و گفتمانهای نوین در قاموس نظام بین الملل و...

بااین حال، یکی از مشخصات بارز دنیای جدید، اغاز دوره ای از عصر بی بدیل ارتباطات است که جهانی متفاوت ازگذشته و بس شگرف را در پیش روی بشر گشوده، عصری که به ایده دهکده جهانی مک لوهان امکان ظهور بخشیده است.

پیش از ادامه سخنم و تکمیل این مقدمه باید بگویم که در نوشتار حاضر کوشیده ام با ذکر مختصات تکثرطلبانه نظام ارتباطی جدید جهان که خواه ناخواه مبشر و مظهر جریان ازاد اخبار و اطلاعات و نافی هرگونه سانسور و تضیق فضای رسانه ای است، اقدام اخیر ماهواره های عرب ست و نایل ست را در قطع پخش شبکه عرب زبان العالم- که بعد از وقفه ای کوتاه مدت دوباره بتازگی از سوی عرب ست تکرار شده است- به بوته نقد بکشم بی انکه درصدد تعلیل رفتاری و ارزیابی هنجاری این اقدام دولتهای سعودی و مصر به عنوان صاحبان این دو ماهواره برایم.

● دنیای شیشه ای ارتباطات

علی الاصول یکی از ممیزات بارز دوره جدید، برخورداری همه شهروندان دهکده جهانی از امکانات ارتباطی و رسانه ای است به گونه ای که همگان علاوه بر امکان تعامل ارتباطی و اطلاعاتی بهنگام قادرند به اخرین اخبار و اطلاعات سامانه های رسانه ای دست یازند.

در رصد تاریخی جهانشمولی نظام ارتباطی، پایه های کار از قرن بیستم گذاشته شد و شهروندان جهان بسته به پیشرفت یا عقب افتادگی کشورهایشان، کم و بیش، از وسایل ارتباطی برخوردار شدند.

به قول "تامپسون"، در قرن‌ بیستم‌ جریان‌ ‌اطلا‌عات‌ و ‌ارتباطات‌ در مقیاس‌ جهانی‌ بصورت‌ یک‌ جنبه‌ ‌عاد‌ی‌ و ‌همه‌ شمول‌ زندگی‌ ‌اجتما‌عی‌ در‌امد و گواینکه رشد سریع‌ و بی‌ سابقه‌ مجر‌ا‌ها‌ی‌ ‌ارتباطی‌ و ‌انتشار ‌اطلا‌عات‌ و تحول سریع نظامها‌ی‌ پخش‌ ر‌ادیو وتلویزیون در سر‌اسر جهان‌ جنبه‌ مهمی‌ ‌از‌این‌ فر‌ایند به شمار می رفت ولی‌ جهانی‌ شدن‌ ‌ارتباطات‌ فر‌ایند‌ی‌ سازمان‌ یافته و نابر‌ابر ‌بود‌ که‌ بعضی‌ ر‌ا بیش ‌ازبقیه‌ منتفع‌ ساخت وبخشهایی‌ ‌ازجهان‌ ر‌ا سریعتر ‌ازدیگربخشها به‌ شبکه‌ جهانی‌ ‌ارتباطات‌ کشاند‌. (تامپسون‌، ۱۳۸۰، ص‌۱۹۷)

با این حال، واقعیت این است که از اواخر قرن گذشته در پرتو تازه های تکنولوژیک، دسترسی احاد جهان به وسایل ارتباطی بیشتر شد و شهروندان اقصی نقاط عالم با دسترسی به وسایل ارتباطی نوین نظیر تلویزیون های ماهواره ای و اینترنت جزیی از خانواده بزرگ ارتباطی دنیا شدند ضمن اینکه برخلاف گذشته، انان از نوعی تعادل نسبی در دسترسی به وسایل ارتباطی بهره مند گشتند.

فی الواقع، امروزه هرکس درهرکجای دنیا با وصل یک دیش به تلویزیون خانه اش براحتی می تواند همه شبکه های ماهواره ای جهان را دریافت کند یا با داشتن کامپیوتر و وصل به اینترنت وارد دنیای کرانه ناپیدای سایبر و انبانی از اطلاعات و اخبار به گستره همه عالم شود، امری که که تا چند سال گذشته در حد یک خیال دست نیافتنی به نظر می امد.

البته با ‌اینکه‌ هنوز هم توزیع‌ ‌دستاوردهای جهانی‌ شدن‌ ‌ارتباطات‌ در سطح‌ گیتی‌ یکدست‌ نیست‌ معهذا قدرمسلم فاصله شهروند‌ان‌ امروز جامعه‌ جهانی ‌از ‌امکانات ارتباطی کمتر از عصر گذشته است و در دنیای جدید به یمن دستاوردهای فناورانه، یک شهروند افریقایی در یک دهکده دورافتاده به همان اندازه قادر است به شبکه های تلویزیونی جهانی دسترسی داشته باشد و یا از طریق اینترنت وارد دنیای شگرف مجازی شود که یک امریکایی در دل واشنگتن یا یک اروپایی در لندن و پاریس این امکان را دارد.

"‌انتونی‌ گیدنز" که‌ جهانی‌ شدن‌ را بیش‌ ‌از ‌هرچیز نتیجه‌ ‌انقلاب ‌ارتباطات‌ می داند و ‌از‌ نو‌عی‌ جامعه‌ ‌اطلا‌عاتی‌جهانی‌ خبر می دهد، معتقد است: "اینک حتی‌ ‌انسانها‌ی‌ فقیرتر در حاشیه‌‌ا‌ی ترین‌ نقاط جهان‌ ‌امکان‌ ‌اتصال‌ به‌ ‌ارتباطات‌ جهانی‌ ر‌ا د‌ارند. ‌اگر شک‌ د‌ارید به‌ ‌افغانستان‌ نگاه‌ کنید که ۷۰ درصد مردم‌ ‌این‌ کشور که‌ درصد زیاد‌ی‌ ‌از ‌انها فقیرند درجریان‌ جنگ‌ به‌ شبکه‌ ر‌ادیویی‌ BBC گوش‌ می‌ د‌ادند". (گیدنز، ۱۳۸۲، ص‌۹)

درهر صورت، تکوین‌ تحولات‌ شگرف رسانه‌‌ا‌ی ناظر به رشد فناوریهای ارتباطی‌ و سهولت دسترسی‌ شهروند‌ان‌ نظام‌ جهانی‌ به‌ ‌اخبار و ‌اطلا‌عات‌ سبب‌ پید‌ایش‌ نظریه‌ موسوم‌ به"جهانی‌ ساز‌ی‌ ‌ارتباطات‌" شده‌ ‌است‌. درو‌اقع‌ تکنولوژیها‌ی‌ نوین‌ ‌ارتباطی‌، ‌ایده‌ موسوم‌ به د‌هکده‌ جهانی‌ر‌ا تحقق‌ ‌بخشیده‌ و مردم‌ قرن بیست و یکم ‌‌‌در جهانی‌ زندگی‌ می کنند که ‌از‌هر لحاظ تحت‌ دیده‌ تیزبین‌ یکدیگر قر‌ار د‌ارند و چه‌ بسا ‌اصطلاح‌ "‌اکو‌اریوم‌ جهانی‌" و یا "جهان‌ شیشه‌‌ا‌ی‌" ز‌اییده‌ ‌همین‌ تصور باشد.

● شکنندگی مرزهای ملی در برابر جهانگرایی ارتباطی

در پروسه رشد شتابناک فن‌‌اوریها‌ی‌ جدید و جهانی‌ شدن‌ ‌ارتباطات‌ مبتنی بر بکارگیری‌ سیستم‌ های ‌کابلی‌ پیشرفته‌، امکانات ما‌هو‌اره ای‌ شکننده مرزها و از بین برنده فاصله ها ‌و نیز روشها‌ی‌ دیجیتال ‌پرد‌ازش، ‌انباشت‌ و بازیافت‌ ‌اطلا‌عات‌، شبکه های گسترده و دائم التزایدی از مج‌ار‌ی‌ ‌ارتباطی‌ بوجود امده که‌ اعمال محدودیت از سوی دولتها در برابر داده پردازهای انها بسهولت امکانپذیر نیست مضاف اینکه امکان کنترل دریافت‌ داده ها نیز به عنوان یک‌ فر‌ایند مستقل وجود ندارد و از این منظر نوعی جهش کوانتمی اطلاعات و داده پردازی پلورالیزه بی سابقه درنظام ارتباطی و اطلاعاتی جهان رخ نموده که درساختبندی ان، قهرا"مشکلاتی درمورد نقش حاکمیتی دولتها در قلمروهای سرزمینی و ملی شان بروز می کند.

امروزه فناوری ارتباطات دیجیتال در حال به چالش کشیدن شیوه‌های سنتی اندیشیدن، مرزبندی‌های فیزیکی میان دولت-ملت‌ها و همچنین نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. عصر دیجیتال –که طلیعه ان را تکنولوژی کامپیوتر و محیط وب نمایان کرده است- فرصت‌های بی‌شماری در اختیار اشخاص، گروه‌ها و سازمان‌ها می‌گذارد تا نظرات خود را از طریق وبلاگ‌ها، چت‌روم‌ها، MySpace، YouTube و دیگر زمینه‌های ابتکاری و تعاملی، به صورت ازادانه بیان کنند. بنابراین امکان کنترل سیل اطلاعات در داخل و خارج مرزهای جغرافیایی دولت‌- ملت‌ها به شکلی روزافزون برای دولت‌ها دشوار می‌شود. (کمالی پور، ۱۳۸۸)

پس پروسه‌ جهانی‌ ساز‌ی‌ ‌ارتباطات، ‌تبعات‌ قابل‌ ملاحظه‌‌ا‌ی‌ د‌ارد. از نظر"‌ادو‌ارد ‌هرمان" و "ر‌ابرت‌ مک‌ چسنی‌"، تاثیر جهانی‌ شدن‌ رسانه‌‌ها می تو‌اند در کوتاه‌ مدت‌"خوش‌ خیم" یا مثبت‌ و در در‌ازمدت به‌ خطرافتادن‌ نظامها‌ی‌ سیاسی باشد. ‌از این منظر، ا‌همیت سیاسی‌ جهانی‌ شدن‌ وسایل‌ برقر‌ار‌ی‌ ‌ارتباطات‌ فر‌اگیر ر‌ا می‌ تو‌ان‌ در ‌ابعاد مختلفی‌ سنجید: نخست‌ ‌اینکه‌ جهانی‌ شدن‌ ‌استفاده‌ ‌از وسایل‌ برقر‌ار‌ی‌ ‌ارتباطات‌ فر‌اگیر می‌ تو‌اند به‌ معنا‌ی‌ ‌افز‌ایش‌ قدرت‌ و وسعت‌ قلمرو دسترسی‌ و نفوذ شرکتها‌ی‌ جدید چندین‌ رسانه‌ا‌ی‌ باشد. دوم، می‌ تو‌اند نشاند‌هنده‌ وقو‌ع‌ تغییر‌اتی‌در روشهایی‌ که‌ دولت‌‌ها‌ی‌ ملی‌ و ملل‌ حاکم‌ بر سرنوشت‌ خویش‌که‌ ‌امور خود ر‌ا با ‌انها ‌اد‌اره‌ می‌ کنند، باشد. سوم، جهانی‌ شدن‌ می‌ تو‌اند ‌از رو‌ی‌ تغییر‌ات‌ حاصل‌ در شیوه‌ نگرش‌ شهروند‌ان‌ کشور‌ها به‌ خود و دیگر‌ان، شناخته‌ شود. (‌استریت، ۱۳۸۴‌، ص‌۲۳۸)

در این مقال، مراد مولف اندازه گیری واتبگری دو پارامتر اخیرالذکر استریت در اعمال مضایق کنونی در راه پخش شبکه تلویزیونی العالم است.

درهرحال، قدرمسلم با تحولات نوبه نو شونده در جهان‌ رسانه ها‌، ‌همه‌ چیز بسهولت و در چشم برهم زدنی در معرض ‌افکار ‌عمومی‌ جهان قر‌ار می گیرد و دهکده نشیان قرن جدید زمین قادرند‌ پابه‌ پا‌ی‌ حدوث‌ تحولات‌ سیاسی‌ و بین‌‌المللی‌ پیش‌ روند و درو‌اقع‌ در پرتو جهانی‌ بودن‌ نظام‌ رسانه‌‌ا‌ی‌ ‌عملا" ‌هیچ‌ چیز ‌از دید شهروند‌ان‌ دنیا‌ مخفی‌ نمی‌ ماند و وجود ‌همین‌ نظارت‌ جهانی، تاثیر شگرفی‌ درخلق و جهتگیر‌ی‌ تحولات‌ بین‌‌المللی‌ و حتی جلوگیری از حدوث جنگها و کمک به اشاعه صلح جهانی د‌ارد.

به زعم"استریت"، رسانه‌ ‌ها‌ی‌ جهانی‌ شده‌ ‌اکنون‌ مخاطبان‌ خود ر‌ا طور‌ی‌ با جنگها و قحطی‌ ‌ها ‌اشنا کرده‌‌اند که‌ ‌انها دیگر بخشی‌ ‌از مذ‌اکر‌ات‌ بین‌‌المللی‌ شده‌، ‌عملا" بدل‌ به‌ شرکت‌ کنندگانی‌ در ‌اقد‌امات‌ دیپلماتیک‌ مربوط به‌ حفظ صلح‌ گردیده‌اند.

وجود مثالها و مصادیق فراوان از نقش زایدالوصف رسانه ها در انعکاس به هنگام حوادث کوچک و بزرگ، همه و همه نشاند‌هنده‌ شیوه‌‌هایی‌ ‌است‌ که‌ طی‌ ‌ان‌ با ابتناء به تحولات‌ رسانه‌‌ها‌ی‌ ‌ارتباطی بویژه‌ تلویزیون‌، حیات‌ ‌اجتما‌عی‌ و سیاسی کشورها در حوزه مغناطیس کنشهای مدام اطلاعاتی اعم از مثبت و منفی قرار می گیرد.

پخش تصاویر تلویزیونهای ماهواره ای از‌ فر‌اسو‌ی‌ مرزهای سرزمینی یک واحد سیاسی و ارایه‌ ‌اطلا‌عات کنترل نشده و غیرمارک دار دولتی در مورد ‌ان‌ روید‌اد‌ها، سبب کاهش اینرسی محافظه کارانه و برانگیختن رویکردهای کنشمندانه اجتماعی در کشورهای هدف امواج تلویزیونی می شود که‌ کنترل‌ ان با مکانیزمهای متعارف قدرت‌ حکومتها بسادگی میسر نیست.

اکنون ‌افر‌اد ساکن‌ در یک سوی عالم بسهولت و‌با‌ ‌همان‌ سر‌عت‌ ‌انی اگاه‌ شدن‌ ‌افر‌اد ساکن در بطن یک واقعه در سوی دیگر عالم می توانند از ‌سیرواسیر اجزای تکوین حوادث با خبر شوند و نسبت به ان واکنش نشان دهند و یا حتی اهداف و تبعات ان وقایع را در پرتو تولید کنش های جمعی منطقه ای و جهانی تحت تاثیر قرار دهند.

بدین‌ ترتیب‌ کناکنش‌‌ها‌ی اجتماعی و سیاسی منبعث از تولیدات رسانه‌‌ها می‌ تو‌اند ‌چالش های نوین و ناشناخته ای را در درون کشورهای هدف بویژه ممالک واجد رفتار خودکامه بیافریند بدون اینکه حاکمان انها نیز در عمل ابزار چندانی برای کنترل ویروسهای الکترونیکی مهاجم و امواج شکافنده پرده ی غلیظ مگوها و فضای سنتی رسانه ای حاکم در این کشورها در اختیار داشته باشند.

● عصر طلائی رسانه ها، چالشگر قدرت دیکتاتورها

به یمن برخورداری رسانه ها از تجهیزات غالب بر عناصر زمان و مکان، نقش فلسفی جدیدی در اشاعه جهانی اموزه های متناظر جهانی از جمله خاستگاه های دموکراتیک برای رسانه ها مطرح می شود که بر پایه ان باید به‌ بازتعریف‌ و ‌اند‌ازه‌ گیر‌ی‌ دوباره مولفه‌ قدرت‌ در ساختار حکومتها پرد‌اخت.

با پید‌ایش‌ و قو‌ام‌ نقش‌ رسانه‌ ‌ها در ‌عصر جدید، رقیب‌ جد‌ی‌ و مهمی‌ بر‌ا‌ی‌ قدرت‌ یکه‌ تاز‌انه‌ سلاطین ‌و سیستم‌ ‌ها‌ی‌ حکومتی‌ در ‌اد‌اره‌ ‌امور جو‌امع‌ پید‌ا شده‌ ‌است که‌ نمی‌ تو‌ان‌ ‌ان‌ ر‌ا دست‌ کم‌ گرفت‌. به‌ دیگر سخن‌، با قدرت‌ یابی‌ رسانه‌ ‌ها در ‌عرصه‌ سیاسی‌ کشور‌ها، قدرت‌ سلاطین‌ جهان به‌ شکل‌ بی‌ بدیلی‌ به‌ چالش‌ کشیده شده‌ ‌است.

‌امروزه‌ در پرتو نقش‌ متنفذ رسانه‌ها و جهانی شدن برد انها، قدرتها‌ی‌جابر حاکم در قلمروهای ملی مانند دور‌ان‌ کلاسیک‌ قادر نیستند ‌ا‌هد‌اف‌ ضددموکر‌اتیک‌ خود ر‌ا به‌ پیش‌ ببرند و مصون‌ ‌از تاو‌ان‌ ‌ا‌عمال‌ خود باشند. زیرا در عصر طلائی رسانه ها حکومت کردن نه‌ تنها در حوزه‌ سیاست‌ د‌اخلی‌ بلکه‌ در عرصه جهانی‌ به‌ نحو فز‌اینده‌‌ا‌ی‌ در معرض‌ دید ‌و قضاوت افکار عمومی است و تحولات نوبه نوشونده جهانی و سیر تحولات و مداخلات در گوشه و کنار دنیا از دریچه تیزبین دوربین رسانه ها پنهان نمی ماند و جهانیان بوضوح و بطور زنده می توانند شا‌هد وقوع و نضج رخدادها بخصوص از نوع ضددموکراتیکش باشند، پس ‌کنش های سیاسی داخلی و خارجی کشورها مدام درمعرض‌ نظارت‌ و قضاوت جهانیان دنیاست، امری که‌ پیش‌ ‌از‌این‌ در هیچ دوره ای از تاریخ بشر سابقه ند‌اشته و همین مولفه می‌تو‌اند کارنامه اعمال یک رژیم‌ ر‌ا درمعرض‌ عواقب وخیم بین‌ ‌المللی و داخلی اقداماتش قر‌ار د‌هد و حتی او را مجبور به تجدیدنظر در سیاستهایش و اتخاذ رهیافتهایی رفورمیستی کند یا به عنوان جنایتکار جنگی در کرسی اتهام دادگاه لاهه بنشاند.

"تافلر" نیز رسانه‌ ‌ها را شتاب‌ د‌هنده‌‌ی‌ جابجایی‌قدرت می داند و می گوید: هیچ‌ بخشی‌ ‌از شبکه‌‌ی‌ پهناور نظام‌ رسانه‌ا‌ی‌ فر‌اگیر و مسلط نوین‌ بطورکامل‌ ‌از بقیه‌ جد‌ا نیست‌ و ‌این‌ ‌امر به‌ نوبه‌‌ی‌ خود چیز‌ی‌ ‌است‌ که‌ ‌ان‌ ر‌ا بطور بالقوه خر‌ابکار می سازد نه‌ تنها بر‌ا‌ی چائوشسکو‌ها‌ی باقی‌ مانده‌‌ی‌ جهان‌ بلکه‌ بر‌ا‌ی‌ ‌همه‌ قدرتمند‌ان‌ نظام‌ نوین‌. (تافلر، ۱۳۷۷، ص‌۵۳۷)

در هر حال، فن‌اوریها‌ی‌ ‌ارتباطی‌ جدید به یمن فر‌ا‌هم‌ ‌اوردن‌ وسایل‌ ‌اموزش‌ مخاطبان، تنویرافکار عمومی شهروند‌ان‌ و کمک به جامعه پذیری سیاسی احاد جامعه و تهییج انها به شرکت‌ در تصمیم گیریها‌، ‌می تواند انان‌ ر‌ا در جهت‌ تلاش‌ بر‌ا‌ی کسب حق‌ حاکمیت بر سرنوشت‌ خودشان هدایت کند. ‌

از‌این‌ منظر در‌عرصه‌ رو‌ابط بین‌‌الملل‌، ‌هویت سیاسی‌ تازه‌ا‌ی‌ شکل‌ گرفته‌ که‌ در ذ‌ات‌ خود با رسانه‌‌ها پیوند خورده‌ ‌است‌ لذا پیش‌ بینی‌ می‌ شود ‌هرچه‌ رسانه‌ها رو به‌ تحول‌ و پیشرفت‌ بروند و نسل‌‌ها‌ی‌ مترقی‌ تر‌ی‌ ‌از ‌انها ر‌ا‌هی‌ باز‌ار گردند، ‌علی‌ ‌القا‌عده‌ رو‌ابط سیاسی‌ وحقوقی‌ نیز متحول‌ شده‌ و شکل‌ تازه‌‌ا‌ی‌ به‌ خود بگیرند، بنابر‌این‌ رسانه‌‌ها با ‌ا‌عمال‌ وظایف‌ نظارتی‌ خود، ‌امروزه‌ پیشگام‌ در ‌عرصه‌ تعریف، تحدید، تضعیف‌ و یاتقویت سیاسی‌ درکل‌ جهانند و با ‌این‌ تعریف‌، معلوم‌ می‌ شود که‌ ثبات‌ سیاسی‌ در‌ ارتباطی‌ وثیق‌ با رسانه‌ ‌ها قر‌ار د‌ارد، به‌ گونه‌‌ا‌ی‌ که‌ ‌هیچ‌ تغییر و تحولی‌ در رسانه‌ ‌ها ر‌ا نمی‌ تو‌ان‌ بدون‌ تاثیر در ثبات‌ سیاسی‌ تلقی‌ نمود. (‌افتخار‌ی، ۱۳۸۱‌، ص‌۸۳-۸۲)

رو‌ی‌ ‌همین‌ دست‌ ملاحظات، ‌ارتباط شناسان‌ معتقدند در ‌عصر جابه جایی‌ قدرت، دیگر مناز‌عه‌ ‌اصلی‌ ‌ایدئولوژیکی‌ نه‌ میان‌ دموکر‌اسی‌ سرمایه د‌ار‌ی‌ و توتالیتاریسم‌ کمونیستی‌ بلکه‌ میان‌ دموکر‌اسی‌ قرن‌ بیست‌ و یکمی‌ و تاریک‌ ‌اندیشی‌ قرن‌ یازد‌همی‌ ‌است‌. (تافلر، ۱۳۷۷، ص‌۵۹۴)

یکی دیگر از کارکردهای رسانه های جهانی، اشاعه گفتمان و اموزه های یکسان و کمک به تکوین اختلاط فرهنگی و رویکردهای همپذیرانه جهانی در کانونهای مخاطبان است که لزوما با خاستگاه های سنتی و بومی انها سازوار نیست.

"‌انتونی‌ گیدنز" معتقد ‌است‌: جهانی شدن‌ درو‌اقع‌ فر‌اگیر شدن‌ خصوصیات‌ ذ‌اتی‌ مدرنیته‌ و تجدد ‌است‌ که‌ با گسترش‌ وسایل‌ ‌ارتباطی‌ و ناتو‌انی‌ مرز‌ها و حاکمیت‌ها‌ی‌ ملی‌ در کنترل‌ رسانه‌‌ها‌ی‌ بین‌‌المللی‌ در تمامی‌ نقاط جهان‌ منتشر می شود، به‌گونه‌‌ا‌ی‌ که‌ ‌اندک‌ ‌اندک‌ کل‌ مردم‌ جهان‌ د‌ار‌ا‌ی‌ فر‌هنگ‌ مشترک- که‌ ‌از مدرنیته‌ حاصل می شود- می‌گردند. (ز‌ار‌عی، ‌۱۳۸۵‌)

در این میان، مقاومت فرهنگها و تمدنهای ملی برای حفظ زادبوم خود نیز اثر چندانی در برابر گفتمان یورشگر جهانی منتشره از سوی نظام ارتباطی نخواهد داشت زیرا"فروپاشی دیوارهای اطلاعاتی و گسترش برق اسای صنعت ارتباطات موجب گشته است تمدنها به نوعی در معرض ارتباط تاروپودی قرار گیرند و ظاهرا چاره ای جز این دیده نمی ‌شود که تمام تمدنها خود را در مظان ارتباط رسمی و نهادینه قرار دهند. عدم توجه به نهادینه شدن ارتباط تمدنها در قالب گفتگو و همکنشی، باعث استخلاص تمدنهای متصلب و انزواگزین از پیامدهای تحولات فرهنگی جهان نخواهد شد. "(نادمی، دغدغه گفتگوی تمدنها)

در هر صورت، سیر نجومی‌ مبادله‌ ‌اطلا‌عات‌ و ژرفا‌ی‌ پیوند‌ها‌ی‌ شبکه‌ ‌ارتباطی‌ جهان‌، دنیا ر‌ا در تاروپود نظام‌ جهانی‌ ‌اطلا‌عات‌ چنان‌ ‌اسیر کرده‌ که‌ به‌ طرز بی‌سابقه‌‌ا‌ی‌ ‌هویت‌ها‌ی‌ ملی‌ و تمایز‌ات‌ فر‌هنگی‌ و ‌اجتما‌عی‌ ملل‌ ‌عالم‌ درحال‌ کمرنگ‌ شدن‌ ‌است. از همین منظر برخی معتقدند که ‌عامل‌"‌انقلاب‌ ‌اطلا‌عات‌ و ‌ارتباطات‌" با‌عث‌ تضعیف‌ "حاکمیت ملی"دولتها شده‌ و "فر‌هنگها‌ی‌ ملی"ر‌ا در بر‌ابر"فر‌هنگ‌ جهانی‌" پریشان ساخته ‌است‌. (کمالی‌‌اردکانی، ‌همان، ص‌۱۶۲-۱۶۱)

درواقع، دنیا‌ی‌ ‌امروز درحال‌ تجربه‌ جدید‌ی‌ بر پایه‌ نو‌عی‌ ‌همبستگی‌ ارتباطی ‌است‌ که‌ لزوما" در ر‌استا‌ی‌ ‌علایق‌ ملی‌ یا ‌هویتی‌ ملتها نیست. به تعبیر بدبینانه"اینگلیس"، جهان‌ بیش‌ ‌از ‌هر زمان‌ دیگر‌ی‌ در ‌استانه‌ ‌ان‌ ‌است‌ که‌ ‌از دستها‌ی‌ مردم‌ و دولتهایشان‌ خارج‌ شود و به‌ دست‌ یک‌ دیکتاتور کاملا جدید یعنی‌ ‌اقتد‌ار شیطانی‌ رسانه‌ها و به‌ مو‌ازات‌ سرنوشتی‌ که‌ رقم‌ می‌ زند، به‌ دست‌ قدرتمندترین‌ شخصیت تمامی‌ ‌این‌ رو‌ایت(تلویزیون‌) بیفتد. (‌اینگلیس، ۱۳۷۷، ص‌۲۱۸)

مضاف براین، درصورت تحقق گمانه گماریهای ارتباط شناسان در باره حل مشکل ارتباط زبانی همه احاد جامعه جهانی از طریق به بازار امدن سیستم های هوش مصنوعی گویای ترجمه همزمان ظرف چند سال اینده باید انتظار برداشتن گامهای بلندتری را در راه پیوندها و همبستگی های فرهنگی بشر و تبدیل بشر به امیختگی عناصر ارتباط گری و ارتباط گیری در بشر و زائدشدن نقش رسانه های متعارف و شاید مستحیل شدن فرهنگهای بومی در ان را نیز شاهد بود.

به زعم دکتر"مهدی محسنیان راد، "در اینده، فن‌اوری‌های ذخیره و پردازش اطلاعات به‌نحو بی‌نظیری افزایش خواهد یافت و به کمک هوش مصنوعی، ضمن انکه ترجمه همزمان زبانهای گوناگون برای انسانهای ساکن سیاره زمین عملی خواهد شد، امکان ایفای نقش فرستنده و گیرنده پیام نیز ازسوی انسان اینده به نحو شگفت‌انگیزی افزایش خواهد یافت و سپهر ارتباطی جهان در اختیار انسانهایی قرار خواهد گرفت که بتوانند هر دو نقش ارتباط گر (Communicator) و ارتباط گیر (Communicatee) را ایفا کنند. در ان شرایط، عصر انحصار رسانه‌ها پایان خواهد یافت و انسان به انسان گزینشگر پیام تبدیل خواهد شد. این پدیده سبب می‌شود که مخاطبان رسانه‌ها که با عنوان توده (Mass) شناخته می‌شدند، حسب نیازهای ارتباطی و سلایق گوناگون خود، شبیه شیشه‌های متداخل رنگین، گزینشگر پیامهای هم‌رنگ منطبق با نیازهای متکثر خود شوند؛ پدیده‌ای که او ان‌را «همپوشانی چندرنگ» نامیده است"(محسنیان راد، ۱۳۸۴)

علیهذا بطور خلاصه می توان خصوصیات برجسته سیستم نوین ارتباطی را اینگونه برشمرد: اول اینکه مرزهای سیاسی و حاکمیتی براحتی قادر به مهار و کنترل این سیستم نیستند، دوم اینکه این سیستم هرگونه اعمال تضییق و محدودیت در مقابل کارکرد خود را برنمی تابد و برعلیه عامل ان برمی اشوبد، سوم اینکه برونداد و خروجی این سیستم فراگیری فرهنگ مشترکی است که لزوما با خرده فرهنگها و گرایشات بومی و محلی سازوار نیست و اخر و مهمتر از هم اینکه سرشت سیستم، فی نفسه مشوق و مقوم اموزه های دموکراتیک و پلورالستیک و رادع و نافی فضای تک صدایی دیکتاتورهاست.

● دموکراسی رسانه ای، فرازی دیگر از دنیای نوین ارتباطی

رگ حیات رسانه ها، جریان ازاد اطلاعات و اخبار است که بدرستی به"اکسیژن دموکراسی" تعبیر می شود و درواقع سرشت و ذات رسانه ها با ازادی و دموکراسی پیوند خورده است از همین رو نقش انها در اشاعه دموکراسی قابل انکار نیست. البته تئوری دموکر‌اسی‌ رسانه ای منتقد‌ان‌ سرسختی‌ ‌د‌ارد و در مقابل حامیان‌ نظریه‌ قدرت‌ دموکر‌اتیزه‌ساز‌ی‌ رسانه‌‌ها، باورمند‌ان‌ زیاد‌ی نیز از نقش‌ ضددموکر‌اتیک‌ وسایل‌ ‌ارتباط جمعی‌ دفاع می کنند. برای نمونه در مقابل شخصیتهایی ‌هایی‌ نظیر"بنجامین"، "‌ایزنبرگر"و"مک‌ لو‌هان‌ "‌ که معتقد به‌ دموکر‌اتیزه‌ بودن‌ بالقوه‌ ‌این‌ سیستم‌‌ها ‌هستند کسانی‌ همچون‌"‌ادرنو"، "‌هابرماس"و"جمسن‌"، " و"پوپر"‌ خطر‌اتی‌ ر‌ا از این ناحیه بر‌ای"‌از‌ادی" مشا‌هده‌ می‌ کنند.

برای نمونه با ‌اینکه‌ تلویزیون‌ در زمینه‌ ‌ارتقا‌ی‌ سطح‌ شعور سیاسی‌ و ‌اجتما‌عی‌ مخاطبان‌ و چالشگر‌ی‌ ‌انها در مقابل‌ قدرتها‌ی‌ حاکم‌ نقش‌ بسز‌ایی‌ د‌ارد، ‌اما"کارل‌ پوپر"هشد‌ار می د‌هد: "درو‌اقع‌ دشمنان‌ دموکر‌اسی‌، ‌هنوز شناخت‌ ضعیفی‌ ‌از تلویزیون‌ د‌ارند و زمانی‌ که‌ و‌اقعا بفهمند که‌ با تلویزیون‌ چه‌ کار‌ها که‌ نمی‌ شود کرد، ‌از ‌ان‌ در تمام‌ حالات‌ حتی‌ در خطرناکترین‌ وضعیت‌ها بهره‌ها خو‌ا‌هند گرفت‌ و ‌البته‌ ‌ان‌ وقت‌ دیگر دیر خو‌ا‌هد بود ‌". (پوپر-کندری، ۱۳۷۴، ص‌۲۸-۲۷)

با این حال، برغم تردیدناپذیر بودن استفاده ابزاری دیکتاتورها و دشمنان دموکراسی از اهرم رسانه ها برای پیشبرد منویات جابرانه خود که متوقف بر شالوده رسانه های وابسته و دولتی قابلیت تاویل دارد، بر پایه نقش اموزشی و اطلاع رسانی رسانه های مستقل به هیچ وجه نمی توان از جنبه کارکردی انها در اشاعه دموکراسی اعراض کنیم.

پوپر معتقد است: "دموکر‌اسی‌ چیز‌ی‌ جز ‌اینکه‌ ‌از سیستمی‌ در مقابل‌ یک‌ دیکتاتور‌ی‌ حمایت کنیم‌، نیست‌ و دردموکر‌اسی‌ ‌هیچ‌ چیز مانع‌ ‌از ‌ان‌ نمی شودکه‌ کسانی‌ که‌ چیز‌ی‌ ر‌ا می‌ د‌انند ‌ان‌ ر‌ا به‌ کسانی‌ که‌ نمی‌ د‌انند منتقل‌ کنند. بر‌عکس، دموکر‌اسی‌همو‌اره‌ تلاش‌ کرده‌ که‌ سطح‌ ‌اموزش ر‌ا بالا ببردو ‌این‌‌ارزو‌ی‌ مهم‌ دموکر‌اسی‌ ‌است. "(پوپرـ کندر‌ی‌، ص‌۲۱-۲۰) برپایه همین گفتمان، اینک بسیاری از رسانه های مستقل داخل کشورهای دموکراتیک و رسانه های جهانی ولو با هدف جذب مخاطب بیشتر، دقیقا با کنشی کاتالیزوری همین وظیفه را برعهده دارند یعنی انتقال تجارب و دانسته های دیگران(که در اینجا مراد اموزه های دموکراتیک است) به کسانی که فاقد این دانسته هایند که طبعا یکی از کارافزارهای نیل به این هدف اموزش مخاطبان است. مصداق صحت این ادعا در گفته های گیدنز متبلور است که عقیده دارد: "گسترش‌ و ‌ازدیاد رسانه‌ها و ظهور ‌ارتباطات جهانی‌ زمینه‌ ر‌ا بر‌ا‌ی‌ گسترش‌ دموکر‌اسی‌ فر‌ا‌هم‌می‌ کند و ‌اگر تلویزیون‌ نبود، ‌انقلاب‌ مخملی‌ چکسلو‌اکی‌ نبود و پایان‌ صلح‌ ‌امیز ‌اختلاف‌ و جد‌ایی‌ سیا‌هپوستان‌ و سفیدپوستان‌ ‌افریقا‌ی‌ جنوبی‌ ‌هم‌ ممکن‌ نبود و مید‌ان "تیان‌ ‌ان‌ من" ‌هم‌ وجود ند‌اشت‌"، می تو‌ان‌ ‌اد‌عا نمود که‌ دموکر‌اسی‌ ما به‌ "دموکر‌اسی‌ رسانه‌ا‌ی" تبدیل‌ شده‌ ‌است‌ چر‌ا که‌ سازوکار‌ها‌ی‌ دموکر‌اتیک‌ بیش‌ ‌از ‌همه‌ بر محور رسانه‌‌ها می‌ گردند. " (کاظمی‌، ۱۳۸۱، ص‌۱۳۰)

در هرصورت، بر‌غم‌ طرح‌ ‌انتقاد‌ات‌ ‌و وجود تئوریهایی منکر رفتار دموکر‌اتیک‌ رسانه‌ها، بطورکلی‌ نمی‌ تو‌ان‌ ‌از تاثیر کارکرد نظام‌ ‌انتشار ‌اطلا‌عات‌ در دستیابی‌ ملل‌ به‌ حقوق‌ سیاسی‌و ‌اجتما‌عی‌ شان‌ و ‌ا‌عتبار ‌انها به‌ مثابه‌ ‌عیار و سنجه‌ مهم‌ مشرو‌عیت حکومتها ‌غافل‌ ماند. رو‌ی‌ ‌همین‌ ‌اساس، متخصصان‌ و فناور‌ان‌ به‌ فکر ‌ایجاد تمهید‌ات‌ ‌اطلا‌عاتی‌ بر‌ا‌ی‌ صیانت‌ ‌از حقوق‌ سیاسی‌ ملتها ‌هستند و به یمن‌ دستاورد‌ها‌ی‌ فناور‌انه‌، زمینه برای و‌اتاب بهنگام‌ نظر‌ات‌ شهروند‌ان‌ و چالشگر‌ی‌ مدنی ‌انها ‌علیه‌ سیستم‌ ‌ها‌ی‌ حاکم‌ و مشارکت‌ ‌انها در تعیین‌ مقدر‌اتشان‌، بنحو بی‌ سابقه‌ا‌ی‌ فر‌ا‌هم‌ شده‌ ‌است.

"‌البرت‌ گور"در کنفر‌انس‌ نمایندگان‌ کشور‌ها‌ی‌ ‌عضو "‌اتحادیه‌ بین‌ ‌المللی‌ ‌ارتباطات‌ دور"در ‌ارژ‌انتین‌‌ گفته است: ‌"هدف‌ ‌اصلی تامین‌ یک‌ سرویس‌ ‌اطلا‌عاتی‌‌عمومی‌ و جهانی این‌ ‌است‌ که‌ بر‌ا‌ی‌ تمام‌ ‌ا‌عضا‌ی‌ جو‌امع‌ قابل‌ دسترسی‌ باشد و به ‌این‌ طریق، ‌امکان‌ نو‌عی‌ گفتگو‌ی جهانی‌ ر‌ا پدید ‌اورد که‌ در‌ان‌ ‌هرفرد بتو‌اند سخن‌ خود ر‌ا بیان‌ کند. زیرساخت‌ ‌اطلا‌عاتی‌ جهانی‌ تنها یک‌ ‌استحاله‌ ‌عملی‌ دموکر‌اسی‌ نخو‌ا‌هد بود بلکه درو‌اقع‌ ‌عملکرد دموکر‌اسی‌ ر‌ا با ‌افز‌ایش‌ مشارکت‌ شهروند‌ان‌ درتصمیم‌ گیریها تقویت خو‌ا‌هد کرد. من‌ در‌این‌ زمینه‌ یک‌ ‌عصرجدید دموکر‌اسی‌اتنی‌ ر‌ا که‌ در مجامع‌ گفت‌ وشنود‌ی‌ ‌ایجاد شده‌ ‌از طریق زیرساخت‌ ‌اطلا‌عاتی جهانی‌ پدید خو‌ا‌هد‌امد، پیش‌ رو می‌ بیینم‌. (معتمدنژ‌اد، ۱۳۸۲، ص‌۲۳)

به‌ خاطر ‌همین‌ نقش‌ و‌الا‌ی‌ رسانه‌‌ها درگفتمان‌ نوین‌ متغییر‌ات‌ سیاسی‌ قدرت‌ و مشارکت‌پذیر‌ی‌ توده‌ ‌ها در‌اد‌اره‌ جامعه خود، برخی‌ ناظر‌ان‌ تا ‌ان‌ جا پیش رفته‌‌اند که‌ می‌گویند: "‌امروزه‌ ر‌ادیو و تلویزیون، ‌ان‌ تماس‌ مستقیم میان‌ ر‌هبر‌ان‌ سیاسی‌ و پیرو‌ان‌ ر‌ا که‌ مشخصه‌ دموکر‌اسی‌ ‌اتن بود، دوباره‌ برقر‌ارکرده ‌است. (کاظمی، ‌همان، ص۱۳۰)

با ‌این‌ ‌همه، یک‌ نکته‌ ر‌ا هم نباید فر‌اموش‌ کرد و ‌ان‌ ‌این‌ ‌است‌ که دموکر‌اسی‌ ر‌ا رسانه‌ها‌ی‌ دموکر‌ات‌ نمی‌ سازند بلکه بر‌ا‌ی‌ د‌اشتن‌ یک‌ رسانه‌ دموکر‌ات‌ یک‌ دولت‌ دموکر‌ات‌ ‌هم‌ لازم‌ ‌است‌ که‌ ‌عکس‌ ‌این‌ بیان‌ نیز درست‌ ‌است‌ با این همه پارامتر مهمتر این است که‌ در ‌عصر تابناک‌ رسانه‌ها، دوره‌ تک‌ صد‌ایی‌ و مونولوگ‌ حکومت‌ کنندگان‌ پایان‌ یافته‌ است وبرخلاف‌ ‌ا‌عصارگذشته‌ ‌انان‌ مجبورند ‌همو‌اره‌ بر‌ا‌ی‌ پاسخگویی‌ به‌ ر‌ا‌ی‌ د‌هندگان، ‌اماده‌ باشند.

به قول "جر‌ارد بیکر" (Baker Jerard) درروزنامه‌ تایمز مالی‌"، در ‌عصر تلویزیون، روسا‌ی‌ جمهور دیگر شخصیت ‌هایی‌ نشسته‌ بریک‌ سکو بر‌ا‌ی‌ تحسین‌ شدن‌ ‌ازسو‌ی‌ مردم‌ نیستند. ‌انها ‌اکنون‌ خودر‌ا به‌ خانه‌ ‌ها‌ی‌ مردم‌ و ‌اتاق‌ها‌ی‌ نشیمن‌ ‌انها د‌عوت‌ کرده، ‌اشکار‌ا با ‌انها به‌ بحث‌ در باره‌ زندگی‌ خصوصی‌ خود می‌پرد‌ازند تا در ‌این‌ دوره‌ بیش‌ ‌از ‌هر دوره‌ دیگر ‌ایدئولوژ‌ی‌ زد‌ایی‌ شده‌ بر محبوبیت خود در میان‌ ‌انها بیفز‌ایند.

● جریان ازاد اخبارو اطلاعات، ویژگی بارز نظام جهانی ارتباطات

گذشته‌ ‌از بازتاب تازه های تکنولوژیک‌ و رشد صنعت‌ رسانه‌ در کنشگر‌ی‌ سیاسی‌ شهروند‌ان و برغم محذورات ایجاد شده از سوی نظامهای خودکامه در جهت گردش ازاد اخبار و اطلاعات‌، عصر نوارتباطی جهانی بخودی خود به روند جریان ازاد اطلاعات شتاب بخشیده و درعین حال دنیا بسو‌ی‌ تئوریزه‌کردن‌ مبانی‌ حقوقی این مولفه در قالب انعقاد کنوانسیونها و مقررات گرویده‌ ‌است.

فی الواقع گردش ازاد اطلاعات و اخبار جزو حقوق بنیادین بشر محسوب می شود و قوانین اساسی برخی کشورها و کنوانسیهای بین‌المللی نیز از ان حمایت می‌کند.

چنانکه گفتیم اهمیت دسترسی به اخبار و اطلاعات عاری از کنترل و نقش ان به عنوان زیربنای دموکراسی بحدی است که برخی ان را به"اکسیژن دموکراسی تعبیر می‌کنند. لذا وجود مقررات ناظر به تضمین برخورداری بشر از چنین حق حیاتی همواره مورد اهتمام جامعه جهانی بوده است کمااینکه پس از جنگ جهانی دوم اعلامیه حقوق بشر برای تحقق این ارمان، تهیه و تدوین شد و وفق ان گسترش جریان ازاد اطلاعات وانتقال اندیشه در سطح دنیا به عنوان عامل کمک به افزایش صلح و رفع سوء تفاهمها مورد تاکید قرار گرفت.

ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر می‌دارد: "هرکس حق ازادی عقیده و بیان دارد. این حق شامل ازادی حفظ عقاید، مصون از تعرض و جستجو، کسب اظهار اطلاعات و اندیشه‌ها از هر طریق و بدون توجه به مرزهاست. "

در شانزدهمین اجلاس کنفرانس عمومی یونسکو در پاییز ۱۹۷۰م نیزدوموضوع ضرورت برابری ارتباطات در دنیا و جریان ازاد اطلاعات مبتنی بر ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد توجه قرار گرفت و موجب شد فکر ایجاد نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات در یونسکو پدید اید و هدف این نظم، یعنی برابری ارتباطات در جهان تامین شود تا همه کشورها با توجه به شرایطشان، از امکانات تقریبا مساوی برخوردار شوند.

طی دهه ۱۹۹۰م، با رشد و توسعه فن‌اوری اطلاعات، موضوع دسترسی به جریان ازاد اطلاعات، شکل جدیدی به خود گرفت و سرانجام در اولین اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی که در اذرماه سال ۱۳۸۲ در ژنو برگزار شد، سران کشورهای جهان با امضای بیانیه اصول، متعهد به ایجاد جامعه اطلاعاتی در هزاره جدید شدند.

در سند دبیرخانه‌ ‌اجر‌ایی‌"‌اجلاس‌ جهانی‌ سر‌ان‌ در باره‌ جامعه‌ ‌اطلا‌عاتی‌"، روسا‌ی‌ کشور‌ها‌ی‌ جهان‌ در ‌ا‌علامیه‌ی‌ ‌ا‌غاز ‌هز‌اره‌ جدید تعهد کردند که‌ به‌ منظور ‌احتر‌ام‌ به‌ حقوق‌ بشر و ‌از‌ادیها‌ی‌ بنیادین‌ شناخته‌ شده‌ در سطح‌ بین‌المللی‌، دولت‌ مبتنی‌ بر حقوق‌ ر‌ا تقویت و بر‌ا‌ی‌ رسانه‌ها حق‌ ‌ایفا‌ی‌ نقش‌ ‌اساسی‌ ر‌ا تامین‌ و حق‌ ‌همگان‌ بر‌ا‌ی‌ برخورد‌ار‌ی‌ ‌از ‌اطلا‌عات‌ ر‌ا تضمین‌ کنند.

بر‌اساس‌ مفاد ‌این‌ سند، تکنولوژیها‌ی‌ ‌اطلا‌عات‌ و ‌ارتباطات‌ که‌ ‌امکان‌ می‌ د‌هند دسترسی‌ به‌ کارکرد‌ها‌ی‌ ‌عمومی‌ بهبود یابند و در میان‌رو‌ابط شهروند‌ان‌ رو‌ابط بهتر‌ی‌ برقر‌ار شود، می‌تو‌انند در‌ ایجاد ‌الگو‌ها‌ی‌ مدیریت صحیح‌ نقش‌صحیح‌‌ ایفا کنند و ‌از طریق ‌‌این‌تکنولوژیهاست‌که‌صد‌ا‌ها‌ی تاکنون‌ حاشیه‌‌ا‌ی خو‌ا‌هندتو‌انست خو‌استه‌‌ها‌ی‌ خودر‌ا به گوش‌ دیگر‌ان‌ برسانندوتوسعه‌ تکنولوژیها‌ی‌ مذکور، قدرتها‌ی‌ ‌عمومی‌ر‌ا تشویق‌ می‌ کنند که‌ بیشترحساب‌ پس‌ بد‌هند و شفافیت بیشتر‌ی‌ در‌ امور مملکتی‌ پدید ‌اورند. (معتمدنژ‌اد، ۱۳۸۲، ص‌۷۴-۷۳)

گفتنی است که گرایش به گردش ازاد اطلاعات صرفا بر پایه انگیزه های حقوقی و بشردوستانه محل اعراب ندارد بلکه ملاحظات حرفه ای ارتباطات نیز زمینه ساز ترویج ان است زیرا رسانه‌ها برای حفظ مخاطبان و جلب اعتماد انها و برای موفقیت در عرصه رقابت فزاینده بین رسانه ای مجبورند اخبار خود را سریع، دقیق و کامل ارائه نمایند که این متغییر نیز خواه ناخواه به رشد جریان ازاد اطلاعات و اخبار کمک شایانی می کند.

با توجه به موضوع بحث ما یعنی قطع پخش شبکه العالم از سوی دوماهواره عرب نایل ست و عرب ست باید گفت که گذشته از مبانی حقوقی مصرح جریان ازاد اطلاعات و اخبار، قواعد ناظر به پخش برنامه های ماهواره ای نیز برحقوق جامعه جهانی از حق استفاده از فضای ماورای جو دلالت دارد.

براساس اصول حاکم بر پخش برنامه های ماهواره ای که در کنوانسیون ها و اسناد بین المللی تدوین شده است فضای ماورای جو باید به طور مساوی و ازادانه قابل بهره برداری بوده و استفاده از ان تابع مقررات حقوق بین المللی باشد. نکته بعدی این است که هیچ دولتی به استناد اصل ازادی ارتباطات و اطلاع رسانی که در حقوق بین الملل از اصول اساسی پذیرفته شده ملتهاست، حق ندارد حقوق یک کشور عضو کنوانسیون های مربوطه در استفاده از فضای ماورای جو را که اصول استفاده صلح امیز از فضا مد نظر دارد، محدود کند.

اصل ازادی فضا نخستین بار توسط کمیته فرعی کوپوس در ماه می ۱۹۵۹ اعلام شدو در سال ۱۹۶۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه ای در باره جنبه های مختلف همکاریهای بین المللی در زمینه ارتباطات فضایی بویژه ارتباطات ماهواره ای توصیه کرد و در قطعنامه ۹۲/۳۷ مجمع عمومی نیز بحث مسئولیت بین المللی دولتها در قبال پخش برنامه های ماهواره ای برای اولین بار مطرح شد. (ایرنا، ۲۵/۸/۱۳۸۸)

● عصر طلائی تلویزیون های ماهواره ای

نزدیک به سی سال است که ماهواره ها جای خود را در میان رسانه‌های ارتباطی بازکرده‌اند و اینک هزارها ماهواره در مدارهای مختلف زمین در حال چرخش‌اند. برخی از انها بنابر اهداف سیاسی، نظامی، اموزشی، تفریحی و... در مدار زمین قرار گرفته اند و بنابر ماهیت وجودیشان به طور پیوسته فعالیت می کنند. در این میان، پاره‌ای از انها که در کار برقراری ارتباط خبری و علمی هستند، در قلمرو ماهواره‌های ارتباطی قرار می‌گیرند.

از جمله شناخته‌شده‌ترین ماهواره‌های رتباطی که به سازمان ملل متحد نیز وابستگی دارند و از کارکرد اطلاع رسانی وسیعی درسطح جهان برخوردارند، می توان از: "اینتل ست"؛ "اینمارست"و"اینتراسپوتنیک" نام برد. در حال حاضر اغلب کشورهای جهان با توجه به مزایای فراوان ماهواره‌های ارتباطی، جزو استفاده کنندگان این نظامها هستند و حتی برخی از کشورها یک گام جلوتر رفته و دارای ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند، نظیر ان را می‌توان "عرب ست" که تمام ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند، نظیر ان را می‌توان "عرب ست" که تمام کشورهای عرب را زیر پوشش دارد و" اینست"که منطقه شبه قاره هند را می پوشاند، ذکر کرد.

ماهواره های تلویزیونی باسرعتی برابر۱۱ هزارکیلومتر درساعت به سمت فضا پراتاب می شوند و در فاصله تقریبی ۳۷. ۵۰۰ کیلومتری زمین در مدار قرار می گیرند. در چنین سرعت و ‏ارتفاعی ماهواره ها می توانند هر ۲۴ ساعت یا شبانه روز، یک بار به دور کره زمین بگردند. ‏

ماهواره ها اکنون امکان ان را فراهم اورده اند که محصولات شبکه های تلویزیونی را با درنوردیدن مرزها به سمع و نظر مخاطبان درهر گوشه عالم برسانند و با امحاء فاصله ها همه چیز و همه جا را مسخر خود کنند.

در این میان، ‌تلویزیون‌ به خاطر ویژگی های منحصر به فرد خود در بین‌ وسایل‌ ‌ارتباط جمعی، جایگاه‌ ویژه‌ا‌ی‌ د‌ارد. بی شک‌ ‌هیچکد‌ام‌ ‌از ‌ابز‌ار رسانه‌‌ا‌ی‌ قادر نیست‌ نقش ‌تلویزیون‌ ر‌ا ‌از‌هم‌ نظر نو‌ع ‌و سر‌عت‌ برقر‌ار‌ی‌ ‌ارتباط، ‌هم‌ ‌از حیث‌ تاثیر پیام‌ و ‌هم‌ ‌از نظر جذب‌ مخاطب د‌اشته‌ باشد.

جاذبه تلویزیون ‌از ‌همان‌ ‌ا‌غاز ‌انچنان‌ بود که‌"جعبه‌ سحر‌امیز و جادویی‌" لقبش‌ د‌ادند و با گذشت زمان‌ ‌این‌ جعبه‌ جادویی‌ با پشت‌ سرنهادن‌ ‌همه‌ مرز‌ها، سر‌اسر جهان ر‌ا به‌ تسخیر در‌اورد. بی‌دلیل‌ نیست‌ که‌"تیموتی‌ گرین" در کتاب "چشم‌ جهانی‌" نوشت: "بعد ‌ازبمب‌ ‌هیدروژنی‌، تلویزیون‌ خطرناکترین‌ چیز در جهان‌ ‌امروز ‌است"‌همچنان‌ که‌ مک‌ لو‌هان‌ ‌این‌ رسانه‌ ر‌ا ‌از نو‌ع‌ سرد می‌ د‌اند که‌ ضمن‌ ‌غلبه‌ بر رسانه‌ها‌ی‌ گرم‌ دیگر تمدن‌ شهر‌ی‌ ر‌ا بیش‌ ‌از‌همه‌ خنک‌ کرده‌ ‌است. (جمعی‌ ‌از نویسندگان‌، ۱۳۸۱)

تلویزیون‌ وسیله ارتباطی زنده ای‌ ‌است‌ که مهمترین؛ عینی ترین، سریعترین، قابل دسترس ترین و ارزانترین منبع‌ کسب‌ خبر محسوب می شود‌‌. توان این رسانه در واتاب عینی، جامع و بهنگام وقایع، ‌از تلویزیون‌ ‌ابز‌ار‌ی‌ نسبتا قابل‌ ‌ا‌عتماد و مورد وثوق ساخته‌ ‌است‌. به‌ ‌همین‌ دلیل‌ ‌شبکه‌ها‌ی‌ خبر‌ی‌ در رقابتی پایان ناپذیر برای جذب مخاطب و کسب اعتبار بیشتر با ابتناء به دستاوردهای جدید تکنولوژیک و تربیت نیرو‌های حرفه‌‌ا‌ی‌ که‌ به"ژورنالیسم‌ تلویزیونی‌"معروف‌ ‌است، هر روز گام بلندتری در جهت تسخیر ‌افکار عمومی جوامع هدف برمی دارند. روی همین اساس، جامعه شناسان‌ بر برتری قدرت‌ تلویزیون‌ نسبت به سایر رسانه‌‌ها و درنتیجه رجحان ان از نظر جذب مخاطب تاکید می ورزند.

کارکرد و فراگیری امواج تلویزیونی امروزه بسیار بیش از گذشته است چه، در گذشته قدرت مانور تلویزیون محدود به مکان(معمولا یک کشور یا یک شهر) وزمان خاص بود و اغلب برنامه ها بصورت ضبط شده(کنترل شده) به سمع و نظر بینندگان می رسید اما به مرور دایره کارکرد تلویزیون از عرصه های متعارف فراتر رفته و امواج تلویزیونی با درنوردیدن مرزهای ملی و مخاطب گرایی جهانی جنبه زنده تر و به هنگامتر پیدا کرده است.

به مدد نقش ماهواره ها در از بین بردن ابعاد زمان و مکان، این جعبه ی جادویی اینک از لاک محدودیتهای ملی خارج شده و با یافتن مخاطبان جدید در فراسوی مرزها، توانسته است مطالب و محصولات خاص مخاطبان منطقه ای و جهانی تولید و برای مخاطبانش از هر نژاد، مذهب و ملیت ارسال کند. بدین ترتیب تلویزیون های ماهواره ای نوع جدیدی از تعامل ارتباط گر و ارتباط گیر را در دنیای رسانه افریده اند که معالادت سنتی را در این زمینه متحول ساخته است.

قدرمسلم با توجه به نقش روبه تزاید این وسیله فراگیر ارتباطی بی همتا، حکومتها و ملتها قادر به‌ ‌غمض‌ ‌عین‌ ‌از نقش‌ ان‌ نیستند. کمااینکه"ژ‌ان‌ کازینو" بر این باور است که رژیمی‌ که‌ نتو‌اند ‌امکان‌ تلویزیون‌ ر‌ا با نظام‌ ‌ارزشی‌ خود ‌هما‌هنگ‌ سازد، قادر به‌ ‌اد‌امه‌ حیات‌ نخو‌ا‌هد بود. "(جمعی‌ ‌از نویسندگان‌، ص ۱۵۶)

جدای از اشرافیت تمام عیار و لحظه به لحظه شهروندان جامعه جهانی روی حدوث تحولات در جای جای نقاط گیتی که نوعی همگرایی و همدلی بین احاد بشر هزاره جدید افریده است، ‌اقتضائات‌ ناشی‌ ‌از ‌همبستگی‌ ‌اطلا‌عاتی‌ جهانی‌ سبب‌ نضج‌ رویکرد‌ها‌ی‌ ‌همگر‌ایانه سیاسی و جهانی می شود. به دیگر سخن، به یمن تولید و پخش برنامه های جهانی و منطقه ای توسط تلویزیون های ماهواره ای و تولید همبستگی و همگرایی جهانی که در قالب اتخاذ مواضع مشترک رفتاری ارتباط گیران پدیدار می شود، این رسانه ها از توقعات مخاطبان خود که لزوما متحد ملی، قومی و مذهبی و نژادی دست اندرکاران این رسانه های جهانی نیستند، خواه ناخواه برکنار نمی مانند. درست به همین خاطر است که در مواقعی که این رسانه ها به وظایفشان عمل نمی کند مخاطبان علیه ان برمی اشوبند. نمونه بارز این امر درروز پنجم دیماه سال ۸۷ و بعد از گذشت ۱۰ روز ازپایان جنگ غزه روی داد که طی ان هزاران نفربا اجتماع در مقابل مرکز شبکه تلویزیونی بی بی سی در لندن، به بی توجهی این شبکه به ارتکاب جنایت اسراییل در غزه اعتراض کردند.

البته ناگفته نگذاریم که امروزه به یمن پیشرفتهای مخابراتی و ارتباطی، تا حدی امکان تعامل و تشریک مساعی مخاطبان با فرستندگان رادیووتلویزیونی فراهم شده و برخی از رسانه های صوتی و تصویری در برنامه های زنده خود از طریق مکانیزمهای مختلف مثل تلفن، SMS و یا کارافزارهای اینترنتی نظیر وبکم و ایمیل می کوشند مخاطبان را نیز وارد دایره مباحث خود کنند.

این کار‌قدر مسلم، هم بطرز بی سابقه‌ا‌ی‌ امکان تعاطی نظرات غیرگزینشی و غیرحکومتی را فراهم می کند هم براثر اشاعه کنشگری پرسمانی و منتقدانه مالا" قدرت‌ بلامناز‌ع‌ حکومتگر‌ان‌ ر‌ا به‌ چالش‌ می‌کشد و هم بطور غیرمستقیم زمینه‌ تشریک‌ مسا‌عی‌ شهروند‌ان‌ را در سرنوشت‌ خودشان فر‌ا‌هم‌ می اورد.

بدینن ترتیب، اینگونه وسایل ارتباطی تنها نقش اطلاع رسانی محض ندارندبلکه در قابل وظایف اموزشی خود بااشاعه گفتمان روشنگرانه به سطح معلومات و مطالبات شهروندان از نظامهای حاکمه می افزایند و همین پروسه نیز بخودی خود به سطح تقاضاهای اطلاعاتی جهانیان دامن زده است. بنابراین می توان گفت تلاش سامانه های ارتباطی ماهواره ای ظرف دو دهه اخیر تاثیر زیادی در نگره و رویکرد ناقد مخاطبان انها داشته و به جرات می توان گفت بشر در هیچ دوره ای از تاریخ خود در قبال رخدادها اینقدر سیاسی و کنشمند نبوده است.

مضاف براین، باتوجه به تاثیر خارق العاده این بازیگران جدید در روابط بین المللی و سیاسی جهان یعنی رسانه های فراگیر طی سالهای اخیر تقاضای زیادی برای در اختیار داشتن اینگونه ابزار در گوشه و کنار جهان پدید امده است. بر‌همین‌‌اساس، حتی‌ کشور‌ها‌ی‌ ‌غیرمطرح‌ در ملاحظات‌ جهانی‌ می کوشند با تجهیز خود به‌ ‌ابز‌ار رسانه‌ا‌ی‌ کار‌امد ‌هم‌ بر‌ا‌ی‌ خود موقعیت و منزلت‌ کسب کنند، هم‌ ا‌هد‌اف فرامرزیشان را به‌ پیش‌ ببرند.

فی‌الو‌اقع‌ فناوریها‌ی‌ جدید ‌اطلا‌عات‌ و ‌ارتباطات، ر‌از و رمز دست‌ یاز‌ی‌ کشور‌ها به‌ منافعی‌ ‌است‌ که‌ حتی‌ قویترین‌ زر‌ادخانه‌‌ها و عمیق‌ترین‌ و‌ابستگی‌ها‌ی‌ ‌اقتصاد‌ی‌ نیز قادر نیست‌، ‌انها ر‌ا در دسترس‌ دولتها قر‌ار د‌هد. این دست افزار می تواند به کشورهای برتر رسانه ای در جهان عناوین اسطوره ای بدهدو نام انها را پراوازه کند. کمااینکه"‌اینیس"مورخ‌ مشهوراز مفهوم"‌امپر‌اتور‌ی‌ به‌ ‌عنو‌ان‌ نشانه‌ کار‌ایی‌ ‌ارتباطات‌" نام‌ برده و به‌ مفهوم‌ ‌امپر‌اتور‌ی‌ در طول‌ حیات‌ تاریخی‌ ‌ان‌ تاکید کرده است. (‌عریضی، ۱۳۸۲، ص۱۱۷)

برخورد‌ار‌ی‌و یا حتی‌ بر‌عکس‌ ‌عدم‌ برخورد‌ار‌ی‌ ‌از ‌ابز‌ار رسانه‌‌ا‌ی‌ و ‌اطلا‌عاتی‌ دردنیا‌ی‌ ‌امروز به‌ مثابه‌ ‌ابز‌ار تهاجمی‌ یا تد‌افعی‌ برله‌ یا ‌علیه‌ کشور‌هامحسوب‌می شود. به قول"مک‌ گاورن"سناتور ‌امریکایی: " یک‌ شیوه‌ حمله‌ به‌ کشور‌ی‌ ‌این‌ ‌است‌ که‌ جریان‌ ‌اطلا‌عات‌ ر‌ا مسدود سازیم‌ مثلا تماس‌ ستادمرکز‌ی‌ و شعب‌ خارجی‌ یک موسسه‌ چندملیتی‌ ر‌ا قطع‌ کنیم یا دیو‌ار‌ی ‌‌اطلا‌عاتی‌ ر‌ا در ‌اطر‌اف‌ یک‌کشور بنا کنیم‌. ‌از دیدگاه‌ و‌ی‌، دلیل‌ ‌این‌ مساله‌این‌ ‌است‌که ‌عبارت‌ جدید‌ی‌ و‌ارد و‌اژه‌نامه‌ی‌ بین‌المللی‌شده‌و ‌ان"حاکمیت ‌اطلا‌عاتی‌"‌است‌. (تافلر، ۱۳۸۰، ص۴۴۱)

درهر حال، ظرف دودهه اخیر بسیاری از کشورها برای رسیدن به "حاکمیت ‌اطلا‌عاتی‌" اقدام به راه اندازی تلویزیوین های ماهواره ای کرده اندکه بعضی در این راه موفقیت هایی کسب کرده اما بعضی دیگر به اهداف خود دست نیازیده اند.

بطور خلاصه باید رمز موفقیت تلویزیونهای موفق ماهواره ای را توجه انها به خاستگاه های واقعی مخاطبان و پارادایمیزه کردن این متغییر در اصول راهبردی خود از یکسو و پایبندی به

جریان ازاد اطلاعات و اخبار و عدم مماشات بر روی اصول حرفه ای ناظر به تکثرگرایی حرفه ای از سوی دیگر علام کرد.

رسانه هایی که به این اصول اولیه اعتنا نکنند احتمالا مخاطبان چندانی نخواهند داشت و دیر یا زود طبل ناکامی شان به صدا درخواهد امد اما انهایی که به این اصول مقید باشند روز به روز بر شمار مخاطبانشان خواهند افزود هرچند مستبعد نیست بخاطر کسب همین اعتبار و محبوبیت از غضب برخی قدرتها و دولتهای تمامیت خواه مصون نمانند.

● واکاوی قطع شبکه العالم برحسب پارادایم محیط ارتباطی

بعد از اشنایی با مختصات نظام ارتباطی جدید جهان، اینک با سهولت و دستمایه بیشتری می توان درباره اقدام دوکشور مصر وعربستان در قطع شبکه تلویزیونی العالم روی ماهواره ای عرب ست و نایل ست اظهارنظر کرد، اقدامی که در پی برخی فشارهای منطقه ای و جهانی

ناکام ماند اما بتازگی دوباره از سوی ماهواره عرب ست از سرگرفته شده است.

گفتنی است که شبکه العالم در سال ۲۰۰۳ از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی راه اندازی شد. این شبکه ایرانی در سیرواسیر تاسیس شبکه های تلویزیونی ماهواره ای در منطقه خاورمیانه پا گرفت و بزودی در میان افکار عمومی عرب برای خود اسم و رسم زیادی کسب کرد.

مسئولان العالم، قطع پخش این شبکه از دوماهواره عرب نایل ست و عرب ست را ناقض قرارداد میان طرفین اعلام کردند.

عرب ست در تملک اتحادیه عرب و مقرش در ریاض عربستان سعودی است و مصریها نیز مالکیت ماهواره نیل ست را در دست دارند.

توقف پخش العالم از دو ماهواره عرب زبان به دنبال نشست وزیران اطلاع رسانی کشورهای عربی در عربستان سعودی صورت گرفت. مسئولان این دو ماهواره پس از ساعتها سکوت در باره دلیل اقدام خود در پیامی مهمترین علت قطع العالم را انتقادهای این شبکه از سران عرب ذکر و العالم را متهم کردند که سنتها را زیرپا گذاشته و از برخی مسوولان عرب انتقاد کرده است.

ماهواره های یاد شده مدعی شدند که شکایت هایی از برخی مراکز و نهادهای رسمی دریافت کرده اندکه در انها شبکه العالم به پخش برنامه ها و اخبار مغایر با مسائل دینی و سیاسی متهم شده است.

البته شبکه العالم از این اتهامها ابراز شگفتی کرد و ان را گامی در جهت نقض اشکار ابتدایی ترین حقوق ازادی رسانه ای و بی احترامی به خیل بینندگانش در منطقه و مخالفت اشکار با قوانین رسانه ای دانست.

صرفنظر از جایگاه حقوقی ادعای قاهره و ریاض در باره توقف پخش شبکه تلویزیونی العالم، قدر مسلم این اقدام در دنیای نوین رسانه ای جای چندو چون زیادی دارد.

از حیث ملاحظات حقوقی، فعالیت شبکه های تلویزیونی بین المللی براساس قرارداد تجاری با شرکت های ماهواره ای و در برابر ارایه خدمات فنی صورت می گیرد و شرکت های ماهواره ای به لحاظ قانونی نمی توانند ازادی عملکرد رسانه ها را محدود و خواسته های خود را بر انها تحمیل و در محتوای سیاسی برنامه های شبکه های تلویزیونی اعمال نظر کنند.

علی الاصول، شبکه های مختلف در تعیین نوع برنامه ها و سیاستهای اطلاع رسانی خود ازادند و نباید در پخش برنامه های انها مانع تراشی کرد و از لحاظ قانون منطبق بر قرار دادهای وجود، هیچ ارگانی نمی تواند از پخش شبکه های ماهواره ای جلوگیری کند.

با توجه به اثار متقابل ملاحظات سیاسی و رسانه ای، ارتکاب چنین اقدامی می تواند پیامدهای بعدی زیادی ایجاد کند. زیرا اگر اقدام دو شرکت ماهواره ای عرب به عنوان یک بدعت باب شود منبعد صاحبان شرکت های ماهواره ای دنیا که بیشتر در دست قدرتهای بزرگ قرار دارند، با کوچکترین بهانه سیاسی اقدام به قطع خدمات خود بخصوص نسبت به شبکه های مستقل جهان سوم می کنند و از این نظر قطع برنامه های شبکه خبری العالم نشانه ی هشداردهنده ای برای همه شبکه های تلویزیونی ماهواره ای محسوب می شود. از همین روست که برخی کشورها درصدد تجهیز خود به ماهواره های مستقل اند و جمهوری اسلامی نیز در همین زمینه از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ مراحل ساخت و اماده سازی پرتاب ماهواره «مصباح» به فضا را انجام داده، اما به علت نامعلومی، پرتاب این ماهواره با تعلل روبه‌رو شده است.

از دیگر سو، همین بهانه ها برای مقابله با شبکه العالم منبعد حتی مستمسک خوبی به دست دیگر کشورها خواهد داد که در جهت اعمال تضیق و فشار به رسانه های این دو کشور بهانه جویی کنند و به بهانه دخالت شبکه های مصری یا سعودی در امور داخلی خود، زیرپا گذاشتن سنتها و... اقدام به تعطیلی دفاتر خبری انها یا برخوردهای دیگر ناقض جریان ازادی انتشار اخبار نمایند.

چنانکه که گفتیم دنیای رسانه ای جدید بر پایه اصل جهانی سازی ارتباطات سبب برخورداری همه شهروندان از امکانات ارتباطی و تعامل اطلاعاتی شده و سکنه دهکده ی شیشه ای در نوعی همکنشی مدام ارتباطی ناظر اعمال یکدیگرند و هیچ چیز از دیده تیزبین انان مصون نیست.

پرپیداست که در چنین فضایی، جلوگیری از پخش یک صدای ولو مخالف نه تنها بر عدم شناخت عاملان از ساختبندی نظام جدید رسانه ها در نزد مخاطبان دلالت دارد و سبب بی اعتباری وجهه انان در نزد جهانیان می شود بلکه بالاتر از ان، همین متغییر بخودی خود سبب تهییج و تحریض بیشتر بینندگان به دنبال کردن برنامه های تلویزیوین العالم می گردد. چه، وقتی یک رسانه به هردلیل مورد سانسور قرار می گیرد بطور طبیعی گرایش به دسترسی به ان نزد مخاطبان فزونی می گیرد و همین امر به افزایش اعتبار ان رسانه در برابر کاهش وجهه عامل ضدرسانه می انجامد. بنابراین با قطع پخش شبکه العالم باید منتظر بود که تمایل مخاطبان سنتی به مشاهده برنامه های ان رفعت یابد ضمن اینکه بعید نیست کسانی هم که تا این زمان شناخت یا علاقه چندانی به دیدن برنامه های العالم نداشتند، منبعد با نگاهی کنجکاوانه به رصد کردن برنامه های این شبکه مغضوب برایند.

با رفع محدودیت اعمال شده در راه پخش العالم روشن است که صدا و تصویر این شبکه دیر یا زود باز هم وارد خانه های مردم عرب زبان می شود، با این تفاوت که منبعد تولیدات ان مشتاقان بیشتری برای دیدن و شنیدن خواهد داشت.

البته با توجه به مکان پخش تصاویر تلویزیونی از طریق ماهواره های دیگر یا شبکه اینترنت، ارتباط مخاطبان با این شبکه در زمان قطع العالم توسط دو ماهواره عرب کاملا گسیخته نشد و بینندگان العالم توانستند ارتباط خود را با ان حفظ کنند.

به دنبال اقدام ماهواره های "نایل ست" و "عرب ست"، این شبکه پخش برنامه های خود در خاورمیانه را توسط ماهواره های دیگر از جمله ماهواره "هات برد ۸" قاره های اروپا و بخشی از قاره اسیا، ماهواره "اسیا ست ۵" قاره اسیا و اقیانوسیه، ماهواره گالکسی ۱۹" امریکای شمالی و مرکزی و همچنین ماهواره "تله استار۱۲ " قاره امریکا ادامه داد.

مضاف بر این، اعمال فشار علیه یک رسانه، بطور طبیعی واکنش قهرامیزتر ان رسانه را علیه طرف مقابل برمی انگیزد و او را در موضع تهاجمی تری علیه کنشگر قرار می دهد. از اینرو پرواضح است که سعودیها و مصریها نباید انتظار می داشتند العالمی ها فقط به پخش خبر این واقعه بسنده می کردند و از منظرنظر گروههای بیطرف سیاسی در جهان عرب و اصحاب رسانه به جستار زوایای این حرکت و دیگر حرکات تمامیت خواهانه انها نمی پرداختند.

از این گذشته، در دنیای جدید با فروریختن مرزهای ملی و سیاسی در برابر امواج سهمگین ارتباطی، قدرتهای حاکمه قادر نیستند همان برخورد قهری و سنتی را با رسانه های فرامرزی بکنند که تاکنون با رسانه های وابسته و پیرو فرامین نظامهای حاکمه می کرده یا می کنند.

روشن است که یک نظام جابر و مستبد براحتی می تواند به سرکوب و سانسور یک سامانه رسانه ای و نقض گردش اطلاعات و اخبار در داخل قلمروخود مبادرت کند بی انکه نگران تبعات کارش باشد معهذا قطعا هرگونه انسداد و مقابله با جریان ازاد اطلاعات و اخبار یک رسانه فرامرزی، عواقب منطقه ای و جهانی علیه ان کشور خواهد افرید که اندازه گیری اثار گرانبار ان بسادگی ممکن نیست.

وانگهی محرز است که اقدام ضدرسانه ای مورد بحث علاوه بر تولید تبعات دیپلماتیک و تیرگی روابط کشور ناقض حقوق رسانه ای با کشور دارنده رسانه – که در اینجا ایران است- حجم قابل ملاحظه ای اعلام مخالفت و محکومیت جهانی و منطقه ای از نهادها و سازمانهای طرفدار ازادی بیان و حامیان حقوق بشر گرفته تا شخصیتهای سیاسی علیه کشور خاطی پدیدار می کند که زیان ان بسی بیش از خسران ادامه کار شبکه العالم حتی با همان سبک و سیاق مورد ادعای دارندگان دو ماهواره های عرب است. کمااینکه بنابر پاره ای اخبار بیش از یکهزار اعلام مخالفت و محکومیت اقدام مصر و سعودی در قطع پخش شبکه العالم از سوی مجامع مختلف و شخصیتهای گوناگون سیاسی و رسانه ای دنیا مطرح شد که جالب این است حتی برخی از محکوم کنندگان از نظر سیاسی میانه خوبی با جمهوری اسلامی ایران ندارند و تنها به صرف نقض اشکار ازادی بیان به محکوم کردن این اقدام سعودیها و مصریها مبادرت کردند.

از اینها گذشته، مضار اقدام به قطع پخش این شبکه تلویزیونی تنها متوجه دست اندرکاران رسانه مغضوب نیست بلکه تضییع حق مسلم مخاطبان عرب در دریافت ازادانه اخبار و اطلاعات که از مهمترین اصول ازادی و دموکراسی محسوب می شود و از ان بالاتر بی حرمتی و توهین به شعور مخاطبان عرب در حق انتخابشان، زیانبارتر از خسران طرف ایرانی ماجراست. پس اقدام دو کشور مدعی رهبری جهان عرب در قطع شبکه العالم پیش از انکه ضربه ای به یک شبکه تلویزیونی ایرانی باشد درواقع توهین و بی احترامی اشکار به شعور خیل اعراب بیننده این شبکه محسوب می شود.

توقف جریان ازاد اخبارو اطلاعات یک رسانه جهانی درعین حال و بنوبه خود اگراندیسمانی روشن از اوضاع حاکم بر ساختار رسانه های داخلی کشورهایی است که اینگونه بی محابا بر علیه فعالیت قانونی یک سامانه خبری فراملی برامی اشوبند. مضاف اینکه چنین اقدامی، نمادی واضح از ساختار ضددموکراتیک نظامهایی است که به خاطر سرشت متصلب خویش نمی توانند خود را با اقتضائات دموکراتیک گفتمان نوپدید رسانه ای جهان وفق دهند. بنابراین واکنش انفعالی نسبت به العالم ناظر به سیاست این شبکه در فراهم کردن امکان تعاطی ارای همه طرفها و جریانهای سیاسی دولتی و مخالف در منطقه، بخودی خود نباید شگفت انگیز به نظر اید.

از این گذشته، با توجه به مقابله جویی برخی رسانه های عرب وابسته به دولت های یاد شده نظیر العربیه با رسانه ایرانی– صرفنظر از دلایل و انگیزه های انها- اقدام انفعالی این کشورها در قطع غیرقانونی شبکه العالم بخودی خود گواه بر ناکامی رسانه های انسو در رقابت حرفه ای با شبکه ایرانی است. ضمن اینکه همین اقدام فی نفسه مظهر اعتبار العالم و مخاطب پسندی برنامه های این شبکه در میان افکار عمومی جهان عرب بخصوص ملتهای سعودی و مصر محسوب می شود.

بعلاوه، با توجه به رویکرد اساسی شبکه العالم به موضوع فلسطین و واتاب مجدانه اقدامات جنایتکارانه صهیونسیتها در سرزمینهای اشغالی که خاصه در جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه اوج ان به نمایش درامد، پرواضح است که درکنار ایجاد بدنامی، اتهام و بازخواست از کشورهای عرب مسدودکننده پخش جریان ماهواره ای العالم، بطور قطع تل اویو و رسانه های حامی صهیونیستها عملا بیشترین نفع را از به محاق رفتن یک دینامیزم مبشر اموزه های اسلامی، عربی و ضدصهیونیستی خواهند برد.

دو کشور مهم عربستان و مصر در جهان عرب باید بدانند که برغم همه ملاحظات سیاسی رافع تنش با رژیم عبری برامده از میل واشنگتن، چه بخواهند و چه نخواهند، انها از نظر ژئو استراتژیک در تقابل راهبردی با اسراییل قرار دارند به همین دلیل تضعیف هرگونه عامل ضد اسراییلی از سوی انها اشتباه بزرگی محسوب می شود ولواینکه این اهرم به مذاق انها خوش نیاید یا حتی هرازگاه برای انها شاخ و شانه بکشد.

بر پایه نقش رسانه های فراگیر در اشاعه اموزه های همپذیرانه که در قلمروی کارکرد العالم لامحاله حول شعائر اسلامی و همبستگی عربی شکل می گیرد، کنش رفورمیستی یک رسانه بظاهر غیرخودی اما همدل بیش از رسانه های سنتی و وابسته به نظامهای حاکمه می تواند به تصحیح خطاها، بلوغ رفتاری و همگرایی سیاسی در درون این کشورها کمک کند و شرایط انها را برای سازواری با اقتضائات نوپدید جهانی همواره سازد. بویژه اینکه سران این کشورها باید بدانند در اوضاع سیال و هالوژنی کنونی جهان، نظامهای سنتی و بسته ای نظیر انها دیگر قادر به ادامه حیات با شرایط گذشته خود نیستند و دیر یا زود امواج سیل تحولات بنیانکن جهانی به ساحل امن انها نیز خواهد رسید و ثبات نخ نمای نظامهای این کشورها را به چالش خواهد کشید و از این لحاظ و به حکم منطق باید به مجاری ارتباطی مصلح و منتقد مجال عرض اندام بهنگام داده شود تا به یمن نقادی و تعاطی افکار بدون نیاز به تجربه کردن تکانهای ناگهانی و ژرف ساختی، رفته رفته شرایط داخلی انها برای قوام درونی و وفاق کنشمند با اوضاع قرن جدید فراهم گردد.

محیط ‌اطلا‌عاتی و رسانه ای ‌امروز به‌ مثابه‌ یک‌ پار‌اد‌ایم‌ در ملاحظات سیاسی و روابط بین الملی مورد توجه سیاست پیشگان دوراندیش است و کسانی که به نیکی به اهمیت این موضوع واقف اند و برحسب مقتضیات ان حاضرند شرایط داخلی خود را با تاثیرات برامده از متغییرات پارادایم ارتباطی و اطلاعاتی مزبور طوری تنظیم کنند که در عین کنترل و دفع لطمات احتمالی ان، از مزایایش نیز برای اصلاح اوضاع درونساختی خود بهره بگیرند، برنده اصلی این صحنه اند، معهذا واقعیت این است که در کشورهای سنتی عرب نمی توان به ظهور چنین رویکردی دل بست زیرا وجود ان در گرو داشتن قدرت دراکه برای فهم درست اوضاع پرنوسان و نوپدید جهان قرن بیست و یکم است که به نظر می رسد سران سنتی نظامهای بسته عرب که هنوز با نگاهی واگرا و محافظه کار در حال و هوای گذشته سیر می کنند، فاقد انند.

به قول تافلر، بیسواد قرن ۲۱ کسی نیست که خواندن و نوشتن نمی داند، کسی است که بد می خواند، بد می نویسد و بد می فهمد.

نویسنده: مسلم - ایرانی

منبع: سایت - تابناک - تاریخ شمسی نشر ۰۷/۱۱/۱۳۸۸

فهرست‌ منابع‌:

- ‌اخو‌ان‌ کاظمی‌، ب‌.، ۱۳۸۱، صد‌ا و سیما، ثبات‌ سیاسی، وحدت‌ و ‌امنیت ملی‌، تهر‌ان‌، ‌انتشار‌ات‌ پژو‌هشکده‌ مطالعات‌ ر‌ا‌هبرد‌ی‌، چاپ‌ ‌اول‌

- ‌استریت، ج‌.، ۱۳۸۴، ترجمه‌ حبیب‌‌الله‌ فقهیی‌ نژ‌اد، رسانه‌ ‌ها‌ی‌ فر‌اگیر، سیاست‌ و دموکر‌اسی‌، تهر‌ان‌، ‌انتشار‌ات روزنامه‌ ‌ایر‌ان‌، چاپ اول

-‌افتخار‌ی‌، الف‌.، ۱۳۸۱، ثبات‌ سیاسی‌ رسانه‌ا‌ی‌، تهر‌ان‌، ‌انتشار‌ات‌ پژو‌هشکده‌ مطالعات‌ ر‌ا‌هبرد‌ی‌، چاپ‌ ‌اول‌

-‌اینگلیس‌، ف‌.، ترجمه‌ محمود حقیقیت کاشانی‌، ۱۳۷۷، نظریه‌ رسانه‌ ‌ها، تهر‌ان‌، چاپخانه سروش، مرکز تحقیقات‌، مطالعات‌ و سنجش‌ برنامه‌ا‌ی‌ صد‌ا وسیما‌ی‌ جمهور‌ی‌ ‌اسلامی‌ ‌ایر‌ان، چاپ‌ ‌اول‌

- پوپر، ک. و کندر‌ی‌، ج‌.، ترجمه‌ دکتر شهید‌ی‌ مودب‌، ۱۳۷۴، تلویزیون‌ خطر‌ی‌ بر‌ا‌ی‌ دمکر‌اسی‌، ‌انتشار‌ات‌ ‌اطلا‌عات‌، ۱۳۷۴، چاپ اول

-تافلر، ‌الف.، ترجمه‌ شهیندخت‌ خو‌ارزمی‌، ۱۳۷۷، جابجایی‌ در قدرت‌، د‌انایی‌، ثروت‌ و خشونت‌ در ‌استانه‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌، تهران‌، نشر سیمر‌غ‌، چاپ‌ ‌هفتم

- تافلر، ‌الف‌.، ترجمه‌ شهیندخت‌ خو‌ارزمی‌، ۱۳۸۰، موج‌ سوم‌، تهر‌ان‌، نشر فاخته‌، چاپ‌ چهارد‌هم‌

- تامپسون، جان‌. ب‌.، ترجمه‌ مسعود ‌اوحد‌ی‌، ۱۳۸۰، رسانه‌ ‌ها و مدرنیته‌: نظریه‌ ‌اجتما‌عی‌ رسانه‌ ‌ها، تهر‌ان‌، نشر سروش‌

- جمعی‌ ‌از نویسندگان‌.، ۱۳۸۱، رسانه‌ ‌ها و ثبات‌ سیاسی‌، تهر‌ان‌، ‌انتشار‌ات‌ پژو‌هشکده‌ مطالعات‌ ر‌ا‌هبرد‌ی‌، چاپ‌ ‌اول‌

- ‌عریضی‌، ف‌.، با ‌همکار‌ی‌ دکتر محمد‌علی‌ ‌عریضی‌، ۱۳۸۲، جستار‌هایی‌ در جغر‌افیا‌ی‌ سیاسی‌ و ژئوپولتیک‌، ‌اصفهان‌، انتشارات نقش‌ مانا

- کمالی‌ ‌اردکانی، ‌ع‌.، ۱۳۸۱، کارکرد ‌امنیتی‌ مطبو‌عات‌ (بررسی‌ تطبیقی‌ چند روید‌اد سیاسی‌ - ‌اجتما‌عی)، تهر‌ان‌، انتشار‌ات‌ پژو‌هشکده‌ مطالعات‌ ر‌ا‌هبرد‌ی‌، چاپ‌ ‌اول

-گیدنز، ‌ا.، ترجمه‌ محمدرضا جلایی‌، ۲۰/۰۸/۱۳۸۲، چشم‌ ‌اند‌از دموکر‌اسی‌، یاس‌ نو، شماره‌ ۲۰۳

- محسنیان راد، م.، ایران در چهار کهکشان ارتباطی، انتشارات سروش، ۱۳۸۴

- معتمدنژ‌اد، ک‌.، ۱۳۸۲، ‌اجلاس‌ جهانی‌ سر‌ان‌ در باره‌ جامعه‌ ‌اطلا‌عاتی، چاپ پدیده گوتنبرگ، مرکز پژوهش های ارتباطات، چاپ اول

- ایسنا، ازادی اطلاعات یعنی اکسیژن دموکراسی، ۳۰ تیرماه ۱۳۸۸

- ایرنا، در حاشیه قطع پخش برنامه های شبکه خبری العالم، ۲۵/۰۸/۱۳۸۸

- ز‌ار‌عی، م‌.، ۲۵/۰۵/۱۳۸۵، رسانه‌ ‌ها‌ی‌ نوین‌ ‌ارتباطی‌ و جهانی‌ شدن‌، فصل‌ نو، وبلاگ اختصاصی Mohammadzarei.blogfa.com

- کمالی پور، ی.، یکم اذرماه ۱۳۸۸، رسانه‌های ارتباطی و ازادی در عصر دیجیتال، همشهری انلاین

- نادمی، د.، دغدغه گفتگوی تمدنها در هزاره سوم میلادی.