سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

۱۶ فوریه ـ آسیای میانه ابرقدرت ساز - اهمیت آسیای میانه و رقابت برسر نفوذ در آن - "خویشاوندی" عاملی بزرگ در دست تهران


دو مورخ آمریکایی و یک مقاله نگار روس که زادروز هر سه شانزدهم فوریه است درباره اهمیت آسیای میانه و مناطق جنوبی آن به طور جداگانه و در طول دو قرن گذشته نظریه ای واحد را مطرح ساخته …

دو مورخ آمریکایی و یک مقاله نگار روس که زادروز هر سه شانزدهم فوریه است درباره اهمیت آسیای میانه و مناطق جنوبی آن به طور جداگانه و در طول دو قرن گذشته نظریه ای واحد را مطرح ساخته اند که هنوز مورد توجه است و با بازگشت روسیه و چین به صحنه رقابت ها در جهان در دهه نخست قرن ۲۱ بر سر قدرت، این توجه گسترش یافته زیرا که رقابت بر سر نفوذ در آسیای میانه بیشتر شده و این بار، ایران هم در میدان رقابت است. بسیاری از اصحاب نظر ورود ناتو به افغانستان را بخشی از این رقابت دانسته اند. تقویت بلوک "اوراسیا" در نیمه دوم دهه اول قرن ۲۱، مساعی روسیه - چین و ایران را در کنار هم و در برابر غرب قرار داده است. وجود تاجیکیان در آسیای میانه و افغانستان که خویشاوند اتباع دولت ایران هستند، دست تهران را در این رقابت قویتر از سایرین نشان می دهد.

این سه اندیشمند عبارتند از: نیکلای لسکوف (متولد ۱۶ فوریه ۱۸۳۱ و متوفا در مارس ۱۸۹۵) روزنامه نگار و داستان نویس بزرگ روس که ماکسیم گورکی هم از نظرات او دفاع کرده است؛ ون بروکس (متولد ۱۶ فوریه ۱۸۸۶ و متوفا در مه ۱۹۶۳) ادیب و نقدنویس، مورخ و بیوگرافی نگار آمریکایی برنده جایزه پولیتزر و جورج کنان (متولد ۱۶ فوریه۱۹۰۴ و متوفا در سال ۲۰۰۵) مورخ و پالیسی میکر معروف آمریکا. هر سه به یک مضمون ابراز نظر کرده اند که ماحصل آن چنین است؛ دولتی قدرت اول جهان خواهد بود که آسیای میانه و مناطق جنوبی آن (افغانستان و بلوچستان شرقی) تا اقیانوس هند را درکنترل داشته باشد.

روشن نیست که تزار وقت روسیه با توجه به نظر «لسکوف» که در یک مجله چاپ مسکو انتشار یافته بود به تصرف خان نشین های آسیای میانه که در آن زمان اسما جزیی از ایران بشمار می آمدند اقدام کرده بود که انگلستان با دوز و کلک بسیار و با جداساختن مناطق جنوبی آمودریا از ایران و نامگذاری آنها به «افغانستان» و ضمیمه ساختن بلوچستان شرقی به هندوستان آن زمان مانع پیشروی تزار به جنوب آمودریا و رسیدن به اقیانوس هند شد. بروکس و کنان نیز از اهمیت سیاسی و استراتژیک مناطق یادشده در بالا سخن گفته و بدون درکنترل داشتن آنها، قدرت برتر جهان شدن را خارج از بحث خوانده اند. اجرای نظرات کنان مبنی برلزوم "در محاصره قراردادن بلوک شرق" بود که سرانجام به فروپاشی این بلوک از درون انجامید. حکومت وقت در ایران به مساعی آمریکا در محاصره شوروی (اجرای فرضیه جورج کنان) کمک موثر کرده بود.

آسیای میانه (فرارود و مناطق شمالی آن) اینک پنج جمهوری مستقل را تشکیل می دهند؛ گو اینکه ایالت شمال غربی چین را هم جزیی از آسیای مرکزی به حساب می آورند. درپی رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نخست آمریکا و سپس ناتو (غرب) در افغانستان مستقر شده اند و چون صحبت از بیرون رفتنشان نیست، ورود قدرت های "اوراسیا" به صورت یک بدنه و یا به شکل جداگانه به صحنه قابل پیش بینی است و اگر چنین شود معارضه بعید نیست مخصوصا که قرارداد هرات منعقده در پاریس در قرن نوزدهم دست ایران را برای هرگونه مداخله و قطع توطئه برضد خود و دفاع از تاجیکها بازگذارده و به این ترتیب هرگونه اقدام ایران در این راستا مشروع است. روسیه نیز توافق های محرمانه با غرب دارد که طبق همین توافق های نیروهای خودرا در فوریه ۱۹۸۹ پس از هشت سال از افغانستان خارج ساخت.

در آسیای میانه، در برابر مساعی غرب، قبلا تلاش چهارجانبه دیگری مشاهده می شد و این تلاش ها که از سوی روسیه، چین، ایران و نیز هند بعمل می آمد اینک از این جهت (ایستادگی در برابر نفوذ غرب) در چارچوب سازمان همکاری های شانگهای متمرکز شده اند و قدرت "اوراسیا" دارد واقعیت می یابد. تلاش های داخلی - اقتصادی و فرهنگی - به صورت سابق و جداگانه ادامه دارد، در چارچوب این تلاشهای جداگانه با هدف تقویت مناسبات دوجانبه، خویشاوندی ساکنان و وجود فرهنگ و تاریخ مشترک به ایران کمک بسیار می کند. تاجیکهای منطقه (پارس ها) متحدان بی چون و چرای ایرانیان هستند و خواهان گسترش همکاری های فرهنگی و اقتصادی دوجانبه. آخرین تلاش در این زمینه مربوط است به ایجاد یک مرکز فرهنگی ایران و تاجیک در شهر خجند در ایالت سغدیای تاجیکستان در فوریه ۲۰۰۹. خجند روزگاری پایگاه مرزبان بزرگ ایران در شمال شرقی وطن مشترک ما بود و همین نیرو قرنها مانع ورود هون ها و زردها به ایرانزمین شده بود. پس از هجوم عرب، خجند از مراکز بزرگ پاسداری از زبان فارسی و تمدن و فرهنگ ایرانی بوده است.