دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شارژ مغزی


شارژ مغزی

● چیرگی شور زندگی بر نیستی
مغز آدمی را می توان به «باتری» خودرو در سامانه برق آن هم تشبیه کرد که سرچشمه پدید آمدن نیروی جنبشی خودرو است. این بخش از تن آدمی همچون باتری پیوسته به …

چیرگی شور زندگی بر نیستی

مغز آدمی را می توان به «باتری» خودرو در سامانه برق آن هم تشبیه کرد که سرچشمه پدید آمدن نیروی جنبشی خودرو است. این بخش از تن آدمی همچون باتری پیوسته به دینام، همواره نیازمند شارژ شدن است تا بتواند نیرو و توان نخستین را برای جنبش و پویش روان و تن پدید آورد. شارژ مغزی با وجود اندازه ضروری و کافی پیام رسان های عصبی همچون دوپامین، نوراپی نفرین، سروتونین و ... رخ می دهد که از برهمکنش های یونی میان سلول های مغز و مایع بین سلولی سرچشمه گرفته از مایع مغزی - نخاعی فراهم می شود. در بین همه پیام رسان های عصبی (نوروترنسمیترها)، کاته کولامین ها و به ویژه دوپامین و نوراپی نفرین جایگاه مهم تری دارند. «راه پاداش» مغز از نورون های دوپامینرژیکی پدید آمده که از جایگاه تگمنتال شکمی به لیمبیک، هسته آکومبنس و قشر مخ (کورتکس) کشیده شده اند. کاهش اندازه دوپامین و نوراپی نفرین مغز را می توان به مثابه برون رفتن مغز از شارژ ضروری و کافی در نظر گرفت.

همین «راه پاداش» است که «نوجویی و تازه خواهی» (تنوع طلبی) سرشت آدمی را برانگیخته و او را روانه انجام کردارهای لذت بخش و هیجانمند می کند. درگیر و گرفتار (وابسته و معتاد) شدن آدمیان در فرآیندهایی همچون قمار، مصرف مواد مخدر و محرک، آمیزش جنسی، روابط عاطفی و مانند آن برای همین فرآیند تجدید اندازه دوپامین و نوراپی نفرین (شارژ مغزی) است. این فرآیند شارژ مغزی و اندازه نیاز «راه پاداش» به انگیختگی است که رویکردهای گوناگون آدمیان را در برابر برانگیزان های لذت بخش و هیجانمند پدید می آورد.

یکی از سرچشمه های سرشتی و غریزی این «شارژ مغزی» در آدمی و دیگر جانداران، همانا «غریزه عاطفی و جنسی» است که همانند هر کنش لذت بخش دیگر می تواند برانگیختگی «راه پاداش» و نظم خوشایند پیام رسان های عصبی مغز را پدید آورد. این غریزه الهی زیباترین و مهم ترین ارمغان پروردگار به آدمی، جانوران و گیاهان است تا همه جانداران، هر یک به نوبه و گونه خود، در پرتو آن به رشد و تکامل پیدا کنند. ارضای درست و مناسب تکانه های لیبیدو از طریق برآوردن نیازهای عاطفی - جنسی همسران، به بازآرایش و تجدید نظم و تحریک پیام رسان های عصبی، شادمانی و آرامش می انجامد و به این ترتیب «شور زندگی» را بر «شور نیستی» چیره می سازد. به بیان دیگر شادمانی و آسودگی جایگزین تنش، دلزدگی و فرسودگی شده و چرخه «سرخوردگی - ناکامی - خشم -پرخاشگری» قطع و قیچی می شود. این حرکت این گونه آغاز شده و راستا می یابد.

«شارژ مغزی» و راه پاداش سرنوشت ساز آن، از طریق ارضای عاطفی - جنسی، نه فقط برای دستیابی به کامیابی، شادمانی، لذت و خوشی، که در همین حال، برای به چنگ آوردن آرامش و آسایش نیز در وجود آدمی و دیگر جانوران قرار داده شده است. این نکته واقعیتی است که در کار بالینی هم فراوان برای درمانگران و مشاوران، هویدا و نمایان بوده و هست. بسیاری از افراد عصبی، مضطرب و پرتنش، در جست وجوی چنین آرامشی، درست به همین دلیل دچار وسواس های ذهنی و اجبارهای عملی جنسی شده و میل و نیاز و عطش جنسی کاذب فزونی یافته یی - با کیفیتی اجباری (کامپالسیو)، اضطرابی، اضطراری و اعتیادآور- بر همه (یا اغلب) روابط و رویکردهای آنان چیره می شود که ممکن است حتی به لاابالی گری جنسی هم بینجامد. در عمل، تا اضطراب و اجبار این گونه افراد عصبی درمان نشود، اینان از این میل و نیاز جنسی گزافه و بیمارگونه رها نخواهند شد. دست نیافتن به شور، شادمانی و «شارژ مغزی» لازم و آرامش و آسودگی در پی آن خود به تنهایی می تواند آغازگر و برانگیزاننده چرخه «ناکامی - سرخوردگی - پرخاشگری» باشد و فرد را به آستانه برانگیختگی فیزیولوژیک و تحریک پذیری روانی لازم برای خشونت و پرخاشگری برساند. بنابراین، ارزیابی همخوانی و همتایی (کفویت) در هر یک از این ویژگی های چهارگانه، راهبردی بنیادین و گامی استوار و ضروری در راستای کاهش تنش های خانگی و نیز اجتماعی، در مشاوره های پیش از ازدواج است.

دکتر بهنام اوحدی

روانپزشک و درمانگر مشکلات جنسی زناشویی و خانوادگی