چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

هنوز آواز می آید به معنی از گلستانم


هنوز آواز می آید به معنی از گلستانم

به مناسبت بزرگداشت سعدی, شهسوار ادبیات ایران

ادبیات پارسی به حدی غنی است که نام بردن از بهترین اثر خواه در عرصه نظم و خواه نثر امری دشوار است، اما با این حال اگر قرار باشد از ماندگارترین و بهترین آثار ادبی نام ببریم بی‌گمان نام شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی به میان خواهد آمد، شاعری که اول اردیبهشت‌ماه جلالی را بنا به آنچه در خلال اشعارش موجود است به بزرگداشت وی و یادآوری جایگاه رفیعش در فرهنگ و ادب ایران می‌پردازیم.

سعدی شاعری است که در عرصه نظم و نثر آثاری ماندگار، دلچسب و شیرین دارد، نامش را از همان کتاب‌های سال‌های ابتدایی دانش‌آموزی به خاطر می‌سپاریم و هر قدر هم از وی بخوانیم باز هم خسته و یا دلزده نخواهیم شد، چرا که آثارش چنان لطیف و جذاب است که نه‌تنها از حافظه ما ایرانیان بلکه از حافظه جهان پاک نخواهد شد.

چه درست و بجا می‌گوید استاد مرحوم عبدالحسین زرین‌کوب که: در این دنیایی که هفتصد سالی است که خاکستر فراموشی و خاموشی بر روی آن نشسته است، هنوز همه چیز زنده و جنبنده است. هم سکوت بیابان و هم حرکت شتر را می‌توان دید و هم صدای تپش قلب عاشقی را که کسی جز خود سعدی نیست و در دهلیزخانه‌ها از دست محبوبی شربت گوارا می‌گیرد، می‌توان شنید.

● همه قبیله من عالمان دین بودند

سعدی با تخلص و شهرت «ابوعبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتکلمین» است. درباره نام و نام پدر شاعر و همچنین تاریخ تولد سعدی اختلاف بسیار است. سال تولد او را از ۵۷۱ تا ۶۰۶ هجری قمری احتمال داده‏اند و درباره تاریخ درگذشتش هم سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ را نوشته‏اند.

سعدی در شیراز پای به دایره هستی نهاد. هنوز کودکی بیش نبود که پدرش درگذشت. آن چه مسلم است این که اغلب افراد خانواده وی اهل علم و دین و دانش بودند.چنانچه خود نیز اشارتی داشته و می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند.» سعدی پس از تحصیل مقدمات علوم از شیراز به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تکمیل دانش خود پرداخت. وی در محضر ابوالفرج بن الجوزی و همچنین شهاب‌الدین عمر سهروردی بسیار آموخته و سپس به حجاز و شام رفت و زیارت حج به جا آورد. در شهر شام به وعظ و سیاحت و عبادت پرداخت. در روزگار سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام «اتابک» و پسرش سعد بن ابوبکر کرد. پس از زوال حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور عزلت گزید و در زاویه‏ای به خلوت و ریاضت مشغول شد.

سعدی شاعری است که به واسطه آثار نیکویش یعنی قصاید، غزلیات و کتاب‌‌های گلستان و بوستان در جهان شناخته شده است. وی از طرفی زیبایی و لطافت غزل عاشقانه را به اوج خود می‌رساند و چنان لطافت و شور شاعرانه‌ای را در پیکره فسرده شده قالب می‌ریزد که هنوزهم با گذر ایام غزلش معیار و سنجه‌ای در تشخیص سره از ناسره غزل عاشقانه محسوب می‌شود.

● بوستان و یا آرمانشهر سعدی

دیگر اثرش، بوستان که به نظم و در قالب مثنوی سروده شده است را هم مدینه فاضله سعدی دانسته‌اند، وی در این اثر به معرفی جهان چنان که مطلوبش است دست زده و در عین حفظ جنبه‌های اخلاقی و تعلیمی اثر، ویژگی ادبی آن را حفظ کرده است. بوستان که آمیختگی زیبایی با حکمت دارد خود نشانی است از دانش والا و حکمت سراینده‌اش.

● گلستان و فصلی نو در نثر پارسی

سعدی از دیگر سو در زمانه‌ای که نثر در تصنع و پیچیدگی‌های مغلق دست و پا می‌زند گلستانی را از خود بر جای می‌گذارد که خودش بهتر از هر کسی در دیباچه کتاب از آن سخن می‌گوید:

«ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است و صیت سخنش که در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش که همچون شکر می‌خورند و رقعه منشأتش که چون کاغذ زر می‌برند...»

و یا در یکی از غزلیاتش می‌گوید:

من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت/ هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

گلستان در ۸ باب‌ در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت و در آداب صحبت و همچنین یک دیباچه نگاشته شده است.

سعدی در عرصه نگارش نثر نیز چنان می‌نگارد که پس از سال‌ها هنوز هم اثر زیبایش گلستان نمونه‌ای است برای نثر سلیس و سالم پارسی. گلستان از جمله آثاری است که مطالعه آن برای هر ایرانی اخلاق‌مداری، توصیه شده و می‌شود و از آنجا که نثر متکلف و متصنعی نیز ندارد، خواندن آن که رمزگشایی از خصلت‌های نیک و بد مردمان است، لذتی مضاعف دارد. می‌توان گفت، سعدی با آگاهی درست از ظرفیت‎های زبان فارسی و با شناخت کامل از ویژگی‎ واژه‎ها، به طبیعی‎ترین شیوه، تقلید ناپذیرترین شعر و نثر فارسی را آفریده است. از دیگر سو و جدای از ویژگی‌های زبانی این اثر، می‌توان از بعدی دیگر هم آن‌را نگریست. آنچه در متن گلستان دیده می‌شود این موضوع است که این کتاب دربردارنده تجربیات بسیار نگارنده است که جهان‌دیده است و بر وبحر و آدمی بسیار دیده و درجریان این سفرها بد و خوب بسیار دیده و از باب همین نگاه جامعه‌شناسانه است که مقبول خاص وعام می‌شود. در این کتاب جهان عصر سعدی با تمامی زیبایی‌ها و نازیبایی‌هایش معرفی می‌شود و نگارنده در اوج واقع‌بینی زیبایی و زشتی، شادی و غم و همه وهمه را کنار هم قرار داده و اوضاع را آن‌گونه که هست بیان می‌دارد. در این کتاب ردی از آرمان‌ها و آرزوهای نگارنده دیده نمی‌شود و هر چه هست ارائه گزارشی است دقیق از زمانه زندگی‌اش. از عشق‌ها، زندگی‌ها، آداب و رسوم، عادات، خلق و خوها و این موارد به خودی خود برای مخاطب جذاب خواهند بود، هنگامی که با زبان و بیانی شیوا و سعدی‌وار همراه شوند طی قرن‌های متمادی حرف‌هایی خواهند داشت که همیشه همه را با خود همراه خواهد کرد. زبان سعدی در انتقاد، زبانی گزیده و گزنده است. با این همه، از نزاع و صلح همواره صلح را برمی‏گزیند و پند پیران پارسا را خاطرنشان می‌کند که فاسدان را باید به صلاح و نیک‏رفتاری با آنان خجل کرد.

● ترجمه‌های گلستان

به گفته دکتر خسرو ناقد مترجم، نویسنده و فرهنگ‌نگار، ترجمه‌هایی که تا کنون از اثر جاوید سعدی انجام شده به شرح زیر است:

۱۶۳۴ میلادی بخش‌هایی از گلستان به‌فرانسوی ترجمه می‌شود. یک‌سال بعد، نخستین ترجمه آلمانی گلستان از روی متن ترجمه فرانسوی منتشر می‌شود. ۱۶۵۱ میلادی ترجمه گلستان به‌زبان لاتین در آمستردام به‌چاپ می‌رسد. باز در آمستردام، در سال ۱۶۵۴ میلادی، ترجمه‌ای از گلستان مستقیماً از فارسی به‌زبان آلمانی انتشار می‌یابد. در همین سال ترجمه هلندی گلستان را می‌توان خواند و ۱۷۷۴ ترجمه انگلیسی آن را. از گلستان و بوستان تنها در میان سال‌های ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ میلادی سه ترجمه به‌زبان فرانسه، هفت ترجمه به‌انگلیسی و بیش از هشت ترجمه به‌زبان آلمانی انتشار می‌یابد.

در سده ۱۸ میلادی، فرزانگان و فرهیختگان اروپایی با نام سعدی و گلستان و بوستانش آشنایی و انس و الفت دارند. هِردِر و گوته در آثارشان از سخنان آموزنده و اخلاق‌گرایانه سعدی بهره بسیار گرفته‌اند. گوته در یادداشت‌ها و رساله‌هایی که برای درک بهتر «دیوان غربی- شرقی» نگاشته است، در کنار معرفی فردوسی و انوری و نظامی و مولانا جلال‌الدین و حافظ و جامی، به‌معرفی سعدی می‌پردازد و جالب آنکه در شرح ساقی‌نامه و شرط شاهدبازی شاعران، دو حکایت از حکایت‌های گلستان را نیز به‌مثل بازگو می‌کند. از آن جمله حکایتی که در باب «عشق و جوانی» آمده است و ماجرای آشنایی سعدی با پسری است در کاشغر که «مقدمه نحو زمخشری در دست داشت و...».

در میان ترجمه‌هایی که از گلستان به‌زبان آلمانی صورت گرفته است، بی‌گُمان ترجمه منظوم اشعار گلستان که «فریدریش روکرت»، زبان‌شناس و شاعر آلمانی و «پدر شرق‌شناسی آلمان»، آن را در سال ۱۸۴۷ میلادی به‌انجام رساند، بهترین و زیباترین ترجمه‌ای است که تا کنون از این دفتر منتشر شده است. ترجمه روکرت از گلستان نزدیک به‌ ۵۰ سال بعد از اتمام آن و بیش از ۳۰سال پس از مرگ روکرت، نخستین بار در «مجله تاریخ ادبیات تطبیقی» به‌سال ۱۸۹۵ میلادی منتشر شد. روکرت خود در سال ۱۸۵۱ برای اولین بار در «دفتر یادداشت‌های شاعرانه» خود اشاره‌ای به ‌ترجمه بخش منظوم گلستان دارد.

● سعدی، «فردوسی ثانی» است

دکتر اصغر دادبه درباره جایگاه والای سعدی در ادبیات ایران و تاثیرات ژرف این شاعر بزرگ می‌گوید: سعدی، فردوسی ثانی است. به این معنا که آن اتفاقی که با فردوسی در سده چهارم افتاد و ایرانیان با شاهنامه توانستند هویت خود را بازیابی کنند، با شعر سعدی نیز برای ما روی داد و همان تاثیر را داشت. هر دو آن‌ها گسستگی و آشفتگی را که در زمینه زبان و فرهنگ و هویت ایرانی پدید آمده بود، سامان دادند.

و خلاصه اینکه شیخ مصلح‌الدین سعدی به راستی که فردوسی ثانی است و ناجی هویت و روح ایرانی در برهه‌ای سخت از تاریخ پر فراز و نشیب تاریخ کشورمان.

زینب مرتضایی‌فر