یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

هزینه فایده زرادخانه کوچک


هزینه فایده زرادخانه کوچک

آمریکا با کاهش زرادخانه اتمی خود می تواند صرفه جویی کند

وضعیت ریاضت بودجه‌ای که اکنون واشنگتن با آن مواجه است، برخی از حامیان کاهش تسلیحات اتمی را بر آن داشته است این بحث غیراستراتژیک را مطرح کنند که کاهش ابعاد زرادخانه اتمی موجب صرفه‌جویی در پول خواهد شد. اما این نمی‌تواند چندان صرفه‌جویی در پی داشته باشد و شاید حتی هزینه‌های بیشتری را هم تحمیل کند.

مهم است درک کنیم که کاهش کلاهک‌های اتمی به تنهایی منجر به صرفه‌جویی نخواهد شد. همان‌طور که هر کارمند آزمایشگاه‌های اتمی ملی آمریکا می‌تواند به شما بگوید، هزینه تسلیحات اتمی در زیرساخت‌های آن است. در عوض کلاهک‌های اتمی تقریبا مجانی در می‌آیند.

اگر قرار باشد ایالات متحده تنها چند سلاح شیمیایی را نگه دارد، به آزمایشگاه‌های ملی و متخصصان و وسایل انتقال و واحدهای نظامی برای آموزش استفاده از سلاح‌های شیمیایی و خیلی چیزهای دیگر نیاز خواهد داشت و اینها همان هزینه‌های زیاد و ثابتی است که هیچ ربطی به تعداد کلاهک‌های اتمی موجود در زرادخانه‌ها ندارد.

علاوه بر این کاهش تعداد تسلیحات اتمی ایالات متحده می‌تواند موجب افزایش کوتاه مدت بودجه شود. کاهش اندازه زرادخانه به معنای بیرون کشیدن موشک‌ها از آشیانه‌ها، خنثی‌سازی کلاهک‌ها و لغو ماموریت و خنثی‌سازی تاسیسات اتمی است و همه اینها هزینه‌بر است.

ایالات متحده امیدوار است فقط با مدرن‌سازی سیستم‌های انتقال کلاهک‌های اتمی – موشک‌های بالستیک بین قاره‌ای، بمب افکن‌ها و زیردریایی‌ها- موفق به صرفه‌جویی شود. اما اگر نتواند یکی از اضلاع سه‌گانه خود – موشک‌های قدیمی،

بمب افکن‌ها و زیردریایی‌ها- را کاملا منهدم و نابود کند، دست کم به ارتقای آنها نیاز خواهد داشت. تعویق در مدرن‌سازی وسایل نقلیه حمل تسلیحات سالانه تنها ۹/۳ میلیارد دلار صرفه‌جویی خواهد داشت. این میزان در برابر کل بودجه دفاعی آمریکا که سالانه در حدود ۶۰۰ میلیارد دلار است، چیزی نیست.

در دراز مدت بحث صرفه‌جویی در بودجه از استدلال کمتری برخوردار است. رییس‌جمهور پیشین آمریکا دوایت آیزنهاور، سیاست «نگاه جدید» را در دهه ۱۹۵۰ مطرح کرد که در آن بر تسلیحات اتمی تاکید شده بود مانند دکترین فعلی روسیه. اگر ایالات متحده همچنان زرادخانه‌های خود را کوچک کند، نیاز خواهد داشت ظرفیت‌های جدیدی برای جبران وظایفی که پیش از آن به تسلیحات اتمی محول شده بود، ایجاد کند. در حال حاضر تسلیحات اتمی تنها با حدود ۴ درصد بودجه دفاع ایالات متحده، یک قدرت بازدارندگی استراتژیک ایجاد می‌کنند. آیا واقعا جایگزین‌های سنتی این نیروی نظامی تا همین اندازه کم هزینه‌اند؟

علاوه بر این، فقط اگر ما فکر کنیم که ایالات متحده می‌تواند نیروی اتمی کوچک‌تری داشته باشد، بی‌شک معقولانه است که فکر کنیم کاهش نیروی اتمی موجب صرفه‌جویی خواهد شد، اما با توجه به اینکه سایر کشورها در جهت عکس در حال حرکت هستند، این تصمیمی غیرمعقول خواهد بود. در سال ۱۹۸۹ سازمان انرژی، تنها کارخانه تولید پلوتونیوم خود را در کلرادو تعطیل کرد.

تعطیلی این کارخانه برای مالیات‌دهندگان هزینه‌ای ۷ میلیارد دلاری در پی داشت. اما در سال ۲۰۰۷ این سازمان فعالیت کارخانه را به بهای میلیاردها دلار دوباره آغاز کرد و برای چند قلم از تجهیزات هنوز در جست‌وجوی میلیاردها دلار دیگر است. این تصمیم ضعیف درس بزرگ‌تری می‌دهد: توقف و بعد راه‌اندازی تاسیسات پرهزینه‌تر است تا سرمایه‌گذاری مجدد بر تاسیسات موجود.

همان‌طور که اشتون کارتر معاون وزیر دفاع به تازگی گفت: «تسلیحات اتمی در واقع هزینه زیادی ندارند، کنترل این تسلیحات موجب صرفه‌جویی پول زیادی نمی‌شوند.»

● نقش زرادخانه کوچک‌تر در جلوگیری از گسترش نیروی اتمی

طرفداران کاهش شدید انرژی اتمی ادعا می‌کنند که یک زرادخانه کوچک‌تر به ایالات متحده کمک خواهد کرد تا از گسترش تسلیحات اتمی در کشورهای دیگر جلوگیری شود؛ چون برخورداری آمریکا از این همه تسلیحات به‌عنوان مثال کار را دشوار می‌کند که به کشوری چون ایران گفته شود، نمی‌تواند هیچ سلاحی داشته باشد یا کشورهای غیر اتمی چون برزیل و ترکیه متقاعد شوند که به ایران در این زمینه فشار آورند. (توضیح: طی ۱۰ سال گذشته آمریکا و کشورهای اروپایی و از جمله متن حاضر ادعا کرده‌اند که ایران درصدد دست یافتن به فناوری تولید و تکثیر سلاح‌های اتمی است؛ اما این ادعاها نه‌تنها اثبات نشده‌اند، بلکه گزارش‌های فصلی آژانس انرژی اتمی همواره بر صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های اتمی کشورمان و عدم انحراف آن به سوی کاربردهای اتمی صحه گذاشته است.

مقامات ارشد کشورمان نیز بارها اعلام کرده‌اند که ایران قصد دستیابی به سلاح اتمی را ندارد. مقام معظم رهبری هم در همین رابطه فتوا داده و استفاده از تسلیحات اتمی و سایر سلاح‌های کشتار جمعی را حرام اعلام کرده‌اند.)

این بحث در سطح بالا منطقی است؛ اما نیاز به نگاهی دقیق دارد. همزمان با اینکه مقامات ایران تصمیم می‌گیرند که آیا پیشرفت اتمی خود را ادامه دهند یا آن را محدود سازند، احتمالا این مساله را هم مد نظر قرار می‌دهند که آیا سلاح‌های اتمی می‌توانند امنیت آنها را افزایش دهند یا نه، آیا از ظرفیت فنی برای تولید تسلیحات اتمی برخوردارند یا نه، آیا می‌توانند در برابر تحریم‌های اقتصادی یا حملات نظامی از سوی ایالات متحده و متحدانش مقابله کنند یا نه و آنها عوامل زیادی از این دست را بررسی می‌کنند. ابعاد زرادخانه اتمی ایالات متحده بر هیچ‌یک از این محاسبات تاثیر نمی‌گذارد.

به همین ترتیب در بررسی اینکه آیا فشار بر تهران وارد شود یا نه، ترکیه احتمالا تهدید از سوی یک ایران اتمی را مد نظر قرار خواهد داد و اینکه آیا این موضوع می‌تواند بر سیاست ایران تاثیرگذار باشد، چقدر محدود کردن تجارت با ایران می‌تواند بر اقتصادش آسیب بزند و چگونه سیاست ترکیه در قبال ایران بر روابطش با سایر کشورها تاثیرگذار خواهد بود. اما باز هم غیرمعقول خواهد بود که فکر کنید اگر واشنگتن به جای ۱۵۵۰ کلاهک اتمی دارای فقط ۱۰۰۰ کلاهک اتمی بود، ترکیه به ناگهان نسبت به ایران سختگیرتر می‌شد.

در این گزارش به‌طور سیستماتیک رابطه بین ابعاد زرادخانه اتمی آمریکا و طیفی از پیامدهای قابل اندازه‌گیری منع گسترش سلاح‌های اتمی مورد بررسی قرار گرفته‌اند: پیامدهای قابل اندازه‌گیری منع گسترش سلاح‌های اتمی از جمله تصمیمات دولت برای ایجاد، ترویج و دستیابی به تسلیحات اتمی، رای به مسائل منع گسترش سلاح‌های اتمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تغییر تکنولوژی حساس اتمی به تسلیحات غیر اتمی.

در این تحقیق نتوانستیم هیچ شاهدی برای ارتباط بین آنها بیابیم. ایالات متحده از اواخر دهه ۱۹۶۰ ابعاد زرادخانه اتمی خود را کوچک کرد؛ اما هیچ دلیلی وجود ندارد برای اینکه باور کنیم این اقدام بر گسترش سلاح‌های اتمی تاثیری گذاشته است. در واقع مهم‌ترین پیشرفت در توقف گسترش سلاح‌های اتمی یا همان پیمان ان پی تی در سال ۱۹۶۸ حاصل شد که در آن زمان بزرگ‌ترین اندازه زرادخانه ایالات متحده بود و به یاد داشته باشیم که ۱۷۷ کشور هرگز تسلیحات اتمی را در هیچ مقطعی گسترش ندادند حتی وقتی که ایالات متحده دارای بیش از ۳۰ هزار کلاهک اتمی بود.

برخی از طرفداران این بحث را مطرح می‌کنند که برخی از دولت‌ها به این دلیل ان‌پی‌تی را به امضا رساندند که در آن کاهش زرادخانه‌های اتمی موجود مطرح شده است؛ اما در واقع در ان پی تی شرطی مبنی بر کاهش یا خلع سلاح آورده نشده است.

تنها در این پیمان از همه دولت‌ها خواسته شده است که «مذاکراتی را برای حسن نیت» در زمینه راهکارهای خلع سلاح پیگیری کنند. بنابراین گرچه ایالات متحده می‌تواند مذاکرات را پیگیری کند، اما نباید وارد پیمانی شود که بر اساس آن تسلیحات اتمی‌اش کاهش یابد، مگر آنکه جهان برای خلع سلاح امن‌تر شود و این اتفاقی نیست که به این زودی روی دهد.

● برتری اتمی برای همه خطرناک است

این درست است که بسیاری از استراتژیست‌ها مدت‌ها در این باره بحث می‌کردند که داشتن یک زرادخانه اتمی «در مقایسه با نداشتن آن» می‌تواند موجب افزایش خطر جنگ اتمی شود. منطق آنها هم ساده است: اگر حکومتی از«مزیت حمله نخست» - توانایی راه‌اندازی یک حمله اتمی که موجب خلع سلاح حریفش شود و آن حکومت را در برابر حملات تلافی‌جویانه نسبتا مصون کند – برخوردار باشد، در زمان بحران ممکن است آن حکومت وسوسه شود که یک جنگ اتمی راه بیندازد.

حکومت ضعیف‌تر هم به نوبه خود ممکن است وسوسه شود که زودتر از تسلیحات خود استفاده کند تا مبادا همه آنها را از دست بدهد. با این منطق، برتری اتمی برای همه خطرناک است و باثبات‌ترین موقعیت این است که هر دو طرف زرادخانه‌هایی در ابعاد نسبتا برابر داشته باشند و هر دو

آسیب‌پذیر بمانند.

امروزه هنوز بسیاری بر این باورند که برای ایالات متحده ایده بدی است که نسبت به روسیه از مزیت اتمی برخوردار باشد و دولت اوباما در خط‌ مشی اتمی ۲۰۱۰ «ثبات استراتژیک» را به‌عنوان هدف نخست مشخص کرد. به همین دلیل است که برنامه نیو استارت و توافق‌نامه پیشنهادی اوباما، هدف محدودیت‌های برابر برای ایالات متحده و روسیه را دنبال می‌کند. برخی تحلیلگران همچنین این منطق را برای چین نیز صادق می‌دانند، کشوری که ایالات متحده برتری شدید اتمی نسبت به آن دارد. (تصور می‌شود که چین در حدود ۵۰ کلاهک اتمی دارد و ظرفیت رسیدن به ایالات متحده را دارد.)

اما مزیت حمله نخست فقط یک مزیت است و بحث‌هایی که سعی در اثبات آن دارند بر منطقی ناقص استوارند. گذشته از همه، ایالات متحده از مزیت حمله نخست علیه ۱۸۴ کشور جهان که فاقد تسلیحات اتمی هستند، برخوردار است و به خاطر آن تعهدی ندارد. آیا برای آمریکایی‌ها بهتر خواهد بود اگر این کشورها آنها را با تهدید اتمی گروگان بگیرند؟ نه. آیا آمریکایی‌ها احساس بهتری خواهند داشت اگر آزمایش‌های کره‌شمالی با شکست مواجه نشود و به این حکومت توانایی بیشتری برای حمله اتمی به لس‌آنجلس داده شود؟ البته که نه. پس چرا ایالات متحده آنقدر از برتری اتمی خود نسبت به روسیه یا چین می‌ترسد؟

پاسخی که اغلب داده می‌شود این است که در شرایطی که ایالات متحده به خود اعتماد دارد که یک جنگ اتمی به راه نمی‌اندازد، نمی‌خواهد روسیه یا چین نیاز به استفاده از آن را احساس کنند؛ اما این ترس بی‌اساس است. چون یک رهبر در وضعیت ضعیف‌تر — وضعیت آن‌چنان ضعیف‌تری که در آن کشورش در مواجهه با حمله نخست ممکن است خلع سلاح شود— می‌تواند بین راه‌انداختن جنگی که بی‌شک در آن بازنده خواهد بود و واگذاری رقابت به طرف مقابل یکی را انتخاب کند. هر دلیلی می‌تواند وجود داشته باشد تا او در مواجهه با این گزینه، واگذاری را برگزیند.

بنابراین این دقیقا همان دینامیکی است که این تحقیق آن را توصیف می‌کند. برای اتخاذ هر تصمیم دیگری، یک رهبر باید یا دیوانه باشد یا در پایان راه قرار گرفته باشد. اما در هریک از این دو صورت، برتری اتمی، اگر وجود داشته باشد، می‌تواند این احتمال را افزایش دهد که آن رهبر به قمار جنگ اتمی دست بزند. در مجموع، برتری اتمی ایالات متحده مشکلی عمده است؛ اگر شما یکی از دشمنان واشنگتن باشید.

مترجم: شادی آذری