پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ سازمانی مناسب برای فرآیند توسعه


فرهنگ سازمانی مناسب برای فرآیند توسعه

فرهنگ مجموعه ای از باور ها, اعتقادات, ارزش ها, رفتار ها و شیوه های زندگی است كه طی تاریخ و در هماهنگی با جغرافیا و فارغ از داوری های خوب یا بد درباره هریك شكل گرفته اند

فرهنگ مجموعه‌ای از باور‌ها، اعتقادات، ارزش‌ها، رفتار‌ها و شیوه‌های زندگی است كه طی تاریخ و در هماهنگی با جغرافیا و فارغ از داوری‌های خوب یا بد درباره هریك شكل گرفته‌اند.

در واقع فرهنگ مجموعه‌ای از عناصر است كه چگونگی ارتباط و پیوستگی و اهمیت هریك از عناصر در نظام فرهنگی موجب تمایز و تشخیص فرهنگ‌های گوناگون از یكدیگر است. بدیهی است كه هر سازمان و نهادی كه با گردآوری افراد انسانی به ایفای نقش می‌پردازد (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و...) به ایجاد پاره فرهنگی كمك می‌كند كه ویژگی‌ها و عناصر این فرهنگ (فرهنگ سازمانی) تفاوت بسیار زیادی با فرهنگ جامعه‌ای كه در قالب آن كاركرد دارد، ندارد. بنابراین در فرهنگ سازمانی برخی از عناصر فرهنگ جامعه نمود بیشتر و برخی دیگر نمود كمتری دارند و به تناسب وظیفه و كاركرد سازمان و مسوولیت‌های آن این عناصر پررنگ و یا كمرنگ جلوه می‌كنند. به همین دلیل چنانچه عناصر فرهنگ غالب (فرهنگ جامعه) غیركارآمد و نامطلوب باشد و یا برعكس با الزامات زندگی مدرن و توسعه هماهنگی نشان دهند، انعكاس ویژگی‌های آنان در فرهنگ‌ سازمانی نیز پدیدار خواهد شد.برای بهبود فرهنگ سازمانی نیاز به پالایش فرهنگی است و در پالایش فرهنگی ابتدا باید عناصر فرهنگی كاملا شناسایی و تفكیك شوند. سپس این عناصر برحسب سازگاری با نوسازی و مدرنیزاسیون یا تخالف با فرآیند توسعه فهرست و جداسازی گردند. آنگاه برای تقویت و ترویج عناصر مطلوب اقدامات و برنامه‌های اجرایی تدارك و برای تضعیف عناصر نامطلوب تلاش‌های مشخص را سازماندهی نمود.

تغییر فرهنگ سازمانی بسیار دشوار و نیازمند زمان طولانی است. خصوصیات فرهنگی طی زمان‌های طولانی شكل گرفته‌اند و بنابراین تغییر نگرش‌ها و دیدگاه‌ها به عمر یك نسل به درازا می‌كشد، اما شاید كارسازترین و عملی‌ترین روش برای فرهنگ‌سازی الگوسازی باشد.

معمولا در سازمان‌ها مدیران برحسب جایگاه سازمانی الگو قرار می‌گیرند و تاثیر رفتارها و ویژگی‌های فردی آنان از بالا به پایین كاهش می‌یابد. بدین معنا كه بالاترین مقام سازمانی دارای بالاترین تاثیرگذاری است. الگوسازی كارآمدترین فرآیند در جریان تغییر و تحول فرهنگی است و در سازمان‌ها الگوسازی می‌تواند در تقویت عناصر مفید و تضعیف عناصر نامطلوب فرهنگی بسیار كارساز باشد.

هریك از ما به خوبی می‌توانیم از الگوهایی كه در زندگی شخصی دیده و از آنها تاثیر پذیرفته‌ایم یاد كنیم. معلم، پدر، مادر، خویشاوند، راننده اتوبوس، روحانی، مدیر و... و اهمیت تاثیری كه از این الگوها پذیرفته‌ایم را در ذهن مرور نماییم.

تعدادی از ویژگی‌های یك مدیر كه می‌تواند برای كاركنان یك سازمان الگو قرار گیرد به قرار زیرند:

۱ ) نظم،

۲ ) صداقت و راستگویی،

۳) شفاف بودن در كلام و برخورد،

۴ ) دوری از تبعیض،

۵ ) توجه به خواسته‌ها و منافع دیگران،

۶ ) پرهیز از اسراف و ولخرجی،

۷ ) ظاهر و پوشش تمیز و مناسب،

۸ ) ترجیح منافع سازمانی بر منافع فردی،

۹ ) بردباری و نزاكت،

۱۰ ) اجتناب از برخوردها و تصمیمات آنی و سلیقه‌ای،

۱۱ ) استفاده از مشاورین صاحب‌نظر و قابل‌اعتماد،

۱۲ ) وسواس در استفاده از امكانات سازمانی،

۱۳ ) پرهیز از متملقان و چاپلوسان،

۱۴ ) ... و بسیاری دیگر.

البته افراد هر سازمان به سرعت و به خوبی ویژگی‌های مثبت و منفی مدیران را شناسایی و در بوته تحسین و یا نقد می‌گذارند و چنانچه مدیران عالی سازمان دارای ویژگی‌های مثبت فراوان باشند نه تنها به الگو تبدیل می‌شوند بلكه این موضوع وسیله اقتدار مدیریت شان نیز قرار می‌گیرد. معمولا مدیران مقتدر دارای ویژگی‌های انسانی و اخلاقی برجسته‌ای می‌باشند.

به نظر می‌رسد در دوران امروز الگوسازی بهترین وسیله بهبود فرهنگ سازمانی و ارائه عملی رفتارهای مناسب، نگرش‌های منطقی و كردارهای پسندیده است.

محمدابراهیم امین