چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

کار, عقلانیت و بهره وری


کار, عقلانیت و بهره وری

ژاپن به دلیل قرار گرفتن در شرایط مناسب و دارابودن زمینه های قبلی فرهنگی و سیاسی پس از آشنایی و تماس با تفکر و تمدن غرب آن را به راحتی و به سرعت اخذ و جذب کرد و با گذر از مرحله جنبش فکری و تنویر افکار عمومی در موقعیت جدید توانست کار جهش صنعتی و توسعه را آغاز کند

در فاصله سال‌های ۱۸۵۰ تا ۱۸۸۰ میلادی مردان بزرگی از خانواده‌های سامورایی در ژاپن پا به عرصه هستی نهادند و منشأ تغییرات و تحولات مهم در آن کشور شدند.

این مردان جوان یا بازیگران اصلی صحنه که تعدادشان به صد نفر هم نمی‌رسید، قدرت واقعی را در دست داشتند. هدف و صفت مشترک و مشخصه آنان تلاش و فداکاری در راه سربلندی ژاپن بود. آنها که صنعت، تجارت و نیروی نظامی قوی را پایه‌های عظمت غرب می‌پنداشتند، به دانش و تکنولوژی غرب با دید احترام نگریسته و سعی در تقلید آن داشتند تا فاصله بین کشور خود و غرب را کاهش دهند. شعار عمومی و کلی آنها کشور غنی و ارتش قوی بود که به صورت شعار عموم مردم ژاپن متجلی شده بود. آنها برنامه‌های ۵ یا ۷ ساله تدوین نکرده بودند اما تصمیم داشتند حداکثر کوشش خود را برای صنعتی کردن ژاپن و افزایش قدرت نظامی آن به کار گیرند. روشنفکران ژاپن در بیداری و آگاهی مردم کشور و رهبری تحولات اقتصادی و اجتماعی دوران میجی نقش مهمی داشته‌اند.

فوکوزاوا یوکیچی یکی از معروفترین روشنفکران نیمه دوم قرن نوزدهم ژاپن (۱۹۰۱-۱۸۳۵) است که از معماران برجسته دوران انقلاب میجی محسوب می‌شود. او همانند سایر روشنفکران عهد میجی خواهان کشور غنی و ارتش قوی بود و صنعتی کردن ژاپن و انتقال دانش و تکنولوژی غرب را تنها راه رسیدن به آن می‌دانست. فوکوزاوا که می‌خواست ژاپن را از بند گذشته یعنی سنت‌های کهنه دست و پاگیر برهاند، به این نتیجه رسید که تنها در پرتو فرهنگ غرب و افکار نو ژاپن قادر به توسعه و دگرگونی خواهد شد. او غرب را سرچشمه تمدن و فروغ معرفت برای ژاپن می‌دید و می‌پنداشت که در فرهنگ غرب جوهری است که ژاپن باید آن را درک و هضم کند. لذا مصمم شد با مطالعه منابع گوناگون غربی ابتدا خود به جوهر تمدن و فرهنگ غرب که به شدت شیفته آن شده بود پی ببرد و بعد جوانان ژاپن را با دانش جدید آشنا سازد. تا آنها نیز مفهوم تمدن و تکنولوژی غرب را به خوبی درک کنند. فوکوزاوا پس از آشنایی با زبانهای خارجی ابتدا به ترجمه بعضی از آثار مهم غربی به ژاپنی پرداخت اما بعد خود به اندیشه‌های مستقل رسید و به نوشتن پرداخت.

کتاب احوال دنیای غرب او گویا بیش از بقیه آثارش مورد توجه ژاپنی‌های نیمه دوم قرن نوزدهم قرار گرفته بود. با اینکه بیشتر نوشته‌های فوکوزاوا بازتاب تفکرات نیمه دوم قرن نوزدهم مردم ژاپن است، اما نظرات او برای اصلاحگران زمان حال نیز می‌تواند مفید و دارای اهمیت باشد. به همین جهت سازمان آموزشی و فرهنگی یونسکو، وابسته به سازمان ملل متحد، بعضی از نوشته‌های فوکوزاوا را در لیست کتابهای برگزیده خود آورده است. بنابراین شایسته است در اینجا به بعضی از اندرزهای او به ملت ژاپن به ویژه جوانان آن کشور اشاره شود. فوکوزاوا در نوشته‌هایش تأکید بر حفظ استقلال کشورش ژاپن دارد و موفقیت در این راه را در اخذ تمدن جدید و توسعه می‌داند و معتقد است تنها در صورتی که شرایط اجتماعی لازم ایجاد شده و پیش نیازها تحقق پیدا کند ژاپن قادر خواهد بود آنچه را که در نظر دارد به وجود آورد.

ژاپن به دلیل قرار گرفتن در شرایط مناسب و دارابودن زمینه‌های قبلی فرهنگی و سیاسی پس از آشنایی و تماس با تفکر و تمدن غرب آن را به راحتی و به سرعت اخذ و جذب کرد و با گذر از مرحله جنبش فکری و تنویر افکار عمومی در موقعیت جدید توانست کار جهش صنعتی و توسعه را آغاز کند.

ژاپن با اینکه در نیمه دوم قرن نوزدهم هنوز یک کشور فقیر بود و سطح تولید آن حتی در مقایسه با کشورهای عقب‌مانده اروپا بسیار پایین بود اما از نظر ساختمان زیربنایی و اصلاحات اولیه در کشاورزی، ثبات سیاسی و همبستگی ملی و تحولات فکری و فرهنگی در موقعیت مطلوبی قرار داشت. به بیان دیگر آمادگیهای اولیه و لازم را برای جهش اقتصادی و آغاز توسعه دارا بوده است. در نتیجه با آغاز رستاخیز میجی به سال ۱۸۶۷ که در واقع محرکی بیش نبود، ژاپن با شتاب در مسیر توسعه و پیشرفت گام نهاد. در ژاپن پس از جنگهای طولانی، شوگون (حکومت ژنرالها) موفق شده بود اختلافات بین مناطق مختلف را کاهش داده و آرامش نسبی در کشور برقرار سازد. در سایه همین آرامش بود که در طول حکومت سلسله توکوگاوا (۱۸۶۷-۱۶۰۳) اصلاحات اجتماعی و اقتصادی زیادی به ویژه در بخش کشاورزی، آموزش عمومی و تسهیل ارتباطات داخلی انجام گرفت. در نتیجه با رونق کشاورزی و توسعه مدارس و آموزش عمومی فقر در روستاهای ژاپن از اوایل قرن نوزدهم بسیار پایین‌تر و سطح سواد و آگاهی بسیار بالاتر بود. این اصلاحات اولیه و بنیادی، بعدها کار تقسیم زمین‌ها را که در دوره میجی همراه با پرداخت غرامت منصفانه به مالکین انجام گرفت آسانتر ساخت.

به نظر محققان تحرک اقتصادی در اواسط قرن نوزدهم در ژاپن بیشتر از روسیه بزرگترین کشور اروپایی بوده است. اگرچه سطح تولید در آن هنگام در روسیه بالاتر بود اما ژاپن از نظر توسعه کشاورزی، ارتباطات، دارابودن بوروکراسی آگاه و رونق تجارت داخلی جلوتر بود. این آمادگیهای قبلی در دوره میجی کمک به رشد سریع صنایع ژاپن کرد. گفتنی است که آزاد بودن ورود کتاب و نشریات خارجی به ژاپن و ترجمه آنها برای آگاهی توده‌های مردم از پیشرفت و جریانات اروپا هم که مردم نسبت به آن کنجکاو بودند در تحول فکری مردم و توسعه سریع ژاپن مؤثر بوده است. در ژاپن دولت پشتیبانی مردم را داشت و مخالفان عمده‌ای در کار نبود. به ویژه شخص امپراتور جوان مورد علاقه اکثریت مردم بود، امتیازات طبقاتی لغو شده، تمام شهروندان فرزندان امپراتور محسوب می‌شدند. بنابراین روشنفکران این کشور توانستند پس از آشنایی با پیشرفتهای غرب مردم را متحد کرده و آنها را در جهت توسعه ژاپن بسیج نمایند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.