پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شاهزاده ایرانی شن های زمانه برداشتی غربی از ایران باستان


شاهزاده ایرانی شن های زمانه برداشتی غربی از ایران باستان

فیلم سینمایی شاهزاده ایرانی شن های زمانه , اولین فیلم سینمایی اسطوره گرای هالیوودی است که به اسطوره های ایرانی با تعاریف هالیوودی می پردازد

فیلم سینمایی " شاهزاده ایرانی: شن های زمانه"، اولین فیلم سینمایی اسطوره گرای هالیوودی است که به اسطوره های ایرانی با تعاریف هالیوودی می پردازد. این فیلم که اکران خود را از ۲۸ می ( ۷ خرداد) در سینماهای آمریکا و جهان آغاز کرده است، با گذشت حدود ۱۰ روز از اکران خود، فروشی بالغ بر دویست و شانزده میلیون دلار داشته است. این رقم یعنی شانزده میلیون دلار بیشتر از بودجه دویست میلیون دلاری تولید فیلم که در رسانه ها اعلام شده است.

این فیلم که ابتدا بازی کامپیوتری آن روانه بازارهای جهانی شد، با ساختار فانتزی- اکشن- حادثه ای خود هم اکنون در رده چهارم فروش سینماهای آمریکا قرار گرفته است.

گرچه ساختار و روایت "شاهزاده ایرانی " جای بحث و اما و اگرهای متعددی دارد اما آنچه با مشاهده فیلم در وهله نخست به ذهن مخاطب ایرانی خطور می کند بر این اساس است که چرا سینمای ما دست به پروراندن و ساخت فیلم هایی با محوریت اسطوره های ایرانی نمی زند؟ بحثی که شاید تا کنون در سینمای ما مطرح شده باشد اما پاسخ قاطعی از سوی مسوولین سینمایی کشور دریافت نشده است.

در هر حال اکنون با قسمت اول فیلم سینمایی دنباله داری مواجهیم که هالیوود آن را با نمایش دادن اسطوره های ایرانی رستم و تهمینه و توس، بنا به میزان درک خود به جهان عرضه داشته است; فیلمی دنباله دار در رده و تیپ فیلم های فانتزی ای چون هری پاتر، مرد عنکبوتی، سوپرمن و...

● شخصیت ها و ساختار روایی "شاهزاده ایرانی"

همانطور که از نام فیلم پیداست قهرمان اصلی فیلم، شاهزاده ای است ایرانی به نام دستان (با بازی جیک گیلنهال) و چنانکه می دانیم بنا به شاهنامه فردوسی، دستان، لقب رستم (پسر زال) است. گرچه از یک سو پیشینه کودکی دستان در فیلم، مناسبتی با پیشینه رستم دستان در شاهنامه فردوسی ندارد و از سوی دیگر اتفاقاتی که دستان طی فیلم پشت سر می گذارد چندان با اتفاقات زندگی رستم مطابق نیست، اما ویژگی قهرمان منشانه، قدرت مضاعف او نسبت به سایرین و مردانگی و شهامت او تا حدی نوستالژی رستم در شاهنامه فردوسی را برای مخاطب به همراه می آورد. دستان در ابتدای فیلم پسر یتیمی نشان داده می شود که پدر و مادری ندارد اما خون رشادت و پایمردی در او جریان دارد.

شاه ایران که خود صاحب دو فرزند پسر است بر حسب اتفاق او را می یابد و به فرزند خواندگی می پذیرد. زمان به جلو می رود و داستان اصلی فیلم با دستان تنومند و جوان آغاز می شود. اکنون دستان باید به همراه سپاه ایران، شهر براس در تاشکند را فتح کند. شهری که ملکه ای زیبا به نام تامینا (یا همان تهمینه) بر آن فرمانروایی می کند و سلاح های بسیاری در آن نگهداری می شود و آنگونه که پیداست بهانه حمله ایران به شهر براس نیز وجود همین سلاح ها در شهر است.

دستان یکه و تنها دروازه های براس را می گشاید و راه را برای لشکر خود باز می کند; کاخ ملکه توسط ایرانیان فتح می شود و شهر به دست ایرانیان می افتد. عموی ناتنی دستان- برادر پادشاه- به اسم "نظام" (با بازی بن کینگزلی) نیز سپاه دستان را همراهی می کند. او که بهانه حمله به شهر براس را خود تراشیده است همواره همچون نیرویی صادق و دلسوز، پادشاه و پسرانش را همراهی می کند. پس از این فتح بی دردسر، دستان به پیشنهاد برادرش "توس" هدیه ای به پادشاه می دهد.

هدیه، لباسی است که توس آن را به دستان می دهد تا به پدر پیشکش کند در حالی که هیچ یک از دو برادر نمی دانند لباس به زهر آکنده است. پادشاه با پوشیدن لباس می میرد و به زودی دستان توسط تهمینه می فهمد که لباس به واسطه عمویش نظام، به زهر آغشته شده تا خود بر تخت پادشاهی بنشیند. او متوجه می شود که پیشنهاد حمله به شهر براس که توسط نظام مطرح شده تنها برای بدست آوردن خنجری بوده که با شن هایی که درون دسته خود دارد زمان را به عقب باز می گرداند.

خنجری که توسط تهمینه نگهداری می شده و اکنون با فتح شهر براس به دست عمو- نظام- افتاده است. وقتی همه چیز بر دستان معلوم می شود او و تهمینه در مسیر رویارویی با عموی ناتنی - نظام- قرار می گیرند تا خنجر را از وی گرفته و او را نابود کنند...

آنچه در "شاهزاده ایرانی" دیده می شود مخاطب را به این باور می رساندکه هدف اصلی خالقان این اثر، بسان فیلم هایی نظیر " ۳۰۰ " و "بدون دخترم هرگز" یا حتی به طریقی فیلم "خانه ای از شن و مه" تحقیر ایران و ایرانی نبوده است، حال آنکه برعکس، اسطوره های ایرانی در قالب قهرمانان فیلم مانند اسطوره های هالیوودی پرورش یافته اند. محتوای فیلم نه تنها مغرضانه نیست بلکه تا حدی به عظمت امپراطوری ایران در عصر هخامنشیان نیز نقب می زند.

امپراطوری ای که گستره آن توسط راوی در سکانس نخستین فیلم از مرزهای چین تا کرانه های دریای مدیترانه معرفی می شود. پرداخت شخصیت اصلی فیلم- که یک شاهزاده ایرانی است- نیز دست کمی از پرداخت اسطوره های هالیوودی ندارد.

با این حال علی رغم فانتزی بودن گونه فیلم، رئالیته شخصیت دستان (شاهزاده ایرانی) بیشتر از اسطوره های آمریکایی مرد عنکبوتی، سوپرمن و... است و نیروهای ماورایی در ذات او چندان تجلی ای ندارد. با این حال شخصیت او و خانواده پادشاه ایران دارای خصوصیاتی ارزش محور است. تنها شخصیت " نظام"- برادر پادشاه ایران - نقش منفی فیلم را ایفا می کند که حضور او به عنوان عامل بازدارنده قهرمان اصلی (دستان) امری کاملا موجه است. گرچه انتخاب نام" نظام "برای تنها شخصیت منفور فیلم توسط سازندگان آن، خود جای اما و اگر دارد!

نحوه ایفای نقش توسط بازیگران با توجه به جنس نقش ها جای بحث دارد. سایر شخصیت ها حول شخصیت اصلی فیلم یعنی دستان می گردند. اما به نظر می رسد علی رغم محوریت این نقش، نوع بازی جیک گیلنهال و شخصیت پردازی او توسط فیلمنامه نویسان چندان اصولی و قابل توجه درنیامده است.

علی الخصوص انتخاب جیک گیلنهال برای این نقش، هرچند چهره و فیزیک مناسب یک مرد ایرانی را دارد اما نهایتا چندان رضایت بخش نیست.

نوع نگاه ها، میمیک چهره و لبخندهای بی جای او در طول فیلم گرچه ممکن است با تایید کارگردان بوده باشد اما اسطوره دستان را همچون سایر اسطوره های هالیوودی جذاب نشان نمی دهد.

ممکن است مخاطب غیرایرانی که شناخت کاملی از اسطوره های ایرانی و رفتار ایرانی دلاور مردان تاریخ کهن ایران ندارد چندان متوجه این موضوع نشود اما به طور حتم از آنجا که بشر، کهن الگوهای اسطوره ای را با فطرت خود درک می کند، مخاطب نیز چنین حس و حالی را از قهرمان اسطوره ای فیلم نمی پذیرد.

اینکه بنا به شنیده ها چرا برای ایفای این نقش با بازیگران ایرانی الاصل هالیوود هیچ تماس تلفنی ای گرفته نشده و حتی در میان نقش های مکمل نیز اثری از یک چهره ایرانی نیست چرایی و بحث های خاص خود را می طلبد (چراکه به جز جیک گیلنهال تمام بازیگران نقش های مکمل، بازیگرانی انگلیسی تبار هستند) اما حتی با پذیرش این مساله بهتر بودکارگردان فیلم (مایک نیوال) به جای تمرکز بر فیزیک و چهره بازیگر نقش دستان، بازی او را در نقش یک قهرمان اسطوره ای ایرانی موشکافی می کرد.

با وجود این مساله نمی توان نوک پیکان انتقاد را تنها به سوی بازیگر اصلی نقش دستان نشانه رفت چرا که فیلمنامه نویسان این اثر هم برای شخصیت دستان دست به شخصیت پردازی قوی ای نزده اند و اساس فیلمنامه را ماجرا محور قرار داده اند. با این وجود ما تنها شاهد اولین قسمت از سری فیلم های سینمایی "شاهزاده ایرانی" هستیم و باید دید سازندگان آن برای قسمت های بعدی این فیلم چگونه تصمیم می گیرند.

● طراحی صحنه، لباس و موسیقی فیلم "شاهزاده ایرانی"

حس و حال فیلم " شاهزاده ایرانی " بیشتر عربی است تا ایرانی. از موسیقی فیلم تا لباس بازیگران و فضای غالب بر فیلم، فضا به شدت عربی است تا حدی که موسیقی متن، موسیقی فیلم "محمد رسول الله" را در ذهن شنونده تداعی می کند.

می توان اذعان داشت بیش از ۸۰ درصد موسیقی متن فیلم دارای ریتمی عربی است. لباس بازیگران نیز گرچه زمان فیلم به دوره هخامنشیان تعلق دارد اما از سبک طراحی عربی برخوردار است. حتی طراحی صحنه و لوکیشن ها نیز بیشتر با فضای ایرانی پس از اسلام مطابقت دارد تا دوره هخامنشیان.

نکته قابل تامل دیگر، تیتراژ و زیر نویس های یونانی فیلم در جای جای آن است. گویی خط و زبان ایران باستان، یونانی بوده و اثری از خط فارسی در طول فیلم دیده نمی شود.

● نتیجه گیری

"شاهزاده ایرانی" با تمام نقاط ضعف و اشتباهاتی که در نمایش یک فضای ایرانی دارد تا کنون در رده بالایی از فروش جهانی قرار گرفته است. برداشتی غربی و هالیوودی از ایران باستان که شاید برای مخاطب ایرانی چندان هم جذاب نباشد.

شاید بهتر باشد مسوولین سینمایی کشورمان چنین امری را به مثابه یک هشدار جدی بپذیرند و همانگونه که برای فیلم های سینمایی دنباله داری نظیر "ملک سلیمان" بودجه های کلان مصرف می کنند، ساخت فیلم هایی از اسطوره های ایرانی را نیز در دستور کار خود قرار دهند تا دنیای غرب در این زمینه بر ما پیشی نگیرد.

فیلم هایی در ابعاد و استانداردهای جهانی که نشان دهنده تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران زمین به مردم سایر کشورها است.

نویسنده : حدیث جان بزرگی