سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

تشبیهات ادبیات دیوانی


ادبیات دیوانی دارای زبانی شد تا قراردادهای خاص خود این زبان (که برخی مؤلفان آنرا «زبان ادبی عثمانی» می‌خوانند)، نه فارسی و نه عربی بوده و نه شباهتی به ترکی داشت. تنها پیوند آن به …

ادبیات دیوانی دارای زبانی شد تا قراردادهای خاص خود این زبان (که برخی مؤلفان آنرا «زبان ادبی عثمانی» می‌خوانند)، نه فارسی و نه عربی بوده و نه شباهتی به ترکی داشت. تنها پیوند آن به زبان مردم بود. قواعد کلی دستوری از دور بر آن حکم می‌راند آنهم با استثناهای بسیار و مراعات نوعی کاپیتولاسیون ادبی در موارد بیشمار، شاعر دیوانی تشبیهات و استعارات فراوانی از نظم فارسی به عاریت گرفت. برخی از این تشبیهات تا درون توده‌های مردم نفوذ یافت و در «ادبیات توده‌ئی» نیز به کار گرفته شد.

در شعر دیوانی ترک از این پس همواره با این عناصر روبرو می‌گردیم:

زلف:

از نظر شکل: سنبل، مار …

از نظر رنگ:

کافر ، شب، سایه …

از نظر بوی:

مشک، عنیر و غالیه را به یاد می‌آورد.

چشم:

از نظر شکل: نرگس، بادام، آهو …

از نظر رنگ:

کافر، سیاه … و صفات مست، پرناز، خمار، بیمار، خسته … را به یاد می‌آورد.

رخسار و عذار:

از جهات مختلف: صبح، خورشید، نور، آئینه، آتش، یاسمن، لاله، ارغوان، مصحف، پری، … را به یاد می‌آورد.

لب ودهان:

از نظر کوچکی: میم، غنچه، ذره، نقطه، هیچ، راز …

از نظر رنگ:

لعل، شراب، یاقوت، لاله …

و از سایر جهات:

آب زندگی،کوثر، شکر … را به یاد می‌آورد.

قد و بالا:

یادآور سرو، چنار، نهال، شمشاد، الف، آفت، قیامت، فواره … می‌باشد.

یار:

یادآور پری، ملک، حور، شه، پادشه، بت، نگار، گل، نور، خضر، عیسی، طبیب، زندگی، ظالم، جفا پیشه، بی‌وفا … می‌باشد.

عاشق:

یادآور شیدا، ویران، پریشان، افتاده، گریان، شکیبا … می‌باشد.