سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

روانکاوی ترس و هراس در جامعه را بهتر بشناسیم


روانکاوی ترس و هراس در جامعه را بهتر بشناسیم

چند راه و روش روانکاوی همراه با طنز برای مقابله با ترسها و هراسهایتان

● چند راه و روش روانکاوی همراه با طنز برای مقابله با ترسها و هراسهایتان

۱) ترسهای برونی: مانند ترس از جلوی جمع حرف زدن، از رییس ترسیدن و یا جواب رد شنیدن از دختر یا پسری. از خجالت یا ترس سرخ شدن، تکون نخوردن و همچنین هراسهایی مانند اگورافوبی یا ترس در میان ادمها و جمعیت بودن(Agoraphobia)، کلاستروفوبی و یا ترس در اسانسور و جاهای بسته گیر افتادن و یا ترس و فوبی از حیوانات.

بهترین راه برای از بین بردن ترس در برابر جمع حرف زدن و یا در کنفرانس حرف زدن(Lampenfieber,stage fright) اینه که وقتی وارد سالن میشی و یا جلوی جمع قرار میگیری، تصور کنی که همه اونها هراس دارند و نگرانند که دربارشون چی فکر میکنی، چطوری نقدشون می کنی. یعنی همه هراسهای خودتو به اونا انتقال میدی و فراافکنی میکنی. راه رادیکالتر اینه که همه را لخت تصور کنی. اگه بازم ترس داشتی حرف بزنی، اونموقع تصور کن که پاهاشونو که روهم انداختن و یا این پا اون پا می کنن، بخاطره اینه که جیش دارن ولی از ترس تو که ناراحت نشی، بیرون نمی رن. اونموقع با اقتدار براشون راحت صحبت میکنی و حتی بهشون رحم میکنی و بهشون حال میدی و لبخند میزنی. همینکارو نیز با معشوقی کنید که مسحورتون کرده و جلوش به تته پته می افتید و حرفتون یادتون میره. تصور کنید وقتی می خواهید بهش تقاضای شام یا رقص مشترک بدید، یک چشمش چپه و یا اینکه حواسش نیست پیرهن نپوشیده. راحتتر تقاضا میکنید.

برای ترسهایی مثل فوبیها چه از هراس از محیط بسته و یا هراس از جانور یکی از راهها اینه که خودتونو در یک حالت زیبا و لذت بخش تصور کنید، مثلا در کنار دریا و اونموقع اجازه بدید که جای بسته یا تصویر ماری که ازش میترسید، هی به اون کنار دریا و لحظه زیبا نزدیکتر بشه و بخشی از اون لحظه لذت بخش شود و با ان پیوند بخورد. این روشو بهش میگن روش عدم حساسیست سیستماتیک(Systemische Desensibilisierung). با اینکار کم کم می تونید وارد جمع بشید و یا به مار دست بزنید، زیرا در ذهنتون با یک خاطره خوب و زیبا پیوندش دادید و شرطی شده اید، یعنی در واقع شرطی بودید، چون مار یا مکان بسته را با یک حادثه نامطلوب مانند کتک خوردن یا نیش خوردن پیوند زده بودید و یا واقعا قبلا چنین چیزی را تجربه کرده بودید و این تجربه در ذهنتان با اسانسور یا مار تداعی معانی شده است. بدینخاطر نیز تا مکان بسته ای می بینید و یا اسم مار میشنوید، (بلانسبت) مثل سگ پاولف شرطی عکس العمل نشان میدهد.(البته از تشبیه ناراحت نشوید، زیرا بقول رفتارگرایان همه ما سگ پاولفیم. البته من مدل شیری و مدرن هستم) . حالا نیز شرطی برعکس عمل می کنید و دیگه چون موضوع ترسناک با یک حادثه مطلوب پیوند خورده، میتونید بدون ترس بهش فکر کنید و یا بهش نزدیک شید و عمل کنید. طبیعتا بنا به قدرت فانتزیتون و سلیقه تون میتونید این موضوعات ترسناک را با اون چیزهای لذت بخشی پیوند بزنید که خیلی بهتون حال میده. ابتدا اینکار را در ذهن و سپس کم کم یا گاماس گاماس در واقعیت باید انجام دهید و به حالت ترسناک نزدیک شوید و انرا اینگونه نو و لذت بخش تجربه کنید.بهترین حالت کمک گرفتن از از روانکاو رفتارگرا یا روانکاوهای توانای دیگر در این مسیر است.

یک روش دیگه در برابر ترس از حیوانات یا فوبیهای مختلف اینه که بجای کم کردن حساسیت برعکس ان را کنید. یعنی اگه از عنکبوت و یا جای بسته می ترسید. تصور کنید که تو تختید و یکدفعه یک عنکبوت میاد تو تخت ات ولی نمی تونی در ری، خودتو عقب میکشی، یکدفعه ده تا عنکبوت دیگه میاد تو تخت ات، تا اخر که تمام تن و تخت ات پر از عنکبوت میشه. این روشو بهش میگن (مداخله پارادکس)(Paradoxe Intervention). البته مواظب باش سکته نکنی. یعنی باید ارام تو این روش پیش بری. مهم اینه که بعد از مدتی که عنکبوتها زیاد شدن، بخودت میگی یا این حالت را حس میکنی که :<اب از سر گذشت، چه یک من ، چه صدمن پس بی خیال. دیگه چرا از یک عنکبوت بترسم وقتی اینهمه را تحمل کردم>. همین کارو با خودت بکن وقتی از جواب رد شنیدن از جنس مخالف هراس داری. جلوی آینه وایسا و تصور کن که هزارتا جواب رد تو یکروز میگیری، بعد برو سر قرارت. <خوب هزارویکی بشه که دیگه چیزی عوض نمیشه. یعنی اون هزارتا را تحمل کردی، حالا یعنی همین این یکی اذیت میکنه>. اینطوریه که بخودت میگی زکی برو بریم سر قرار .دیگه از چی بترسم و نرسیده لبو گرفته ای سرقرار.( البته اگه خوش تیپ نیستی، این قسمت اخر و لب گرفتن را فاکتور بگیر، چون ممکنه ایندفعه بجای ترسیدن، یک سیلی بخوری و به عنوان مزاحم پررو به پلیس معرفی بشی)

۲) ترسهای درونی: مثل تصویر هیولاها که در خواب یا در خواب/بیداری بسراغ ادم میاد و یا تصورات هراسناک درباره فاجعه برای زندگی خویش و نزدیکان و یا حس انکه هرلحظه برات اتفاقی ممکنه بیافته و داغان شی.

همون روشهای عدم حساسیت و یا مداخله پارادکس را میتوانی اینجا نیز بکار ببری و یا بهتر بگویم همه روشهای بالا را. اما اینجا می توانی کارهای دیگه ای نیز بکنی. مثلا وقتی هیولایی تو ذهنت می اد که یکدفعه سنگ میشی و نمی تونی از ترس حرکتی بکنی و یا احساس می کنی که او ن هیولا مثل بختک به جونت افتاده و داره تو چشمات نگاه می کنه و نمی تونی تکون بخوری، بهترین کار اینه که یک حالت مسخره به هیولا بدی. یعنی مثلا وقتی زل زده، یک عینک قطر ۵سانتیمتری و کلفت رو چشاش ببین و نگاه کن که همزمان فین فین هم میکنه. یعنی زل زدنش بخاطر کوریشه یا چشاش باباقوری داره. وقتی احساس میکنی که عنکبوتی بزرگ دنبالت راه افتاده میخواد بخوردت، بپاهاش کفش پاتیناژ ببند تا مرتب لیز بخوره. مسخره ساختن یک هیولا و تصویر وحشتناک بهترین حالت رهایی خویش از حالت ترس است، زیرا حالت ترس عموما به معنای حبس نفس و اسیر یک نگاه و لحظه شدن و از دست دادن رابطه خویش با دیگری و محیط اطراف است. به اینخاطر در لحظه ترس ادمی خودشو بسیار کوچکتر از معمول احساس میکنه. با طنز یکدفعه دوباره نفس کشیدن راحت میشه و اون سنگینی بر قلب و روح سبک میشه و لحظه دیگر ترسناک نیست. مهم این است که ببینی، این قدرت فانتزی توست که داره می ترسونتت و در جهان فانتزی تو هم می تونی با فانتزی با فانتزیهای ترسناکت بازی کنی و انها را به چنگ اوری، خندان و لذت بخش کنی. یعنی سرور جهان فانتزی ات میشوی. از حالت طنز میشود حتی در لحظه های واقعی نیز مانند در درگیریهای خانوادگی و یا در بیرون که خطر خشونت در حال زیاد شدنه و ترستون بیشتر میشه استفاده کیند. در چنین شرایط ترسناک و خطرناکی گاه یک حرکت طنز امیز و مسخره، ولی نه بشکل تحریک امیز، میتونه محیط خشونت امیز و ترسناک را عوض و ارام کند.

اما همه این راهها که بعضیهاشون برای مکاتبی مثل رفتارگرایی بهترین راههای برخورد به ترس و هراسه، در واقع برای من و نگاه من برای اینه که شما ترستون را از ترس از دست بدهید. مشکل اساسی در برابر ترس و هراس، مشکل <ترس از ترس> است، زیرا هر ترس و هراسی راهی و گذرگاهی بسوی شادی و بلوغی نوست، پس باید با ترس خویش به گفتگو بنشینید و انگاه همراه با او و با استفاده از خرد ترستان که بشما میگوید، کجا و چه راهی خطرناک است و چه راهی بهتر و بی خطرتر، سرانجام از درون کویر زندگیتان رد شوید، بی انکه در مسیر از بین روید، تا سرانجام به واحه و سبزی بعد از کویر و وصال یا بلوغ بعد از هفت خوان خویش دست یابید. برای اینکار اما ابتدا با استفاده از قدرت فانتزی و طنز و با این شیوههای بالا خود بر ترستان چیره شوید و خود را کمی قدرتمند احساس کنید. اما اگر منطق و خرد ترستان را درک نکنید، او به شیوههای نوینی و در قالب ترسهای تازه ای بر میگردد. پس انگاه که از مار واقعی ویا مارخیالی هراس دارید، با شیوههای بالا بر هراس خویش چیره شوید و سپس در درون تنهایی خویش و یا بکمک روانکاوی ماهر با تصویر مار خویش و با مار خیالی خویش به گفتمان نشینید، تا علت حضور و نیز خواست او را درک کنید و با جذب قدرت و نیاز مار خویش انگاه به بلوغی نو و قدرتی نو دست یابید. اینگونه نیز با گفتمان با مار خیالی خویش سرانجام به خرد نوی خویش و نیز مهره مار خویش دست یابید و با این جذابیت جدید جنسی، عشقی و یا توانایی خلاقیت جدید به وصالی نو، لذتی نو و یا افرینشی علمی، فلسفی نو دست زنید. باری راه چیرگی بر ترسهای خویش این است که ابتدا بر <ترس از ترس> خویش چیره شوید، با کمک شیوههای بالا با هراسهای خویش پیوندی نو، سرورانه و شاد برقرار سازید و انگاه با انها دوستی کنید و با شناخت منطق خرد و قدرت نهفته در ترس خویش او را به فرشته و یاور خویش مبدل سازید. در برابر زیبایی انسانی اینگونه شکننده، قوی و مغرور ز خویش و قدرتهای خویش را کمتر کسی توانایی مقاومت است، چه معشوق یا رقیب. ترس زیبا و شیرین شوید.

توسط دکتر مهرداد حلوائی

http://iranpest.blogfa.com