چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

غذا و نیازهای اطلاعاتی


غذا و نیازهای اطلاعاتی

غذا یکی از نیازهای اساسی هر موجود زنده ای است همه کم و بیش می دانیم که رفع این نیاز, مقدم بر هر نیاز دیگری است اما ما برای تهیهء غذا فقط نیازمند به پول نیستیم

غذا یکی از نیازهای اساسی هر موجود زنده‌ای است. همه کم و بیش می‌دانیم که رفع این نیاز، مقدم بر هر نیاز دیگری است اما ما برای تهیهء غذا فقط نیازمند به پول نیستیم. هر چند برای انسان گرسنه، فقط سیر کردن شکم اهمیت دارد و ابعاد دیگر آن چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در این بحث این گروه، فرض بر این است که بیش‌تر افراد و خانواده‌ها از حداقل درآمد و دارایی برای تهیهء غذا برخوردار هستند و به همین جهت امکان انتخاب بر اساس اطلاعات و آگاهی برای آنان وجود دارد. با در نظر گرفتن این فرض تاکید می‌شود که برای تهیهء غذا فقط نیازمند پول نیستیم.

خانواده یکی از مهم‌ترین کانونی است که غذای اعضای خود را تهیه می‌کند. از این رو، آگاهی از ابعاد گوناگون غذا، می‌تواند در برنامه‌ریزی تهیهء آن موثر باشد. اقتصاد تنها یکی از ابعاد غذا و آماده‌سازی آن است که حتی در خانواده نیز فقط به نیاز پولی برای تهیهء آن محدود نمی‌شود اما در همین زمینهء‌اقتصادی نیز ما با دو گروه هزینه‌ها مواجه هستیم که کم‌تر مجموعهء هر دو گروه مورد توجه خانواده‌ها قرار می‌گیرد. خانواده‌ها عمدتا به قیمت کالاها و میزان پولی توجه دارند که برای تهیهء غذا یا مواد اولیهء آن پرداخت می‌کنند. در مجموع می‌توان هزینه‌های تهیهء غذا را در دو گروه هزینه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت جای داد.

● هزینه‌های کوتاه‌مدت

هر خانواده‌ای برای تهیهء غذا هزینه‌های کوتاه مدتی دارد و ضرورت دارد برای آن برنامه‌ریزی کند. این هزینه‌ها شامل قیمت خرید مواد اولیه برای تهیهء غذا و مجموعه فعالیت‌هایی است که برای آن انجام می‌شود و در پنج گروه جای می‌گیرد:

۱) مقدار پولی که برای خرید پرداخت می‌شود

۲) میزان زمان و فرصتی که برای خرید گذاشته می‌شود

۳) میزان زمان و فرصتی که برای تهیهء غذا صرف می‌شود

۴) میزان انرژی انسانی که برای تهیهء غذا از دست می‌رود

۵) میزان انرژی لازم برای پخت غذا.

این مجموعه را می‌توان هزینه‌های کوتاه‌مدت تهیهء غذا دانست که عمدتا برای ما فقط قسمت اول آن ملموس است یعنی مقدار پولی که برای تهیهء مواد اولیه پرداخت می‌کنیم و به ندرت برای چهار قسمت دیگر هزینه‌ها دقت و برنامه‌ریزی داریم. برای همین وقتی قیمت غذای تهیه شده برای خانواده را محاسبه می‌کنیم، در بیش‌تر مواقع، قیمت مواد اولیه را مد نظر قرار می‌دهیم. در صورتی که همیشه قیمت تمام‌شده بسیار بیش‌تر از آن است.

همین وضعیت نیاز ما را به آگاهی در چند حوزه تشدید می‌کند: آگاهی از این که چگونه می‌توان مواد اولیه را با پرداخت پول کم‌تر خریداری کرد. آیا اجناس مشابه با کیفیت یکسان و قیمت متفاوت وجود دارند؟ از چه مراکزی می‌توان کالای مورد نیاز را ارزان‌تر خرید؟ چگونه می‌توان در زمان کم‌تری غذا را تهیه کرد؟ در این زمینه می‌توان از وقت خارج از فعالیت دیگر اعضای خانواده نیز استفاده کرد. چگونه می‌توان با صرف انرژی کم‌تر، غذای مورد نظر را پخت؟ توجه به زمان پخت غذا و فراموش نکردن آن که گاه به سوختن، ته گرفتن و سر رفتن غذا می‌انجامد و این خود سه هزینه را بر خانواده تحمیل می‌کند (نیاز مجدد به مواد اولیه، نیاز مجدد به زمان و فرصت برای تهیهء غذا و نیاز مجدد به انرژی)، روشن نگذاشتن وسیلهء پخت وپز در فواصل کاری و مواردی از این قبیل به کاهش مصرف انرژی می‌انجامد.

● هزینه‌های بلند مدت

غذا نه فقط موجب تامین انرژی بدن برای گذران زندگی می‌شود، بلکه عامل مهم و اثرگذاری در سلامت جسمی و روانی افراد نیز هست. از این رو، کیفیت غذای تهیه شده از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. بی‌توجهی به کیفیت غذا و بی‌اطلاعی از نیازهای جسمی موجب تحمیل هزینه‌های بسیاری به خانواده در بلندمدت می‌شود چرا که در چنین وضعیتی، سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده به مخاطره می‌افتد. بسیاری از بیماری‌هایی که هزینه‌های سنگینی به خانواده تحمیل می‌کنند ناشی از کیفیت غذا، عدم تامین نیازهای پروتیینی و ویتامینی یا تامین بیش از حد آن است. افراط و تفریط در خوردن غذا و تهیهء آن برای سلامتی افراد خطراتی را به همراه دارد. هر چند این موضوع جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری دارد و برای دستیابی به وضعیت سالم نیازمند برنامه‌ریزی‌های کلان و تغییرات ساختاری هستیم ولی نمی‌توان از سهم خانواده‌ها و میزان آگاهی‌شان دربارهء غذاها و نیازهای اعضای خانواده چشم‌پوشی کرد.

مصرف بیش از اندازهء مواد پروتیینی زمینه‌های ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی را در بلندمدت فراهم می‌کند که هم هزینه‌های بسیاری را برای خانواده و هم برای جامعه ایجاد می‌کند. همین طور نیز مصرف کم ویتامین‌ها سلامت جسم را به خطر می‌اندازد. از این رو، خانواده باید با آگاهی از نقش و تاثیر مواد غذایی در سلامت جسم و روان به تعادلی از مصرف انواع غذاها برسد.

استفاده از مواد مشابه که علاوه بر تامین نیاز بدن، به سلامت آن نیز کمک می‌کند در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار است. به عنوان مثال، افزودن سویا که محصولی گیاهی است، به عنوان یکی از منابع تامین پروتیین مورد نیاز بدن به سبد غذایی خانواده، در بلندمدت نقش مهمی در سلامت اعضا خواهد داشت. علاوه بر این که هزینهء‌کم‌تری به خانواده تحمیل می‌کند.نبود آگاهی در مورد مواد اولیهء جایگزین، تاثیر میزان مصرف هر کدام در سلامتی افراد، حذف موادی لازم از سبد غذایی خانواده و یا پر کردن آن با برخی مواد مشابه و حتی بی‌اطلاعی از مناسب‌ترین نحوهء پخت غذا، اثرات غیرقابل جبرانی بر سلامت جسمی و طول عمر افراد خواهد گذاشت. از این رو، ضرورت دارد، خانواده به انحای مختلف، از طریق رسانه‌های دیداری و نوشتاری آگاهی خود را در این زمینه‌ها افزایش دهد تا از هزینه‌های آتی در خانواده شامل هزینه‌های انسانی، مالی و زمانی جلوگیری کند.

● ابعاد مغفول

ابعاد اجتماعی و فرهنگی تهیهء غذا را می‌توان ابعاد مغفول دانست; چرا که ما در جو و فضای اجتماعی و فرهنگی خانواده و جامعه زیست می‌کنیم; مانند ماهی که در آب زندگی می‌کند. فضای اجتماعی و فرهنگی، برای ما همچون آب است برای ماهی. به همین جهت بسیاری از فعالیت‌های ما که ریشه در تربیت اجتماعی و فرهنگی‌مان دارد، به صورت عادتی درمی‌آیند و با کمترین مصرف انرژی انجام می‌شوند; یعنی نیازی به تامل و دقت بیش از حد را طلب نمی‌کنند اما بسیاری از این فعالیت‌ها و رویه‌ها می‌تواند غلط باشد و بسیاری‌شان نیز درست. به همین جهت آگاهی از آن‌ها می‌تواند تاثیر بسیاری در اصلاح رفتار ما داشته باشد. مقولهء غذا و تهیهء آن نیز جدای از این اصل کلی نیست. ما نسبت به مصرف برخی غذاها و شیوهء تهیهء آن عادت کرده‌ایم. بسیاری از این عادات که برای سلامتی نیز مضر هستند، ریشه در گذشته‌ای دور نیز ندارند.

اجازه بدهید مثالی بیاورم. تهیهء غذا به روغن نیاز دارد و از آن گریزی نیست ولی عادت غذایی ما این است که در پخت آن از روغن جامد که هیدروژنهء اشباع شده است، استفاده می‌کنیم. با وجود این که مراکز بهداشتی نسبت به مصرف این نوع روغن به طور مکرر هشدار داده‌اند، ولی همچنان مصرف آن بسیار بالاست. در صورتی که نقش این روغن در بیماری‌های قلبی و عروقی غیرقابل انکار است. به عبارتی دیگر ما بر حسب تربیت و عادت اجتماعی‌مان پذیرفته‌ایم که از روغن جامد استفاده کنیم، چرا که احیانا غذا را کمی خوشمزه‌تر می‌کند و این اصل را مقدم بر هر اصل دیگری درونی کرده‌ایم. از این رو، نسبت به ابعاد دیگر آن مغفول هستیم; ابعادی که هزینه‌های بسیاری را برای خانواده و جامعه ایجاد می‌کند.

بازنگری در عادات غذایی، چگونگی پخت آن، نوع مواد اولیهء مصرفی و آشنایی با مواد جایگزین از جمله مواردی است که می‌تواند در سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده موثر باشد. البته این به آن معنا نیست که در غذاهای ما و نحوهء پخت ایراد اساسی وجود دارد.

غذاهای ایرانی از جمله غذاهای مغذی، متنوع و خوشمزه است ولی آگاهی از ابعاد گوناگون غذا، و مباحث مطرح شده، از یک به سلامت اعضای خانواده کمک می‌کند و از سوی دیگر هزینه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت خانواده را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد; نکتهء مهمی که همهء خانواده در هر زمانی مخصوصا در وضعیت فعلی که پیش‌بینی‌پذیری اقتصادی آینده به حداقل خود رسیده است، به آن نیازمند هستند.

حسین نوری‌نیا