سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
بررسی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران
امروزه بسیاری از كشورهای جهان به واسطهٔ عدم تكافوی منابع داخلی برای سرمایهگذاری ، تمایل شدیدی به جذب سرمایههای خارجی پیدا كرده اند. سرمایهگذاری خارجی معمــولاً در دو قالب، سرمایه گذاری سهامدارانه خارجی (FOREIGN PORTFOLIO INVESTMENT=FPI(۱ و سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FOREIGN DIRECT INVESTMENT=FDI) صورت می گیرد. خرید اوراق قرضه و سهام شركت ها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانك های خارجی از انواع FPI هستند که در این حالت سرمایه گذار خارجی در اداره واحد تولیدی نقش مستقیم نداشته و مسئولیت مالی نیز متوجه وی نیست اما سرمایه گذاری مستقیم خارجی ، نوعی سرمایهگذاری است كه به منظور كسب منفعت دائمی و همیشگی در مؤسسه ای مستقر در كشوری غیر از كشور سرمایه گذار صورت می گیرد و نتیجه آن كسب حق رأی مؤثر در مدیریت شركت است. طبق بررسی های انجام شده علت اصلی ورود حجم بالایی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی به كشورها می تواند به شرح زیر باشد:
▪ عوامل سیاست گذاری اقتصادی
▪ عوامل ساختار اقتصادی
▪ عوامل تشویقی و حمایتی
▪ عوامل جغرافیایی و سیاسی
مطالعات نشان می دهد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی به هر علت و شكلی كه صورت پذیرد، اثرات قابل ملاحظه ای بر روی متغیرهای كلان اقتصادی از جمله کاهش نرخ بهره ، کاهش نرخ ارز ،افزایش رشد اقتصادی،افزایش درآمد مالیاتی دولت ، کاهش بدهی دولت ،بهبود توزیع درآمد ،انتقال تکنولوژی ،افزایش اشتغال ،توسعه صادرات ، کاهش واردات و تاثیرمثبت در تراز پرداختها دارد.
باتوجه به امكان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در كشورهای مختلف، مطلوبیت یك یا چند متغیر به تنهایی برای تشویق سرمایه گذاری مستقیم خارجی كافی نخواهد بود، بلكه ارزیابی تمام متغیر ها به صورت یك مجموعه ، می تواند منجر به انجام سرمایهگذاری خارجی شود . گزارش آنکتاد در سال ۲۰۰۵ نشان می دهد که رتبه ایران در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بین ۱۴۰ کشورجهان ۱۳۰ است .که عدم اطمینان و بی ثباتی سیاسی و اقتصادی می تواند یكی از دلایل اصلی عدم موفقیت ایران در جذب آن باشد .
به هر حال جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بدون تغییر نگرش در میان سیاستمداران و كارشناسان و ایجاد بستر مناسب برای ورود آن امكانپذیر نیست و قانون جدید نمیتواند كار زیادی انجام دهد. بههمین دلیل تا زمانی كه شرایط فرهنگی، اجتماعی ، سیاسی و ..... مناسب فراهم نشود، کشور ها و شركتهای خارجی علاقه چندانی به سرمایهگذاری در ایران از خود نشان نخواهند داد.
در شرایط نوین اقتصاد جهانی، سرمایهگذاری خارجی نقش بسیار مهمی بازی میكند. دیگر دوران رودررویی با سرمایهگذاری خارجی و نفی آن به سر آمده و بیشتر بحثها، دور این مساله میچرخد كه چه نوع سرمایهگذاری برای كشور مفید است و از چه راههایی میتوان سرمایههای خارجی را به كشور جذب كرد.
سرمایهگذاران خارجی بویژه شركتهای فراملیتی برای ارتقای سطح رقابت پذیری و كسب سود بیشتر، علاقهمند به سرمایهگذاری در مناطق مستعد و مزیتدار شدهاند . عملیات فراملیتیها وسرمایه گذاری مستقیم خارجی همچنین میتواند بر رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی كشورهای میزبان به طرق مختلف و در ابعاد گوناگون تاثیر گذارد كه این مسئله از نظر دولتهای میزبان اهمیت زیادی دارد.
طیف این متغیرها بسیار گسترده میباشد مانند تاثیر بر اشتغال، تجارت ، ترازپرداختها، ساختار صنعتی، تحرك اجتماعی و سیاسی و... كه هر كدام به نوبه خود دارای پیچیدگیهای خاص خود است . از دههٔ ۱۹۷۰ به بعد رشد سرمایه گذای خارجی بسیار شدید شده و از رشد تجارت پیشی گرفته به طوری كه بیش از دو برابر رشد صادرات كالا و خدمات بوده است. مهمترین ویژگی سرمایه گذاری سهامی فرّار بودن آن است .
به عبارت دیگر سرمایه گذار خارجی در هر لحظه قادر است با فروش سهام یا اوراق بهادار ، سرمایه اش را به كشور خود و یا كشور ثالث منتقل نماید . به نظر آنكتاد سرمایه گذاری مستقیم خارجی عبارت است از سرمایه گذاری كه متضمن مناسبات بلند مدت بوده و منعكس كننده كنترل و نفع مستمر شخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم یك كشور (سرمایه گذاری مستقیم خارجی در شركت مادر) در شركتی واقع در خارج موطن سرمایه گذار باشد. سرمایه گذاری خارجی در كتاب جامع پالگریو به صورت تملك دارایی ها (از جمله سهام ، اوراق بهادار و غیره) توسط سرمایه گذار در خارج موطن خود تعریف شده است . در مواقعی كه دارایی ها شامل تجهیزات فیزیكی تولید شود سرمایه گذاری خارجی مستقیم تلقی می شود. شرایط جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی به صورت زیر است:
هر چه كشوری از امكانات گسترده تری برای كاهش هزینه های تولید برخوردار باشد و سطح تكنولوژی بالاتری داشته باشد جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی به آن كشور بیشتر خواهد بود .در واقع علت اصلی ورود حجم بالایی از این نوع سرمایه به كشورهای توسعه یافته وجود شرایط فوق الذكر در این كشورها می باشد عوامل تاثیر گذار بر این جریان را می تواند به شرح زیر برشمرد:
● سیاست گذاری اقتصادی
هر گاه سیاست گذاری های اقتصادی در كشور میزبان ، در راستای ایجاد فضای باز و با ثبات اقتصادی باشد ، میزان ریسك سرمایه گذاری كاهش خواهد یافت و به تبع آن جریان سرمایه را می توان در موارد زیر خلاصه كرد :
▪ سیاست پولی : این سیاست ها تعیین كننده عوامل مؤثر بر نرخ تورم در كشور است. در واقع هر چه سطح تورم در كشور میزبان پایین تر باشد میزان كاهش در ارزش دارایی ها و سود خالص سرمایه گذاری كمتر خواهد بود در نتیجه ریسك سرمایه گذاری تقلیل یافته و به تبع آن جریان سرمایه گذاری مستقیم افزایش می یابد .
▪ سیاست مالی : نشان دهنده وضعیت كسری بودجه دولت و درآمدهای مالیاتی است . در صورت وجود كسری بودجه و تأمین آن از طریق استقراض از بانك مركزی ، شاهد بروز تورم در كشور میزبان خواهیم بود و همان طور كه عنوان شد این امر اثر منفی بر جریان سرمایه خارجی دارد . به علاوه وجود مالیات مضاعف بر درآمد شركت های سرمایه گذار اثر منفی بر این جریان خواهد داشت . طبیعی است كه سرمایه گذار نمی تواند در دو كشور مالیات بپردازد . همچنین بالا بودن مالیات بر درآمد و سود فعالیت های تولیدی و خدماتی منجر به كاهش درآمد آنان پس از كسر مالیات شده و با كاهش سطح بازدهی ، سرمایه گذاری خارجی به كشور كاهش خواهد یافت .
▪ سیاست ارزی : مجموعه سیاستهای ارزی نشان دهنده وضعیت سیستم ارزی است. در صورتی كه نرخ ارز ثبات داشته باشد اطمینان بیشتری در فضای اقتصادی كشور ایجاد می شود و به تبع آن تصمیم گیری برای سرمایه گذاران خارجی ساده تر می شود .
▪ سیاست بازرگانی : میزان آزادی بازرگانی خارجی را نشان می دهد . هر چقدر معافیت های گمركی بر نهاده های واسطه ای و سرمایه ای مورد نیاز سرمایه گذاران خارجی بیشتر باشد ، جریان FDI به كشور بیشتر خواهد بود .
▪ سیاست های ناظر بر مقررات : شامل اطلاعات رسمی و قابل دسترس ، تعیین جهت گیری حكومت و جامعه به سمت سرمایه های خارجی و محدودیت های انتقال سرمایه است . هر چقدر اطلاعات شفاف تر و دسترسی به آن سهل تر باشد اعتماد سرمایه گذاران خارجی به ارزیابی هایشان بیشتر و جریان سرمایه گذاری به كشور تسهیل می شود. همچنین نگرش مردم و قوانین و مقررات حاكم بر جریان سرمایه ، نیز اهمیت بسزایی دارد.
● ساختار اقتصادی
هر چقدر ساختار و زیر ساخت های اقتصادی یك كشور قوی تر باشد سرمایه گذاران خارجی تمایل بیشتری به سرمایه گذاری مستقیم در آن كشور دارند . عمده ترین عوامل ساختاری اقتصاد كه به طور مستقیم بر جذب سرمایه مؤثر است عبارتند از :
▪ ثبات تراز تجاری : ثبات تراز تجاری به مفهوم پایداری نظام تجارت خارجی بوده و در نتیجه اعتماد سرمایه گذاران خارجی را به سرمایه گذاری جلب می نماید .
▪ گستردگی بازار : هر چقدر بازار كشوری گسترده تر باشد و هنوز اشباع نشده باشد جریان سرمایه به آن كشور تقویت می شود .
▪ بدهی خارجی : هر چقدر بار بدهی كشوری كمتر باشد امكان تأمین مالی از طریق جریان ورود سرمایه به آن كشور تقویت می شود .
▪ ساختار تأمین مالی : هر چقدر وضعیت نظام بانكی كشور قوی تر باشد و تسهیلات سهل تر و بیشتری به مشتریان خود ارائه دهد، زمینه های لازم را برای سرمایه گذاران خارجی بیشتر فراهم می آورد .
▪ تأسیسات زیر بنایی : وجود زیر ساختهای اقتصادی گسترده تر نظیر راهها ، بنادر ، سیستم های ارتباطی و ... عوامل مؤثر در جذب سرمایه هستند.
▪ نیروی كار ماهر و توسعهٔ منابع انسانی : با پیچیده تر شدن فرآیند تولید كالاها و خدمات در جهان ، وجود نیروی كار غیر ماهر دیگر مزیت به شمار نمی رود . لذا كشورهایی در جذب سرمایه موفق تر هستند كه از یك نیروی كار آموزش دیده برخوردار هستند .
▪ وجود شبكه اطلاع رسانی گسترده : در صورت وجود یك شبكهٔ اطلاع رسانی قوی كه اطلاعات به روز و دقیق را در خصوص نیروی كار ، زیر ساخت ها ، امتیازات و ... در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد ، انگیزهٔ ورود سرمایه به كشور تقویت می شود .
● عوامل تشویقی و حمایتی
برخی از كشورها جهت جلب سرمایه گذاران خارجی اقدام به اعطای امتیازاتی می نمایند . مسلم است كه هر چه میزان امتیازها بیشتر باشد سرمایه گذاران با تمایل بیشتری به سرمایه گذاری اقدام می كنند. در این ارتباط می توان به موارد زیر اشاره كرد :
▪ معافیت مالیاتی در مورد تولیدات شركت های سرمایه گذار خارجی
▪ اعطای پوششهای بیمه ای سرمایه گذاران
▪ اعطای معافیتهای گمركی در مورد واردات نهاده های مورد نیاز شركت های سرمایه گذار خارجی
▪ اعطای یارانه در امر آموزش نیروی كار محلی
▪ ایجاد مناطق آزاد برای سرمایه گذاری
▪ اعطای تسهیلات زیر بنایی و خدمات عمومی ارزان تر نظیر آب و برق
▪ تضمین برگشت سود و اصل سرمایه و جلوگیری از مصادره و ملی كردن آنها.
● عوامل سیاسی
زمانی كه بازار آزاد به درستی عمل نكند ، مثل موقعی كه مكانیزم بازار نتواند امكانات موجود را به طور كامل به كار گیرد ، یا مزیت های رقابتی جدید را توسعه بخشد و یا نتواند علائم مناسب را به كارگزاران اقتصادی بدهد تا تصمیم گیری مناسب در سرمایه گذاری نمایند ، دخالت دولت الزامی است . البته این دخالت به نحوی است كه دولت قادر باشد نسبت به طراحی ، به كار گیری و نظارت بر سیاست هایی كه ناتوانی را جبران می نماید ، اقدام كند .
به طور خاص ، سیاست های دولت در مورد سرمایه گذاری مستقیم خارجی از دو جهت باید با عدم توانایی مكانیزم بازار برخورد كند : اول از نظر عدم توانایی بازار در ارائهٔ اطلاعات مناسب و ایجاد هماهنگی در مسیر سرمایه گذاری ، كه می تواند موجب جذب ناكافی سرمایه گذاری مستقیم خارجی و یا كیفیت نامناسب سرمایه گذاری مستقیم خارجی جذب شده باشد . دوم از نظر عدم هم سویی منافع سرمایه گذاران و علایق اقتصادی كشور میزبان.
این عوامل باعث می شوند كه سرمایه گذاری مستقیم خارجی اثرات منفی بر توسعه داشته باشد و یا در صورت تحقق ، به مدت طولانی دوام نیاورد . البته علائق سرمایه گذاران و منافع ملی كشور میزبان ممكن است هماهنگ نباشند . در این حالت نیاز به سیاست هایی خواهد بود كه اختلاف از میان برداشته شود و به همین دلیل لزوم دخالت دولت در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی قابل توجه می شود . به علاوه برخی مواقع دولت ها احساس می كنند كه لازم است سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به دلایل غیر اقتصادی كنترل نمایند . مثلاً ممكن است ضرورت ایجاب كند كه فعالت های فرهنگی یا استراتژیك فقط در دست افراد ملی باقی بماند.
منابع
۱ - اسدی ، مرتضی ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران و عوامل موثر بر آن ، سازمان امور اقتصادی و دارائی استان تهران واحد مطالعات اقتصادی ، بهمن ماه ۱۳۸۳
۲ـ بهكیش ، محمد علی ، اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن ، تهران ، نشر نی ،۱۳۸۱
۳ـ خاتمی ، همایون ، بررسی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران ، پایان نامه كارشناسی ارشد ، دانشگاه تهران ، ۱۳۷۶
۴ـ سید نورانی ، محمدرضا ،اثر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر تقاضای كل اقتصاد ، ماهنامه اطلاعات اقتصادی سیاسی ،۱۳۷۹ ، شمارهٔ ۱۵۲-۱۵۱ .
۵ـ کلانتری بنگر ، محسن ، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ، شماره ۲۹ ، بهار ۱۳۸۳
۶ـ گزارش سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران، آبان ۱۳۸۴
۱- Barry and Bardley, FDI, and trade: the Irish Host-country Experience the Economic journal., November ۱۹۹۷.
۲-Hans Christiansen and Ayse Bertrand ,Trends and recent development in FDI, June ۲۰۰۴.
۳- Kumar, N., Internationalization of Technology Transfer by US Multinational ., ۱۹۹۸.
۴- Magdolna sass, competitiveness and economic policies related to FDI ,September,۲۰۰۳ .
۵-Magnus Blomstrom and Ari Kokko,The Economics of FDI incentives January ۲۰۰۳.
۶- Mosima Makola,The attraction of FDI by the African country , September,۲۰۰۳.
۷- Naoko Ogata , The impact of growing FDI in Japan , ۲۰۰۱.
۸-Sandra Berkum, FDI in China ۷ May ۲۰۰۱ sberkum@gwu.edu
۹- UNCTAD, World Investment Report,۱۹۹۶,۲۰۰۲,۲۰۰۵
۱۰- UNCTAD, World Investment Report ,۱۹۹۹ .
۱۱- UNCTAD, World Investment Report,۲۰۰۲.
۱۲- UNCTAD, World Investment Report, ۲۰۰۵.
سید علیرضا موسوی: عضو هیئت علمی دانشگاه فیروزآباد
مهنوش قائدی: دانشجوی كارشناسی ارشد علوم اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست