شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی در قبال آموزش و پرورش


وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی در قبال آموزش و پرورش

تحول در دانشگاهها, مدارس و مراکز فرهنگی وهنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و تقویت هرچه بیشتر مراکز آموزشی و علمی برای تربیت متخصصان متعهد و مغزهای متفکر وطن خواه, استادان, مربیان و معلمان معتقد به اسلام و استقلال کشور, تعمیم سواد و بسط روح تفکر و علم آموزی و استفاده از تجارب مفید دانش بشری برای نیل به استقلال علمی و فرهنگی , حفظ و احیاء و معرفی آثار و مآثر اسلامی و ملی و از جمله اهداف تشکیل این شورا است که به طور کامل مستقیم با اهداف و وظایف آموزش و پرورش مرتبط می باشند

امام راحل عظیم الشان (قدس سره الشریف) آن معمار بزرگ و اندیشمند انقلاب اسلامی، با درک بی بدیلی که از تاثیر فرهنگ بر اجزاء و عناصر جامعه داشتند در یک فرمان تاریخی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی یکی از مهمترین نهادهای حکومتی کشور یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی را بنیان نهادند.

با نگاهی به ماموریت ها و اهداف این شورای موثر که بنا به تعبیر رهبرمعظم انقلاب «قرارگاه مهندسی فرهنگی کشور» است، می توان به نقش سازنده و بنیادین آن در ایجاد تحول و نوسازی دستگاه انسان ساز آموزش و پرورش پی برد.

تحول در دانشگاهها، مدارس و مراکز فرهنگی وهنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و تقویت هرچه بیشتر مراکز آموزشی و علمی برای تربیت متخصصان متعهد و مغزهای متفکر وطن خواه، استادان، مربیان و معلمان معتقد به اسلام و استقلال کشور، تعمیم سواد و بسط روح تفکر و علم آموزی و استفاده از تجارب مفید دانش بشری برای نیل به استقلال علمی و فرهنگی ، حفظ و احیاء و معرفی آثار و مآثر اسلامی و ملی و... از جمله اهداف تشکیل این شورا است که به طور کامل مستقیم با اهداف و وظایف آموزش و پرورش مرتبط می باشند.

لذا واکاوی نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی در رفع یا حذف چالش های فراروی آموزش و پرورش گامی در جهت تحول بخشی و نوسازی این نهاد گسترده آموزشی و پرورشی به شمار می رود.

● شورای عالی انقلاب فرهنگی. مرکز مهندسی فرهنگی کشور

رهبرمعظم انقلاب (مدظله العالی) طی سالهای اخیر، شورای عالی انقلاب فرهنگی را مرکز بی بدیل در مدیریت راهبردی فرهنگی کشور، قرارگاه اصلی و قرارگاه مقدم فرماندهی مهندسی فرهنگی کشور، ستاد عالی علمی- فرهنگی دستگاههای فرهنگی و غیرفرهنگی کشور، اتاق فرمان فرهنگی کشور و قله تصمیم گیری فرهنگی خوانده اند.

لذا چنین نهاد مهم و بی نظیر، می بایست با ایفای کامل وظایف و ماموریت های محوله در ابعاد مختلف فرهنگی، علمی، اجتماعی اثرگذاری خویش را برجای نهاده و به طور جامع در سه حوزه سیاستگذاری، تدوین ضوابط و نظارت حضوری یکپارچه داشته باشد.

آسیب شناسی عملکرد شورا نیز از جمله مهمترین اقدامات اعضاء و دست اندرکاران این مجموعه علمی- فرهنگی است که به طور مسلم در ارائه هرچه بهتر و مطلوب تر، خدمات آن موثر بوده و این شورا را در انجام وظیفه اصلی خود یعنی مهندسی فرهنگی کشور یاری خواهد داد.

دکتر احمدی نژاد، رئیس جمهور محترم و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی درهمایش ملی مهندسی فرهنگی اعلام داشتند که: «همه ما مسئولیت داریم برای صیانت، پالایش و بالندگی فرهنگی تلاش کنیم.»

ایشان با این سخنان تکلیف اصلی همه دست اندرکاران مهندسی فرهنگی کشور را روشن نموده و غایت و منظور اصلی از هرگونه تحول گرایی در زمینه را تبیین کردند.

لذا با نگاهی دوباره به آن چه که طی سالیان گذشته در زمینه امور فرهنگی کشور اتفاق افتاده و نیز با مروری بر چالش های موجود که تاثیر قابل ملاحظه ای در عدم تحقق اهداف و ماموریت های این شورا داشته است، خواهیم توانست به انجام مسئولیتی که دغدغه رهبرمعظم انقلاب و رئیس جمهور و همه دلسوزان نظام اسلامی است بیشتر نائل شویم.

● موانع موثر بر کارکردهای شورا

ساختارهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، پژوهشکده ها، حوزه های علمیه و صدها نهاد اجرایی، پژوهشی فرهنگی اعم از دولتی و غیردولتی، اجزاء نظام فرهنگی کشور را تشکیل می دهند.

این مجموعه هرکدام براساس نقش و وظیفه، کارکردهایی را دارا می باشند که در مجموع نظام فرهنگی کشور را سامان می بخشد.

شورای عالی انقلاب فرهنگی که بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب «در مدیریت راهبردی فرهنگی به غیراز این مجموعه، هیچ مرکزی در کشور نیست» کارکردهای موثری را داشته و دارد لکن بعضا ارائه این کارکردها خود با موانع و چالش هایی روبرو است که توجه و تلاش در رفع آنها اثربخشی و ماندگاری کارکردها را موجب خواهد شد. برخی از این موانع عبارتند از:

۱) سیاستگذاری های متنوع فرهنگی که برخی از آنها نه تنها در تعامل با یکدیگر نیست بلکه موجب نفی همدیگر می شود.

۲) عدم ارتباط سنجی مستمر و مداوم ضوابط اجرایی با سیاست ها و استراتژی های کلان.

۳) فقدان ساز و کار لازم برای انسجام بخشی بیشتر مابین دستگاه ها و نهادهای فرهنگی کشور.

۴) یکسان نگری به مأموریت ها و وظایف نهادهای آموزشی- علمی- فرهنگی- هنری در برخی موارد.

۵) مشخص نبودن حریم و حوزه عمل دستگاه های فرهنگی در هنگام تدوین برخی سیاست ها و مصوبات.

۶) عدم نظارت جامع بر چگونگی تدوین ضوابط و آیین نامه های اجرایی مصوبات از طریق شورا که اغلب موجب انحراف دستگاه ها و نهادهای ذیربط فرهنگی در اجرای مصوبات می شود.

۷) چندگانگی نظرات و دیدگاه ها در تنظیم قوانین و مقررات.

۸) فقدان ضمانت های اجرایی و قانونی به منظور اجرای دقیق و به هنگام مصوبات در دستگاه های مربوطه.

۹) فقدان ابزار کافی و لازم به منظور نظارت بر حسن اجرای مصوبات.

۱۰) عدم پاسخگویی دستگاه ها و نهادهایی که به نوعی مجری مصوبات شورا بوده که تأخیر در انجام مصوبات را به دنبال دارد.

۱۱) غالب بودن نظام بودجه بر نظام برنامه به طوری که برنامه های تدوین شده به دلیل فقدان بودجه ها و اعتبارات مورد نظر، عمدتاً در نهادهای اجرایی، عملیاتی و محقق نمی شود.

۱۲) فقدان الگوی تحلیل محتوایی قوانین و مقررات به صورت یکپارچه (الگوی مورد نظر بایستی با متغیرهایی چون: کی؟ چرا؟ چگونه؟ چه و چطور؟ با چه تأثیری، به چه کسی طراحی و در آغاز سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها، تدوین شود)

● هدف شورای عالی انقلاب فرهنگی

آموزش و پرورش به لحاظ نوع مأموریت و وظایف محوله دارای دو نوع مخاطب است: اول مخاطب آن دولت و دولتی ها می باشند که به طور مستمر کارکرد این دستگاه را مدنظر قرار داده و مطالبات خاص خود از این دستگاه را دارند.

مخاطب دوم غیردولتی ها شامل همه اقشار جامعه و در رأس آنها، دانش آموزان، اولیاء و فرهنگیان می شوند.

این دو گروه مخاطب دارای دیدگاه ها، نقطه نظرات، ایده ها و افکار متفاوت هستند که پرداختن به آنها، بار سنگین و راهی دشوار را برای مسئولان این نهاد فرهنگی- آموزشی رقم زده و از همین جاست که چالش ها و مشکلات عدیده ای فراروی این دستگاه جلوه گری می کند.

اما شورای عالی انقلاب فرهنگی در تحقق رسالت بس مهم آموزش و پرورش به عنوان نهادی تصمیم گیر و مرجع چه مسئولیتی برعهده دارد؟ برای پاسخ به این سؤال اساسی و بنیادین ذکر چند مسئله ضروری و اجتناب ناپذیر است:

۱) شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایفای نقش نظارتی خود می بایست نسبت به اجرای مصوبات و قوانین موضوعه آموزش پرورش که از مراجع مختلف قانونگذاری صادر و ابلاغ می شود به طور مستمر حساس بوده و مرتباً فرآیندهای اجرایی امور را با ساز و کارهای کنترلی مورد ارزیابی قرار دهد.

۲) آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایفای نقش سیاستگذاری خود قادر بوده است تا حریم و حوزه دستگاه های فرهنگی را مشخص و محدود نماید تا از این طریق هر دستگاه به انجام وظایف ذاتی خود پرداخته و نائل به اهداف شود؟

آیا تأمین مسکن، رفاه، معیشت و امثالهم کارکنان وظیفه ذاتی و جزو اهداف آموزش و پرورش است؟ هم اکنون به دلیل عدم ایفای نقش سایر دستگاه ها و نهادهای مرتبط با این وظایف، این مهم نیز به عهده آموزش و پروش نهاده شده که خود موجب بروز مشکلات فراوانی شده است به نحوی که عدم نارضایتی های مخاطبان و کارکنان از عدم انجام بهینه این موارد نشأت می گیرد.

۳) شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای وظیفه تدوین ضوابط، تا چه حد در تدوین محتوای آموزشی و درسی که نقش اصلی در ارائه آموزش های مورد نظر نظام تعلیم و تربیت دارند، تأثیرگذار بوده است؟ آیا تاکنون از دستگاه آموزش و پرورش سؤال کرده است که چرا برخی کتاب ها مرتباً در حال تغییرند و برخی محتوای درسی مربوط به ۳۰سال قبل است و هیچ تغییری ندارد؟

و یا این که اصلا مبنای تغییر و تحولات متون درسی در مقاطع مختلف چیست؟ آیا مبنا شرایط و مقتضیات روز جامعه است؟ آیا تغییرات مبنای سیاسی دارد؟ آیا شرایط اقتصادی جامعه چنین تحولاتی را خواستار است و آیاهای بسیار دیگر...

۴) آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی که ناظر بر اجرای قوانین می باشد، مطلع است که هم اکنون شاخص های نیروی انسانی که عامل مهم در ساماندهی نیروی انسانی، درجه بندی واحدهای آموزشی و ...می باشد، همان شاخص های برنامه دوم توسعه کشور است که طی ده سال اخیر همچنان به عنوان شاخص قانونی اعمال می شود و علیرغم تلاش های فراوان مسئولین اصلاح نشده است؟

۵) آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی در جهت ایفای نقش سیاستگذاری فرهنگی به دلایل توسعه رشته های تحصیلی واقف است؟

آیا ضرورت و نیاز به ایجاد، حذف و یا توسعه رشته ها و بین رشته ها را همنوا و همسو با نیازهای بازار کار و شرایط اشتغال کشور می بیند؟

۶) آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی از عدم توزیع عادلانه و منطقی تجهیزات و امکانات آموزشی که ابزارهای اولیه آموزش هستند در سطح کشور مطلع است؟

هم اکنون در برخی نقاط از جمله تهران بزرگ، مدارس و واحدهای آموزش فنی- حرفه ای و کاردانش از تجهیزات روزگران قیمت اشباع شده و برعکس در نقطه ای از کشور، دانش آموز محروم و درمانده در آرزوی داشتن یک بخاری چکه ای به سرمی برد؟؟!

و اگر مطلع است برای رفع این آسیب اثربخش چه کرده است؟

۷) شورای عالی انقلاب فرهنگی در جهت یکپارچگی و ایجاد وحدت رویه در تصمیمات آموزشی و پروشی چه کرده است؟

وجود ۱۵شورا و کمیته و هیئت امنای تصمیم گیر در وزارت آموزش و پرورش، وجود بیش از ۲۳حوزه نظارتی و کنترلی، وجود بیش از ۱۴عنوان نیروی انسانی در واحدهای آموزشی و علمی عالی و مواردی از این قبیل که هر کدام دارای قوانین ویژه، ضوابط خاص، بودجه جداگانه، عملکرد متفاوت هستند، نشان از عدم اراده ای برای یکسان سازی وحدت رویه در سیاستگذاری واحد است.

۸) آیا وجود چالش های متعدد در نظام پرورشی که بال بزرگ و عظیم دستگاه آموزش و پرورش محسوب می شود مدنظر شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگرفته است؟

با توجه به اینکه نظام پرورشی کشور دارای ۴قانون مهم است:

قانون تغییر نظام، قوانین مصوبه مجلس محترم شورای اسلامی (۲قانون) و قانون احیاء معاونت پرورشی که اخیراً مورد تصویب قرار گرفته و جهت اجرا ابلاغ شده است.

همچنین دو طرح عظیم تکلیف نظام پرورشی و تربیتی را از قبل مشخص نموده است:

طرح تدوین مشارکت معلمان در فعالیت های تربیتی و طرح جامع تربیت و از همه مهم تر اهداف تربیتی نظام آموزش و پرورش که در برگیرنده همه فرآیندها و فعالیتهای پرورشی است.

با این همه آیا آموزش و پرورش برای اجرای فعالیت های پرورشی بازهم نیاز به قانون و ضوابط دارد؟ آیا قوانین خاص این مسئله که قبلا وضع وتصویب شده است اجرایی شده؟ آیا دلایل عدم اجرای قوانین قبلی و کاستی های احتمالی مشخص شده است؟

و یا این که باید همچنان به دنبال طرح ها و برنامه هایی باشیم که فقط و فقط در حد مکتوبات باقی مانده و عملا اتفاق خاص رخ ندهد؟

۹) آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی به این نکته واقف است که منابع مادی و انسانی آموزش و پرورش در همه حال مورد استفاده سایر بخش های جامعه قرار می گیرد و مابه ازای آن هیچ گونه خدماتی را دریافت نمی کند؟

بهترین نیروی انسانی آموزش و پرورش به لحاظ دانش، تجربه و تعهد از سوی سایر بخش ها به خدمت گرفته می شود در حالی که فقدانش با هیچ چیز جبران نمی شود.

۱۰) چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی از دستگاه آموزش و پرورش سؤال نمی کند که جایگاه و نقش برنامه های نهادهای بین المللی چون یونیسف، یونسکو و... چه بوده و آنان به دنبال تحقق چه اهدافی در نظام تربیتی اسلامی ایران هستند؟

آیا نظام آموزش و پرورش نمی تواند و قادر نیست خود به طراحی برنامه های مبتنی بر عدالت آموزشی، فرصت های برابر آموزشی و... اقدام کند که ناچار باشد از برنامه های آن چنان این گونه نهادها استفاده کند؟

● کلام آخر

حضرت امام خمینی(ره) که خود معمار و سازنده فرهنگی انقلاب بوده اند، چارچوبی را برای مهندسی فرهنگی کشور تحت عنوان «جمهوری اسلامی» معرفی نموده اند که قانون اساسی جمهوری اسلامی متضمن آن است.

التزام به این چارچوب است که می تواند فرهنگ آرمانی کشور را محقق نماید و به نظر می رسد اکنون زمان آن فرارسیده است تا حرکت از پایین به بالا صورت گیرد تا از بروز هر گونه انحراف از سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور و سیاست های کلان دولت جلوگیری شود.

علیرضا براتیان