سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
تجربیات ظرائف و طرائف نویسندگی
اجتماعی شدن انگیزه شخصی برای تبدیل شدن به یك داستان با ارزش انگیزههای شخصی، حتی بنیادیترین، ظریفترین و انسانیترین آنها ـ همچون مرگ فرزند، كه میدانیم تا چه حد روح انسانی را به درد میآورد و عواطف را مورد تهاجم و تحریك قرار میدهد ـ هم هرگز به خلق آثار داستانی ناب منجر نشده است.
این انگیزه كه «چرا باید فرزندان بسیاری، همچون فرزند من، در جنگهایی بیدلیل و تحمیل شده به وسیله استعمار سیاه كشته شوند و ملتی به عزای خوبترین گلهایی كه پروده است بنشیند؟» یعنی اجتماعی شدن یك انگیزه شخصی ـ در قلب، نه به تظاهر و در تظاهرات ـ البته دارای ارزشها و امكانات آفرینشی نیرومندی است كه میتواند به خلق مؤثرترین داستانهای ضد تجاوز و ضد استعمار تبدیل شود. اما اندوه شخصی و سوگِ شخصی؟ نع!
روایاتی كه عوامِ اُدبا درباره این گونه مسائل ساختهاند كه شكست در عشق، فلان را به خلق اثری عظیم و عاشقانه هدایت كرد و فلان را به نوشتن چندین قصه ناب و ماندگار واداشت، تماماً سخنانی است خلاف واقعیت، مبتذل و زاییده تصورات حقیراندیشان.
اگر فهرستی از نام بزرگترین نویسندگان تثبیت شده جهان فراهم آوریم و این گونه فرض كنیم كه جمیع این نامآوران همطرازند، و با این وجود، بنا به عادت، در آغاز فهرست، نام داستایوسكی، بالزاك، تولستوی، دیكنز و شكسپیر را بیاوریم و همچنان ادامه دهیم تا صد نام معتبر ـ همچون شولوخوف، چخوف، همینگوی، برشت، اشتاین بك، فاكنر، سارتر، كامو، بورخس، ماركز، جویس و ... ـ را در فهرست خود بیاوریم، حتی یكی از آنها با انگیزه خاطرخواهی نسبت به آدمیزادی واقعی، اثری را خلق نكرده است و حتی اندیشه چنین اقدامی هم نبوده است.
تمایلات جنسی گذرا ـ كه غالباً آن را «عشق» مینامند ـ نهایت تأثیری كه در نویسندگان بزرگ داشته در این حد بوده كه اثری از آثار خود را به محبوب خویش تقدیم كنند ـ آن هم به صورت «به آن بانو» یا «به آنكه هرگز از یادش نخواهم برد»...
اینكه بگوییم همه نویسندگان بزرگ عالم، در باب انگیزههای خود صراحتاً دروغ میگویند و خلاف واقعیات را بیان میكنند و «برادران كارامازوف»، محصول شیفتگی داستایوسكی نسبت به بانوی باریك اندامی است كه در یك روز پاییزی دل از وی ربوده است. و «جنگ و صلح» نتیجه عشقبازی پنهانی تولستوی با یك دختر روستایی است.
و «جان شیفته» زاییده اولین عشق رومن رولان و «صد سال تنهایی» و «پاییز پدر سالار» محصول تمایل شدید ماركز به زندگی در پاریس و در كنار مهرویان پاریسی، و «بیگانه» نتیجه سیلی خوردن كامو از یك عرب الجزایری و خزعبلاتی از این دست، تنها میتواند حقارت روح ما و فرودستی بینش ما را برملا كند، نه آنكه انگیزههای متعالی، انسانی، عام، اجتماعی، سیاسی و بنیادی این نویسندگان را تغییر دهد و به خرده انگیزههای جنسی و مالی و عقدهها و سرخوردگیهای حقیر تبدیل كند.۱
● پشتكار و سختكوشی نویسنده
جك بیكهام: « من میدانستم كه استعداد و تجربیات دیگران بیشتر از من است. پس اگر در كارم ثبات قدم نداشتم، محكوم به شكست بودم. بنابراین همیشه، سراپا گوش بودم و سخت كار میكردم.»۲
● هفده سال در دریا
جوزف كنراد، مدت هفده سال را یكسره در دریا گذارند و در طول این مدت، تجربیات و معلومات بسیاری به دست آورد. و از همانها نیز به عنوان ابزارها و مصالح كار نویسندگی و فلسفه خود سود جست.۳
● آموختن فن داستانینویسی
آموختن فن داستاننویسی از طریق مطالعه كتاب یا شركت در كلاسها و كارگاههای داستاننویسی، و ورزیدگی در این فن، از طریق تمرین و تمرین و تمرین، كاری است آگاهانه و تدریجی و طبق برنامه و نظام آموزشی. ولی ورزیدگی و دانشی كه بدین طریق حاصل میشود، به مرور در وجود نویسنده جذب میگردند و با آنكه احتمالاً پس از چندی به فراموشخانه ذهن و گنجینه مهارت او سپرده میشوند و ظاهراً از یاد میروند، نیروی مؤثر و توانبخش آنها باقی میماند و به هنگام آفرینش داستان، كارسازی خود را بروز میدهد.
درست مثل دستور زبان، كه ما در مدرسه میآموزیم و سپس، دوران مدرسه را كه پشت سر گذاشتیم، ظاهراً قواعد آن را فراموش میكنیم. ولی در عمل، آنها را به كار میبندیم. و درست به كار میبندیم.
این بدیهیات را ذكر كردم تا اشاره كنم به وسواس فنزدگی یا اشتیاق فننمایی. نویسنده تازهكاری كه فن داستان را میآموزد، بعید نیست به جای جذب آن ـ احتمالاً فراموش كردن تعاریف و طبقهبندی عناصر آن ـ دچار این وسواس گردد، كه دقت كند ببیند آیا داستانش دقیقاً طبق تعاریف و قواعد فن، نوشته شده است یا نه.
یا اشتیاق پیدا كند كه فنشناسی خود را به هر قیمتی كه هست در داستانش نشان بدهد و به رخ دیگران بكشد.
یادم میآید زمانی كه دوران كودكی را پشت سر گذاشته بودم و تازه پایم به امجدیه آن زمان باز شده بود، معروف بود، ـ یعنی تماشاچیان مخالف تیم شاهین به طعنه میگفتند ـ كه بازیكنان این تیم وقتی میخواهند به دروازه تیم حریف شوت كنند، ابتدا كتاب قواعد بازی فوتبال را باز میكنند. آن را ورق میزنند تا به بخش مربوط به شوتهای جلوی دروازه تیم حریف برسند.
قاعده را میخوانند و آن وقت، درست همانطور كه در كتاب نوشته شده است شوت میزنند. بازیكنان تیم شاهین ـ كه من از طرفداران پرشور آنان بودم ـ البته، كتابزده بازی نمیكردند. تیم شاهین اولین تیم فوتبالی ـ در ایران ـ بود كه روشی علمی در تمرین و بازی فوتبال پیش گرفت. این بود كه تكنیك بازیكنان و تاكتیك كلی تیم، در ابتدا كمی به چشم تماشاچیان ناآشنا مینمود و بهانه به دست مخالفان داده بود كه مضمونهایی را ـ از آن قبیل كه تعریف كردم ـ كوك كنند. ولی هر تیم فوتبالی كه حقیقتاً كتابزده بازی كند، به همان وسواس غمانگیزی مبتلا میگردد كه نویسندهٔ فنزده دچار میشود.
بازیكنان فوتبال، اكنون، علاوه بر دانشهای دیگر، علم كالبدشناسی انسان را میآموزند تا دقیقاً بدانند كه به هنگام اجرای هر حركت و تكنیك، كدام عضلهها، چه انقباض و انبساطی پیدا میكنند و چه نقشی به عهده میگیرند، و مرتباً تمرین انفرادی میكنند تا یكایك عضلههای خود را آماده سازند.
كه به هنگام اجرای هر حركت و تكنیك، نقش خود را به بهترین و تواناترین وجهی ایفا نمایند. همچنین، قواعد، كاربردها، محاسن، و محدودیتهای تاكتیكهای گوناگون را میآموزند و مرتباً به اتفاق همبازیان خود تمرین دسته جمعی میكنند تا از حداكثر محاسن آن تاكتیكها بهره گیرند و تا جایی كه ممكن است از محدودیتهای آن فراتر بروند.
ولی به هنگام بازی، در آن لحظههای هیجانانگیزی كه شور بازی سراپای وجود آنان را فرا گرفته است، نه به یاد تكنیكها هستند، نه عضلهها، نه انقباض و انبساط آنها، نه نقش آنها؛ و نه به یاد تاكتیكها هستند، نه قواعد آنها، نه كاربردهای آنها، نه محاسن آنها، نه محدودیتهای آنها. بلكه روح و جسم فن آموخته و فن آزمودهٔ، خود به خود به جاترین و كاراترین تكنیكها و تاكتیكها را انتخاب و به بهترین وجهی اجرا میكنند. البته گاهی نیز خطایی مرتكب میشوند ـ كه چارهای نیست چون هر انسانی جایزالخطاست.
داستاننویس نیز باید درست مثل بازیكن فوتبال عمل كند. فن را خوب بیاموزد و بكوشد، مهارتهای لازم را خوب كسب كند بیآنكه به وسواس فنزدگی یا اشتیاق فننمایی دچار شود. در این صورت، به یقین، دانش و ورزیدگی فنی جذب وجودش خواهد شد و در سراسر فرآیند آفرینش داستان، خود به خود كارسازی خواهد كرد تا قدرت تخیل و ابداع او هر آنچه را كه در آستین دارد به شایستهترین وجهی رو كند.۴
● اصول اعتقادی تولستوی درباره هنر
تولستوی معتقد بود بزرگترین خطری كه احتمال دارد هنر را تهدید كند، از دست دادن رابطه با مسایل بزرگ زندگی است. او در مقدمه خود بر ترجمه روسی آثار موپاسان، اصول این نگرش هنری را نسبت به واقعیت پی میریزد:
«این اصول عبارتاند از: اول، نگرش صحیح نویسنده، به عبارت دیگر، نگرش اخلاقی نویسنده نسبت به موضوع كار خود؛ دوم، وضوح بیان یا زیبایی صوری ـ كه این هر دو یك چیز است؛ و سوم، صمیمت یا، به عبارت دیگر، عشق راستین یا نفرت راستین از آنچه هنرمند ارایه میدهد.»۵
● روند خلاقانه نوشتن
نوشتن یك روند است. مرحلهای مداوم، متغیر و ارگانیك، از پیشرفت و توسعه است. حرفه و مهارتی است كه گاهی به سطح هنر ارتقا مییابد. مراحل معینی وجود دارد كه نویسنده، آنها را در حین پرورش فكر و نمایشی كردن، از سر میگذراند. روند خلاقهٔ نوشتن در هر نوع نگارش یكی است، فقط شكل كار فرق میكند.۶
● تجربه نویسنده
من واقعاً سعی میكنم آن چیزهایی را كه خودم حس كردهام یا تجربه كردهام یا دقیقاً دیدهام، به آنها بپردازم. وگرنه، بافتن و ساختن و پرداختن بیپشتوانه، ارزش چندانی ندارد. مثل ظروف ملامین و چینی است. هر دو ظرف هستند و قابل استفاده؛ ولی اصالت با چینی است.۷
مفهوم نوشتن از نظر آرنولد بنت آرنولد بنت، درباره مفهوم نوشتن، در خاطرات خود مینویسد: «رماننویس باید استعداد درك خام، بیتزویر و ناآگاهانه از واقعیت را، دركی همچون دیوانگان و مانند كودكان كه هر لحظه برای خود سازی میزند و با فراموش كردن گذشته، حال را تیره میكند، صیقل و جلا دهد.»۸
● دروغ در داستان
نوشتن رمان اكثراً نوشتن دروغ است. تو شروع میكنی به گفتن داستانی غیر واقعی و میكوشی آن را باور كردنی از آب در بیاوری، حتی برای خودت كه طبعاً جزییاتی را ایجاب میكند، هر دروغ خوبی چنین است.
دروغی به دروغ دیگر منجر میشود، تار عنكبوت در هم پیچیدهای كه میتنی به خودی خود حوادثی را میآفریند. این در صورتی است كه روند نوشتن بر وفق مراد باشد. من میدانم وضع، وقتی بر وفق مراد است كه واژهها در ذهنم از هم پیشی میگیرند. حتی اگر كار را كنار بگذارم تا فنجانی قهوه درست كنم، شخصیتها در ذهنم به گفتوگو ادامه میدهند. یا صدای بیجنسیت و فنای خودم، راوی داستان را میشنوم كه به دور داستان میچرخد.
آنچه كه میآید، یك بار میآید. یا باید تسلیم آن بشوم یا از خوردن قهوه صرف نظر كنم. اخیراً بیشتر قهوه را انتخاب میكنم. ضمناً متوجه شدهام كه تعداد موضوعهایی كه به مغز خطور میكند در شمار بینهایت است و همیشه تعداد بیشتری ظاهر میشوند. پیشترها میترسیدم ذخیرهٔ محدودی برای یك عمر داشته باشم.
البته من دارم درباره بخش آسان قضیه حرف میزنم، بخش میانی، وقتی كه میدانم در كدام جهت حركت میكنم. دشوارترین قسمت، اول كار است. هر روز باید از اول شروع كنم.
معمولاً ساعت ۶ تا ۵/۶ از خواب بیدار میشوم كه خانه را تمیز كنم. صبحانه بچهها را بدهم و غذای روز خودمان را پیش از وقت آماده كنم تا به محض رفتن بچهها به مدرسه، بتوانم سر كار بنشینم.
اما وقتی آنها رفتند، متوجه میشوم حاضرم هر كار دیگری را انجام بدهم جز رفتن به اتاق كار. در اتاق، به قدری بلند و تیره است كه همچون هیولایی، ناگهان نمودار میشود. كل اتاق، به دلیل قفسههای چوبی كتاب، بوی دكان نجاری میدهد. معمولاً بوی خوشایندی است. اما صبحها حال مرا به هم میزند. باید طوری وارد بشوم كه گویی تصادفی است، یا در حالی كه ذهنم متوجه چیز دیگری است و گرنه هرگز جرئت نمیكنم داخل شوم.
حسین حداد
پینوشتها:
۱. ساختار و مبانی داستانی (۱) لوازم نویسندگی، نادر ابراهیمی، تهران، حوزه هنری، اول ۱۳۶۹، ص ۵۱ الی ۵۳.
۲. وصایای داستاننویسان معاصر، بیل استریكلند، محسن سلیمانی، كیهان، ۷ اردیبهشت ۶۸، ص ۱۶.
۳. ساختار و مبانی ادبیات داستانی (۱) لوازم نویسندگی، نادر ابراهیمی، تهران، حوزه هنری، اول ۱۳۶۹، ص ۳۲۵.
۴. داستان تعاریف، ابزارها و عناصر، ناصر ایرانی، تهران، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، اول ۱۳۶۴، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۴ ـ ۲۱۵.
۵. پژوهشی در رئالیسم اروپایی، گئورگ لوكاچ، اكبر افسری، تهران، علمی و فرهنگی، اول ۱۳۷۳، ص ۲۴۰.
۶. راهنمای فیلمنامهنویس، سیدفیلد، عباس اكبری، تهران، نشر ساقی، چاپ اول ۱۳۷۸، ص ۷ـ ۸.
۷. سوره نوجوانان، ش ۵۵ و ۵۶، مهر ماه ۷۲، با نویسندگان قصههای روستایی.
۸. سوره (ویژه ادبیات داستانی)، چگونه رمان بخوانیم، ایبرام. ه . لاس، ترجمه .... ، ص ۵۵.
۹. آدینه ۳۸، آبان ۶۸، ص ۳۷ و ۳۸، «چرا و چگونه مینویسم»، نوشته آن تایلر، نویسنده مشهور آمریكایی و همسر تقی مدرسی، ترجمه...
۱۰. آدینه ۵۷ و ۵۸، اردیبهشت ۷۰، ص ۵۲، «ما همیشه خارج از تاریخ بودهایم»، گفتوگوی امید روحانی با گلی ترقی.
۱۱. نویسندگان پیشگام، علیاكبر كسمائی، تهران، شركت مؤلفان و مترجمان ایران، ۶۳، ص ۸۹.
۱۲. یادداشتهایی درباره داستان كوتاه، ویلبر شرام، رفیع غفارزادگان، سوره نوجوانان، ش ۷۰ ـ ۶۹، خرداد ۷۳.
۱۳. كیهان فرهنگی، سال پنجم، ش ۳، خرداد ۶۷، جان بارت، ترجمه اسدالله قرنینی.
۱۴. طنز، آرتور پلارد، سعید سعیدپور، تهران، مركز، ۷۸، ص ۳۳.
۱۵. من از تباهی، دوزخ و شیطان دور هستم (گفتوگو با گراهام گرین)، ؟ ، ؟، همشهری، ۲۹ دی ۱۳۷۲، ص ۱۰.
۱۶. الفبای قصهنویسی، ص ۵۲.
۱۷. الفبای قصهنویسی، ص ۲۷.
۱۸. رمان به روایت رماننویسان، میریام آلوت، علیمحمد حقشناس، تهران، نشر مركز، اول ۱۳۶۸، ص ۲۲۲.
۱۹. رمان؛ به سوی مرگ یا جاودانگی؟ (درباره «صد سال تنهایی» گارسیا ماركز)، ناتالیا گینگز بورگ، هاله ناظمی، اطلاعات، ۱۱ تیر ۷۱، ص ۶.
۲۰. رمان؛ به سوی مرگ یا جاودانگی؟ (درباره «صد سال تنهایی» گارسیا ماركز)، ناتالیا گینگز بورگ، هاله ناظمی، اطلاعات، ۱۱ تیر ۷۱، ص ۶.
۲۱. ماهنامه ادبیات داستانی ۴، رمان و انقلاب اسلامی، سید مرتضی آوینی، سال اول، بهمن ۱۳۷۱، ص ۱۸ ـ ۱۹.
۲۲. ماهنامه ادبیات داستانی ۴، رمان و انقلاب اسلامی، سید مرتضی آوینی، سال اول، بهمن ۱۳۷۱، ص ۱۸.
۲۳. زنده رود ۱۴، زمستان ۷۴ ـ ص ۳، نوشتن داستان كوتاه، ت. عباسی.
۲۴. ادبیات معاصر ۱۴ و ۱۳، خرداد و تیر ۷۶ ـ ص ۲۸، در ساختار داستان ۲، دكتر قهرمان شیری.
۲۵. ساختار و عناصر داستان، كامران پارسینژاد، تهران، حوزه هنری، ۷۸، ص ۹۰.
۲۶. مصاحبه با امیرحسین فردی، «مجهولی به نام نویسندگی» سوره نوجوانان، ش ۵۰، نیمه دوم تیر ۷۲.
۲۷. واقعیت نویسنده، ماریو بارگاس یوسا، مهدی غبرائی، تهران، مركز ۷۷، ص ۳۲.
۲۸. فصلنامه ادبیات داستانی ۴۷، شیوههای كاربردی داستاننویسی، كامران پارسینژاد، سال ششم ـ تابستان ۱۳۷۷، ص ۳۴.
۲۹. شباب ۱۶ و ۱۵، مرداد ۷۴، ص ۷۴، «رماننویسی فرانسوی در عصری جهانی»، گفتوگوی اختصاصی رامین جهانبگلو با فیلیپ سونرو.
۳۰. گفتوگو با رزاچاسل، نجمه بشیری، كیهان فرهنگی، سال دوازدهم، ش ۱۲۱، خرداد و تیر ۷۴.
۳۱. ادبیات داستانی رمان و واقعیت اجتماعی، میشل زرافا، نسرین پروینی، كتابفروشی فروغی، اول ۱۳۶۸، ص ۵۴ ـ ۵۵.
۳۲. داستان و نقد داستان، احمد گلشیری، اصفهان، جی نشر سپاهان، اول ۱۳۶۸، ص ۱۹.
۳۳. ادبیات معاصر ۴، مرداد ۷۵ ـ ص ۸، بوف كور. نگاهی دیگر، بهرام مقداری.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست