شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

«نوشدارو» رفاقت در جبهه, رقابت در صنعت


«نوشدارو» رفاقت در جبهه, رقابت در صنعت

گزارش پشت صحنه مجموعه تلویزیونی « نوشدارو» در یکی از آخرین روزهای تولید

تولید مجموعه‌های تلویزیونی درباره شخصیت‌های فرهنگی، علمی، تاریخی و افراد نامدار، گذشته از آن‌که می‌تواند مخاطبان را با ویژگی‌های شخصیتی، منش، سبک و سیاق زندگی و تفکر آنها آشنا کند، ایده و طرحی مناسب برای پرهیز از کاربرد قصه‌های تکراری و کلیشه‌ای در تولید مجموعه‌های تلویزیونی است. البته این ایده همیشه در قالب مجموعه‌های تلویزیونی برنامه‌های صداوسیما دنبال نمی‌شود و امروزه شاهد پخش انواع برنامه‌های مستند، نمایشی و گفت‌وگومحور درباره چهره‌های فرهنگی،هنری، علمی و تاریخی هستیم که هریک بخشی از حیات آنها را بررسی و وقایع مهم و تاثیرگذار زندگی‌شان را بازگو می‌کند. این شیوه از برنامه‌سازی گاه می‌تواند صورتی اقتباسی به خود بگیرد و آثار ساخته شده به صورت ضمنی و غیرمستقیم تداعی‌کننده یک یا چند شخصیت نام‌آور باشد. در این شرایط پیام‌محوری داستان بیش از شخصیت‌محور بودن، بر دستاوردها و نتایج فعالیت‌های این دسته از افراد تاکید می‌کند. بعضی اوقات هم روایت حوادث برهه تاریخی شخصی مورد توجه است و در خلال آن شخصیت‌های تاریخ‌ساز نیز معرفی و گوشه‌هایی از زندگی آنها تا جایی که به تاریخ گره می‌خورد، روایت می‌شود.

مجموعه نوشدارو اثری به سفارش شبکه یک سیماست و داستان زندگی شش مهندس را دربر می‌گیرد که زمان جنگ در جبهه با یکدیگر همسنگر بودند. آنها پس از جنگ در صنعت نفت مشغول به کار می‌شوند، اما مشکلات و ماجراهایی برای این گروه پیش می‌آید که داستان نوشدارو را شکل می‌دهد.

هدایت هاشمی، رز رضوی، ساقی عسگری، محبوبه بیات، امیرعلی نبویان، سهند جاهدی، شیوا خسرومهر و سیدجواد طاهری بازیگران اصلی این سریال هستند. در ضمن اصغر همت، محمود عزیزی، نیلوفر شهیدی، رضا رضوی، علی بکائیان، رضا فیاضی، مالک سراج، مهتا روحبخش، علی صالحی، جمشید گرگین، چنگیز جلیلوند و حمیدرضا عمارلو هم از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال به ایفای نقش پرداخته‌اند. نگارش این مجموعه تلویزیونی را هم بنیامین سربندی و جواد اردکانی به‌عهده داشته‌اند.

دیگر عوامل و دست‌اندرکاران این مجموعه نیز عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد گل سفیدی، صدابرداری: محمد شاهوردی، طراح صحنه و لباس: حمید شهیری، طراح گریم: عباس صالحی، مدیر تولید، اصلان مرتضایی، جانشین مدیر تولید: شاهپور دلدار، مدیر تدارکات: سجاد نوری، منشی صحنه: حمیدرضا عمارلو و...

● سکانس داخلی. روز. خانه محمد حق‌شناس

چند هفته‌ای است گروه سازنده برای ضبط سکانس‌های باقیمانده به تهران آمده‌اند. به این بهانه برای تهیه گزارش پشت صحنه این مجموعه به لوکیشن آن سر می‌زنم. حوالی ظهر است که به محل تصویربرداری مجموعه تلویزیونی نوشدارو می‌رسم. خانه‌ای دو طبقه و نسبتا قدیمی که نزدیک میدان المپیک است. این محل در اصل منزل خانواده حق‌شناس است. عوامل و بازیگران که از ساعات اولیه صبح کار خود را شروع کرده‌اند، در محل تصویربرداری حضور دارند. ضبط یکی از سکانس‌های داخلی با بازی هدایت هاشمی و ساقی عسگری در اتاق پذیرایی منزل ادامه دارد. در حیاط خانه منتظر می‌مانم تا پس از پایان ضبط این سکانس شاهد ضبط سکانس‌های باقیمانده در آن روز باشم. پس از گفت‌وگو با پیام نصیری عکاس، تصویربردار پشت صحنه و روابط عمومی پروژه و شنیدن توضیحاتی که وی درخصوص لوکیشن‌های برنامه و شرایط تولید در اختیارم می‌گذارد، به داخل خانه می‌روم. هدایت هاشمی و ساقی عسگری روی مبل نشسته و آماده بازی سکانس بعدی هستند. نکته جالب توجه، گریم متفاوت هدایت هاشمی در این کار است که میانسالی را بخوبی نشان می‌دهد. فضای داخلی خانه تاریک است. جواد اردکانی، نویسنده و کارگردان مجموعه پشت مانیتور قرار دارد و به جزئیات توجه می‌کند. تصویربرداری سکانس مورد نظر با اعلام کارگردان شروع می‌شود.

عطیه (با بازی ساقی عسگری) خطاب به همسرش محمد حق‌شناس (با بازی هدایت هاشمی) و در حالی که عصبانی است، می‌گوید:

هرچی من هیچی نمی‌گم...

کلام خود را قطع می‌کند و با صدای بلند ادامه می‌دهد:

یه خرده... یه خرده...

محمد صحبت‌های او را قطع کرده و می‌گوید:

دارم از دخترت تعریف می‌کنم.

عطیه با عصبانیت در جواب او می‌گوید:

نمی‌خواد ازش تعریف کنی. اگه تو می‌ذاشتی من الان برای خودم نابغه‌ای بودم.

محمد می‌گوید:

چرا فکر می‌کنی این بچه‌ها آدم نیستن؟!

در همین لحظه کارگردان کات می‌دهد و به بازیگران می‌گوید فضای کلی سکانس نباید به سمت شوخی کشیده شده و صرفا با خنده‌ای کوتاه، ادامه دیالوگ‌ها ادا شود.

ضبط سکانس گفت‌وگوی محمد و عطیه به دلایل مختلف چند بار تکرار می‌شود تا این‌که یکی از برداشت‌ها مورد تائید کارگردان قرار گرفته و گروه پس از اتمام این برداشت، خود را برای ضبط سکانس‌های داخلی دیگر آماده می‌کند. گریم بازیگران نیز ترمیم می‌شود.

● معیارها را متناسب با واقعیت می‌چیدیم

در این فاصله از علی بکائیان، دستیار اول کارگردان که انتخاب بازیگران را هم به‌عهده داشته است، می‌خواهم درباره داستان، معیارهای انتخاب گروه بازیگران و روند تولید کار توضیحاتی بدهد. فضای داخل خانه کمی شلوغ است و گفت‌وگوی ما در حیاط خانه صورت می‌گیرد.

بکائیان ابتدا از قصه کار صحبت کرده و درباره فضای کلی داستان می‌گوید: قصه این کار به زندگی شخصیت خاصی اشاره ندارد، اما تونالیته داستان درباره شهدای جهادگر و در اصل روحیه جهادی در جامعه است و در طول کار اشاره‌هایی به زندگی شهید محمدتقی رضوی و چند شهید دیگر جهاد سازندگی می‌شود. انتخاب این موضوع بنابر نیاز جامعه است. به نظر من، جامعه باید روحیه جهادی داشته باشد و فکر می‌کنم این کمبود، مانع اصلی فعلی جامعه ما برای حرکت به سمت پیشرفت و آبادانی است. متاسفانه این روحیه امروزه کمتر میان مردم مشاهده می‌شود.

وی درباره معیار انتخاب بازیگران هم این‌طور توضیح می‌دهد: ما در انتخاب بازیگران چند فاکتور برای هر شخصیت در نظر گرفته‌ایم. اول این‌که سعی کردیم گروه بازیگران از یک هارمونی برخوردار باشد و بیشتر به سمت انتخاب بازیگران تئاتر رفتیم. گذشته از این، هر کدام از انتخاب ها هم معیار های خاص خود را داشت. به عنوان مثال نقش محمد حق‌شناس، شخصیت اصلی داستان که هدایت هاشمی آن را بازی می‌کند، به ویژگی‌های خود ایشان هم تا حدودی نزدیک است. محمد حق‌شناس در مشهد متولد و بزرگ شده است. در انگلستان تحصیل کرده و دو مقطع سنی از زندگی او یعنی جوانی و میانسالی در سریال روایت می‌شود. با توجه به همین ویژگی‌ها احساس کردیم، آقای هاشمی به این شرایط نزدیک هستند، چون اصالتا اهل مشهدند. سال‌ها خارج از کشور زندگی کرده‌اند. بازیگر بسیار خوبی هستند و این‌که از نظر گریم هم می‌توانستیم دو مقطع سنی فیلمنامه را در چهره ایشان پیاده کنیم.

بکائیان درباره دیگر انتخاب‌ها ادامه می‌دهد: بقیه انتخاب‌ها هم همین طور بود و در طول کار همیشه به این نکته توجه داشتیم که برای واقعی‌تر بودن کار، از بازیگرانی استفاده کنیم که معیارهای نقش را کامل دارند یا این‌که دست کم به آن بسیار نزدیک هستند. برای مثال از بازیگران بومی در مناطق جنوبی استفاده کرده‌ایم یا اگر قرار بوده نقشی در فیلمنامه به زبان انگلیسی صحبت کند، از بازیگران خارجی در کشورهای دیگر بهره‌ برده‌ایم.

وی درباره علت انتخاب قبرس و میزان نزدیکی فضاهای این کشور به انگلیس می‌گوید: کشورهای زیادی برای فضاسازی محیط انگلیس به کارگردان پیشنهاد داده شد. رفتن گروه به انگلیس و تصویربرداری در این کشور خیلی هزینه‌بر بود. بعد از سفر به کشورهای مختلف و بررسی عکس‌ها و تصاویری که از آن مناطق گرفته شده بود، متوجه شدیم قبرس فضاهای خوب و نزدیکی به انگلیس دارد؛ زیرا فرمان ماشین‌ها طرف راست است و آنچه را ما در فیلمنامه مدنظر داشتیم، تامین می‌کرد.

بکائیان درباره زمان پخش مجموعه هم می‌گوید: در دوره‌ای مسئولان شبکه تصمیم گرفتند تولید مجموعه تا ماه رمضان به پایان برسد و در این ماه سریال پخش شود. ما هم آمادگی خود را برای پایان بردن این مجموعه اعلام کردیم، اما بعدها با این قضیه مخالفت شد. در هر صورت ما آمادگی اتمام پروژه تا ماه رمضان را هم داریم و در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از کار به پایان رسیده است.

وی علت اصلی وقفه دو ماهه در کار را تعدد لوکیشن و هزینه‌های بالای تولید این سریال می‌داند و ادامه می‌دهد: قصه نوشدارو به لوکیشن‌های متعددی نیاز دارد. از این نظر هم جابه‌جایی‌های درون شهری زیاد است و هم برون‌شهری و ما دائم در حال جابه‌جایی از شهری به شهر دیگر و حتی از کشوری به کشور دیگر هستیم. در خود هر شهر هم لوکیشن‌های زیادی داریم که این کمی کار را سخت می‌کند.

مدتی در تهران، مشهد، اهواز، آبادان، خرمشهر و... تصویربرداری کردیم. باید به اراک سفری داشته باشیم تا بخش‌هایی از داستان را در جاده‌ها تصویربرداری کنیم. قبرس و ترکیه هم بخشی از لوکیشن‌های سریال هستند. همین تعدد لوکیشن باعث شده در مرحله‌ای با مشکل مالی مواجه شویم و کار با وقفه‌هایی چندروزه یا طولانی رو‌به‌رو شود. یک بار وقفه به ۴۰ روز هم رسید، اما اصرار تهیه‌کننده و پشتیبانی ایشان باعث شد ساخت مجموعه ادامه یابد. خوشبختانه همکاران ما پای کار ایستادند و همکاری آنها باعث شد پروژه از شرایط بحران خارج شود.

در حالی که گفت‌وگوی ما با علی بکائیان همچنان ادامه دارد، تصویربرداری سکانس بعدی شروع می‌شود و باید به داخل خانه برویم.

عطیه، محمد و فرزندانشان سمیه (رز رضوی) و سعید (سهند جاهدی) دور سفره نشسته‌اند و مشغول غذا خوردن هستند. زنگ در به صدا در می‌آید و سعید بلند می‌شود تا در را باز کند. محمد با اکراه به غذایی که سوخته است نگاه می‌کند.

عطیه با خنده می‌گوید:

غذا اونقدرها هم نسوخته...

محمد به شوخی می‌گوید: آره فقط یه کمی با زغال سنگ فرق می‌کنه.

و بعد عکس حمزه را به دخترش سمیه نشان می‌دهد. سعید با شتاب برمی‌گردد و پدرش را صدا می‌کند.

آقای اصغری پشت دره...

و بقیه دیالوگ میان بازیگران رد و بدل می‌شود.

● تمرکز بر یک موضوع علمی

پس از برداشت مورد تائید و در حالی که ساعت حدود ۲ بعد از ظهر است و وقفه‌ای کوتاه برای استراحت گروه در نظر گرفته شده است با رز رضوی درباره ویژگی‌های این نقش صحبت می‌کنم. او معتقد است انگیزه سمیه برای تحصیل در خارج کشور به موفقیت رساندن طرح تحقیقاتی‌اش است و در این باره می‌گوید: سمیه به هیچ وجه شیفته این نیست که خارج از کشور درس بخواند، بلکه شرایطی پیش می‌آید که بتواند خارج از کشور تحصیل کند. او که تحقیق خود را در ایران دنبال می‌کند، در طول انجام این طرح موفق می‌شود آلیاژی را کشف کند و نیاز دارد برای به سرانجام رساندن آن به این سفر برود.

یکی از بزرگ‌ترین هدف‌های سمیه پیش بردن تحقیقاتش است. تمام تمرکز و انرژی خود را روی این مساله گذاشته است؛ ولی به هر حال مثل هر کس دیگری درگیر ‌برخی مسائل جانبی در ارتباط با زندگی شخصی و خانوادگی خود است. موضوع ازدواجش را پیش‌رو دارد. در سفر هم برای او اتفاقاتی می‌افتد که او را مجبور می‌کند، بازگردد.

وی درباره تعدد لوکیشن‌ها و تجربه حضور در فضاهای مختلف می‌گوید: این کار بسیار پرلوکیشن است و ما همیشه در حال جابه‌جایی و سفر هستیم. من تقریبا در همه سفر‌ها حضور دارم. این سفرها برای من بسیار جذاب است. شاید بسیاری از اتفاقات مثل جنگ در جامعه ما وجود داشته است که نسل جوان به خاطر شرایط سنی‌شان تجربه نکرده و در آن فضا حضور نداشته‌اند و رفتن به شلمچه به دلیل آشنایی بیشتر من با این فضا بسیار خوب بود.

این بازیگر به فضای علمی داستان و گستردگی آن هم اشاره کرده و ادامه می‌دهد: گستردگی فیلمنامه طوری است که به بخش‌های مختلف زندگی شخصیت‌ها پرداخته می‌شود. در ارتباط با شخصیت سمیه هم باید بگویم زندگی اجتماعی او هم مورد تاکید است؛ گرچه تمرکز اصلی فیلمنامه در مورد این نقش بعد علمی و پروژه تحقیقاتی اوست.

● بازگشت دوباره مخاطب

به طبقه دوم لوکیشن می‌روم. هدایت هاشمی و امیرعلی نبویان آنجا هستند. از هدایت هاشمی می‌خواهم درباره نقش خود و اتفاقات داستان صحبت کند که می‌گوید: نقش من در این سریال برداشتی از شخصیت شهید محمدتقی رضوی و دو شهید دیگر خراسان رضوی است که در جهاد سازندگی حضور داشته‌اند. موضوع کلی سریال هم به حوزه جهاد سازندگی مربوط است.

وی با اشاره به این که بیست تا پنجاه سالگی محمد حق‌شناس در این سریال مورد توجه قرار دارد، این کاراکتر را مثبت و بدون تغییر می‌داند و درباره علت سفرش به خارج کشور می‌گوید: محمد حق‌شناس شخصیتی مثبت است و به فراخور تغییراتی که از دوران انقلاب تا زمان حاضر در جامعه ایران به وجود می‌آید، زندگی این فرد هم تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و تغییراتی می‌کند و خود او هم نسبت به اوضاع اجتماعی واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهد. در دوره‌ای از زندگی او، شاهد هستیم که از وضع اجتماعی ناراضی است و همین نکته باعث می‌شود وطن خود را ترک کند.

در دوره‌ای، از توانایی‌هایی این فرد غفلت می‌شود و بعمد او را از کار کنار می‌گذارند. همین بی‌مهری‌ها و اتفاقات باعث می‌شود حتی دخترش را به ادامه تحصیل در خارج از کشور تشویق کند.

وی درخصوص کارهای اخیر خود می‌گوید: اکنون مشغول بازی در همین سریال هستم و فقط در مقطعی که این کار با وقفه‌ای روبه‌رو شد، نقش کوتاهی را در سریال «پروانه» بازی کردم که خوشبختانه با استقبال مردم هم روبه‌رو شد.

وی نوشدارو را سریالی دارای نگاه سنت‌شکنانه و نو می‌داند و معتقد است: به نظرم این سریال نگاهی سنت‌شکنانه دارد و گاهی از خط قرمزها عبور می‌کند و این اتفاق خیلی خوبی است. این سنت‌شکنی باعث می‌شود مخاطبان از دست رفته سریال‌ها دوباره به آن بازگردند.

● شخصیت‌هایی که جامعه را نمایندگی می‌کنند

پس از این با امیرعلی نبویان، بازیگر نقش حمزه صحبت می‌کنم. مدتی است به دلیل حضور در این سریال اجرای او را در برنامه رادیو هفت نمی‌بینیم. ابتدا از چگونگی شکل گرفتن همکاری‌اش با این طرح می‌گوید: آقای اردکانی خودشان می‌گفتند اجرای مرا در برنامه رادیو هفت دیده بودند و از طرف دیگر هم از شاگردان آقای هاشمی در یک موسسه فرهنگی ـ هنری بودم و اسم من در فهرست پیشنهادی‌ای قرار داشت که ایشان برای بازی در نقش حمزه به کارگردان داده بودند. آقای بکائیان دستیار کارگردان این مجموعه از من تست بازی گرفتند. بعد تست گریم صورت گرفت و سرانجام بازی در این نقش به من سپرده شد.

نبویان موضوع اصلی سریال را از دو منظر بررسی می‌کند و در این باره می‌گوید: در نگاه نخست می‌خواهم از کل به جز حرکت کنم و بگویم توجه به حرفی که خود سریال می‌زند، مهم است. پرسش اصلی این است که چرا ما همیشه عادت داریم حسرت گذشته را بخوریم. من می‌گویم در کنار بدخواهی دشمنان خارجی و داخلی، بخشی از مشکلات از خود ما ناشی می‌شود. برای مثال جبهه‌های جنگ ما از معدود جبهه‌های جنگی بود که در آن غذای گرم به سربازان داده می‌شد. این نکته نشان می‌دهد پشتیبانی عظیم مردمی از این عزیزان وجود داشته است. من به ماجرای باز پس‌گیری خرمشهر و تابلوی بسیار زیبایی اشاره می‌کنم که روی آن نوشته شده بود: به خرمشهر خوش آمدید: جمعیت ۳۶ میلیون نفر. در واقع همه مردم آن دوران شهروند خرمشهر بودند.

بازیگر نقش حمزه معتقد است این نگاه، امروزه در جامعه ما وجود ندارد. ما باید کاری کنیم تا حال و هوای آن دوران دوباره به کشور ما بازگردد. باور داریم گرانی و مشکلات اقتصادی وجود دارد و ما حق غرزدن داریم و حتی بالاتر از آن وظیفه ماست که به این وضع اعتراض کنیم، اما این اصلا کافی نیست، بلکه چیزی که آن را کامل می‌کند، تصمیم گرفتن درباره این است که چطور رفتار کنیم و به نظرم نوشدارو می‌خواهد همین حرف را بزند. می‌خواهد بگوید اگر روحیه جهادی، ایثار و فداکاری‌های زمان جنگ دوباره به متن زندگی و مناسبات اجتماعی ما برگردد، می‌توانیم راه درست را پیدا کنیم. گرچه ممکن است دشمنان خارجی مشکلاتی را سر راه ما قرار دهند، اما رفع آنها وظیفه سیاست خارجی کشور است نه ما. ممکن است افرادی در داخل بخواهند مشکل ایجاد کنند که برخورد با آنها هم وظیفه دستگاه‌های قضایی داخل کشور است. اما من و شما در هر سمتی وظایفی در ارتباط با پیشرفت کشورمان داریم که موظف به ادای دین هستیم. این سریال نمی‌خواهد نسخه بپیچد، بلکه کدی به مخاطب می‌دهد که برای او مثل یک تلنگر است.

وی دومین نگاه خود را متوجه نقش‌ها و شخصیت‌های قصه می‌داند و بیان می‌کند: منظر دوم به خود نقش مربوط می‌شود. از نظر من تک‌تک شخصیت‌های این سریال در ذات خود مصداقی از جامعه‌ هستند. در زندگیشان با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند و با پیچ و تاب خوردن، مدارا کردن یا جنگیدن از آنها عبور می‌کنند.

● در ستایش روحیه از دست رفته

برای دشمن یک بهانه کافی بود تا زنگ اعلان جنگ را به صدا دربیاورد. تا‌آمادگی، بسیج و اعزام نیروهای دفاعی، تجهیزات جنگی و مقابله با حملات زمان لازم است. در این شرایط تنها اتفاق نجات‌دهنده می‌تواند حضور و مشارکت گسترده مردمانی باشد که جانشان را کف دستانشان می‌گذارند و برای حفظ و حراست از میهن خود دریغی از پیشکش کردن آن ندارند. موضوع دفاع مقدس تاکنون دستمایه تولید بسیاری از مجموعه‌ها و آثار تلویزیونی و سینمایی قرار گرفته است. در هریک از این آثار تلاش شده است بخشی از این مقطع تاریخی روایت شود یا اهم سرفصل‌ها و رویدادهای مهم آن دقیقا بازسازی شده و به‌گونه‌ای مستندوار ارائه شود. اما به نظر می‌رسد بیان وقایع جنگ برای مخاطبان جوانی که این فضا را تجربه نکرده‌اند، بهتر است شکل جدیدتری به خود بگیرد یا تاکید داستان‌ها معطوف به علت پیروزی و ریشه‌یابی دستیابی به موفقیت‌ها شود تا بتوان دوباره در همان راه گام برداشت.

مجموعه تلویزیونی «نوشدارو» به کارگردانی جواد اردکانی و تهیه‌کنندگی علی لدنی در همین خصوص اثری در ستایش روحیه جهادی هشت سال دفاع مقدس است. موضوع محوری این سریال به دستاوردهای علمی، پژوهشی و نقش آن در عرصه توسعه و پیشرفت مربوط می‌شود.

این مجموعه که مراحل پایانی تولید خود را پشت سر می‌گذارد، روایتگر داستان زندگی شش مهندس را بیان می‌کند که زمان جنگ در جبهه با یکدیگر همسنگر بودند. این افراد بعد از جنگ در صنعت نفت مشغول به کار می‌شوند، اما مشکلات و ماجراهایی برای این گروه پیش می‌آید که داستان نوشدارو را شکل می‌دهد. زندگی فردی با نام محمد حق‌شناس با بازی هدایت هاشمی و اتفاقاتی که برای او و خانواده‌اش رخ می‌دهد، گره‌ها و فراز و فرودهای قصه را تشکیل می دهد. سمیه (با بازی رز رضوی) دختر جوان و دانشجوی محمد حق‌شناس قصد دارد تا برای تکمیل پروژه تحقیقاتی خود و ادامه تحصیل به یکی از کشورهای خارجی سفر کند. او که این موضوع را هدف و انگیزه اصلی خود می‌داند، در این مسیر با مشکلات یا خرده‌داستان‌هایی همچون ماجرای ازدواجش با فردی به نام حمزه (با بازی امیرعلی نبویان) رو‌به‌روست. در طول این داستان همچنین به مقطع جوانی و میانسالی محمد حق‌شناس و دیگر همرزمان او در جبهه پرداخته می‌شود و تغییراتی که شرایط و اوضاع اجتماعی بر جایگاه و نقش آنها در فعالیت‌های بعدی‌شان داشته است.

گرچه داستان نوشدارو به‌طور مستقیم به زندگی هیچ‌یک از شهدای دفاع مقدس نمی‌پردازد و برگرفته از زندگی‌نامه آنها نیست، اما به لحاظ مضمونی می‌توان این سریال را یک اثر اقتباسی دانست؛ چرا که در آن به زندگی شهید محمدتقی رضوی و چند نفر از شهدای جهاد سازندگی خراسان اشاره می‌شود.

در این مجموعه تلاش شده است بیش از تاکید بر مسائل و مشکلات کلان جامعه به نقش تک‌تک افراد و تاثیرگذاری نوع تفکر و اندیشه آنها در سازندگی و آبادانی کشور توجه شود.

رکسانا قهقرایی