دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

استاد در ادغام کمدی و تراژدی


استاد در ادغام کمدی و تراژدی

درباره ماریو مونیچلی و به انگیزه مرگ این سینماگر مشهور ایتالیایی

ماریو مونیچلی فیلمساز مشهور ایتالیایی که روز دوشنبه ۸ آذر در شهر رم در۹۵ سالگی دار فانی را وداع گفت، از مصادیق و نمادهای عمده سینمای کمدی – تراژیک و استاد در ادغام طنز با حقایقی تلخ بود و اکثر فیلم‌های او داستان‌هایی در ظاهر مفرح و خنده‌دار اما در باطن مبتنی بر آلام و دردسرهای بشر بوده و به واقع کمدی‌هایی سیاه بودند.مونیچلی که بیشتر به خاطر فیلم‌های محبوب و پرفروش «ماجرای بزرگ در خیابان مدونا» و «جنگ بزرگ» مشهور بود، در ماه‌های آخر عمرش از سرطان پانکراتیک رنج می‌برد و سرانجام طاقت نیاورد و با اینکه در بیمارستانی در شهر رم تحت درمان وسیع پزشکان قرار داشت، خودش را از طبقه بالا و از پنجره اتاق بیمارستان به پائین پرت کرد و به زندگی‌اش پایان داد. این لااقل تصویری است که پلیس رم بعد از بررسی اولیه موضوع از مرگ مونیچلی ارائه داده اما متعهد شده است به کنکاش خود پیرامون این مرگ ادامه بدهد تا اگر چیزی بر یافته‌های فوق اضافه شد آن را هم اعلام کند. مونیچلی با سرآمد «موج نو» سازان سینمای ایتالیا و بهتر بگوییم با پیشروان مکتب نئورئالیسم همانند فده‌ریکو فلینی هم عصر و همدوره بود ولی برخلاف آنان به جای ساخت فیلم‌هایی اجتماعی و تیره و جدی و روانکاوانه آثاری را رو می‌کرد که به درد و رنج کارگران و طبقات متوسط در ایتالیا نگاهی توأم با طنز و طعنه داشتند.

● تلخ و گزنده

او بازیگرانی معروف مانند مارچلو ماسترویانی، توتو و البرتو سوردی را به کار می‌گرفت و کارهایش طنز تلخ و گزنده‌ای را دربرداشتند که به زعم خود مونیچلی مردم ایتالیا و اروپا آن را بسیار می‌پسندیدند و آن را نماد زحمات و رنج‌های خود در دوران معاصر می‌پنداشتند. با چنین تفکرات و پیش‌زمینه‌هایی مونیچلی بیش از ۶ دهه فیلم ساخت و اضافه بر کارهای فیچر، فیلم‌های مستند، کوتاه و سریال‌های تلویزیونی هم ساخت. یکی از واپسین‌ مجموعه‌های تلویزیونی مونیچلی که مورد اقبال وسیع عمومی قرارگرفت، سریالی بود به نام « رزهای صحرا» که او آن را در سال ۲۰۰۶ ارائه و پخش کرد، مونیچلی سناریوی اکثر آثارش را هم شخصاً می‌نوشت و یا در نگارش آنها دست داشت.

یکی از تأییدشده‌ترین فیلم‌های مونیچلی «ماجرای بزرگ در خیابان مدونا» بود که در سال ۱۹۵۸ اکران شد. این فیلم در ظاهر تمی گانگستری داشت و متمرکز بر تلاش تعدادی سارق برای دزدی از یک مغازه فروش ادوات دست دوم و اثاث خانه بود اما چون نگاه خنده‌دار مونیچلی سلاح و باروت اصلی فیلم بود، ما به جای گانگسترهایی توانا با مشتی دزد خرده‌پا و بی‌کفایت روبه‌رو می‌شویم که به جای طراحی و اجرای سرقتی حساب شده و کلاس بالا و بدون عیب حتی از عهده این سرقت کوچک در مغازه‌ای عادی برنمی‌آمدند و اوضاع را خراب می‌کردند و باعث بدبختی‌ خود می‌شدند. «جنگ بزرگ» هم که در سال ۱۹۵۹ به نمایش درآمد و در فستیوال معتبر ونیز ایتالیا اول شد و جایزه نخست آن (شیر طلایی) را صید کرد، به تراژدی‌ها و مشکلات پس از اتمام جنگ‌ جهانی اول می‌پرداخت اما این نگاه هم نه تلخ و بشدت واقعیت‌گرایانه بلکه توأم با تم کمدی بود و به گونه‌ای از تراژدی جنگ می‌گفت که انگار در جهان در سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ فقط یک شوخی بزرگ جریان داشته است. برپایه چنین ادغام‌های هنرمندانه‌ای مدیران فستیوال فیلم ونیز در سال ۱۹۹۱ جایزه خدمات تمام عمر این جشنواره را هم به مونیچلی اهدا کردند.

● دستمایه‌ای خوب

قدر مسلم اینکه جامعه ایتالیا از فاشیسم که در سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم بر این کشور حاکم شد و فقط با شکست متفقین (آلمان، ایتالیا و همفکران آنها) در این جنگ رنگ باخت و پایه‌های آن سست شد، رنج زیادی برده بود و سال‌ها طول کشید تا از جنگ دوم و تبعات و عوارض آن رهایی یابد.

بحث‌های اقتصادی و معضلات اجتماعی، جامعه ایتالیا را در آن سال‌ها تا مرز از هم پاشیدن کامل به پیش راند اما همین موضوع دستمایه خوبی بود تا مونیچلی بتواند با طنز تلخ مخصوص به خود فیلم‌هایش را به نمادی از یک جامعه بلاتکلیف تبدیل کند. این ادعای خود مونیچلی بود که می‌گفت مردم ایتالیا استاد خندیدن در عمق رنج‌ها و در ورطه ناکامی‌ها هستند و همیشه راهی برای این قضیه و داشتن چنین طرز نگرشی می‌یابند. این سینماگر دیرپا از منظر نویسندگان روزنامه تایمز لندن مردی بود که بهتر و بیشتر از هر کسی می‌توانست زندگی پردردسر طبقه فرودست جامعه و کارگران تنگدست ایتالیا را به تصویر بکشد. این روزنامه آورده بود: «در کارهای مونیچلی ما با آدم‌هایی مواجه‌ایم که می‌دانند نمی‌توانند بر مشکلات اجتماعی فراروی خود فایق آیند و درنتیجه فقط آن معضلات را دور می‌زنند. این آدم‌ها نماد نپذیرفتن قواعد اجتماعی در اروپا هستند اما خودشان با دیوانگی‌هایی عمل و اقدام می‌کنند که هرگز از آدم‌های عادی و قوی سرنمی‌زند. بنابراین در فیلم‌های مونیچلی می‌توان به مشکلاتی خندید که در نگاه سایر فیلمسازان بیش از اندازه تلخ و بازکننده جراحت‌های قبلی هستند و به اندازه زهر، ناگوار به نظر می‌رسند.

● در حد یک نابغه

پیتر بوندانه لا نویسنده کتابی به نام «تاریخ سینمای ایتالیا» درباره مونیچلی می‌گوید: «ما با کسی طرف بودیم که بعضی کارهایش هم اندیشمندانه و تفکربرانگیز بودند و هم می‌توانستند مردم عادی را از ته دل بخندانند. در این زمینه‌ها مونیچلی چیزی در حد نابغه بود و این کار به راحتی از وی برمی‌آمد و چیزهایی که در این راه به خوبی از آنها سود می‌جست، سناریوهایی جامعه‌نگرانه و عمیق و بازیگرانی استاد در ژانر کمدی – اجتماعی بودند.»کارهای مونیچلی بر سینماگران سایر کشورها هم تأثیر گذاشتند و در این راستا کارگردانان متعددی یا فیلم‌های او را بازسازی کرده و یا با اقتباس از آن فیلم‌هایی قابل توجه ساخته‌اند. به عنوان مثال وودی‌آلن فیلم «دزدان خرده‌پا»ی خود را طوری ساخت که مشخص بود نوعی اقتباس و تقلید از «ماجرای بزرگ در خیابان مدونا» است و در این ارتباط می‌توان «Crackers» کار لویی مال، «پالوکاویل» اثر الن تیلور و «به کالین وود خوش آمدید» کار برادران روسو نیز اشاره کرد که آنها هم از فیلم مذکور خط می‌گرفتند و تقلیدها و اقتباس‌هایی از روی آن بودند.