بیکاری بیمارتان نکند!

بیکارشدن به معنی ناامیدشدن نیست. مهم نیست که چقدر انتظار آن را داشته‌اید یا چند نفر از همکارانتان هم درموقعیت شما قرار گرفته‌اند، در هر حال بیکارشدن می‌تواند تجربه‌ای ویران‌کننده …

بیکارشدن به معنی ناامیدشدن نیست. مهم نیست که چقدر انتظار آن را داشته‌اید یا چند نفر از همکارانتان هم درموقعیت شما قرار گرفته‌اند، در هر حال بیکارشدن می‌تواند تجربه‌ای ویران‌کننده باشد، چه به علت تعدیل نیرو، چه به علت بازسازی، چه به هر دلیل دیگر. برخی روان‌شناسان استرس حاصل از این اتفاق را به اندازه استرس طلاق یا از دست دادن همسر دانسته‌اند...

اگر شما تامین‌کننده مالی خانواده‌تان باشید و تخریب استرس بیکارشدن و اعتمادبه‌نفس و احساس امنیت دو برابر تخریب خواهد شد. برای کم‌کردن آثار این اتفاق، باید به دنبال‌ کاری جدید باشید و بتوانید جنبه‌های دیگر زندگی‌تان را به حالت اول بازگردانید. برای رسیدن به این هدف باید:

احساسات تان را بپذیرید:

شما حق دارید اندوهگین باشید، احساس عصبانیت کنید و حس کنید افسرده شده‌اید. به خودتان وقت دهید تا بتوانید با احساس تان کنار بیایید و آن را با همسر یا دوست صمیمی یا یک مشاور قابل‌اعتماد در میان بگذارید و به خودتان قول دهید از این مانع بگذرید و دوباره کنترل زندگی‌تان را در دست بگیرید.

واقعیت را با فرزندان تان در میان بگذارید:

سعی نکنید این اتفاق را پنهان کنید. در مورد آن برای آنها توضیح دهید و برایشان روشن کنید که ممکن است برای مدتی تغییراتی به وجود بیاید، مثلا اینکه بیشتر در خانه می‌مانید یا ممکن است نتوانید از عهده تامین هزینه بعضی برنامه‌ها برآیید. بچه‌های بزرگ‌تر شاید به دلیل به وجود ‌آمدن این اوضاع شما را سرزنش کنند. آنها را توجیه کنید که هیچ‌کار اشتباهی انجام نداده‌اید و همیشه از آنها حمایت خواهید کرد.

صبور باشید:

اگر در هفته‌های اول یا ماه‌های اول نتوانستید موفق شوید، راهکارهای تان را دوباره بررسی کنید؛ آیا سوابق تان متقاعد‌کننده است؟ آیا می‌توانید توانایی‌های تان را اثبات کنید؟ آیا به مدرک دیگری نیاز دارید؟ آیا به همفکری با یک متخصص نیاز دارید؟