پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دین در ساحت سماحت و سهولت


چكیده مقاله حاضر حاوی چند نكته است نخست اینكه اسلام علاوه بر اینكه دارای شریعت سهل و مدارایی است و هیچ دستور شاق و فوق توان و تكلیف را بر پیروانش روا نمی دارد, همچنین نسبت به عقاید دیگر عالم دارای بردباری ویژه ای است و عقیده ای را بر كسی از راه جبر و اكراه, تحمیل نمی كند

چكیده مقاله حاضر حاوی چند نكته است. نخست اینكه: اسلام علاوه بر اینكه دارای شریعت‏سهل و مدارایی است و هیچ دستور شاق و فوق توان و تكلیف را بر پیروانش روا نمی‏دارد، همچنین نسبت‏به عقاید دیگر عالم دارای بردباری ویژه‏ای است و عقیده‏ای را بر كسی از راه جبر و اكراه، تحمیل نمی‏كند. دوم اینكه: دین در دوران قرون وسطی زیر سلطه و سیطره حاكمان كلیسا جامه خشن به تن كرد و تساهل و تسامح را، كه یك امر انسانی و نظری بود، زیر پا گذاشت و در نهایت‏با فرجامی تلخ روبرو گشت. سوم اینكه: برآمدن آفتاب تمدن اسلام به خاطر تسامح و تساهلی بود كه متفكران مسلمان در برخورد با دیگر متفكران ملل و نحل عالم داشتند. از پرسشهای عمده‏ای كه پیرامون ادیان رخ می‏نماید این است كه آیا در ذات ادیان الهی و بالاخص ادیان ابراهیمی، كه دین واحدی بیش نیست، تساهل و تحمل عقاید خارج از حوزه آن دین وجود دارد؟ و در صورت وجود داشتن آیا این تحمل یك روش است و یا یك ارزش؟ سوم اینكه آیا در تاریخ ادیان بالاخص اسلام، به عنوان دین خاتم، تحمل عقاید دیگران به دست متولیان دین و یا نهادهای دینی تحقق یافته است و یا جنبه های بی تحملی و خشونت‏بر جنبه های تحمل و تساهل غلبه داشته است؟ البته ممكن است پرسشهای دیگری در این زمینه وجود داشته باشد كه در این مقال موجز مجال طرح آن نیست. از آنجا كه این نوشتار به مناسبت‏بیستمین سالگرد ناپدید شدن سرو قامت آزاده و جاودانه تاریخ و از وارثان نامدار، پیامبران حضرت امام موسی صدر نگارش می‏یابد; همو كه با تساهل و مدارا صدای اسلام و تشیع را از سواحل مدیترانه به امواج هستی طنین افكند و امواج ناآرام زندگی را بر بزم در ساحل بی احساسی ترجیح داد و چونان ابوذر آن تبعیدی دیار لبنان، مستضعفین را حیاتی دوباره بخشید كه «مردم باید امامان و وارثان زمین باشند» ۱ و مجاهد مردی كه در راستای رسالتش فرجامی نامعلوم نصیبش گشت، كه البته غالب نیك نامان تاریخ در این جغرافیای هستی چنین جامهای ناگواری را در فرجام كار خویش سركشیده‏اند و سقراط وار جاودانگی خود را در این جامها و جریده عالم به ثبت رسانده‏اند، كه در آن جهان رضوان گوارایشان باد. به هر روی با این تناسب سزاوار یافتم تا دین در حوزه تساهل را به خامه تحریر آورم و بنگرم كه سلوك این دانشی مرد سر از پا نشناخته در برخورد با دیگر فرق عالم و سایر اصحاب ملل و نحل یك سلوك دینی و الهی بوده است. واژه های: «سمحه، سهله و یسر» و مشتقات آنها به عنوان اوصاف دین در آیات و روایات زیاد به كار رفته و پیامبر اسلام شریعت‏خود را با اوصاف فوق یاد كرده است. ۲ گفتنی است كه سماحت و سهولت هم یك دعوت درون دینی است و هم یك امر برون دینی. یعنی شریعت اسلام علاوه بر اینكه تكلیف شاق و مالایطاقی را بر پیروان خود تحمیل نمی‏كند، از امت اسلام نیز می‏خواهد در تحمل عقاید دیگران و در برابر افكار غیر مسلمانان وسعت نظر و سعه صدر داشته باشند و یاد كرد این مقاله بیشتر مربوط به سهولت در امر برون دینی است كه اسلام در برخورد با عقاید و افكار غیر مسلمانان چه واكنشی دارد و آنها را در چه مقام و منصبی می‏داند و می‏نشاند. ولی نسبت‏به بخش درون دینی تنها به چند آیه از قرآن اكتفا نموده و تفصیل مقال را به مجالی دیگر وامی‏گذاریم.

۱- (و جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتبیكم و ما جعل علیكم فی الدین من حرج ملهٔ ابیكم ابراهیم...) ۳ در راه خدا چنان كه شایسته است جهاد كنید. او شما را برگزید و برایتان در دین هیچ تنگنایی پدید نیاورد كیش پدرتان ابراهیم است. در این آیه سهولت و سماحت‏با نفی حرج همراه است‏یعنی با اینكه جهاد و تلاش لازمه حیات و زندگی است و هر انسانی در بستر حیات خویش، به طور تشریعی و یا تكوینی، مامور به جهاد و مبارزه با موانع حیات و حقیقت است ولی نباید زندگی خود را با عسر و حرج همراه سازد. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه یاد شده می‏نویسد: «خدا از روی امتنان هر گونه حرج در دین را، چه حرج در اصل حكم باشد و یا به طور اتفاقی حرجی عارض شود، برداشته است. بنابراین شریعت آسان و ساده پدرشان ابراهیم حنیف است; كسی كه به خدایش ایمان آورد». ۴

۲- خداوند در ضمن نقل داستانهای قرآنی نكاتی را می‏آموزد كه روح پیام آن داستان را می‏نمایاند. (... قلنا یا ذا القرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد الی ربه فیعذبه به عذابا نكرا و اما من آمن و عمل صالحا فله جزاء الحسنی و سنقول من امرنا یسرا) ۵ گفتیم:ای ذو القرنین [اختیار با توست] یا عذاب می‏كنی یا در میانشان [روش] نیكویی پیش می‏گیری. گفت: اما هر كه ستم ورزد عذابش خواهیم كرد، سپس به سوی پروردگارش بازگردانیده می‏شود، آنگاه او را عذابی سخت‏خواهد كرد. و اما هر كه ایمان آورد و كار شایسته كند، پاداش نیكوتر خواهد داشت، و به فرمان خود، او را به كاری آسان واخواهیم داشت. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‏نویسد: «ظاهرا مراد به امر در امرنا امر تكلیفی است و معنای واقعی سخن این است كه به وی دستورات آسان خواهیم گفت; یعنی به چیزهایی كه برایش آسان باشد و موجب سختگیری نگردد مكلف خواهیم ساخت‏». ۶ با توجه به آیات دیگری كه در باره نفی «عسر و حرج‏» و ایجاد سهولت و سكونت، نازل شده است; اشعار به این معناست كه شریعت‏خداوندی از درون شریعتی آرام و سكونت‏بخش و فاقد هر گونه تكالیف شاق و مالایطاق است; تا انسانها در شریعتمداری خود گوهر دین را چون در دریابند و زیبایی و دلبردگی حقیقت دین را از دست رفته نبینند. باز می‏گردیم به امر تسامح در حوزه برون دینی و نوع نگاهی كه دین اسلام به سایر ملل و نحل دارد. واژه «تسامح‏» به معنای مدارایی و تحمل اخلاق و عقاید دیگران، كه مورد قبول مانیست، می‏باشد. به بیان دیگر: تسامح یعنی سیاست مدارای صبورانه در حضور چیزی كه مكروه و ناصواب می‏شماریم. برخی آن را معادل [ Tolerance] گرفته‏اند و «تولرانس‏» در غرب از زمانی آغاز شد كه به عنوان یك راه عقلی برای رفع مشكلات و اختلافهای ایجاد شده بین مسیحیت ارایه گشت. «جان لاك‏» نخستین كسی است كه در این زمینه كتابی را نگاشت و تولرانس را در ساحت دین برای ایجاد همزیستی و زندگی مسالمت‏آمیز بین پروتستان ها و كاتولیك ها به كار برد و فرق مختلف مسیحی را به تفاهم و سازگاری دعوت كرد.

لاك در رد كسانی كه می‏خواهند به زور و شكنجه و خشونت مردم را صحیح الاعتقاد كنند و با ترس و تهدید جامعه را دینی سازند، چنین نوشت: «سركوب سیاست كارآمد و مؤثری نیست. از زور می‏توان برای واداشتن به انجام دادن حركات عبادی به شیوه خاص مسیحی استفاده كرد، اما زور نمی‏تواند انسان را وادار كند كه در خلوتگه ضمیرش ایمان یا اعتقادی را بپذیرد. آنچه زور می‏تواند انجام دهد واداشتن انسان به تظاهر به ایمان و صحیح الاعتقاد بودن است. چنین سیاستی نه فقط بی فایده ست‏بلكه از جنبه اخلاقی زیانبار است، چون به پرورش نفاق می‏انجامد. بدین طریق لاك این استدلال كاتولیك ها را رد می‏كند كه زور تا چه رسد شكنجه و مرگ می‏تواند انسان را به فلاح و رستگاری برساند». ۷


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.