جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایران و اصل موازنه و مهار در سیاست خاورمیانه ای روسیه


ایران و اصل موازنه و مهار در سیاست خاورمیانه ای روسیه

مسکو همانند واشنگتن معتقد به اصل «مهار» در منطقه و از جمله در مورد تهران نیز هست چرا که از بلندپروازی های منطقه ای و عزم ایران برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه آگاهی دارد و می داند که این کشور پس از قدرت یابی غیرمحاسبه شده نه تنها برای نفوذگذاری بیشتر در خاورمیانه, بلکه در آسیای مرکزی, قفقاز جنوبی و حوزه خزر نیز اقدام خواهد کرد

هرچند روسیه با سلف شورویایی خود بسیار متفاوت است و داشته‌های آن امکان رقابت/تقابل همه‌جانبه با غرب را نمی‌دهد، اما مقوله حفظ «توازن» هم از منظر امنیتی و هم به لحاظ هویتی همچنان برای آن مهم است. اهتمام به این اصل را می‌توان در مواجهه سخت مسکو با گسترش ناتو به شرق، سپر ضدموشکی، دست‌اندازی به حوزه «سی‌آی‌اس» و توسعه‌طلبی‌های غرب در خاورمیانه دید. حفظ جایگاه خود به عنوان یک «قدرت بزرگ»، ممانعت از سنگین‌تر نشدن کفه موازنه به نفع غرب در ترتیبات بین‌الملل و تقویت مزیت‌های ژئوپولیتیکی از جمله اهداف این رویکرد است. اما موازنه‌سازی تنها به روابط کلان با غرب محدود نمی‌شود و مسکو این ضرورت را در سطحی پائین‌تر و در تنظیم روابط خود در حوزه‌های منطقه‌ای از جمله در خاورمیانه نیز در دستور دارد.

در این زمینه، امریکا سیاست مشخصی در حمایت از متحدان و فشار بر نیروهای ناهم‌راستا دارد و در عین حال، مرزهای مشخصی نیز در تعامل با شرکاء نامتناجسی چون اسرائیل، ترکیه و اعراب ترسیم کرده است. اما روسیه از یک سو، فاقد چنین الگویی است و از سوی دیگر، منافع متنوع و متضاد آن در خاورمیانه اجازه بکارگیری چنین الگویی را نمی‌دهد. بدیهی است که حفظ منافع بین دوگانه‌های ناهم‌جوری چون اسرائیل-سوریه، ترکیه-سوریه، اعراب-سوریه، حزب ا... و حماس-اسرائیل، ایران-اسرائیل، ایران-اعراب، اعراب-اسرائیل و بین موضوعات متناقضی چون ملاحظات سخت ژئوپولیتیکی و رابطه با سوریه و ایران از یک سو و منافع اقتصادی-سیاسی و تعامل با ترکیه و اعراب آسان نیست. فقدان راهبرد، عدم‌کفایت ابزارها و عدم‌مهارت دیپلماتیک نیز مزیدی بر علت و کاهش فضای مانور روسیه بوده‌اند.

راه‌کار مسکو برای حل این مشکل عملگرایی و سیاست چندبرداری است که به باور کرملین بهتر از هر روش دیگری می‌تواند منافع آن را در این ترکیبات متناقض تأمین کند. بر این اساس، روسیه ضمن تفکیک موضوعیِ مسائل، سطحی از روابط را با «همه طرف‌ها» برقرار کرده و با نوسان میان آنها از یک سو، جایگاه سیاسی و امکان‌پذیری اهداف و از دیگر سو، توان چانه‌زنی خود در برابر غرب را ارتقاء می‌دهد. به عبارت دیگر، این رویکرد ضمن اجازه به مسکو برای مانور میان بازیگرانِ ناهمگونی چون ایران (سوریه)، اعراب، ترکیه و اسرائیل، فرصت حفظ مزیت‌های ژئوپولیتیکی در روابط با شرکاء خود از یک سو و تأمین منافع اقتصادی و سیاسی در تعامل با متحدان غرب را از سوی دیگر برای آن فراهم می‌کند.

لذا، با توجه به مزایای این اصل، اخلال در آن چه از سوی متحدان غرب از جمله عربستان و ترکیه (با فشار بر روابط روسیه با سوریه و ایران) و یا چه به‌عکس، از سوی شرکاء خود در منطقه (فشار تهران و دمشق بر روابط مسکو با اسرائیل و اعراب) پذیرفتنی نیست. هرچند سیاست چندبرداری در برخی مقاطع از جمله به تبع چالشِ سوریه تا حدی دچار اخلال شده، اما روسیه بر ادامه آن متعهد است. بر این اساس، حتی در اوج تنش‌های خاورمیانه نیز باب مذاکره آشکار و محرمانه و روزنه‌های همکاری با «همه طرف‌ها» را حفظ کرده است. به همین دلیل، مسکو در توسعه روابط با ایران جانب احتیاط را رها نکرده و از قرار گرفتن در مظان اتهام حمایت از «هلال شیعی» در برابر ائتلاف موسوم به «عربی-اسلامی» (سنی) احتراز دارد.

با این ملاحظه، روسیه همانند امریکا معتقد به ضرورت وجود توازن بین قدرت‌های خاورمیانه است، به گونه‌ای که هیچ یک آنها به نحو «غیرمحاسبه شده‌ای» قدرتمند نشود که بتوانند بر موازنه منطقه‌ای اثر منفی بگذارد. امریکا برای ممانعت از بروز چالش در تسلط هژمونیک خود بر روندها در این منطقه بر موازنه تأکید دارد، اما روسیه با منطق متفاوت و برای عدم خدشه به سیاست چندبرداری و حفظ منافع متنوع خود حفظ چنین توازنی را لازم می‌داند. در معادله روسی تقویت قدرت متحدان غرب سبب خدشه به منافع ژئوپولیتیکی آن خواهد شد و در مقابل، کمک غیرمحاسبه‌شده به تقویت قدرت شرکاء خود از جمله ایران به روابط سیاسی و اقتصادی آن با اعراب، اسرائیل و ترکیه لطمه خواهد زد.

از این منظر، مسکو همانند واشنگتن معتقد به اصل «مهار» در منطقه و از جمله در مورد تهران نیز هست. چرا که از بلندپروازی‌های منطقه‌ای و عزم ایران برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه آگاهی دارد و می‌داند که این کشور پس از قدرت‌یابی غیرمحاسبه‌شده نه تنها برای نفوذگذاری بیشتر در خاورمیانه، بلکه در آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و حوزه خزر نیز اقدام خواهد کرد. این مسئله‌ای است که «از گذشته» در مورد آن در مسکو نگرانی وجود داشته است. پرواضح است که در مقطع حاضر اصل «مهار» در معنای تام آن مد نظر نیست، بلکه مسکو با کنترل سطح روابط خود با ایران این اصل را عملیاتی خواهد کرد. پربیراه نخواهد بود اگر گفته شود که روسیه حتی از «سطح مشخصی» از تنش در روابط تهران با متحدان غرب از جمله ترکیه و عربستان نیز استقبال خواهد کرد، چرا که راه موثری برای مشغول داشتن این نیروها به هم، مهار غیرمستقیم آنها و حفظ موازنه است.

اما راه‌کار موثرتر برای تحقق این اهداف تعامل با امریکا است. مقامات کرملین به نیکی می‌دانند که تنها از این طریق می‌توانند به الگوی بهتری از تقسیم سهم‌ها دست یافته و ضمن حل بخشی از مشکلات خود با ترکیه و عربستان، از موازنه و مهار در روابط با ایران نیز مطمئن شوند. شکل‌بست چنین الگویی که طی آن روسیه در قامت یک «قدرت بزرگ» و «طرفی برابر» با امریکا اقدام به چانه‌زنی در خصوص مسائل راهبردیِ «موازنه» کند، از مهم‌ترین اهداف سیاست خارجی این کشور نیز بوده است. هرچند تحقق این منظور تا چندی پیش در مسکو دست‌یافتنی به نظر نمی‌رسید، اما اعتماد به نفس ناشی از «تصور عملکرد موفق» در سوریه احساس مثبتی در این خصوص در کرملین ایجاد کرده است.

بر این اساس، این نوشتار با احتراز از «مقطع‌نگری» و از منظری کلان بر این باور است که روسیه در باب ضرورت موازنه میان ایران و سایر قدرت‌های خاورمیانه و اصل «مهار» در مورد تهران (هرچند با منطق متفاوت) با امریکا دیدگاه مشترکی دارد و در این زمینه با مارتین ایندیک طراح راهبرد «مهار دوجانبه» موافق است که کمک به ایران برای ارتقاء غیرمحاسبه‌شده قدرت آن در منطقه به نفع مسکو نخواهد بود. به نظر می‌رسد، با همین تفکر است که کرملین برخلاف تهران در توسعه روابط با ایران چندان عجله ندارند.

واماندن شمار زیادی از یادداشت‌تفاهم‌های امضاء شده، تعلل در تحویل سامانه‌های اس-۳۰۰ و تردید در پذیرش ایران در سازمان شانگهای که ماه‌ها پیش «خبر قطعی» آنها رسانه‌ای شده، موید این مدعا است. اهتمام روسیه به اصل موازنه و مهار در مورد ایران دلیل دیگری بر عدم امکان «راهبردی» شدن روابط تهران و مسکو است که برخی بر آن اصرار دارند.[۱] غافل از اینکه تعامل «راهبردی» در شرایط نسبتاً برابر طرف‌ها قابل‌تحقق است، حال آنکه روسیه در عمل به ایران تنها به عنوان یک «شریک کوچکتر» می‌نگرد.

نویسنده: علیرضا نوری

منبع: «ایران ریویوو» / ۳ آوریل ۲۰۱۶

منابع

[۱]. برای اطلاع بیشتر ر ک به؛

نوری، علیرضا (آذر ۲۸، ۱۳۹۴) "ایران مبتکر بازی یا بازیگری در «بازی بزرگ» روسیه؟". سایت مؤسسه مطالعات ابرار معاصر تهران. HTML: http://www.tisri.org/default-۲۰۲۳.aspx