جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

قرار داد آخال


قرار داد آخال

روسیه با سقوط گوگ تپه در ژانویه ۱۸۸۱ و عملی ساختن انتقام نهایی از ترکمنهای تکه, به تحدید مرزهای تازه تسخیر شده پرداخت

روسیه با سقوط گوگ تپه در ژانویه ۱۸۸۱ و عملی ساختن انتقام نهایی از ترکمنهای تکه، به تحدید مرزهای تازه تسخیر شده پرداخت. روز ۲۵ مه ۱۸۸۱ امپراتور روسیه طی فرمانی الحاق ناحیة تکه ترکمنها را با نام جدید «سرزمین ماورای خزر» به روسیه اعلام داشت. انگلستان طبق معمول به روسها اعتراض کرده نگرانی خود را دربارة موقعیت مرو ابراز داشت و در این باره تضمینهایی از روسیه گرفت. ایران که ناظر جدا شدن سرزمینی بود که آن را جزئی از خاک خود می‌دانست، فقط توانست درباره تعیین موقعیت مرزها اقدام به گفتگو و مذاکره کند. زینوویف وزیر مختار روسیه در ایران تمام سعی خود را به کار برد تا ناصرالدین شاه را وادار به امضای قراردادی بنماید که مواضع تسخیر شده آنان را تایید نماید. اینک دولت بی‌کفایت شاه قاجار زیر بار قراردادی می‌رفت که عملاً منجر به الحاق بخشهایی از خاک ایران به روسیه می‌شد . ناصرالدین شاه که هیچگاه نتوانست خود در مقابل ترکمنها به پیروزی نهایی برسد، پیروزی روسها را تایید کرد و سرزمین ترکمنها – را که ادعای سلطنت بر آنجا داشت – دو دستی و با کمال ضعف و بی‌غیرتی تقدیم روسها کرد و قرار داد ننگین آخال را امضاء نمود.

● متن قرارداد آخال مابین ایران و روس

این قرارداد جهت تعیین مرز ایران روس در طرف شرق بحر خزر و مرز خراسان می باشد که روسها سرزمینهای تازه بدست آورده خود را بوسیلة این قرارداد رسماً به قلمرو خود ملحق نمودند این قرار داد کاملاً بنفع روس بود و به زیان ترکمنهاو ایران می‌باشد و دارای ۹ فصل است که در تاریخ ۱۲ دسامبر ۱۸۸۱ مطابق ۲۲ محرم ۱۲۹۹ در تهران منعقد گردید. صورت قرارداد را در ذیل کامل می‌آوریم:

«چون اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه لازم دیدند که در طرف شرق بحر خزر سرحد ممالک خود را از روی دقت معین کرده، موجبات آسودگی و امنیت آن جاها را فراهم نمایند، چنین صلاح دیدند که برای حصول این مقصود قراردادی منعقد دارند. لهذا وزرای مختار خود را از این قرار معین داشتند: از طرف اعلی‌حضرت شاهنشاه ایران میرزا سعید خان مؤتمن الملک وزیر امور خارجه و از طرف اعلی‌حضرت امپراتور کل ممالک روسیه ایوان ذی‌نوویف وزیر مختار و ایلچی مخصوص در دربار دولت علیه.

ورزای مختار مزبور پس از اینکه اختیار نامه‌های خود را مبادله نموده و آن را موافق قاعده و مرتب به ترتیبات شایسته یافتند، در فصول ذیل متفق‌الرأی شدند.

۱) فصل اوّل ـ در طرف شرق بحر خزر سرحد بین ممالک ایران و روس از قرار تفصیل ذیل خواهد بود:

از خلیج حسینقلی الی چات سرحد بین الدولتین بحری رود اترک است، از چات خط سرحدی در سمت شمال شرقی قلل سلسله کوههای سنگوداغ و ساکریم را متابعت کرده و بعد در سمت شمال به طرف رود چندر متوجه شده و در چقان قلعه به بستر رود مزبور می‌رسد. از اینجا در سمت شمال به قلل کوههایی که فاصل درة چندر و دره سومبار است متوجه شده و در سمت مشرق قلل کوههای مزبور را متابعت کرده و بعد به طرف بستر رودخانة سومبار و در ملتقای رود مزبور با نهر آخ آقایان فرود می‌آید. از این نقطة اخیر به طرف شرق بستر رود سومبار خط سرخه محسوب می‌شود الی خرابه‌های مسجد دادیانه و از مسجد دادیانه الی قلل کوپت داغ سرحدی راهی است که به درون ممتد است. پس از آن خط سرحدی در امتداد قلل مزبور، به سوی جنوب شرق حرکت می‌کند ولی نرسیده به انتهای تنگة گرماب به طرف جنوب برگشته و را سرکوههایی که فاصل درة سومبار و سرچشمة گرماب گذشته و بعد متوجه به سوی جنوب شرقی شده. از قلل کوههای میزنو و چوب بست عبور و راهی را که از گرماب به رباط می‌رود در محلی ملاقات می‌کند که در یک ورستی شمال رباط است. چون به این محل رسید، خط سرحدی از قلل کوهها الی قلل کوه دالانچه کشیده شده. پس از آن از شمال قلعة خیر آباد گذشته و در سمت شمال شرقی الی حدود گوگ قتبال (؟) ممتد شده واز حدود گوگ قتبال به دربند رود فیروزه تقاطع می‌کند و از اینجا در سمت جنوب شرقی متوجه به قلل کوههایی می‌شود که از طرف جنوب وصل به دره است که راه عشق‌آباد و فیروزه از آن عبور می‌کند و پس از آنکه قلل کوههای مزبور را الی اقصی نقطة شرقی متابعت نمود، خط سرحدی به شمالی‌ترین قلة کوه اسلم گذشته و در سمت جنوب شرقی قلل این کوهها را طی کرده و بعد شمال قریة کلته چنار را دور زده و به محل اتصال کوههای زیرکوه و قزل‌داغ می رسد از اینجا خط سرحد در سمت جنوب شرقی از قلل سلسله زیرکوه کشیده می‌شود تا اینکه به درة رود بابا درومز برسد. بعد از وصول به این محل، به طرف شمال حرکت و در راهی که از گاورس الی لطف‌آباد ممتد است به جلگه می‌رسد. به طوری که قلعة بابا درومز در شرق این خط واقع می‌شود.

۲) فصل دوّم ـ چون فصل اول این قرارداد نقاط عمدة خط سرحد بین متصرفات ایران و روس معین شده است، طرفین معاهدتین کمیسر‌های مخصوص مامور خواهند نمود که خط سرحد را در محل و به طور صحیح ترسیم کرده و علامات را نصب نمایند. زمان و محل ملاقات کمیسر‌های مزبور را طرفین معاهدتین بالاتفاق معین خواهند نمود.

۳) فصل سوم ـ چون قلعه‌جات گرماب و قلقلاب واقعه در درة رودی که آبش اراضی ماوراءالخزر را مشروب می‌کند در شمال خطی واقع است که به موجب فصل اول سرحد بین متصرفات طرفین است، دولت ایران متعهد می‌شود که قلاع مزبور را ظرف یک سال از تاریخ مبادلة این قرارنامه تخلیه کند. ولی دولت علیه حق خواهد داشت که در ظرف مدت مزبوره سکنه گرماب و قلقلاب را به مملکت خود مهاجرت دهد. از طرف دیگر دولت روس متقبل می‌شود که در نقاط مزبوره استحکامات بنا نکرده و خانوادة ترکمن در آنجا سکنا ندهد.

۴) فصل چهارم – و چون منبع رود فیروزه و منابع بعضی‌رودها و انهاری که ایالت ماوراء خزر متصلة سرحد ایران را مشروب می‌کند در خاک ایران واقع شده است، دولت علیه متعهد می‌شود که به هیچ وجه نگذارد از منبع الی خروج از خاک ایران در امتداد رودها و انهار مزبوره قراء جدیدی تاسیس شده و به اراضی که بالفعل زراعت می‌شود توسعه داده شود و نیز برای اراضی که فعلاً در خاک ایران مزروع است بیش از آن مقداری که لازم است نگذارد آب استعمال کنند. محض اینکه این شرایط به طور صحیح اجرا و بدون تعطیل و تعلل رعایت شود، دولت ایران متقبل می‌شود که به قدر لزوم مأمورین صحیح برای این امر معین کند. به کسانی که از مدلول آن تخلف می‌ورزند سیاست سختی برسد.

۵) فصل پنجم – محض ترقی و پیشرفت مناسبات تجارتی مابین ایالت ماوراء بحر خزر و ایالت خراسان طرفین معاهدین متقبل می‌شوند که در باب ساختن راههای عرابه رو که برای مراودات تجارتی بین ایالات مذکوره مناسب بوده باشد، حتی‌الامکان زودتر فیمابین قراری دهند که مستلزم نفع جانبین بوده باشد.

۶) فصل ششم – دولت ایران متعهد می‌شود که در تمام سرحد استرآباد و خراسان اخراج هر نوع اسلحه و آلات جنگی را از ممکلت ایران سخت ممنوع دارد و نیز تدبیرات لازمه را به عمل آورده، نگذارند که به تراکمه که در خاک ایران هستند اسلحه برسد. کارگزاران سرحدی دولت علیه درباره اشخاصی که از طرف روسیه ماموریت منع خروج اسلحه از حدود ایران دارند، کمال مساعدت و همراهی را منظور خواهند داشت.

۷) فصل هفتم- محض مراقبت اجرای شرایط این قرارداد و برای مواظبت حرکات و رفتار تراکمه مجاور ایران هستند. دولت روس حق خواهد داشت که به نقاط سرحد ایران مامور معین کند. مأمورین مزبور در مسائلی که راجع به حفظ انتظام و آسودگی صفحات مجاور متصرفات دولتین است واسطة بین کارگزاران طرفین خواهند بود.

۸) فضل هشتم – تمام تعهدات و شرایط مندرجة عهد‌نامه جات و قرارنامه‌هایی که مابین طرفین منعقد شده است به قوة خودباقی خواهد ماند.

۹) فصل نهم – این قرارنامه که به دو نسخه نوشته شده و به امضاء و مهر وزرای مختار طرفین رسیده است، به تصویب و تصدیق اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور روس خواهد رسید و تصدیق نامه جات در ظرف چهار ماه و حتی‌الامکان زودتر در تهران ما بین وزرای مختار طرفین مبادله خواهد شد.

در تهران –۹ دسامبر ۱۸۸۱ – مطابق ۲۲ محرم ۱۲۹۹.

(امضاء) ذی نوویف

(امضاء) میرزا سعید خان» .

امین الدوله در مورد امضای این قرارداد از طرف ایران و تایید آن توسط ناصرالدین شاه می‌نویسد: «سفارت روس مقیم طهران هم بتوسط وزرات امور خارجه محرمانه بشاه تکلیف کرد که چون قشون و مامورین ما پس از فتوحاتی که در صحرای ترکمان برای آنها حاصل شد از پیشرفتن ناگزیر‌ند. خوب است از نقطه بابا دورموز که منتفی الیه نقشه و حدود نامه سابقه است تا هریرود خط فاصل میان خودمان و ایران راتعیین کنیم و در حرکات عسکریه از آن نواحی اختلافی بین الدولتین حادث نگردد و نقشه را که مهندسین روس رسم کرده بودند برای تصدیق امضای همایونی بمیرزا سعید خان سپرد. شاه را سهوی که در معامله سابقه واقع و بوعده‌های (زناویف ) ]=زینوف[ سفیر روس فریفته شده بود بیدار و هشیار داشت. از وزراء سه تن انتخاب و در گفتگوی قرار داد این تکلیف تازه دولت روس شریک فرمود. اشخاص سه گانه، محمود خان ناصرالملک و میرزا عبدالوهابخان نصیر الدوله و میرزا علیخان امین الدوله بودند که با مؤتمن الملک وزیر امور خارجه در حضور شاه باین مبحث می‌پرداختند و در اطراف مسئله به معلومات و صوابدید خود را معروض می‌داشتند. وزیر امور خارجه که تا حدودی از اصول دیپلماسی و حقوق ملل و دول ناآگاه بود و هم می‌خواست با موافقت و نزدیکی با روس موقعیت خود را استحکام بخشد.

● نصیر‌الدوله نیز در این میان در این زمینه اطلاع و تتبعی نداشت.

ناصر الملک و امین الدوله متون و حواشی کار را بهتر می‌دیدند و بیانات آنها نظر شاه را روشنی می‌داد. این گفتگو‌ها چندین روز به طول انجامید. در ابتدا شاه با آنها موافق بود و در برابر تعدی و دست درازی روسها استقامت نشان می‌داد. اما بواسطه تبلیغات مؤتمن الملک که مایل به روسها بود و با وزیر مختار روس هماهنگ می‌شد هر روز برای صحبتها و تکالیف و ادله‌هایی که از طرف آن آقایان (ناصرالملک، امین الدوله) مطرح می‌شد بهانه تراشی می‌نمود و پیله می‌کرد به اینکه ناصر‌الدین شاه باید با موضوع تعیین سرحد – که به نفع روسها بود- موافقت نماید» . و بالاخره با وعده‌های دروغین دولت روس ناصر‌الدین شاه به این ننگ تن داد و سرزمین اسلامی را به نفع روسها به کفر سپرد و با این قرارداد سرحدی موافقت نمود. و جالب‌تر اینکه ناصر‌الدین شاه با تعیین مرز ایران و روس و سپردن سرزمین ترکمنها بهر سویه برخود می بالد که توانسته است با درایت و فکر بکرش مشکل تجاوزات روس به ایران را ممانعت کند و قضیه را با واگذاری سرزمین ترکمنها فیصله داده است و متملقین بی‌خبر از سیاست و امور کشورداری این شاهکار شاه را تبریک گفته و کار شاه را یکی از کارهای مهمی دانستند که جز عقل شاهنشاهی هیچکس دیگر توان حل کردن این مشکل را نخواهد داشت و به این اظهار متملقانه با اصطلاح هندوانه زیر بغل شاه داده و کار وی را یک شاهکار بی‌نظیر توصیف می‌نمودند.

در این باره در خاطرات امین الدوله چنین آمده است: «متملقین حضور که ان فن را بکمال و نبض شاه را در دست داشتند بسجده افتادند که البته فکر و تدبری قبله عالم کار را بوفق مراد ساخته است و اگر هم هنوز اقدامی نفرمده باشند جز عقل و عزم شاهنشاه کی می‌تواند اینگونه مشکلات را آسان و چنین درد را درمان کند؟ شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غائله بود ونه خطرات آتیه را می‌دید، بی‌انکه وزیر امور خارجه را اطلاع دهم دستخطی بتوسط یحیی خان بمسافرت روس فرستادم و این قراردادی است که وزیر مختار با اجازه دولت خود امضاء کرده است، رود اترک واحد بین الدولتین معین کرده‌ایم، متملقین از عالم بی‌خبر، متفقاً موفقیت شاه را باین قرار داد تعنیت گفتند، یحیی خان را هم باین خدمت بزرگ تحسین و آخرین خواندند و این دوم بازی پلتیکی شاهانه بود که بی‌منت راه روس را بماوراء خزر بازور و رسماً ملک و رعیت آن قسمت ایران را بتصرفات روس نامزد کرد، یا اینکه در تعیین حدود بلوچستان و همچنین تحدید نواحی سیستان باستبداد شاهانه حکمیت دولت انگلیس را قبول و مبلغی از حقوق ایران بر حسب نقشه ژنرال گلداسمیت مامور دولت مشارالیها از دست رفته بود. متملقین، شاه را مطمئن کرده بودن که رشته فکر و تدبیر همایونی بالهامات غیبیه پیوسته است و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان‌افروز و عقل جهان‌نما باشد» .

بر گرفته از : پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ

طاهر سارلی